تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816846672
برادر شهید تازه تفحص شده جان محمد کریمی؛ برادرم به جرم تضییع بیت المال مرا به داخل هور انداخت
واضح آرشیو وب فارسی:صبح دنا: صبح دنا:مابه واسطه یکی از دوستان با کنگره شهدا تماس گرفتیم و آنها با تهران تماس گرفتند و خبر آمدن پیکر تأیید شد. قبلاً آزمایش دی ان ای از مادر گرفته شده بود و بعد از قطعی شدن به اطلاع مادر رساندیم. گویی خواب مادرانه اش تعبیر شده بود. به گزارش صبح دنا:محسن تباری – سردار شهید جانمحمد کریمی فرمانده پد خندق در جزیره مجنون بود که سال ۱۳۴۴ در لنده کهگیلویه و بویراحمد به دنیا آمد و چهارم تیرماه ۱۳۶۷ در مجنون آسمانی شد. این شهید آمدنش را در رؤیایی صادقه به مادرش نوید داده بود و بعد از گذشت چند روز، با تفحص و آمدن پیکرش، سال ها دوری و دلتنگی به پایان رسید. آنچه در پی می آید روایتی است از زندگی و منش شهید تازه تفحص شده جانمحمد کریمی در گفت وگو با ابراهیم کریمی برادرش. برای شروع از خانواده تان بگویید. شهید کریمی در چه محیطی رشد کرد؟ من ابراهیم کریمی برادر شهید جانمحمد کریمی سردار فاتح هستم. ما سه برادر و سه خواهر بودیم که از بین ما، جانمحمد به خیل شهدا پیوست. ایشان متولد ۱۳۴۴ بودند. پدرمان کشاورز بودند. ما در روستای سر آسیاب لنده استان کهگیلویه و بویراحمد زندگی می کردیم. مادر خانه دار بودند و سواد چندانی نداشتند اما روی تربیت بچه ها خیلی تأکید داشتند. شهید فعال انقلابی بود. اول راهنمایی بود که زمزمه انقلاب به گوش رسید. آن زمان جانمحمد در مدرسه لنده، روستای ایدنش درس می خواند. برای همین با بچه ها درباره انقلاب، امام خمینی (ره ) و تبعید ایشان حرف می زد و سعی می کرد آنها را با انقلاب و آرمان های امام آشنا کند. از خانواده تان فرد دیگری هم همرزم برادرتان بود؟ من ۳۲ ماه در دفاع مقدس حضور داشتم. پدرم سن شان زیاد بود و برادر دیگرم تنها هشت سال داشت. مدت ۲۰ ماه از این حضور را در کنار برادرم جانمحمد به کسب تجربه گذراندم. جانمحمد سال ۱۳۶۰ ابتدا وارد بسیج شد و پس از سه ماه حضور در جبهه به جرگه سبزپوشان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست. از مدت حضور ایشان در سال ۱۳۶۰ تا چهارم تیرماه ۱۳۶۷، تنها دو ماه به سپاه استان آمد و در آنجا خدمت کرد، باقی مدت حضورش در مناطق عملیاتی بود. شهید جانمحمد کریمی هفت سالی را در میدان کارزار در مصاف با دشمن پرداخت. ایشان در مدت حضورش مسئولیت هایی چون معاون اول، جانشینی گردان و فرماندهی گردان را بر عهده داشت. او در جبهه دیپلمش را گرفت. همرزمی با برادر را در چه جبهه هایی تجربه کردید؟ ۲۶ دی ماه سال ۱۳۶۳ که دوره آموزشی ام را به پایان رساندم، بعد از پنج روز مرخصی، دوباره راهی خط مقدم شدم. ابتدای حضورم در سد دو رود زن شیراز بود و بعد راهی مهاباد –کردستان شدم. مدتی بعد با حضور درجبهه های جنوب افتخار همرزمی با برادرم را پیدا کردم. ۹ ماه در یگان دریایی گردان رسول با ایشان همرزم بودم. مدتی بعد همراه ایشان به تیپ ۴۸ فتح کهگیلویه و بویر احمد رفتم. سال ۱۳۶۷ خواستم تا مجدداً همراه ایشان به عملیات بروم که ایشان موافقت نکردند و گفتند: «من از این عملیات بر نمی گردم و شهید می شوم تو در کنار مادر بمان.» برادرتان مسئولیت هایی هم در جبهه داشتند، به عنوان یک فرمانده چه خصوصیاتی داشتند؟ جانمحمد در کل انسانی بسیار مهربان، خوش اخلاق و شجاع بود که به رزمندگان تحت امرش خیلی احترام می گذاشت. همین رفتار وی باعث شده بود تا نیروها از ایشان الگو بگیرند. کسی را از خودش نمی رنجاند. انسانی مخلص و شجاع بود. از خودش انسانی معتقد و مبارز ساخته بود که دائماً مهیای رزم و عملیات بود. حین عملیات پشت سر نیروها حرکت نمی کرد و همواره جلو کاروان بود تا اولین خطرات را به جان بخرد. بسیار برای حفظ بیت المال تلاش می کرد. در مورد اهمیتش در حفظ بیت المال خاطره ای از ایشان در ذهن دارم که برای تان بازگو می کنم: یک بار سوار قایق بودم، هوا به شدت گرم بود، خیلی عجله داشتم. برای همین خیلی به قایق فشار آوردم و گاز زیادی به قایق دادم. جانمحمد از پشت سرم آمد دست زد به پشت من و گفت که بایست. می دانستم می خواهد به من تذکر بدهد و تنبیهی برای من در نظر گرفته است. با قایق جلوی من دور زد و نگه داشت و گفت: چرا با اموال بیت المال این کار را می کنی. تو با این قایق پیکر شهدا و مجروحان را حمل می کنی. اگر خراب شود چه؟ بعد به قایق من آمد و من را داخل آب انداخت. من خیلی ناراحت شدم بغض کردم و مجدد سوار قایق شدم. بعد دوباره با سرعت به سمت نیزارها رفتم. دنبالم آمد و من را درآغوش گرفت و گفت: گناه دارد برادر، بیت المال است. من هم او را بوسیدم و گفتم ببخشید و چشم رعایت می کنم. شهید در کدام عملیات آسمانی شد؟ چرا به ایشان فاتح خندق می گویند؟ برادرم در عملیات های مختلفی از جنوب تا غرب شرکت کرد و در چندین عملیات مصدوم شد و به درجه جانبازی نائل آمد و سرانجام در جزیره مجنون و در پد خندق با عنوان فرمانده شجاع این پد به همراه تعدادی از یارانش از جمله معاون خود سردار شهید ابراهیم نویدی پور به درجه رفیع شهادت نائل آمد. فرماندهی ایشان بر همان پد خندق هم باعث شد که شهید را فاتح خندق بنامند. شهید جانمحمد کریمی از فرماندهان شجاع هشت سال دفاع مقدس بود که در جبهه های جنگ شجاعت و غیرت او زبانزد رزمندگان اسلام بود که در ۴ تیرماه ۱۳۶۷آسمانی شد. خانواده شما به ویژه مادر و پدرتان ۲۷ سال چشم انتظار آمدن رد یا نشانی از فرزندشان بودند. از این چشم انتظاری ها ی سخت و تلخ برایمان روایت کنید. مادرم در ۲۷ سال نبودن های جانمحمد بسیارعذاب کشید، یک روز و یک شب نبود که اشک چشمانش خشک شود. می آمد در خانه می نشست و می گفت منتظرم که جانمحمد بیاید. آنقدر برای دوری از او اذیت شد که هفت عمل جراحی انجام داد و آخرین عملش که دکترها از مادر دیگر قطع امید کرده بودند، عمل قلب باز بود و دکتر امید نداشت که مادر بهبود یابد. مادرم می گفت: در سی سی یو بودم که پسر شهیدم آمد و سمت چپم نشست و دست گذاشت روی قلبم. بعد بلند شد و به من نگاه کرد و رفت. وقتی می خواست از در بیرون برود، برگشت و نگاه دیگری به من کرد و رفت. دکتری که روز قبل می گفت از بهبودی مادر قطع امید کرده است، روز بعد مادر را مرخص کرد و گفت: معجزه ای اتفاق افتاده است. مادرشفا گرفت تا بازگشت دردانه اش را بعد از ۲۷ سال به نظاره بنشیند. اما پدرم چهارسال پیش در چشم انتظاری به دیدار خدا رفتند. چطور از پیدا شدن پیکر ایشان مطلع شدید؟ قبل از اینکه به ما اعلام کنند پیکر برادرم پیدا شده است، مادر خواب آمدن ایشان را دیده بود. او به من زنگ زد و از من خواست که به منزلش بروم. من خیلی نگران شدم. فکر کردم دوباره حالشان بد شده است. به منزل مادر رفتم و مادر از خوابی که دیده بود برایم گفت. او می گفت: خواب دیده برادرم را در آمبولانسی به روستا می آورند. ما به واسطه یکی از دوستان با کنگره شهدا تماس گرفتیم و آنها با تهران تماس گرفتند و خبر آمدن پیکر تأیید شد. قبلاً آزمایش دی ان ای از مادر گرفته شده بود و بعد از قطعی شدن به اطلاع مادر رساندیم. گویی خواب مادرانه اش تعبیر شده بود. سیدناصر حسینی نویسنده کتاب «پایی که جا ماند» از همرزمان برادر شهیدم است. ایشان روایتی تلخ و جانسوز، از جنس واقعه عاشورا و دشت کربلا بیان می کند. وی می نویسد: چند دقیقه پیش سرهنگ عراقی سراغ فرماندهان پد خندق را گرفت. بچه ها گفتند شهید شدند. سرهنگ پرسید جنازه های شان کجاست؟! بچه ها جنازه جانمحمد کریمی و ابراهیم نویدی پور را نشان دادند. سرهنگ دستور داده بود روی جنازه هایشان بنزین بریزند. هیچ کس باور نمی کرد با جنازه این دو شهید چنین کنند. به دستور سرهنگ عراقی جنازه این دو شهید را جلوی چشمان ما آتش زدند.
جمعه ، ۳مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: صبح دنا]
[مشاهده در: www.sobhedena.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]
صفحات پیشنهادی
برادرم به جرم تضييع بيتالمال مرا به داخل هور انداخت
برادرم به جرم تضييع بيتالمال مرا به داخل هور انداخت همه آمده بودند تا بدرقهكننده فاتح خندق باشند هم او كه 27 سال بين شهادت تا بازگشت پيكرش فاصله انداخت تا بعد از اين همه سال گمنامي چون خورشيدي طلوع كند و كوچه و شهرهاي خوابزدهمان را بيدار سازد نویسنده صغري خيل فبرادرم به جرم تضییع بیت المال مرا به داخل هور انداخت
ما به واسطه یکی از دوستان با کنگره شهدا تماس گرفتیم و آنها با تهران تماس گرفتند و خبر آمدن پیکر تأیید شد قبلاً آزمایش دی ان ای از مادر گرفته شده بود و بعد از قطعی شدن به اطلاع مادر رساندیم گویی خواب مادرانه اش تعبیر شده بود پارس- سردار شهید جان محمد کریمی فرمانده پد خندق در جزیشاعر رضوانشهری در وصف «محمدحسین مختاری» شهید تازه تفحص شده شعر سرود
به گزارش یزد رسا محمد احسانی شاعر رضوانشهری شهرستان در نشست شاعران و نویسندگان که با حضور "جواد محقق" پژوهشگر کشور برگزار شد شعری که در وصف شهید تازه شناسایی شده شهرستان اشکذر شهید "محمدحسین مختاری حسن آبادی" سروده بود را خواند "محمد احسانی" شاعرشرق اصفهان در هفته ای که گذشت… اسامی مجروحان و یک زائر فوتی ایرانی حادثه مکه مکرمه/ سه اصفهانی در میان مجروحان
