واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: اعترافات يك نويسنده
چاپاول- در طول تاريخ ادبيات جهان همواره با زندگينامههاي متعددي از متفكر، اديب و هنرمند روبهرو بودهايم كه نمايانگر سير زندگي آن افراد، شرح مشقات، ذكر خاطرات و چه بسا درك و دريافت آنها از زندگي بوده است.
زندگي من، پائولوكوئيلو
خوان آرياس
مترجم: خجسته كيهان
انتشارات: مرواريد
2600 تومان
ولي هميشه در گوشهاي از ذهنمان نقطه تاريكي هست كه ما را به هزار توي دنيايي پرتاب ميكند و هيچ نميدانيم كه ما با زندگينامهاي واقعي از آن شخص روبهروئيم يا بناست اينبار هم با يك زندگينامه، روايتي ديگر، آنچه نويسنده آرزو داشته، تصور نويسنده از خودش و داستاني كه نويسنده با نام واقعياش قهرمان آن است، سحر شويم. علاقه به دانستن جزئيات زندگي خصوصي متفكران، دانشمندان و هنرمندان نه تنها براي سرگرمي بلكه به جهت همذاتپنداري و گاه الگوپذيري براي همه مردم در تمام زمانها جذاب بوده است.
صرفنظر از اينكه يك اثر جزئيات واقعي زندگي انسان مهمي را بازگو ميكند، باز هم با اثري مواجهيم كه ميتوانيم خود را به آن بسپاريم و همان رفتاري كه با ديگر آثار ادبي داريم با آن نيز داشته باشيم و چه سعادت بزرگي است اگر آن اثر به قلم نويسندهاي توانا و متفكري گرانقدر نگاشته شده باشد مثل ياسپرس و راسل.
كتاب زندگي من، پائولوكوئيلو زندگينامهاي است از پائولوكوئيلو كه به شيوهاي جالب طراحي شده است. كتاب براساس گفتوگويي است كه خوان آرياس آن را با كوئيلو تنظيم كرده است. اين گفتوگو اوايل ژوئيه 1998 كه جهان در تب و تاب مسابقات جام جهاني فرانسه فرو رفته بود در منزل كوئيلو در ريودو ژانيرو مقابل پلاز كوپاكابانا انجام شده است.پائولوكوئيلو در 27 اوت 1947 در شهر ريودوژانيرو در خانوادهاي از طبقه متوسط زاده شد، پدرش مهندس و مادرش مومن بود. او در كودكي نشان داد كه به خواندن آثار بورخس و هنريميلر و تماشاي تئاتر بيش از درس و تحصيل علاقه دارد.
سه بار به آسايشگاه رواني سپرده شد تا اينكه سرانجام از آنجا گريخت. در جواني شيفته افكار ماركس، انگلس و چهگوارا شد. در اين دوران گرفتار بحراني معنوي بود كه او را در مورد بيايماني نسبت به خداوند دچار ترديد كرد سپس به جستوجوي تجربههاي دروني تازه برآمد. در اين راه به موادمخدر و توهمزا و فرقههاي مختلف و سحر و جادو پناه برد. وي همه آمريكاي لاتين را در جستوجوي كارلوس كاستاندا گشت سپس به دست يك گروه از شبه نظاميان ديكتاتوري برزيل زنداني و شكنجه شد.
در سال 1976 به عنوان خبرنگار چند نشريه برزيلي به انگلستان رفت. در 34 سالگي ايمان به مذهب كاتوليك را كه چند سال قبل از دست داده بود بازيافت. پائولوكوئيلو به طنز ميگويد: «آنقدر پول دارم كه ميتوانم سه بار ديگر متولد شوم.» وي سالي 400 هزار دلار از حق تاليف خود را به بنياد هم نامش اختصاص داده كه توسط همسرش كريستينا اداره ميشود و اهداف گوناگوني چون كمك به بينوايان و دفاع از فرهنگ برزيل و كمك به گسترش اين فرهنگ از آن جمله است.
اين كتاب شامل فصولي از جمله: آسايشگاه بيماران رواني، زندان و شكنجه، زندگي خصوصي، سياست و اخلاق، جادو، موادمخدر، بازگشت به ايمان و مصاحبه با كوئيلو درباره آخرين اثر او- كه شيطان و خانم پريم نام دارد- است. وي همچنان در برزيل زندگي ميكند كشوري كه دوست دارد ، زيرا در برزيل ميان مقدس و نجس تفاوتي نيست و كسي از اينكه به ارواح معتقد باشد شرم ندارد.
تاريخ درج: 5 خرداد 1387 ساعت 09:33 تاريخ تاييد: 5 خرداد 1387 ساعت 15:04 تاريخ به روز رساني: 5 خرداد 1387 ساعت 15:00
يکشنبه 5 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 302]