تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816930441
امانت خدا را صحيح و سالم تحويلش دادم
واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
امانت خدا را صحيح و سالم تحويلش دادم وقتي آزاده محمدرضا شفيعي بر اثر جراحت در بيمارستاني در عراق شهيد ميشود، او را همانجا به خاك ميسپارند.
به گزارش فرهنگ نیوز، پس از پايان جنگ و گذشت 16 سال پيكر شهيد را براي دفن در زادگاهش به ايران ميآورند و هنگام خاكسپاري حاضران و شاهدان با صحنهاي عجيب و باورنكردني مواجه ميشوند. بدن محمدرضا پس از 16 سال سالم مانده بود و كفنش هنوز از خونابه خيس بود. شهيد محمدرضا شفيعي نمادي از پاكي و مظلوميت فرزندان خميني كبير بود. با فاطمه نادري مادر شهيد گفتوگويي انجام داديم تا جزئيات بيشتر را از زبان او بشنويم.اولين تصاويري كه پس از سالها از محمدرضا در ذهنتان نقش بسته مربوط به چه زماني و چه خاطراتي از ايشان است؟محمدرضا زماني كه به دنيا آمد من زمين خوردم و پايم شكست. يك سال زمينگير شده بودم. به يك سالگي نرسيده بود، در حياط مشغول بازي بود كه ناگهان داخل حوض آب افتاد. چند دقيقهاي داخل آب بود و بسيار ترسيده بودم. آخر با سر و صداي من همسايهها محمدرضا را از آب بيرون آوردند. گفتم بچهام ديگر از دست رفت. وقتي با كمك همسايهها او را از آب درآورديم انگار نه انگار كه داخل آب بوده. كاملاً هوشيار و سرحال همه جا را نگاه ميكرد. يك بار ديگر در همان كوچكي برق او را گرفت. فشار برق به حدي زياد بود كه او را چند متر آن طرفتر پرتاب كرد. جيغ زدم و گفتم بچهام مرد. با كمك خواهرم بچه را بغل كرديم تا به دكتر ببريم. هنوز داخل كوچه بوديم كه يكي از مغازهدارها ما را ديد و گفت: هراسان كجا ميرويد؟ جريان را برايش گفتيم و او گفت پسرت را داخل مغازه بياور. وقتي محمدرضا را داخل مغازه برديم بر سر و صورتش دستي كشيد، دعايي خواند و گفت بچه را ببريد، چيزي نشده و حالش خوب است. حال بچه پس از چند دقيقه به جا آمد و پس از آن ديگر محمدرضا را تا 19 سالگي كه هنگام شهادتش بود به دكتر نبردم. در چند سالگي تصميم گرفت به جبهه برود؟محمدرضا در 11 سالگي پدرش را از دست داد. 14 سالش كه شد گفت مادر ميخواهم به جبهه بروم. گفتم مادر تو هنوز بچهاي، ببين خانهمان مرد ندارد و تو مرد خانه هستي، كجا ميخواهي بروي. گفت مادر من كه هستم! شما خدا را داريد، حالا اگر اجازه بدهيد به جبهه بروم. چند بار براي اعزام به جبهه اقدام كرد ولي قبولش نميكردند. ميگفتند سنت پائين است و هنوز بچهاي و نميتواني در جبهه حاضر شوي. روز آخر اسمنويسي محمدرضا شناسنامهاش را دستكاري كرد و سنش را 15 سال كرده بود. مسئول اعزام ديگر محمدرضا را ميشناخت. وقتي شناسنامهاش را ميبيند خندهاش ميگيرد و ميگويد تو تا ديروز 14 ساله بودي چطور امروز 15 ساله شدي. آخر سر دلش ميسوزد و اسمش را مينويسد و محمدرضا به جبهه ميرود.محمدرضا چه مدتي در جبهه حضور داشت؟تا 19 سالگياش در جبهه بود. فقط براي مرخصي به خانه ميآمد. زماني هم كه براي مرخصي ميآمد زياد او را نميديدم. يا در مسجد بود يا در سپاه مشغول كار بود. زماني هم كه در خانه بود ميگفت مادر كاري نداري انجام بدهم. در خانه هم كه بود زيارتنامه ميخواند و گريه ميكرد. يك شب كه دراز كشيده بودم، گفتم: پسرم بلندتر بخوان تا من هم بشنوم. گفت مادر بلند شو بيا كنارم بنشين تا با هم بخوانيم. زيارتنامه و نماز شب ميخواند و گريه ميكرد. وصيتنامهاش را هم نوشته بود و عكسي هم براي روي تابوتش انداخته بود و داخل كمد گذاشته بود. كليدش را به من داد و گفت: مادر! تا شهيد نشدهام مديوني كمد را باز كني؛ وقتي خبر شهادتم آمد ميتواني در كمد را باز كني. تا زمان شهادتش نميدانستم داخل كمد عكس و وصيتنامهاش را گذاشته است. دفعه آخري كه ميخواست به جبهه برود شيريني خريد و گفت ماه ربيعالاول است و ميخواهيم در جبهه جشن بگيريم. رفقايش ميگويند شيرينيها را آورد جبهه و خيرات كرد.از ماجراي اسارتش خبر داشتيد؟همرزمانش ميگويند يك شب محمدرضا را در حال اصلاح ديديم. از اين كار او تعجب ميكنند. به او ميگويند چرا داري اصلاح ميكني كه محمدرضا ميگويد ميدانم اسير ميشوم، نميخواهم عراقيها بفهمند پاسدارم و ميخواهم بگويم سرباز هستم. شب عمليات تيري به شكم محمدرضا ميخورد و شكمش پاره ميشود. يك نفر او را روي كولش ميگيرد و ديگر زورش نميرسد با خود به عقب بياورد. عمليات كربلاي4 بود و بچهها در حال عقبنشيني بودند. همرزمش او را داخل كانال ميگذارد و ميگويد فردا به دنبالت ميآيم و تو را با خودم به عقب ميبرم. روز بعد وقتي براي بردن محمدرضا ميآيند ميبينند او نيست. عراقيها محمدرضا را اسير و براي تحقيق با خود برده بودند. به دليل پاره شدن شكمش او را به بيمارستان ميبرند.در همان بيمارستان هم به شهادت ميرسد؟ گويا احوال حضورش در بيمارستان هم به شما رسيده است؟بله، آنجا با شخصي به نام محسن ميرزايي از بچههاي مشهد كه او هم زخمي شده بود و همتختش بود آشنا ميشود. بيشتر از 10 روز در بيمارستان ميماند. محمدرضا به دوستش ميگويد ما پيروز ميشويم و هر وقت تو به مشهد رفتي اين آدرس من در قم است. پدر ندارم و برو به مادرم بگو من ديدم كه پسرت شهيد شد و ديگر چشم به راهش نباشيد. محسن ميرزايي هم پس از چند سال كه از اسارت آزاد شد همين كار را كرد. در همان شبهاي شهادتش من خواب محمدرضا را ميديدم كه به خانه آمده و با خودش بقچهاي آورده. ميگفت مادر داخل بقچه برايت هديه آوردهام. گفتم محمدرضا چقدر زود آمدهاي. گفت من آمدهام تو را از نگراني دربياورم و بايد زود بروم. فردا صبح به سپاه رفتم و گفتم از محمدرضا خبر نداريد. گفتند هيچ خبري نداريم. دوباره يك شب ديگر باز همين خواب را ديدم. باز به سپاه رفتم و گفتند عكس و كپي شناسنامهاش را بياوريد تا براي صليب سرخ رد كنيم.پس از زماني كه به بيمارستان رفت ديگر هيچ خبري از او نداشتيد؟هشت ماه از او خبر نداشتيم. من هر روز به سپاه ميرفتم و آنها هم هيچ خبري از محمدرضا نداشتند. فقط كار خدا در همان لحظاتي كه شهادتش نزديك بود صليب سرخ از راه ميرسد و پيكر محمدرضا را ميبيند و ميگويد او را ببريد خاك كنيد. ميگويند عكس جنازهاش را بيندازيد و شماره قبرش و نامش را بنويسيد و روي سينهاش بگذاريد و از او عكس بگيريد و براي خانوادهاش بفرستيد. آنها هم او را ميبرند خاك ميكنند. اسمش را هم براي صليب سرخ رد ميكنند. در اين مدت هيچ خبري از پسرم نداشتم. پسرم تشنه لب روي تخت بود و