تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835294551
گزيده مطبوعات امروز
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: zamara13th July 2008, 09:07 AMيادداشت روز : روزنامه جهان فوتبال 23/4/1387 معماي بغرنج مربيان در استقلال‌اهواز به نظر مي‌رسد پرهوادارترين تيم اهواز و شايد جنوب كشور در حل و فصل مهمترين ركن تيم خود (مربي) دچار يك نوع سردرگمي و مشكل اساسي مي‌باشد و در اين چند سال اخير برادران شفيع‌زاده با چندين مربي خوب و درجه يك قرارداد بسته؛ به‌رغم توافقات و تعارفات و ارادت‌هاي متقابل (بين مديران و مربيان) در اوايل فصل ولي متأسفانه هر كدام از اين مربيان (كريمي، جلالي و اين اواخر ياوري و غيره) در ادامه راه به شكل بغرنج و عجيبي به جدايي و حتي اخيراً به گله و شكايت روي مي‌آورند. راستي چرا؟ به چه دليل اين اتفاقات ميفتد؟ چرا اين باشگاه بزرگ در اين چند سال اخير كه خوشبختانه هميشه جزو مدعيان و تيم‌هاي طراز اول كشور مي‌باشد، هميشه در اول و حتي وسط فصل با مربيانش به مشكل برمي‌خورد؟ شناخت علل موضوع با مطالعه سخنان و مصاحبه‌هاي مربيان معترض و حتي پاسخ‌هاي مقطعي مديران مربوطه تا حدودي به نظر من ظاهر اين معضل را مي‌تواند آشكار نمايد. مشكل اصلي از ديد اينجانب در نقطه‌اي است كه اگر مديران اهوازي به صورت ريشه‌اي آن را حل و فصل نكنند به مصداق چنين جمله‌اي گرفتار خواهند شد كه: <هم پول‌شان مي‌رود هم اعتبارشان> كه تا حدودي فكر مي‌كنم دارد اتفاق ميفتد. مطالب ذيل به عنوان يك ديدگاه و نظر به مديران اولين و تنها باشگاه خصوصي فوتبال ايران ارائه مي‌گردد. برادران محترم شفيع‌زاده؛ شما كه در يك بخش اساسي و مهم باشگاه‌داري يعني بخش سخت‌افزاري آن (پول و امكانات مالي را 100 درصد هزينه مي‌كنيد و كمتر از اين بابت بازيكنان و مربيان گله كرده‌اند) همچنين در بخش نرم‌افزاري و بعد مهم آن، مديريت كلان باشگاه ثبات كامل داريد، چرا در 50 درصد ديگر بخش نرم‌افزاري باشگاه از نيروي انساني متخصص و اجرايي، مشاوران و معاونين كاربلد ورزشي و حرفه‌اي با اختيارات مشخص و معين استفاده نمي‌كنيد تا در خصوص مسايل فني باشگاه شامل استخدام مربيان، كادر فني، بازيكنان و غيره بتوانند با اقتدار و اختيار عمل نمايند و آرامش و ثبات را حاكم نموده، همچنين آرزوها و ايده‌هاي بزرگ خودتان و مردم خونگرم اهواز را در زمينه‌هاي مختلف باشگاه‌داري بالاخص فوتبال محقق نمايند؟ فاكتور مهم در اين قضيه دادن اختيارات معقول و كامل بالاخص در بخش فني به كادر فني، لازمه كار و موفقيت مي‌باشد و مطمئن باشيد دخالت‌ها و اظهارنظرهاي غيرمسؤولانه افراد مختلف كه كاملاً تحت كنترل شخصي شما مي‌باشند در مسايل تخصصي و فني، حتي از سر دلسوزي و علاقه مشكلات را حل نمي‌كند همچنان‌كه تا به حال تجربه كرده‌ايد. پيشنهاد آخر؛ به هيچ عنوان در مسايل و اختيارات مديران اجرايي بالاخص حيطه فني مربيان ورود پيدا نكنيد. شما در رأس هرم باشگاه، سياست‌ها، اهداف و برنامه‌هاي درازمدت را تنظيم، ابلاغ و بر اجراي آنها نظارت كنيد نه دخالت> البته اين را هم نيك بدانيم با عنايت به اخطارهاي مكرر كنفدراسيون آسيا همه باشگاه‌ها كشور بايد به يك مؤسسه تجاري تبديل شوند كه خوشبختانه شما از همه باشگاه‌ها يك گام جلوتر هستيد پس در بخش تخصصي نيروي انساني يا مديريت فني ورزشي باشگاه‌تان يك اقدام مناسب، حرفه‌اي و علمي انجام دهيد تا موفقيت نهايي را لمس كنيد. zamara14th July 2008, 08:35 AMاين است داستان فوتبال ما داستاني است قديمي كه در آن آليس دختركي كه از زندگي روزمره خسته شده است وارد آينه مي‌شود و دنياي وارونه‌اي را نظاره مي‌كند، دنياي وارونه‌اي كه افسانه‌اي را به وجود مي‌آورد كه به آن <آليس در سرزمين عجايب> مي‌گويند. حكايت فوتبال ما هم بي‌شباهت به اين حكايت نيست؛ نگاهي به اين چند حكايت بيندازيد. علي دايي و مديريت تيم‌هاي ملي حكايت دايي و اين كميته در ظاهر به مانند حكايت قصه‌هاي شيرين در سرزمين‌هاي دور افسانه‌ها است جايي كه نه اختلافي و نه دعوايي و نه شكوه‌اي وجود ندارد اما به راستي داستان تيم ملي و مديران تيم ملي به همين زيبايي است؟ علي دايي در بدو امر بعد از وقفه‌اي نسبتاً طولاني و آنچه خودش اذعان داشت با وسواسي بسيار با سه همكار، كار خود را شروع كرد كه محمد احمدزاده بعد از چندي به ملوان بازگشت فيرات هم به مدد حضور در تيم ملي ما صاحب اختيار نايب قهرمان ايران (سپاهان) شد! و حالا علي دايي مانده است و بهزاد غلامپور(لابد پيشنهادي ندارد.) باتوجه به صحبت‌هايي كه بر لزوم آمادگي تيم ملي در راه جام جهاني شده است حضور اين كادر فني دو نفره دايي و غلامپور مي‌تواند اين نكته جنابان مديران را توجيه نمايد كه همه امكانات را براي آماده‌سازي تيم ملي فراهم كرده‌ايم؟ آيا لغو بازي تداركاتي تيم ملي در راستاي همين ارتباط صميمانه سرمربي تيم ملي و كميته تيم‌هاي ملي است؟ به راستي حكايت علي دايي و مديرانش و برنامه آماده‌سازي تيم ملي همان حكايت دنياي وارونه آليس در سرزمين عجايب را ندارد؟ قطبي و مصطفوي داريوش مصطفوي اعلام مي‌دارد كه همه امكانات را براي موفقيت قطبي تدارك ديده‌ايم و حالا او حق بهانه‌گيري ندارد. مي‌پرسيم در راستاي اين امكانات تهيه شده غيبت سرمربي فراري و دوباره بازگشته هم لحاظ شده است؟ قطبي، سرمربي تيم پرسپوليس الان كجاست؟ آيا قطبي از كلينزمن، اسكولاري، مورينيو، فرگوسن و ونگر بين‌المللي‌تر است كه حتي حاضر نيست چون آنان بر امر نقل و انتقال و آماده‌سازي تيم نظارت داشته باشد؟ به راستي مصطفوي و قطبي نوع جديدي از برنامه آماده‌سازي هزاره سومي را به نمايش گذاشته‌اند! آيا قرار است سال ديگر هم بيشتر سرمايه‌هاي تيم پرسپوليس به خاطر عدم علاقه قطبي به آنان فراموش شوند؟ پرسپوليس كعبي، ماته و آراندا را در نيم فصل و آقايي، رودباريان و نصرتي را آغاز فصل گذشته گرفته بود اما حالا به يكباره در ابتداي فصل از آغاز بايد يارگيري كند، آيا سال آينده قطبي قرار است پتروويچ، توره، شيري و ... را كنار بگذارد چرا كه او در انتخاب‌شان نقشي نداشته است؟ اگر قطبي خود بر روي پروسه انتقال بازيكنان حضور داشته باشد اين اتفاق‌ها باز هم خواهد افتاد؟ از سوي ديگر مگر خود قطبي اعلام نكرده بود تيم يك ماه عقب است پس غيبت اين روزهاي او و تعطيلي تمرينات پرسپوليس در پنج‌شنبه و جمعه گذشته چه توجيهي داشت؟ محمود ياوري و مديران استقلال اهواز در اواخر ليگ گذشته بود كه محمودخان ياوري بازي پرسپوليس و برق را براي شاگردانش چون جنگ با استكبار تصوير كرده بود زيرا اعتقاد داشت تيم پرسپوليس بازيكن، طرفدار و پول دارد، حالا ايشان سرانجام در تيم استقلال اهواز و در بازي پينگ‌پنگ انتخاب سرمربي بين ياوري و كريمي به عنوان سرمربي براي استقلال اهواز انتخاب شده است حالا سرهنگ به تيمي رفته است كه هم پول دارد و هم طرفدار و هم بازيكن. آيا استقلال اهواز را هم ياوري استكبار مي‌داند؟ منتظريم كه شاهد باشيم سرهنگ فوتبال ما باز هم پول و طرفدار را استكبار مي‌داند يا نه. قلعه‌نويي و استقلال در استقلال هم حكايت به نوع ديگري در جريان است. در حالي كه امير قلعه‌نويي در به‌در به دنبال مهاجمي چون توره هست جناب نظري‌جويباري متذكر شده‌اند كه يك سهميه ليگ برتري استقلال براي شيطنت پرسپوليسي‌ها است؛ به راستي اين‌قدر استقلال خوب يار گرفته است كه فرصت براي هدر دادن سهميه خود به صرف شيطنت رقيب دارد؟ مديران استقلال به جاي انتخاب بهترين‌ها به دنبال شيطنت‌هاي احتمالي حريفان در بازار نقل و انتقال هستند و براي انتخاب كمك‌مربي نظر سرمربي را چندان مهم نمي‌دانند، عجيب نيست؟ كه البته نقش پررنگ سياست‌هاي آليس در سرزمين عجايب آبي‌ها را هم به خوبي مشاهده مي‌كنيم. داستان گل‌محمدي و جلالي در صباباتري صباباتري با كلي حرف و حديث به استان قم رفت كه به هيچ عنوان آمادگي مديريتي براي اين انتقال را نداشت. مديرعامل صباباتري كسي نيست به جز اكبر غمخوار كه به خاطر داريم كه چه داستان‌هايي در زمان مديريت او در پرسپوليس اتفاق افتاد. از اعضاي ديگر هيأت مديره صباباتري سعيدلو است، مردي كه در هيأت مديره پرسپوليس اغلب غايب بوده و بسياري اعتقاد داشتند او از پرسپوليس رفت زيرا زماني براي فوتبال نداشت اما امروز ايشان در هيأت مديره صباباتري است و به گونه‌اي حق رأي دارد كه هيأت مديره را منحل مي‌كند زيرا مربي منتخب ايشان و غمخوار يعني گل‌محمدي را ديگران قبول ندارند و سعي در منصوب كردن مجيد جلالي دارند. به راستي تفاوت جلالي و برتري او نسبت به گل‌محمدي آنچنان واضح نيست كه نيازي به برچسب زدن شهروندي اعضاي ديگر هيأت مديره نباشد؟ شايد جلالي ريشه‌هاي قمي داشته باشد اما برتري‌هاي او را بايد زير سايه اين برچسب نديده و كار را به جايي رساند كه صباباتري به بحران انحلال هيأت مديره برود؟ صباباتري چه زماني بايد يار بگيرد، چه هنگام مي‌خواهد مربي داشته باشد، چه روزگاري قرار است رنگ جلسه هيأت مديره را به خود ببيند. آيا با اين روش مديريت نبايد گفت چرا صباباتري به قم رفت؟ صبا نماينده چهارم فوتبال ما در آسيا نيست؟ وارونه‌گري چنين عجيب فقط در حد افسانه آليس در سرزمين عجايب نمي‌تواند باشد؟ و اين حكايت همچنان ادامه دارد... zamara15th July 2008, 08:14 AMآش امپراتور و يارانش براي پرسپوليس! زمان دادكان، منتقدان فدراسيون بحث <سبك‌شناسي> را مطرح كردند. يكي از اين منتقدان مجيد جلالي بود كه مي‌گفت: <كجاي دنيا مربي تيم‌ملي نوجوانان از يك كشور است، مربي جوانان از كشوري ديگر، مربي اميدها برزيلي و سرمربي بزرگسالان از كرواسي؟>!! انتقاد جلالي ظاهراً به‌جا و صحيح بود شد!زماني سطح علمي مدارس فوتبال يك كشور به گونه‌اي است كه بازيكنان را طوري پرورش مي‌دهند كه مثل خمير اماده براي تغيير شكل باشند و بتوانند خود را با هر سبكي وفق بدهند اما در كشور ما كه بعضاً برخي از ملي‌پوشان‌مان نيز هنوز طرح صحيح استپ كردن و بغل پا زدن را بلد نيستند، رعايت نكردن اينگونه موارد، نتيجه خوشايندي در برنخواهد داشت. (همانگونه كه ديديد نداشت) اين موضوعي است كه كره‌اي‌ها نيز به آن توجه كردند و به همين خاطر تا مدت‌ها، مربيان تأثيرگذار فوتبال اين كشور، همه هلندي بودند و لذا فوتبال كره، تحت تأثير مكتب فوتبال هلند رشد كرد و به پيشرفت قابل ملاحظه‌اي رسيد. اين مقدمه را نوشتيم تا برسيم به تيم فوتبال پرسپوليس و تركيب كادرفني اين تيم كه گويا قرار است در فصل جديد، معجوني ناهمگون با چند مزه مختلف باشد! از آن جا كه داريوش مصطفوي معمولاً به همان راحتي كه حرف مي‌زند، از آن راحت‌تر، زير حرفش مي‌زند( !مثال: اوايل حضورش در پرسپوليس به عنوان مديرعامل كه گفت درشأن يك مدير نيست مستقيم با بازيكن حرف بزند ولي از فرداي همان روز نه تنها مستقيم با بازيكنان مذاكره مي‌كرد، بلكه عكس يادگاري هم با آنها مي‌گرفت)! بنابراين كمتر كسي انتظار داشت از داخل دفترچه حاوي رزومه‌هاي مربيان مطرحي چون زاكه روني، ژاك سانتيني، بيانچي و... كه مصطفوي در دست گرفته بود و به خبرنگاران نشان مي‌داد، يك اسم بيرون بيايد! حتي دنيزلي هم به ايران نيامد تا سرانجام افشين قطبي محبوب، پس از كل ناز و ادا، بله را بگويد و به پرسپوليس بازگردد. قطبي مربيگري را نه در ايران و نه در ينگه دنيا نياموخته است. او تنها دستيار هلندي‌ها بوده و چون كنار بزرگاني چون هيدينك و ادووكات كار كرده، مجبوريم او را جدي بگيريم. قطبي حالا با خيالي آسوده، در رأس كادرفني پرسپوليس قرار دارد و اين تيم همانند سال قبل بايد به همان سبكي كه او بلد است و مي‌خواهد بازي كند و البته توجه داشته باشيد كه دستيار اول قطبي يك برزيلي است كه فعلاً هيچكس او را نديده و نمي‌شناسد و تنها در همين حد مي‌دانيم كه وي از دوستان قديمي افشين‌خان است! در كنار قطبي و اين برزيلي، افشين پيرواني، احمد عابدزاده و پرويز كماسي حضور خواهند داشت؛ يك <پارادوكس افراطي> شكل گرفته كه به احتمال قريب به يقين، در اين ميان هر كس تلاش خواهد كرد زور خود را نشان داده و حرف خود را به كرسي بنشاند. <پيرواني> مسلماً به اندازه استيلي جاه‌طلب و عجول در رسيدن به هدف نيست ولي سياستمدارتر از اوست. هيچكس از نفر اول بودن بدش نمي‌آيد و افشين دوم نيز از اين قاعده مستثني نيست اما او فعلاً نفر سوم است. كاپيتان سابق سرخ‌ها، پس از پايان دوران بازيگري‌اش، به كلاس‌هاي پيشرفته آموزش مربيگري در اروپا رفت و حالا با كوله باري از آموخته‌هاي فني، به پرسپوليس بازگشته. هيچكس نمي‌‌داند پيرواني چه چيز فراتر از استيلي براي عرضه دارد. حتي تجربه حضور كوتاه‌مدت او به عنوان دستيار قلعه‌نوعي در تيم‌ملي نيز چيزي را به ما نشان نمي‌دهد چرا كه لشكر دستياران ژنرال، آن قدر عريض و طويل بود كه فرصتي براي پيرواني مهيا نمي‌شد تا خودي نشان دهد. و اما <عابدزاده> كه از همان روزهاي اول با گفتن اين جمله كه <هيچكس حق ندارد حرفي به من بزند> موضع خود را مشخص كرد! و <پرويز كماسي> مدرن‌ترين، و برومندترين مربي بدنسازي در ايران است كه مي‌گويند قطبي در همان يك جلسه‌اي كه قبل از ترك ايران به سر تمرينات تيم رفت، شيوه كار او ديده و پسنديده است! قطبي، از سال پيش، كماسي را ديده و پسنديده برد. در فوتبال ايران همه چيز بر مبناي احساسات و غريزه شكل مي‌گيرد. سبك سنتي به <دويدن> و <جنگيدن> توجه دارد، سبك هلند با استفاده از همه ابعاد زمين، تغيير مكرر در پست‌ها و حركات تركيبي كه با پاس‌هاي بلند قطري شروع مي‌شود و در سبك برزيلي، بازي‌سازي در شعاع‌هاي كوچك اتفاق مي‌افتد تا بازيكن بتواند از تكنيكش، بهترين و بيشترين استفاده را ببرد. حالا تصور كنيد در فصل جديد، تركيبي از اين سبك‌ها، نوع و سيستم بازي پرسپوليس را كه قرار است به قول ساكت در سه جبهه بجنگد، تشكيل خواهد داد؛ يك آش شله قلمار با چند آشپز كه هر كدام نيز مي‌خواهند بهترين غذا را بپزند ولي آن چه آماده مي‌شود، احتمالاً چندان دلچسب و خوش طعم نخواهد بود!تمام اين حرف‌ها را فراموش كنيد. يك نفر به ما بگويد اصلاً افشين قطبي كجاست؟!مگر پرسپوليس 20 روز ديگر مسابقه ندارد؟ مگر اين تيم براي آماده شدن، نيازي به سرمربي آنهم مردي مقبول مثل افشين قطبي ندارد. پس او چرا نيست. zamara6th August 2008, 03:00 PMاگر تا امروز تصور مى كرديد تيم ملى جزيى از زندگى هر ايرانى است كه نه كسى بر آن تملك دارد ونه قابل خريد و فروش است كه قيمت پيدا كند، حالا مى توانيد به اشتباه خود اعتراف كنيد. مهر «باطل شد» را روى اين تفكر بزنيد و اطمينان پيدا كنيد كه تيم ملى فقط خانه و مأمنى است براى عده اى خاص! . سياهه تيم ملى ديروز در حالى اعلام شد كه سرمربى تيم ملى خودش را مبرا و بى نياز از تماشاى ساير مسابقات مى دانست. خبرگزارى ايسنا( دانشجويان) در ساعت ۱۷:08 دقيقه ( يعنى يك ساعت قبل از بازى هاى ليگ) اسامى ۲۰ بازيكن دعوت شده به تيم ملى را روى خروجى خود قرار داد تا كاملا درك كنيم يك جفت چشم بسته به ليگ خيره شده است. چشم هايى كه جز منافع و علايق شخصى چيز ديگرى را نمى بيند. ليست جديد تيم ملى، با نام ابراهيم ميرزاپور آغاز مى شود. انتخابى كه پس از نمايش سراسر اشتباه دروازه بان سايپا مقابل پرسپوليس قابل تامل به نظر مى رسد. محمد پروين سكونشين سايپا جايى ميان ملى پوشان يافته است. معيار و ملاك دايى براى اعلام ليست ۲۰ نفره تيم ملى چيست نكاتى در پس اين سياهه مى بينيم كه نشانگر توجه سرمربى تيم ملى به چيزى به جز موفقيت اين تيم است. تيمى كه فصل گذشته با وجود كسر ۶ امتياز به مقام قهرمانى رسيد، حتى يك نماينده ميان بازيكنان