تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مردم را به غير از زبان خود، دعوت كنيد، تا پرهيزكارى و كوشش در عبادت و نماز و خوبى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816240276




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

من رحيمه ١٣ سالگي ازدواج كردم


واضح آرشیو وب فارسی:الف: من رحيمه ١٣ سالگي ازدواج كردم

تاریخ انتشار : شنبه ۲۸ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۰۱
در خانه باز است، ‌خانه‌اي در يكي از محلات شلوغ جنوب تهران. قدم به درون خانه كه مي‌گذارم، ‌بوي تندي مشامم را پر مي‌كند، ‌بويي كه شبيه بوي خانه نيست. خانه، ‌اتاق‌ اتاق است. هر اتاقي از آنِ‌يك خانواده. پرده سياه اتاق را كنار مي‌زنيم و با اجازه صاحب خانه وارد مي‌شويم. صاحب خانه، ‌دختركي سيه چرده است، ‌نشسته پاي منقل، ‌كنار كودك دو ماهه‌اش. ما را كه مي‌بيند، ‌نه هول مي‌شود، ‌نه از جايش تكان مي‌خورد. همان جا، نشسته، ‌سلام و عليكي مي‌كند و تعارف به نشستن.به گزارش اعتماد، «رحيمه» يكي از صدها دختري است كه در سني نامربوط به عقد درآمده، ‌به عقد مردي كه نه او را مي‌شناخت و نه علاقه‌اي به زندگي با او داشت. ١٩ سالش است به اعتبار حرف خودش و بي‌اعتبار شناسنامه‌اي كه وجود ندارد. بيشتر از ١٦ سال نبايد داشته باشد. دوسال پيش، ‌به زور مادر و پدرش ازدواج كرده، ‌آنهم نه به خاطر كم كردن يك نان خور از سر سفره شان كه رحيمه خودش كار مي‌كرد و خرجش را در مي‌آورد. تنها به خاطر اينكه رحيمه بايد ازدواج كند، ‌آن هم در سني كه والدينش تشخيص مي‌دهند.با جمعيت امام علي (ع) همراه شدم تا يكي از دختراني را كه حول و حوش ١٣ سالگي ازدواج كرده‌اند، ببينيم. وارد خانه رحيمه مي‌شويم تا از نزديك برايم از مصايب ازدواجش بگويد. پسركش را گوشه‌اي خوابانده و آماده مصرف ‌ترياك است. صورتي بچگانه دارد با رد مواد مخدر كه انگار كم كم دارد مي‌رود به عمق جانش. مي‌گويد: مجرد كه بودم بيشتر مي‌كشيدم، ‌كار مي‌كردم، ‌خودم آقاي خودم بودم، ‌خرجم را در مي‌آوردم و كاري به كار كسي نداشتم. اصلا نمي‌خواستم ازدواج كنم. راحت بودم، ‌هرجا مي‌خواستم مي‌رفتم، ‌هروقت مي‌خواستم كار مي‌كردم و نمي‌خواستم هم نمي‌كردم. اما مادرم مجبورم كرد ازدواج كنم، مي‌گفت كه بالاخره كه بايد ازدواج كني، ‌چه بهتر كه زودتر اين كار را بكني.بچه‌اش را نشان مي‌دهد و مي‌گويد: چند بار خواستم تركش كنم، ‌شوهرم را مي‌گويم. اما پاي بچه كه به ميان آمد، ‌ديگر نتوانستم. هروقت كه پاي طلاق به ميان مي‌آمد، ‌از من مي‌خواست بچه را بگذارم و بروم. مي‌دانست كه اين كار را نمي‌كنم. الان هم كه بچه آمده، ‌اوضاع عوض شده، ‌ديگر به طلاق فكر نمي‌كنم. اصلا طلاق هم در خانواده ما زياد نيست. مخصوصا اگر بچه داشته باشيم كه اصلا طلاق نمي‌گيريم. مردها همه‌شان مثل همند.رحيمه پسرش را به آغوش مي‌گيرد تا آرامش كند، مي‌گويد: ‌از وقتي ازدواج كردم ديگر كار نمي‌كنم، ‌شوهرم فقط كار مي‌كند، ‌در خيابان ساز مي‌زند و پول مي‌آورد. خانواده‌ام مشهد زندگي مي‌كنند، ‌اصليت‌مان اما بلوچ است. بين بلوچ‌ها رسم نيست زن طلاق بگيرد. معمولا هم دخترها را زود شوهر مي‌دهند.از آرزوهايش مي‌پرسم، ‌از اينكه اگر ازدواج نمي‌كرد چه مي‌شد. از اينكه اگر ازدواج نمي‌كرد و همسن من مي‌شد، دنيايش چه تغييري مي‌كرد. نگاهي عجيب مي‌كند بهم و مي‌گويد: شما ازدواج نكردي؟ نخواستي ازدواج كني؟ ما نمي‌توانيم تا سن و سال شما ازدواج نكنيم. ما را زود شوهر مي‌دهند. اگر ازدواج نمي‌كردم، ‌اگر دست خودم بود كه اصلا ازدواج نمي‌كردم، ‌آن موقع كار مي‌كردم، ‌شايد هم درس مي‌خواندم، ‌اما حالاحالاها ازدواج نمي‌كردم. اما الان ديگر چاره‌اي نيست، ‌بچه دارم و پاي زندگي‌ام هستم.رحيمه، ‌دختركي است با بچه‌ايدو ماهه. طبقه بالايش، ‌همسايه بغلي‌اش، ‌كوچه روبه‌رويي‌اش، ‌پر است از دختران و زناني كه وقتي كودك بودند، ‌وقتي هنوز بايد بازي‌هاي كودكانه مي‌كردند، ‌وارد بازي جدي زندگي شدند. دخترهايي كه به جاي دفتر و كتاب مدرسه، ‌فرزندشان را در آغوش دارند، ‌فرزندي كه معلوم نيست چه آينده‌اي در انتظارش است و ميزان رضايت از زندگي‌شان چقدر قرار است كمتر از پدر و مادرشان باشد.ازدواج، ‌در قانون تعريف شده و برايش سن خاصي درنظر گرفته شده، ‌براي دختران، ‌١٣ سال و پسران، ‌١٥ سال. با وجود اينكه سن ازدواج قانوني خود مساله‌اي است قابل بحث كه از لحاظ روان‌شناسي و جامعه‌شناسي مي‌تواند مشكلات عديده ايجاد كند، ‌ازدواج‌هايي شكل مي‌گيرد كه زير سن قانوني است، ‌ازدواج‌هاي پنهاني و يواشكي، ‌به دور از چشم قانون، ‌به دور از هر گونه ثبت و سند‌گذاري.ازدواج‌هاي زودرس و ديررسازدواج، ‌در سال‌هاي اخير‌ در كشور، با فراز و نشيب‌هاي زيادي مواجه بوده. چه خود مقوله ازدواج كه در ميان كساني كه سن و شرايط به وقوع پيوستنش را دارند و چه در ميان مسوولاني كه دغدغه اين روزهاي‌شان شده ازدواج جوانان و از كمتر شدن تمايل جوانان رسيده به سن ازدواج هراس دارند، ‌هراسي كه نتيجه‌اش كاهش جمعيتي است كه به نظر مي‌رسد در اين شرايط از ديدگاه مسوولان، ‌به مصلحت كشور نيست. دختران و پسراني كه به سن ازدواج رسيده‌اند، ‌انگار روز به روز، ‌كمتر به ازدواج فكر مي‌كنند. اين كم شدن تمايل به ازدواج، ‌بيشتر در ميان تحصيلكردگان و شاغلان ديده مي‌شود، ‌كساني كه به درستي خبر از مشكلاتي دارند كه قرار است گريبان‌شان را بگيرد، ‌مشكلات مالي، ‌بزرگ‌ترين مشكلي است كه شايد جوانان را از ازدواج دور كرده است.در اين ميان، ‌ازدواج رو به رشد دختران و پسراني كه هنوز به بلوغ فكري و جسمي نرسيده‌اند، ‌روي ديگر سكه داستان ازدواج است، ‌داستاني كه دچار افراط و تفريط شده و هنوز به شرايط با ثبات نرسيده است. اگر دختران و پسران آماده ازدواج در سنين بين ٢٠ تا ٣٠ سال، نمي‌توانند يا نمي‌خواهند ازدواج كنند، ‌بار اين كاهش را دختران و پسران زير ٢٠ سال، ‌حتي زير ١٥ سال به عهده گرفته‌اند، ‌باري كه قرار نبود بر دوش كودكان جامعه و كساني كه هنوز به مرحله بلوغ در زندگي نرسيده‌اند، ‌باشد. ازدواج كودكان در كشور، ‌به مرحله‌اي رسيده كه ثبت احوال به‌طور رسمي آمارش را بيش از ٤٠ هزار نفر در سال اعلام كرده، ‌اين آمار جداي از آمار غيررسمي ست كه جايي براي ثبت ندارد.ميانگين سن ازدواج بر اساس اعلام رسمي ثبت احوال، ‌براي دختران ٩/٢١ سال و براي پسران، ‌٤/٢٦ است. اين سن، ‌در مناطق مختلف كشور و حتي بالا و پايين شهرها، متفاوت است. سن قانوني ازدواج اما حكايت ديگري دارد. در ايران، ‌سن قانوني ازدواج براي دختران ١٣ سال شمسي و براي پسران ١٥ سال است. قانون معتقد است دختران و پسران در اين سن به بلوغ كامل جسمي، ‌روحي، فكري و اجتماعي مي‌رسند و آمادگي تشكيل خانواده را دارند. اين استدلال تنها بر پايه بلوغ جسمي و جنسي پايه‌ريزي شده است. اما در كشورهاي توسعه‌يافته، ‌سن قانوني ازدواج، ‌همان سن عقلي است كه افراد براي ورود رسمي به جامعه بايد به آن مرز برسند؛ ‌١٨سال تمام.چندي پيش، ‌معاون رييس‌جمهور در امور زنان و خانواده، ‌با نگران‌كننده خواندن آمار ازدواج دختران زير سن قانوني كه همان ١٣ سال است، ‌از لزوم اقدامات جدي خبر داد كه بايد براي پيشگيري از اين مساله در دستور كار قرار گيرد. شهيندخت مولاوردي، ‌اعلام كرده بود كه «باتوجه به آماري كه به دست‌مان رسيده شاهد ازدواج دختران كمتر از ده سال نيز بوده‌ايم.»آنچه در قانون در خصوص سن رسمي ازدواج آمده، ‌خود مشكلي است كه باعث تشكيل خانواده‌هايي مي‌شود كه هيچ اطلاعي از جدي بودن آنچه تشكيلش داده‌اند، ‌ندارند. ازدواج‌هاي زير اين سن، ‌يعني زير ١٣ سال براي دختران و ١٥ سال براي پسران، ‌معضل دومي است كه هنوز در خيلي از مناطق حاشيه نشين با آن مواجهيم، ‌معضلي كه جايي ثبت نمي‌شود و كسي آمار دقيقي از كميت آن ندارد، ‌اما وجود نداشتن آمار دليل بر رخ ندادن واقعه ندارد. خانواده‌هايي با عضويت يك يا دو كودك، به عنوان زن و شوهر در حال تشكيل است و هنوز دفتر پيشگيري‌اي براي ممانعت از اين واقعه در هيچ وزارتخانه و نهادي تشكيل نشده است.مولاوردي بيشتر اين ازدواج‌ها را در استان‌هاي مرزي و به‌دليل فقر دانسته است. او از وزارت دادگستري درخواست كرده گزارشي درباره ازدواج دختران در زير سن قانوني ارايه دهد، ‌گزارشي كه شايد بازهم ابعاد واقعي واقعه را روشن نكند و دختراني را كه هنوز بدون شناسنامه در شهرها و روستاها به عقد كسي در مي‌آيند كه پدرشان انتخاب كرده، نتواند پيدا كند و گزارش مكتوبي از آنها بنويسد.







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن