واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: اسماعیل کهرم: در دولت قبل به اندازه تمام چاههای عمیق قبلی، چاه حفر شد/ یک هکتار جنگل 7/5 تن ریزگرد را در سال میبلعد
اسماعیل کهرم گفت: جنگلکاری راه مبارزه طولانی مدت با غبار و ریزگرد است. یک هکتار جنگل هفت ونیم تن ریزگرد را در سال میبلعد. برای برنامه دراز مدت بهتر است جنگلکاری کنیم.
هیچ عنصر تنهایی در محیط زیست پیدا نمیشود که جداگانه و برای خود کار کند، همه با هم مرتبط هستند. حیات و نابودی هر کدام بر چند سیستم حیاتی مرتبط، تاثیرگذار خواهد بود. آب و چرخۀ آب از گستردهترین چرخههای اکولوژیکی است. طبیعی است که اختلال در این چرخه برای محیط زیست هزینۀ زیادی خواهد داشت. محیط زیست ایران از جنبههای مختلف دچار ضعف است. شاید بتوان مخربترین آنها را ایجاد تغییر در اکوسیستمهای آبی دانست.
استفادۀ بیش از حد از منابع آبی، موجب از بین رفتن گونههای گیاهی و جانوری میشود. از طرفی موجب از بین رفتن ساختار خاک و پدیدۀ ریزگرد میشود. اینها فقط تخریبهای محسوسی است که به سرعت عواقب خود را نشان داد. باید در سالهای آینده منتظر دیگر آثار بد رفتاری با محیط زیست بود. در استفاده از منابع آبی در سالهای اخیر علاوه بر سود، حجم زیادی از سرمایه استفاده شد. این نوع استفاده باعث میشود اکوسیستمها نتوانند خود را بازسازی کنند و از بین میروند. دوران ریاست جمهوری قبلی یکی از تلخترین سالها برای محیط زیست ایران بود، تا جایی که عیسی کلانتری نسبت به سوءمدیریت منابع آبی هشدار داده و حل مشکل آب کشور را در گرو استیضاحشدن چهار وزیر نیرو دانسته است. وی اظهار داشت:« احمدینژاد زمانی که به فیروزکوه سفر کرد، گفت مناطق ممنوعه یعنی چی؟ این دکان وزارت نیرو است هرکس هرجا توانست، چاه حفر کند. در آن زمان ظرف سه روز اجازۀ حفارهای چاه سهبرابر و روزی هزاران متر چاه زده شد. بیلان منفی برداشت آب از زمان انقلاب تا قبل از دولت احمدینژاد منفی ٤٥ میلیارد مترمکعب بود، اما در هشت سال دولت احمدینژاد ٧٥ میلیارد مترمکعب به آن اضافه شد و این روند هماکنون نیز ادامه دارد، متأسفانه در برخورد با مواردی که به منافع درازمدت مربوط است، همه عقبنشینی میکنند که نمونه آن طرح هدفمندی یارانههاست. حاضر نیستند منافع درازمدت را در مقابل تضاد کوتاهمدت حفظ کنند که این اتفاق در حوزه آب و کشاورزی در حال رخدادن است.» دکتر اسماعیل کهرم مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست دربارۀ صحت برابری تعداد چاههای عمیقی که در دوران ریاست جمهوری قبلی حفر شده اند با کل تعداد چاههای عمیق تا آن زمان، به نامهنیوز گفت: « اینکه به تعداد چاه عمیقی که داشتیم، در دوران قبلی ریاست جمهوری، چاه عمیق حفر شده است کاملاً درست است. مجلس شورای اسلامی حفر چاه عمیق را زمان آقای احمدی نژاد آزاد اعلام کرد. احمدی نژاد هم در فیروز کوه به کشاورزان گفت اینکه میگویند آب نیست دروغ است چاه عمیق بزنید، در اعماق آب هست. کشاورزان به آبهایی دسترسی پیدا کردند که اصلا قابل استحصال نبود.» این بومشناس در توضیح اثر استفاده بیش از حد از آبهای زیرزمینی اظهار داشت:«در ریه انسان یک پنجم هوایی است که نباید هیچ گاه مورد استفاده قرار گیرد. همینطور یک پنجم آبهای چاهها آبهای فسیلی است که باید در چاه باقی بماند. در صورتی که این آبها از چاه بیرون بیاییند، چاه فرو میریزد. در سرار ایران 480 هزار حلقه چاه ایجاد کردیم که دیگر در توان آبهای زیرزمینی نبود. بهترین نمونه دریاچۀ ارومیه است که در اطراف آن بیش از 72 هزار چاه عمیق حفر شد. این چاههای عمیق را از روی عکسها و فیلمهای ماهوارهای میتوان شمرد. در نتیجه سفرههای آب زیرزمینی ما تهی شد و به اصطلاح، تراز آب زیرزمینی ما منفی شد.» بر آن کدخدا زار باید گریست؛ که دخلش بود نوزده و خرج بیست کهرم درباره تاثیر چاههای عمیق بر بیابانزایی بیان کرد:« بر آن کدخدا زار باید گریست که دخلش بود نوزده و خرج بیست. آب در زیرزمین مثل ستون خاک را نگه میدارد. با برداشت آب بیش از حد، وقتی آب به پایینتر از سطح تراز خود برسد، دشت هم با آن پایین خواهد رفت. برای همین است که میبینیم که دشتهای عمیقی ما در ایران در حال فرونشستن هستند.» وی راه برگشت برای رسیدن به سطح تراز آب برای چاهها را چنین بیان کرد:« راه برای بازگردان طبیعت به وضعیت قبلی این است که حداقل ما چاههای غیر مجاز را ببندیم. دریاچۀ ارومیه برای این موضوع مثال خوبی است. در این منطقه نیمی از چاهها غیرمجاز است و از وزارت نیرو پروانه ندارد. حداقل اگر این چاهها را ببندیم، مقداری آب ذخیره خواهد شد. باید بدانیم که خود طبیعت سازگار است میتواند مجدداً خود را پیدا کند. اگر ما متنبه شویم و سیستم را برگردانیم؛ این امید ما برای آینده است.» در این باره، ناصر مقدسی، قائممقام سازمان جنگلها و مراتع با بیان اینکه سرانه بیابان در کشور بیش از دو برابر سرانه جهانی است، گفت: « در طول برنامه ششم، سالانه ۵۰۰ هزار هکتار از کانونهای بحرانی، بیابانزدایی میشود. ایران ٢,١ درصد از خشکیهای جهان را به خود اختصاص داده و ٤.٢ درصد پدیدههای بیابانی فاقد پوشش را در خود جای داده است. ۲۰ میلیون هکتار از اکوسیستم بیابانی ایران تحتتأثیر فرسایش بادی قرار دارد که از این مقدار ٦,٤ میلیون هکتار در محدوده کانونهای بحرانی است که در ۱۸ استان کشور پراکنده است. برای این هفت میلیون هکتار کانونهای بحرانی بیابانزایی کشور طرحهای تفصیلی و مدیریتی تهیه شده و با توجه به منابع اعتباری که در اختیار سازمان جنگلها قرار میگیرد، سعی میشود این مناطق کنترل شوند.» جنگلکاری و مالچ پاشی راه مبارزه با بیابانزایی است کهرم الفبای کنترل بیابانزایی را، آب دانست و بیان کرد:« وقتی آب از دست خارج شد و کاهش پیدا کرد، وقتی سفره آب زیرزمینی در مرتع پایین و پایینتر رفت، دیگر ریشه گیاهان مرتعی به آن نمیرسد؛ مثل چنارهای خیابان ولیعصر همه خشک میشود. دلیل خشک شدن این درختان همین است. چون سطح آبهای زیر زمینی کاهش پیدا کرده، ریشه این گیاهان از آب دور مانده و خشک شده است. پس وقتی مرتع خشک شد، پوشش سطح خاک از بین میرود و خاک عریان شده و فرسایش پیدا میکند. در این زمان اگر باد با سرعت یک متر بر ثانیه هم بوزد، خاک فرسایش پیدا میکند، بیابانزایی گسترش پیدا میکند و مملکت ما همان میشود که الان است.» این بومشناس دربارۀ راه حل طولانی مدت و کوتاه مدت برای رهایی از بیابیانزایی چنین گفت:«جنگلکاری راه مبارزه طولانی مدت با غبار و ریزگرد است. یک هکتار جنگل هفت ونیم تن ریزگرد را در سال میبلعد. برای برنامه دراز مدت بهتر است جنگلکاری کنیم. راه حل برای مبارزه کوتاه مدت با بیانزایی، مالچ پاشی است. مالچ ترکیبی از گازوئیل، نفت، بنزین و قیر است که با شن و ماسه با دستگاههایی پراکنده میکنند؛ که بسیار گران قیمت است. ولی همین مالچ پاشی بعد از مدتی ریزگردی تولید میکند که اینبار نفتی است و چون این مواد در آفتاب میپوسند، همان باد یک متر در ثانیه اینها را پراکنده میکند.»
۳۱ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]