تيم ملى ندارد. پرسپوليس فقط مجتبى شيرى را به تيم ملى خواهد داد و بايد پذيرفت بازيكنانى مانند سپهر حيدرى هيچ لياقتى براى قرار گرفتن ميان ملى پوشان ندارند. رفتار يكجانبه گرايانه كادر فنى تيم ملى در قبال استقلال را هم بايد در خط خوردن جبارى ديد. استقلال فقط طالب لو و حسين كاظمى را در ليست جديد دايى دارد اما مسلما دايى تمامى لطف خود را در قبال سايپا و سپاهان انجام داده... او به شكلى تعمدى ۵ بازيكن از سايپا ( ميرزاپور، زنيدپور، رحمتى و صادقى) را به تيم ملى آورد و از سپاهانى ها سه بازيكن (بنگر، عقيلى و حاج صفى) را دعوت مى كند. اين يعنى لغو شدن بازى تيم هاى سايپا ( با مربيگرى ليت بارسكى) و سپاهان(با مربيگرى دوست ترك تبار سرمربى تيم ملى يعنى انگين فيرات). سپاهان و سايپا فرصت خواهند داشت از دوران افت بدنسازى خارج شوند و دوباره به ليگ برگردند. براى اين تيم چه مى توان گفت سايپا كه نزديك به ۱۴ ماه است در افت مطلق به سر مى برد ۴ ملى پوش دارد و پرسپوليس فقط يك گزينه! اين را نه تيم ملى كه تيم دوستان دايى مى ناميم. آيا امروز تيمى به جز سايپا، ميرزاپور را براى حفاظت از دروازه اش انتخاب مى كرد ! اسامى بازيكنان تيم ملى فوتبال كشورمان جهت شركت در بازيهاى غرب آسيا از سوى كادر فنى تيم ملى اعلام شد. ابراهيم ميرزاپور، وحيد طالب لو، محسن بنگر، هادى عقيلى، احمد آل نعمه، مجتبى شيرى، ميلاد زنيد پور، مجيد غلام نژاد، على حمودى، كيانوش رحمتى، ابراهيم صادقى، حسين كاظمى، احسان حاج صفى، محمدرضا خلعتبرى، محمد پروين، محمد نورى، حسين ابراهيمى، ميلاد ميداودى، غلامرضا رضايى و سيد جلال رافخايى در مسابقات غرب آسيا به مصاف حريفان مى روند. ملى پوشان بايد ساعت ۱۳ امروز (چهارشنبه) در محل هتل لاله خود را به كادر تيم ملى معرفى كنند. در حالى فهرست جديد منتشر شده است كه فدراسيون فوتبال ۱۸ تيرماه، اسامى ۳۰ بازيكن را براى حضور در رقابت هاى غرب آسيا به اردوى تيم ملى دعوت كرده بود. سيدمهدى رحمتى، رحمان احمدى، حسين كعبى، سيدجلال حسينى، محمد نصرتى، ستار زارع، مجتبى جبارى، محسن خليلى، بهمن طهماسبى و وحيد امرايى از فهرست اوليه حذف شده اند. ------------------------------------- منبع : سايت روزنامه ايران ورزشي 16/5/1387 zamara7th September 2008, 10:01 PMکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 3192235294595.jpg&X=388&Y=296 عكس اول روزنامههاي ديروز به تمرينات آخر تيم ملي در رياض مربوط مي‌شود. ايران ورزشي براي مسابقه تيتر زد: «دنبال عسل در لانه زنبور» تيتر ديگر آنها فتح‌ا...زاده است: «با احترام به كريمي او را نمي‌خواستيم» خبر محروميت خارجي‌هاي پرسپوليس هم از ديگر تيترهاي ايران ورزشي است. روزنامه پيروزي تيتر زد: «جهنم رياض، بهشت ايران» قطبي هم گفته: «مي‌خواهند بين من و كريمي اختلاف بيندازند» آنها از اردوي تيم ملي خبر دارند كه 13 دوربين مخفي در تمرين تيم ملي آنها را زير نظر داشته است و برنامه دايي لو رفته است. دنياي فوتبال عكس شوخي نكونام با دايي را روي جلد دارد. آنها تيتر زدند: «نمي‌ترسيم، نمي‌افتيم، نمي‌بازيم» عابديني هنوز خودش را جزو مالكان پرسپوليس مي‌داند و خطاب به هدايتي گفته: «نمي‌گذارم باشگاه را از چنگ ما در بياورد» به نفع هدايتي است كه باشگاه اسپانسر نداشته باشد. اين روزنامه معتقد است حسين هدايتي بعد از رياست بر هيات مديره پرسپوليس سنگر به سنگر پرسپوليس را با يك حركت خزنده فتح مي‌كند. خبر ورزشي خبر بدي براي استقلالي‌ها دارد: «استقلال به جاي ليگ قهرمانان آسيا به afc كاپ مي‌رود» خبر مصاحبه‌اي از فريدون زندي دارد او گفته: «بعضي از بازيكنان تيم ملي را نمي‌شناسم» مهرداد ميناوند معتقد است هر كه با پروين در افتاد ور خواهد افتاد. روزنامه نود تيتر زد: «غرش شير در شب روباه» جواد نكونام اطمينان داده كه او استاد پنالتي‌هاي سخت است و اگر اين بازي پنالتي داشته باشد او راحت خواهد زد. اين روزنامه به پيشواز تقابل كريمي و جباري در داربي رفته است: «تقابل زيدان آسيا با جادوگر» توپ ورزشي تيتر زد: «توفان ايران در صحراي عربستان» ---------------------------- منبع : سايت روزنامه گل zamara8th September 2008, 11:23 PMکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند 3416508018078.jpg&X=366&Y=262 روزنامههاي ديروز چاپ دوم را تجربه كردند تا تيتر و عكس مسابقه تيم‌ملي مقابل عربستان را داشته باشند. روزنامه 90 از شاهكار لاليگايي در رياض نوشت و اين نتيجه را استارت خوب در مجاورت خانه خدا دانست. مصطفوي گفته: «كريمي قول داد بي‌حاشيه باشد.» امير قلعه‌نويي به پيروز هشدار داده كه حق ندارد درباره فيروز حرف بزند. اين روزنامه خطاب به كريمي نوشته: «آقاي كريمي! پرسپوليس مدرن ياغي نمي‌خواهد.» توپ ورزشي نوشت: «يك امتياز سه امتيازي» كه اشاره به بازي تيم‌ملي دارد. قطبي اظهار اميدواري كرده كه كريمي براي تيم او هم جادو كند. گويا يك بازيكن استقلال كارش به كلانتري كشيده است البته آنها نامي از اين بازيكن نمي‌برند. خبر ورزشي تيم‌ملي را اينگونه ديده است: «45 دقيقه ترسو، 45 دقيقه شجاع» عربستان لالايي خواند، ما خواب جام‌جهاني را ديديم. سوال آنها از استقلال هم جالب است مغز نيمكت قلعه‌نويي كجاست؟ خبر ورزشي معتقد است كه دايي، كريمي را پرسپوليسي كرده است و كريمي آمده تا بگويد من هستم. وكلاي شركت آلفا در ايران خبر از شكايت همزمان از استقلال و پرسپوليس داده‌اند و اينكه شكايت جديد چهار ميليون دلار خرج روي دست اين دو باشگاه خواهد گذاشت. دنياي فوتبال براي بازگشت كريمي به پرسپوليس نوشته: «آن مرد با اضافه وزن آمد» اين روزنامه از هجوم مهاجمان گرسنه آفريقايي به تمرين استقلال نوشته‌اند و اينكه جست‌وجوي قلعه‌نويي همچنان ادامه دارد. آنها ماجراي نور استاديوم‌ها را بررسي كرده‌اند و اينكه مشكل نور استاديوم‌ها هنوز پابرجاست و برايش تيتر زدند. «تاتي تاتي در ورزشگاه‌هاي تاريك.» دنياي فوتبال در صفحه فني خود شرايط قرار گرفتن كريمي در تركيب پرسپوليس را بررسي كرده است و پرسيده چه كسي بيرون مي‌ر سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 378]
-
گوناگون
پربازدیدترینها