ميخواست آب را از لب تاقچه بردارد كه همان لحظه با لب تشنه شهيد ميشود. دو سال پيش از آوردن پيكر محمدرضا به كشور به كربلا رفتيم. پسر برادرم عربي بلد بود و به عربي به شخصي گفت اين مادر ميخواهد سر قبر پسرش در كاظمين برود. راننده گفت اگر صدام بفهمد سرمان را ميبرد. اصرار كرديم و آخرش 20 هزار تومان به او داديم و گفت فقط طوري بياييد كه كاروانتان نفهمد. صبح زود بياييد و تا زمان ناهار برگرديد. راه زيادي بود. سر قبرش رفتيم. وقتي برگشتيم قم تلويزيون اعلام كرد 570 شهيد را به كشور آوردهاند. زنگ زدم پسر خواهرم گفتم خاله ميشود محمدرضا را هم بياورند كه خواهرزادهام گفت خاله تو كه در عراق سر خاكش رفتي. اگر ميخواستند او را بياورند خبر ميدادند.پيكر محمدرضا با همين 570 شهيد به كشور آمده بود؟بله، گوشي را كه گذاشتم زنگ در خانه را زدند. همين كه زنگ خانه را زدند و گفتند منزل شفيعي من گفتم محمدرضا را آوردهايد؟ شخص پشت در گفت مگر كسي به شما خبر داده، گفتم نه به دلم افتاده بود كه پسرم ميآيد. گفتند مشتلق بدهيد كه پس از 16 سال محمدرضا را سالم از خاك درآوردهاند. آوردهاند قم و در سردخانه است. بياييد ببينيدش. وقتي محمدرضا را از خاك درميآورند ميبينند بدنش سالم است. ميگويند نبايد با اين وضعيت به ايران برود. سه ماه پيكرش را در آفتاب ميگذارند تا بلكه از شناسايي بيفتد. باز هم اثري نميكند. پودري رويش ميريزند كه اثر نميكند و فقط كبودش ميكند. محمدرضا دو فرق در سرش داشت و هميشه به او ميگفتم محمدرضا تو دو تا زن خواهي گرفت. تا ديدمش گفتم قربانت بروم تو يك زن هم نگرفتي. آنجا فرق سرش كاملاً مشخص بود و دندانهاي شكستهاش به خوبي قابل مشاهده بود. فقط كبود بود. دندانهايش به اين دليل شكسته بود كه به او ميگويند به امام خميني فحش بده و او هم نميدهد و به صدام فحش ميدهد. گفته بود ميدانم شهيد ميشوم پس چرا به امام فحش بدهم كه آنجا او را كتك ميزنند و چند تا از دندانهايش ميشكند. شكمش هم همان طور پاره بود. كفنش خونابه داشت. يكي از دوستان قديمياش به نام حاجحسين گفت من دلم ميخواهد برايش نماز بخوانم. صبح در مصلا نماز خوانديم و ظهر تشييع كرديم.به نظر شما چطور شد كه پيكر پسرتان بعد از اين همه مدت سالم مانده بود؟هنگام خاكسپاري، حاجحسين، همان دوست دوران جنگ پسرم گفت اگر اجازه بدهيد من، محمدرضا را داخل قبر بگذارم. هممدرسهاي و بچه محل بوديم. در جبهه پنج سال همسنگر بوديم و من او را سر مرز تحويل گرفتم. بعد رو به من گفت اگر گفتي چرا پيكر محمدرضا سالم آمده؟ گفتم از بس كه بچه خوب و باخدايي بود. گفت بگذار من برايت بگويم: در پنج سالي كه با هم بوديم در سنگر آب كه ميآوردند بخوريم، نميخورد و با سهمش غسل جمعه ميكرد. هيچ زماني بدون وضو نبود. زيارت عاشورا كه ميخواند گريه ميكرد و به بدنش ميماليد. يك شب هم نماز شبش ترك نشد. رزمندهاي مثل او نداشتيم. داخل قبر گذاشتند و يك آقاي عرب كه به گردنش تسبيح داشت گفت اين را به چشمان و بدنش بماليد تا تبرك شود. حاجحسين هم انگشتر را به بدنش ماليد و گفت اين انگشتر را براي يادگاري و تبرك داشته باشيد. خدا يك امانتي را صحيح و سالم به من داد و من هم همان امانتي را صحيح و سالم تحويلش دادم.
منبع: روزنامه جوان
94/6/22 - 08:46 - 2015-9-13 08:46:13
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[مشاهده در: www.farhangnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]
صفحات پیشنهادی
امانتی خدا را صحیح و سالم تحویلش دادم
جوان نوشت پس از پایان جنگ و گذشت 16 سال پیکر شهید را برای دفن در زادگاهش به ایران می آورند و هنگام خاکسپاری حاضران و شاهدان با صحنه ای عجیب و باورنکردنی مواجه می شوند بدن محمدرضا پس از 16 سال سالم مانده بود و کفنش هنوز از خونابه خیس بود شهید محمدرضا شفیعی نمادی از پاکی و مظلوممتخصص اورولوژی در گفتوگو با فارس اعلام کرد کلیه سالم در رژیم غذایی صحیح/ فست فودهای سنگساز
متخصص اورولوژی در گفتوگو با فارس اعلام کردکلیه سالم در رژیم غذایی صحیح فست فودهای سنگسازمصرف نمک و چربی موجود در فست فودها تأثیرات مخربی بر روی کلیه میگذارد که میتواند در طولانیمدت خطر ابتلا به سنگ کلیه را افزایش دهد پارسا یوسفی در گفتوگو با خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزارکلیه سالم در رژیم غذایی صحیح
به گزارش افکارخبر پارسا یوسفی گفت دفع بیش از اندازه کلسیم ممکن است منجر به ایجاد سنگ کلیه و همچنین باعث عفونت ادراری و نارسایی کلیه در افراد شود کمبود آب بدن نامناسب بودن رژیم غذایی انسداد ادراری و سابقه خانوادگی بیماری های کلیه نیز احتمال بروز این بیماری را افزایش می دهدهدف اصلي جشنواره نوجوان سالم ترويج شيوههاي زندگي است
۱۵ شهريور ۱۳۹۴ ۱۵ ۷ب ظ هدف اصلي جشنواره نوجوان سالم ترويج شيوههاي زندگي است موج-مديرکل آموزش و پرورش شهر تهران گفت آثار خوبي دانشآموزان به دبيرخانه اين جشنواره ملي ارسال کردهاند که نشان از حفظ شيوههاي نوين سبک زندگي اسلامي ايراني دارد به گزارش خبرگزاري موج پيش ازظهر امروزجشن تولد همسر شیلا خداداد با کیک ویژه اش + تصاویر
شیلا خداداد به مناسبت جشن تولد همسرش فرزین سرکارات عکس از او و کیک جشن تولد 43 سالگی اش منتشر کرده است جشن تولد همسر شیلا خدادادشیلا خداداد عکسی از همسرش فرزین سرکارات منتشر کرده است و تولد او را تبریک گفته است همسر شیلا خداداد 43 ساله شده است و شیلا خداداد با انتشار عکسی از اومبانی فکری فرقه ضاله حلقه/5 انسان در فرقه حلقه نمیتواند عاشق خدا شود
مبانی فکری فرقه ضاله حلقه 5انسان در فرقه حلقه نمیتواند عاشق خدا شودمؤسس فرقه ضاله حلقه میگوید انسان نمیتواند عاشق خدا شود زیرا انسان از هیچ طریقی قادر به فهم او نیست و در حقیقت خدا عاشق انسان میشود و انسان معشوق میباشد و مشمول عشق الهی و انسان میتواند فقط عاشق تجلیات ال«خداوندان اسرار» با صداي همايون شجريان
۲۱ شهريور ۱۳۹۴ ۱۴ ۴۴ب ظ خداوندان اسرار با صداي همايون شجريان موج-آلبوم خداوندان اسرار نخستين سيدي از پروژه آيينهها است که با آواز همايون شجريان و آهنگسازي سهراب پورناظري منتشر ميشود به گزارش خبرگزاري موج در اين اثر علاوه بر ساختههاي سهراب پورناظري قطعهاي از ساختهامام جمعه جوانرود: فرهنگ استفاده صحیح از فضای مجازی باید در جامعه نهادینه شود
امام جمعه جوانرود فرهنگ استفاده صحیح از فضای مجازی باید در جامعه نهادینه شود کرمانشاه - ایرنا - امام جمعه جوانرود گفت استفاده غیراصولی از فضای مجازی مهمترین آسیب جامعه امروزی است و باید فرهنگ استفاده صحیح از فضای مجازی در جامعه نهادینه شود ماموستا ملا احمد فخری روز پنجشنبه درنقدی بر خداحافظی طولانی فیلمی در تبلیغ اُتانازی
نقدی بر خداحافظی طولانیفیلمی در تبلیغ اُتانازیخداحافظی طولانی یکی از حقه بازترین فیلمهای سینمای ایران است فیلمی که با پنبه سر میبرد و قصد دارد اُتانازی را در پوشش یک قصۀ شیرین عشقی برای عموم مخاطبانش عادی کند خبرگزاری فارس خداحافظی طولانی ساختۀ فرزاد مؤتمن از روز پنجشنبه 2شیوع کرونا در میان زائران خانه خدا شایعه است
شیوع کرونا در میان زائران خانه خدا شایعه است رئیس سازمان حج و زیارت گفت شیوع ویرس کرونا در میان زائران بیت الله الحرام واقعیت ندارد به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر به نقل از خبر گزاری صدا و سیما سعید اوحدی گفت تا این لحظه مشکل خاصی نداشته ایم و زائران با توجه به خدمات ب-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها