واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
روزنامه خندان شنود تماس داعش با پناهجویان طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند میزنند و آنها که روزنامه میخوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند. حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
سیاست روز: کوه خواری منوچهرمتکی: در بندهای مرتبط با فردو، تعداد سانتریفیوژها، بازگشت پذیری تحریم ها، آب سنگین اراک، بازرسی ها و... تلقی عمومی این است که نسبت به حقوق ما خدشه های جدی وارد شده و بنابراین نباید ذوق زدگی و شتاب زدگی نشان دهیم.
به نظر شما برای رفع شتاب زدگی باید کدام یک از گزینه های زیر را رعایت کرد؟
الف) اول آفتابه را پر کنیم تا خیال مان راحت باشد.
ب) برای رفع هرگونه دلواپسی، قبل از مصرف حتما شیشه را تکان بدهیم.
د) در مصرف آب صرفه جویی بکنیم.
د) اجازه بدهیم اول هواپیما بنشیند بعد وزیر امورخارجه را برکنار کنیم. دادستان تهران: متاسفانه چهره ظاهری پایتخت مناسب نیست.
اظهارنظر فوق یادآور کدام یک از ضرب المثل های شیرین فارسی درخصوص تهران است؟
الف) بالایت را دیدیم. پایینت را هم می بینیم.
ب) به شتر می گویند گردنت کج است. جواب می دهد بگویید کجایم راست است؟
ج) طرف خیلی خوش پروپاست آن وقت لب خزینه هم می نشیند.
د) اینکه قیافه نداری مهم نیست. مهم این است که اخلاق هم نداری! یک نماینده مجلس: شیوع پدیده گیاه خواری نگران کننده است.
با توجه به این اظهارنظر کدام یک از پدیده های زیر نگران کننده نیست؟
الف) زمین خواری
ب) کوه خواری
ج) دریا خواری
د) مال مردم خواری شرق : ماجرای عجیب تاکسی خطی دیروز توی تاکسی، صندلی جلو، نشسته بودم که آقای راننده گفت: شنیدی تو رادیو می گفت «تأمین آب و نان مردم که جنبه حیوانی داره، هنر نیست؟» مسافر عقبی گفت: نه والا. آقای راننده گفت الان سؤال من اینه که اگه تأمین آب و نان مردم هنر نیست چی هنره؟ مسافر عقبی گفت: هنر مرد به ز دولت اوست. آقای راننده گفت لطفا حرف سیاسی توی ماشین من نزنید. مسافر عقبی چیزی نگفت.
توی آینه بغل نگاه کردم؛ کاغذ و قلمی از جیبش درآورد و شروع به نوشتن کرد. آقای راننده که دید فضا سنگین شده، یکهو گفت: حرف سیاسی مثل تب خاله و دهان به دهان منتقل میشه. تو بگیری معلوم میشه فردا کی ازت گرفته. حالا فردا میگن ما با کی دهان به دهان شده بودیم. مسافر عقبی خنده کرد و من هم گفتم دهان به دهان را خوب آمدی. راننده تو نخ مسافر عقبی بود و گفت: اینکه چیزی نیست.
یکی از مسئولان گفته: «یه قانونی باید تصویب شه که رئیس جمهورهای ایران عملگی کنند». و قاه قاه زد زیر خنده. بعد گفت حالا ما می گفتیم فلانی عمله است الان دهان به دهانمون شده بودند. آقای راننده ادامه داد: این طوری شغل رئیس جمهورها هم قانونی میشه تا الان غیرقانونی عملگی می کردند. باز هم قاه قاه خندید. بعد گفت بلکه هم عمله ها یه سروسامونی بگیرند و وضعشون بهتر شه. و باز خندیدو گفت البته بابای خودم عمله بود، حرفی که می زنم کارشناسیه. بعد صداش را شبیه آقای احمدی نژاد عوض کرد و گفت: «البته خودم کارشناس ارشدم». و قاه قاه خندید. بعد گفت خیلی خوبه. اگه قانون بشه خیالمون راحت میشه. من گفتم خیلی ممنون. من اینجا پیاده میشم. آقای راننده گفت: داداشمون ترسید... فکر کرد الان از ما دهان به دهان می گیره. نه؟ سر برگرداندم و دیدم مسافر عقبی هنوز دارد می نویسد.
آقای راننده زد روی شانه ام و گفت ولش کن. داره ستون روزنامه ش رو می نویسه. داداشمون سروشه. سروش صحت. واسه روزنامه اعتماد می نویسه. تازه هم خندوانه شرکت کرده. رأی دادی بهش؟ یواش پرسیدم شناخته بودیش از اول؟ چرا چیزی نگفتی؟ آقای راننده گفت: چی بگم؟ کارش همینه. سوار تاکسی میشه سوژه پیدا کنه. ما هم سوژه میدیم دستش. و قاه قاه خندید. یواش گفتم من رو هم شناختی؟ گفت شما؟ گفتم من هم می نویسم. روزنامه «شرق». آقای راننده چشم هاش را ریز کرد و دقت کرد. گفتم بابا من از ١٧ سالگی توی مطبوعات بودم، نشناختی؟ آقای راننده چشم هاش را ریزتر کرد و بعد گفت پوووف. الان هر رئیس جمهوری می نویسد. البته بابای من هم شروع به نوشتن کرده. و زد روی ترمز.
قانون: شنود تماس داعش با پناهجویان خبر اول
تلاش جمهوریخواهان برای جلوگیری از اجرایی شدن برجام با شکست مواجه شد. بر اساس طرحی که میچ مک کانل ،رهبر اکثریت سنا تهیه کرده بود جمهوریخواهان قصد داشتند رفع تحریم های ایران را به شناسایی رسمی رژیم اسرائیل توسط ایران مشروط کنند. شرط دیگر مدنظر جمهوریخواهان آزادی تعدادی از اتباع آمریکایی بود که در ایران زندانی هستند. جمهوریخواهان بار دیگر نتوانستند 60 رای لازم را برای تصویب این طرح به دست آورند.
جمهوریخواهان: آزادی اتباع آمریکایی؟
دموکرات ها: [سکوت]
جمهوریخواهان: شناسایی رسمی رژیم اسرائیل؟
دموکرات ها: ممم
جمهوریخواهان: نه؟
دموکرات ها: نه بابا بی خیال.
جمهوریخواهان: حقوق بشر خودشون؟
دموکرات ها: به ما چه؟
جمهوریخواهان: تهدید نظامی کنیم لااقل.
دموکرات ها: نچ.
جمهوریخواهان: یه ذره تحریم الاغ؟
دموکرات ها: اونو احمدی نژاد به اندازه 10 سال وارد کرده. ذخیره دارن.
جمهوریخواهان: پس ما یه موز بر می داریم.
در مورد این موضوع در کنگره رای گیری شد. جمهوریخواهان نتوانستند به 60 رای برای برداشتن موز دست پیدا کنند و چشم شان روی موزهای کنگره ماند. آنها با قورت دادن آب دهان و نگاه مظلومانه به دموکرات ها خواستار رای گیری مجدد شدند.
خبر دوم
گروه تروریستی داعش از پناهجویان عازم اروپا خواسته از مهاجرت به سرزمین های کفر خودداری کنند و به جای آن به سرزمین های تحت خلافت (!) مهاجرت کنند. در ادامه توجه شما را به تماس شنود شده یک عضو داعش با یک پناهجو جلب می کنم:
داعشی: آقا چه کاریه شما داری میری بلاد کفر؟
پناهجو: آواره ام، بیچاره ام، کجا برم؟
داعشی: بیا اینجا. ما سرزمین داریم الان. دور هم هستیم خوش می گذره. تو که آخرش میخوای بمیری، لااقل بیا اینجا بمیر.
پناهجو: خب چرا؟
داعشی: اینجا لااقل به یه دلیلی می میری
پناهجو: بای!
خبر سوم
یکی از نمایندگان خبر از فعالیت های انتخاباتی احمدی نژاد می دهد که مشغول تهیه لیست برای انتخابات مجلس است.
ما طنزنویسان همان طور که قبلا هم به دلایل اقتصادی و مسائل کاری از هرگونه ظهور و بروز مجدد احمدی نژاد و احمدی نژادی استقبال کرده ایم این بار هم از آمدن نماینده های احمدی نژادی در مجلس دهم استقبال می کنیم ولی سوالی برایمان مطرح است. بر فرض که خبر آماده شدن گروه مردمی نژاد برای انتخابات مجلس صحیح باشد، بر فرض هم که پول ستاد و اینها را تهیه کردند (هرچند می دانیم به دلیل پاکدستی نمی توانند) ... فقط سوال اینجاست که این عزیزان چگونه می خواهند برای خودشان تبلیغ کنند؟ عکس شان را با کی می گیرند و می گذارند توی ستاد؟ احمدی نژاد؟ مشایی؟ جوانفکر؟ بقایی؟ آیا نباید از الان فکری به حال این مسئله کرد؟ به هرحال چون تبلیغات علیه تیم آقای احمدی نژاد زیاد است و متاسفانه بسیاری از مردم فریب این تبلیغات را خورده اند من پیشنهاد می کنم که کاندیداها عکس هایشان را به صورت فتوشاپی با جرج کلونی، آرنولد شوارتزنگر و کریستیانو رونالدو درست کنند. کیهان : قضاوت گفت: در خبرها آمده است که وزارت خارجه آمریکا تصویب توافق وین را جشن گرفته و در این مراسم اوباما از همه دست اندرکاران رسیدن به این توافق تشکر کرده است.
گفتم: ولی گفته شده که آمریکا 2 به 3 به ایران باخته است، باختن که جشن ندارد!
گفت: آمریکا باخت خود را جشن می گیرد و ما توافق را فتح الفتوح می دانیم؟! کدام درست است؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! شخصی نزد قاضی رفت و از شخص دیگری شکایت کرد، قاضی گفت؛ حق با توست. یک ساعت بعد طرف مقابل آمد و شرح ماجرا داد، قاضی به او هم گفت حق با توست! معاون قاضی با تعجب پرسید؛ جناب قاضی! چطور می شود که حق با هر دو طرف دعوا باشد؟! و قاضی فکری کرد و گفت؛ مثل این که حق با تو هم هست!
 
شنبه 28 شهریور 1394 ساعت 10:14
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]