تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 10 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):انسان بلند مرتبه چون به فهم و دانايى رسد، متواضع مى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835834135




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

برادرم به جرم تضییع بیت المال مرا به داخل هور انداخت


واضح آرشیو وب فارسی:یالثارات: ما به واسطه یکی از دوستان با کنگره شهدا تماس گرفتیم و آنها با تهران تماس گرفتند و خبر آمدن پیکر تأیید شد. قبلاً آزمایش دی ان ای از مادر گرفته شده بود و بعد از قطعی شدن به اطلاع مادر رساندیم. گویی خواب مادرانه اش تعبیر شده بود.«پارس»- سردار شهید جان محمد کریمی فرمانده پد خندق در جزیره مجنون بود که سال ۱۳۴۴ در لنده کهگیلویه و بویراحمد به دنیا آمد و چهارم تیرماه ۱۳۶۷ در مجنون آسمانی شد. این شهید آمدنش را در رؤیایی صادقه به مادرش نوید داده بود و بعد از گذشت چند روز، با تفحص و آمدن پیکرش، سال ها دوری و دلتنگی به پایان رسید. آنچه در پی می آید روایتی است از زندگی و منش شهید تازه تفحص شده جانمحمد کریمی در گفت وگو با ابراهیم کریمی برادرش. برای شروع از خانواده تان بگویید. شهید کریمی در چه محیطی رشد کرد؟ من ابراهیم کریمی برادر شهید جانمحمد کریمی سردار فاتح هستم. ما سه برادر و سه خواهر بودیم که از بین ما، جانمحمد به خیل شهدا پیوست. ایشان متولد ۱۳۴۴ بودند. پدرمان کشاورز بودند. ما در روستای سر آسیاب لنده استان کهگیلویه و بویراحمد زندگی می کردیم. مادر خانه دار بودند و سواد چندانی نداشتند اما روی تربیت بچه ها خیلی تأکید داشتند. شهید فعال انقلابی بود. اول راهنمایی بود که زمزمه انقلاب به گوش رسید. آن زمان جانمحمد در مدرسه لنده، روستای ایدنش درس می خواند. برای همین با بچه ها درباره انقلاب، امام خمینی (ره ) و تبعید ایشان حرف می زد و سعی می کرد آنها را با انقلاب و آرمان های امام آشنا کند. از خانواده تان فرد دیگری هم همرزم برادرتان بود؟ من ۳۲ ماه در دفاع مقدس حضور داشتم. پدرم سن شان زیاد بود و برادر دیگرم تنها هشت سال داشت. مدت ۲۰ ماه از این حضور را در کنار برادرم جانمحمد به کسب تجربه گذراندم. جانمحمد سال ۱۳۶۰ ابتدا وارد بسیج شد و پس از سه ماه حضور در جبهه به جرگه سبزپوشان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست. از مدت حضور ایشان در سال ۱۳۶۰ تا چهارم تیرماه ۱۳۶۷، تنها دو ماه به سپاه استان آمد و در آنجا خدمت کرد، باقی مدت حضورش در مناطق عملیاتی بود. شهید جانمحمد کریمی هفت سالی را در میدان کارزار در مصاف با دشمن پرداخت. ایشان در مدت حضورش مسئولیت هایی چون معاون اول، جانشینی گردان و فرماندهی گردان را بر عهده داشت. او در جبهه دیپلمش را گرفت. همرزمی با برادر را در چه جبهه هایی تجربه کردید؟ ۲۶ دی ماه سال ۱۳۶۳ که دوره آموزشی ام را به پایان رساندم، بعد از پنج روز مرخصی، دوباره راهی خط مقدم شدم. ابتدای حضورم در سد دو رود زن شیراز بود و بعد راهی مهاباد –کردستان شدم. مدتی بعد با حضور درجبهه های جنوب افتخار همرزمی با برادرم را پیدا کردم. ۹ ماه در یگان دریایی گردان رسول با ایشان همرزم بودم. مدتی بعد همراه ایشان به تیپ ۴۸ فتح کهگیلویه و بویر احمد رفتم. سال ۱۳۶۷ خواستم تا مجدداً همراه ایشان به عملیات بروم که ایشان موافقت نکردند و گفتند: «من از این عملیات بر نمی گردم و شهید می شوم تو در کنار مادر بمان.» برادرتان مسئولیت هایی هم در جبهه داشتند، به عنوان یک فرمانده چه خصوصیاتی داشتند؟ جانمحمد در کل انسانی بسیار مهربان، خوش اخلاق و شجاع بود که به رزمندگان تحت امرش خیلی احترام می گذاشت. همین رفتار وی باعث شده بود تا نیروها از ایشان الگو بگیرند. کسی را از خودش نمی رنجاند. انسانی مخلص و شجاع بود. از خودش انسانی معتقد و مبارز ساخته بود که دائماً مهیای رزم و عملیات بود. حین عملیات پشت سر نیروها حرکت نمی کرد و همواره جلو کاروان بود تا اولین خطرات را به جان بخرد. بسیار برای حفظ بیت المال تلاش می کرد. در مورد اهمیتش در حفظ بیت المال خاطره ای از ایشان در ذهن دارم که برای تان بازگو می کنم: یک بار سوار قایق بودم، هوا به شدت گرم بود، خیلی عجله داشتم. برای همین خیلی به قایق فشار آوردم و گاز زیادی به قایق دادم. جانمحمد از پشت سرم آمد دست زد به پشت من و گفت که بایست. می دانستم می خواهد به من تذکر بدهد و تنبیهی برای من در نظر گرفته است. با قایق جلوی من دور زد و نگه داشت و گفت: چرا با اموال بیت المال این کار را می کنی. تو با این قایق پیکر شهدا و مجروحان را حمل می کنی. اگر خراب شود چه؟ بعد به قایق من آمد و من را داخل آب انداخت. من خیلی ناراحت شدم بغض کردم و مجدد سوار قایق شدم. بعد دوباره با سرعت به سمت نیزارها رفتم. دنبالم آمد و من را درآغوش گرفت و گفت: گناه دارد برادر، بیت المال است. من هم او را بوسیدم و گفتم ببخشید و چشم رعایت می کنم. شهید در کدام عملیات آسمانی شد؟ چرا به ایشان فاتح خندق می گویند؟ برادرم در عملیات های مختلفی از جنوب تا غرب شرکت کرد و در چندین عملیات مصدوم شد و به درجه جانبازی نائل آمد و سرانجام در جزیره مجنون و در پد خندق با عنوان فرمانده شجاع این پد به همراه تعدادی از یارانش از جمله معاون خود سردار شهید ابراهیم نویدی پور به درجه رفیع شهادت نائل آمد. فرماندهی ایشان بر همان پد خندق هم باعث شد که شهید را فاتح خندق بنامند. شهید جانمحمد کریمی از فرماندهان شجاع هشت سال دفاع مقدس بود که در جبهه های جنگ شجاعت و غیرت او زبانزد رزمندگان اسلام بود که در ۴ تیرماه ۱۳۶۷آسمانی شد. خانواده شما به ویژه مادر و پدرتان ۲۷ سال چشم انتظار آمدن رد یا نشانی از فرزندشان بودند. از این چشم انتظاری ها ی سخت و تلخ برایمان روایت کنید. مادرم در ۲۷ سال نبودن های جانمحمد بسیارعذاب کشید، یک روز و یک شب نبود که اشک چشمانش خشک شود. می آمد در خانه می نشست و می گفت منتظرم که جانمحمد بیاید. آنقدر برای دوری از او اذیت شد که هفت عمل جراحی انجام داد و آخرین عملش که دکترها از مادر دیگر قطع امید کرده بودند، عمل قلب باز بود و دکتر امید نداشت که مادر بهبود یابد. مادرم می گفت: در سی سی یو بودم که پسر شهیدم آمد و سمت چپم نشست و دست گذاشت روی قلبم. بعد بلند شد و به من نگاه کرد و رفت. وقتی می خواست از در بیرون برود، برگشت و نگاه دیگری به من کرد و رفت. دکتری که روز قبل می گفت از بهبودی مادر قطع امید کرده است، روز بعد مادر را مرخص کرد و گفت: معجزه ای اتفاق افتاده است. مادرشفا گرفت تا بازگشت دردانه اش را بعد از ۲۷ سال به نظاره بنشیند. اما پدرم چهارسال پیش در چشم انتظاری به دیدار خدا رفتند. چطور از پیدا شدن پیکر ایشان مطلع شدید؟ قبل از اینکه به ما اعلام کنند پیکر برادرم پیدا شده است، مادر خواب آمدن ایشان را دیده بود. او به من زنگ زد و از من خواست که به منزلش بروم. من خیلی نگران شدم. فکر کردم دوباره حالشان بد شده است. به منزل مادر رفتم و مادر از خوابی که دیده بود برایم گفت. او می گفت: خواب دیده برادرم را در آمبولانسی به روستا می آورند. ما به واسطه یکی از دوستان با کنگره شهدا تماس گرفتیم و آنها با تهران تماس گرفتند و خبر آمدن پیکر تأیید شد. قبلاً آزمایش دی ان ای از مادر گرفته شده بود و بعد از قطعی شدن به اطلاع مادر رساندیم. گویی خواب مادرانه اش تعبیر شده بود. سیدناصر حسینی نویسنده کتاب «پایی که جا ماند» از همرزمان برادر شهیدم است. ایشان روایتی تلخ و جانسوز، از جنس واقعه عاشورا و دشت کربلا بیان می کند. وی می نویسد: چند دقیقه پیش سرهنگ عراقی سراغ فرماندهان پد خندق را گرفت. بچه ها گفتند شهید شدند. سرهنگ پرسید جنازه های شان کجاست؟! بچه ها جنازه جانمحمد کریمی و ابراهیم نویدی پور را نشان دادند. سرهنگ دستور داده بود روی جنازه هایشان بنزین بریزند. هیچ کس باور نمی کرد با جنازه این دو شهید چنین کنند. به دستور سرهنگ عراقی جنازه این دو شهید را جلوی چشمان ما آتش زدند.


پنجشنبه ، ۲مهر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: یالثارات]
[مشاهده در: www.yalasarat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 115]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن