تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):حق، سنگين و تلخ است و باطل، سبك و شيرين و بسا خواهش و هوا و هوسى كه لحظه اى بيش...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829852453




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

زنگ آغاز سال تحصیلی 60 - 59 / اشک هایی که تو ندیدی


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: زنگ آغاز سال تحصیلی 60 - 59 / اشک هایی که تو ندیدی تهران- ایرنا- خنده و شادی کودکان و نوجوانان خرمشهری به مناسبت سال تحصیلی 60 - 59 با تهاجم ارتش بعث عراق به اشک و گریه تبدیل شد.


به گزارش ایرنا، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران یکی از رویدادهای تلخ و پرهزینه قرن بیستم بود که تاثیرات گسترده منطقه ای و جهانی داشت.ارتش بعث عراق با حمایت گسترده قدرت های جهانی مرزهای ایران را در تاریخ 31 شهریور سال 59 مورد تهاجم قرار داد، یکی از مهمترین اهداف آن، تصرف خوزستان از جمله بندر استراتژیک خرمشهر بود. مردان غیرتمند خرمشهری در آغاز جنگ با در اختیار داشتن کمترین سلاح و مهمات زیر باران گلوله های توپ و خمپاره و تهاجم تانک های دشمن متجاوز 45 روز مقاومت کرده و در این راه یکی پس ازدیگری شهد شیرین شهادت را نوشیدند؛ مجاهدانی که خون مطهر آنها خرمشهر را به خونین شهر تبدیل کرد.عبدالکریم رویی زاده رزمنده و جانباز 57 ساله خرمشهری که در زمان حمله عراق به این شهر 23سال داشت در نقل خاطره ای از آن دوران به خبرنگار اجتماعی ایرنا می گوید: 31 شهریور سال 59 بود، خانواده ها به مناسبت بازگشایی مدارس سرگرم تدارک خرید وسایل مدرسه برای بچه ها بودند، آنها با ذوق و شوق کتاب و دفترهای فرزندان خود را جلد و لباس های نو را برای آنها آماده می کردند.برادر و خواهر 7 و 9 ساله من هم مانند سایر بچه های خرمشهر خوشحال بودند. جنب و جوش خاصی در سطح شهر وجود داشت.آن روز به آبادان رفته بودم تا مدارک خود را برای امتحان رانندگی پایه یک تحویل دهم، زمان بازگشت به ایستگاه "بریم" (ایستگاه اتوبوسهایی که مردم را از آبادان به خرمشهر و بالعکس جابجا می کرد) آمدم، ناگهان با صدای وحشتناک بمباران و تیراندازی مواجه شدم.دیدم تیرهایی از آن سوی اروند شلیک می شود، داخل ایستگاه هیچ ماشینی نبود و گلوله های کالیبر بزرگ دشمن از روی آسفالت و در ارتفاع کم عبور می کرد.وقتی وضعیت را چنین دیدم، پیاده به سمت ایستگاه هفتم حرکت کردم تا از ماشین های آنجا برای بازگشت به خرمشهر استفاده کنم.وضعیت شهر آشفته بود، مردم در شوک بودند، با هر وضعیتی خود را به خرمشهر رساندم.برخی از خانه های شهر ویران شده بود، تعدادی از اهالی شهر که در میان آن کودک هم به چشم می خورد به شهادت رسیدند، آن روز و روزهای پس از آن باور مردم این بود که ظرف چند روز آینده آتش بس و وضعیت عادی خواهد شد ولی تداوم بمباران شهر، خانواده ها را مجبور به ترک شهر کرد.بسیاری خانه و کاشانه خود را ترک کردند و برخی هم چون نتوانستند جوانان را راضی به رفتن کنند، در شهر ماندند.گریه پدرم را تا آن روز ندیده بودم، او انسانی قوی با روحیه بالا بود اما با التماس از من و برادرم خواست که با خانواده از شهر خارج شویم.به هر صورت پدر را راضی کردم که آنها بروند تا در اولین فرصت به خانواده ملحق شوم.اهالی خرمشهر در شرایطی بسیار سخت و دشوار از زادگاه خود خارج شدند، شتاب خانواده من برای ترک شهر تا جایی بود که پدرم حتی عینک خود را که بدون آن به سختی می دید، در خانه جا گذاشت.اجتمام**1880 ** 1418



31/06/1394





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن