واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
سحرگاه امروز؛
8 قاتل به دار آویخته شدند
مقدمات اجراي حكم قصاص هشت مرد كه در جريان پروندههاي جداگانه مرتكب قتل شده بودند، فراهم شده و اين محكومان به مرگ سحرگاه امروز پاي چوبه دار حاضر ميشوند.
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز، مقدمات اجراي حكم قصاص هشت مرد كه در جريان پروندههاي جداگانه مرتكب قتل شده بودند، فراهم شده و اين محكومان به مرگ سحرگاه امروز پاي چوبه دار حاضر شدند.
به گزارش خبرنگار ما، نخستين محكوم به قصاص مرد ميانسالي است كه چهار سال قبل با شليك گلوله شريكش را به قتل رساند. هشتم ارديبهشت ماه سال 1390 مأموران كلانتري 137 نصر از قتل مرد ميانسالي در خانهاش حوالي خيابان بلوچستان باخبر و راهي محل شدند. بررسيها نشان داد قاتل شريك مقتول بوده و بعد از قتل از محل گريخته است. تحقيقات بعدي نشان داد قاتل ابتدا به محل كار مقتول رفته و كارمندان او را به گروگان گرفته است و بعد از اينكه فهميده شريكش به دفترش نميرود، به خانه او رفته و وي را با شليك گلوله به قتل رسانده است. متهم بعد از دستگيري در ادعايي گفت: من با مقتول شريك بودم تا اينكه اختلاف حساب پيدا كرديم. او به من بدهكار بود اما طلبش را نميداد. روز حادثه با اسلحه كلتي به محل كارش رفتم و دست و پاي دو نفر از كارمندانش را با طناب بستم. منتظر مقتول بودم اما وقتي تلفني به كارمندش گفت كه در خانه كار دارد، به خانهاش رفتم و او را با شليك گلوله به قتل رساندم. متهم در شعبه 74 دادگاه كيفري به قصاص محكوم شد و رأي دادگاه پس از تأييد در ديوان عالي كشور براي اجرا به شعبه اجراي احكام فرستاده شد و سحرگاه امروز براي اجراي حكم در زندان رجايي شهر پاي چوبه دار ميرود.
قتل خواستگار
دومين مردي كه صبح امروز در زندان رجايي شهر پاي چوبه دار قرار ميگيرد، مرد 36 سالهاي است كه هفت سال قبل مرد 48 سالهاي را در حوالي خيابان نظامآباد با چاقو به قتل رساند. متهم در بازجوييها گفت: مقتول خواستگار خواهرم بود اما خواهرم به وي جواب منفي داد. به همين دليل او هر روز براي ما مزاحمت ايجاد ميكرد. روز حادثه من و برادرم به سراغش رفتيم. با هم در حال حرف زدن بوديم كه بين ما مشاجره لفظي در گرفت. وقتي درگيري ما بالا گرفت با چاقو ضربهاي به او زدم و از محل گريختم.
دعواي خياباني
سومين محكوم به قصاص مرد 37 سالهاي به نام صفدر است كه روز 14 تيرماه سال 87 در بخش گلستان استان تهران مرد 33 سالهاي را با ضربه چاقو به قتل رساند. آن روز وقتي مأموران كلانتري 13 گلستان در محل حادثه حاضر شدند برادر مقتول گفت: من و برادرم و يكي از دوستانم سوار خودروي پژويي بوديم كه رانندهاش برادرم بود. نزديك سلطان آباد خودروي ما با موتورسيكلتي تصادف جزئي كرد. پس از اين راننده موتورسيكلت پياده شد و شروع به فحاشي كرد و ضربهاي با چاقو به برادرم زد و از محل گريخت. متهم پس از دستگيري گفت: وقتي تصادف كرديم، مقتول به همراه دو نفر ديگر به من حمله كردند كه من با چاقو راننده را زدم.
اختلاف ملكي
بهرام 45 ساله محكوم ديگري است كه صبح فردا پاي چوبه دار ميرود. وي 15 فروردين ماه سال 88 در پيشواي ورامين مرد 59 سالهاي را به قتل رسانده است. متهم در بازجوييها گفت: با مقتول اختلاف ملكي داشتم. روز حادثه وقتي فهميدم او با همسرم مشاجره كرده است، خيلي ناراحت شدم و چاقويي از خانه برداشتم و به سراغش رفتم. او با پسرانش بود و با بيل و قمه به من حمله كردند. در اين لحظه من ابتدا با چاقو يكي از پسرانش را زخمي كردم و بعد هم ضربهاي به مقتول زدم.
قتل براي سرقت
پنجمين محكوم به قصاص مرد سرايداري است كه 23 مردادماه سال 91 پسر جواني را به بهانه خريد ضايعات آهن به داخل كارخانهاي در حوالي بومهن كشانده و او را به قتل رسانده بود. متهم پس از سرقت پولهاي مقتول جسد را آتش ميزند و خودروي نيسان مقتول را هم در خياباني همان حوالي رها ميكند. رفتن پاي چوبه دار براي دومين بار
محكوم ديگر مردي است كه اول تيرماه سال 87 مرد سالمند تنهايي را در خانهاش به خاطر سرقت اموالش به قتل رساند. متهم كه در زندان با مقتول آشنا شده بود، بعد از آزادي به خانه مقتول ميرود و با دوغ مسموم وي را بيهوش كرده و بعد به قتل ميرساند. متهم در ادامه اموال با ارزش مقتول را سرقت كرده كه سرانجام بعد چهار ماه فرار بازداشت ميشود و به قتل مرد تنها اعتراف ميكند. متهم ماه گذشته هم پاي چوبه دار رفته و موفق به گرفتن مهلت شده بود. نزاع خياباني
هفتمين محكوم به قصاص پسر جوان 24 سالهاي است كه روز 8 تيرماه سال 89 در يك درگيري خونين پسر جوان ديگري را در حوالي خيابان كميل در جنوب تهران به قتل رساند. متهم پس از دستگيري مدعي شد مقتول عكس خواهرش را منتشر كرده بود، به همين خاطر با او درگير شده و وي را به قتل رسانده است.
قتل در دعوا
آخرين محكوم به قتل سرباز وظيفه 22 سالهاي است كه سه سال قبل پسر دانشجويي را در نزاع دستهجمعي در چهاردانگه اسلامشهر به قتل رساند. وي گفت: شب حادثه در خانه بودم كه صداي درگيري از بيرون به گوشم رسيد. وقتي از خانه به داخل كوچه آمدم متوجه شدم پسر عمويم با مقتول و دوستانش درگير شده است. من هم درگير شدم كه ناگهان فهميدم از پشت ضربهاي به مقتول وارد شده و او غرق در خون روي زمين افتاده است. جوان/ 2009
۲۵/۰۶/۱۳۹۴ - ۲۲:۴۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]