به گزارش اصفهان شرق پربازدیدترین اخبار اصفهان شرق در هفته ی گذشته را در بین اخبار زیر مشاهده کنید برای دیدن متن کامل اخبار روی تیتر آن ها کلیک کنید اسامی مجروحان و یک زائر فوتی ایرانی حادثه مکه مکرمه سه اصفهانی در میان مجروحان در پی طوفان شدید در مکه مکرمه و وقوع حادثه سقوطپیام تسلیت آیت الله هاشمی رفسنجانی به مناسبت درگذشت پدر شهید محمد جهان آرا
پیام تسلیت آیت الله هاشمی رفسنجانی به مناسبت درگذشت پدر شهید محمد جهان آرا آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پیامی در گذشت هدایت الله جهان آرا پدر شهید جهان آرا را تسلیت گفت به گزارش حوزه احزاب وتشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان بویدئو / برگزاری مراسم بزرگداشت جان باختگان بیت الله الحرام در مکه
ویدئو برگزاری مراسم بزرگداشت جان باختگان بیت الله الحرام در مکه مراسم بزرگداشت جانباختگان حادثه مسجد الحرام با حضور سرپرست حجاج ایرانی نمایندگان بیوت مراجع تقلید روحانیت معظم جمعی از مسئولان بعثه مقام معظم رهبری سازمان حج و زیارت و زائران بیت الله الحرام در مکه مکرمه برگزارمراسم تودیع و معارفه مدیر جدید حوزه های علمیه برادران آذربایجان غربی برگزار شد
مراسم تودیع و معارفه مدیر جدید حوزه های علمیه برادران آذربایجان غربی ظهر امروز در مصلای امام خمینی ره ارومیه با حضور معاون آموزش و امور حوزه های علمیه کشور و نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی به عنوان رییس شورای روحانیت استان برگزار شد به گزارش فاطر24 مراسم تودیع و معارفه مدیرپیام تسلیت هاشمی رفسنجانی به مناسبت درگذشت برادر دکتر محمدباقرنوبخت
پنجشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۹ ۵۷ در پی درگذشت برادر دکتر محمدباقر نوبخت آیتالله هاشمی رفسنجانی پیام تسلیتی صادر کرد به گزارش ایسنا متن پیام بدین شرح است انالله و اناالیه راجعون جناب آقای دکتر محمدباقر نوبخت درگذشت برادرتان مرحوم یوسف نوبخت را به جنابعالی و خانواده محترم تسلشهید محمد قورچانی/ ابوفاضل لبنانی ها، مردی که همرزم چمران بود
خبرگزاری ایمنا پهلوانان آسمانی شهر گنبدهای فیروزه ای بسیارند به بهانه یادآوری آغازین روزهای رشادت آنها یادنامه ای بسیار مختصر پیش روی شماست آنچه که تصویرگر چهره جوانان مومن و غیرتمندی است که هر یک در عرصه ورزشی خاص صاحب نام بوده اند آنهایی که در عین شادابی جسم و جوانی و شهرتگزارش فارس از دیدار جامعه قرآنی با خانواده شهید حسین ثامنی اگر شهید شدم دستانم را از تابوت بیرون بگذارید/ اهمی
گزارش فارس از دیدار جامعه قرآنی با خانواده شهید حسین ثامنیاگر شهید شدم دستانم را از تابوت بیرون بگذارید اهمیت به بیتالمال در حد یک تماس تلفنیقاری قرآن بود از ۱۳ سالگی به جبهه رفت در محل و منطقه به افراد قرآن درس میداد در کنار آموزش قرآن به درس بچهها هم توجه داشت به بیتال-
گوناگون
پربازدیدترینها