- 7 خاطره خواندنی رهبر انقلاب از دوران دفاع مقدس
به توصیه امام عمل کردم و وصیتنامهها را خواندم...
بعد از سخنرانی، دیدم خانمی به اطرافیان اصرار میورزد که با من صحبت کند. خانم جلو آمد و گفت: پسر من در دست بعثیها اسیر بود و همین چند روز قبل به من خبر دادند که او زیر شکنجه کشته شده است، شما از قول من به امام سلام برسانید و بگویید: پسر من فدای شما؛ من ناراحت نیستم.