تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 9 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):زكات دانش، آموزش به كسانى كه شايسته آن‏اند و كوشش در عمل به آن است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802710011




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اولین امام جمعه تهران، «ابوذر زمان» بود/ طالقانی پس از 36 سال هنوز محبوب است


واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: اولین امام جمعه تهران، «ابوذر زمان» بود/ طالقانی پس از 36 سال هنوز محبوب است
اولین امام جمعه تهران پس از انقلاب بود، البته تنها پنج نمازجمعه را اقامه کرد و روز نوزدهم شهریور سال 58 یعنی تنها هفت ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی دیار فانی را ترک کرد.
به گزارش نامه نیوز ، در روزهای پایانی سال 1289 پسری در دهکده‌ گلیرد طالقان به دنیا آمد که بعدها طرفدارانش او را «ابوذر زمان» خواندند و همچنان یکی از روحانیون محبوب در ایران است. آیت‌الله سیدمحمود علائی طالقانی مردی بود که در ادوار مختلف، مورد رجوع اکثریت گروه‌ها قرار گرفته بود تا حدی که پس از انقلاب آنقدر رفت‌وآمد به خانه‌اش زیاد شد که ناگزير از تغيير خانه‌اش مي شود.
از گیلرد تا سپهسالار سید محمود خواندن و نوشتن را در مکتبخانه گیلرد فرا می‌گیرد. او با یادگیری قرآن شروع کرده و با «موش و گربه» عبید زاکانی تحصیلش را ادامه می‌دهد. هفت ساله که می‌شود به همراه پدرش راه تهران را در پیش گرفته و در محله قنات‌آباد ساکن می‌شود اما تنها سه سال در تهران می‌ماند و در 10 سالگی با تصمیم پدرش به قم می‌رود. در قم مدرسه‌های رضویه و فیضیه را تجربه می‌کند تا سال 1310 که راهی نجف می‌شود و پس از شش سال از آیت‌الله اصفهانی اجازه‌ اجتهاد می‌گیرد و به ایران برمی‌گردد و در ایران از آیت‌الله حائری اجازه اجتهاد و از آیت‌الله مرعشی اجازه‌ حدیث می‌گیرد. او که حالا آیت‌الله شده، زندگی در تهران را از سر می‌گیرد و برای تدریس مدرسهٔ سپهسالار (شهیدمرتضی مطهری) را انتخاب می‌کند. آغاز مبارزه و زندان طالقانی یکی از ستون‌های انقلاب بود و فعالیت‌های مبارزاتی‌اش برای استقرار یک حکومت دینی را از زمان رضاشاه آغاز کرده بود. او برای اولین بار در سال 1318 به زندان می‌افتد و برای شش ماه زندگی در حبس را تجربه می‌کند. او نخستین زندانی سیاسی است که در زمان رضاشاه، به جرم دفاع از زن محجبه‌ای که مأموران شاه به وی توهین کرده و قصد برداشتن چادر وی را داشتند، دستگیر و زندانی می‌شود. آنان عدم جواز حمل عمامه از جانب وی را بهانه دستگیری طالقانی قرار می‌دهند. این ماجرا، آخرین تجربه زندانی شدنش نبوده است، زندگی او با زندان و تبعید عجین شده بود. سال 41 تجربه بعدی اوست که البته کوتاه است اما بازداشتش در سال 42 با صدور حکم 10 ساله زندان به همراه تبعید همراه می‌شود. طالقانی در آن سال به دنبال شرکت در قیام پانزدهم خرداد و انتشار اعلامیهٔ معروف «دیکتاتور خون می‌ریزد!» دستگیر می‌شود اما حبس او 10 سال طول نمی‌کشد و نهم آبان سال 46 زندان را ترک می‌کند. در سال 50 به دلیل پناه دادن به سیدمجتبی نواب صفوی که فراری محسوب می‌شد و انتشار اعلامیه‌های اعتراضی، یک ماه در خانه حبس می‌شود و بعد از آن، حمایت از مردم فلسطین برایش تبعید یک سال و نیمه به همراه می‌آورد. طالقانی که از از فعالان نهضت ملی شدن نفت، نهضت مقاومت ملی و از بنیانگذاران جبهه ملی دوم و نهضت آزادی ایران بود، آخرین بار سال 57 زندان را تجربه می‌کند. مسجد هدایت در نزدیکی لاله زار آیت‌الله طالقانی مرد ایستادن در میانه بود. همه گروه‌ها به سراغش می‌آمدند، حتی مجاهدین خلق هم او را قبول داشتند و او را «پدر» می‌خواندند. او اولین روحانی‌ای بود که با روشنفکران باب گفت و گو را گشود. او از طرفداران مصدق بود و تنها روحانی‌ای بود که از دکتر علی شریعتی دفاع کرد. مهدی طالقانی، پسرش می‌گوید: «آقا می‌گفت اگر من و همفکران یک جا بنشینیم یک فکر را ارائه می‌دهیم اما باید تضارب آرا باشد و برای پیشرفت کردن و حرف نو داشتن باید افراد مختلف با افکار متنوع حضور داشته باشند».  طالقانی در سال 1327 برای فعالیت‌های انقلابی‌اش مسجد هدایت در خیابان جمهوری را برمی‌گزیند. جایی بسیار نزدیک به خیابان لاله زار تا امکان تعامل و گفت و گو با کسانی را داشته باشد که به دنبال «تجدد» رفته‌اند. سخنرانی‌ها و فعالیت‌های او در مسجد هدایت با نام «تبیین رسالت برای قیام به قسط» شناخته می‌شود. زندگی هفت ماهه پس از انقلاب اسلامی پس از پيروزي انقلاب اسلامی در سال 57 او همچنان مظهر تعامل ماند. طالقانی یکی از افرادی بود که از نزدیک شاهد غائله کردستان در فروردین ۱۳۵۸ بود و در حل اين مساله از افراد پیشرو بود. او که یکی از ستون‌های انقلاب بود، پس از ترور مرتضی مطهری، مسئولیت شورای انقلاب را به عهده می‌گیرد. سپس با رای بالایی، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی می‌شود، اما پس از آن، نه در انتخابات ریاست این مجلس شرکت مي کند و نه در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا می‌شود. در جلسات مجلس خبرگان عموما به جای صندلی بر زمین می‌نشست و باعث می‌شد بزرگان زیادی در کنارش بر زمین بنشینند. پس از انقلاب مشکلی هم برای پسرش پیش می‌آید. روزی به آیت‌الله خبر می‌دهند که پسرش بازداشت شده است. او در اعتراض تهران را ترک می‌کند البته این بازداشت چندان طولانی نمی‌شود. خانواده طالقانی در ماه‌های آخر عمر آیت‌الله مجبور می‌شوند خانه‌شان را ترک کنند، آنقدر که مردم برای حل مشکلاتشان به آنجا مراجعه می‌کردند، فرصتی برای زندگی شخصی باقی نمانده بود؛ از پیچ شمیران به خیابان سمیه می‌روند اما جلسات رسمی طالقانی در خانه یکی از آشنایان در خیابان ایران برگزار می‌شد. اولین و آخرین نماز جمعه اولین نماز جمعه پس از انقلاب در تهران روز پنجم مرداد سال 58 برگزار می‌شود و سید محمود طالقانی اولین امام جمعه این شهر بوده است، امام جمعه‌ای که تنها فرصت اقامه پنج نماز جمعه را می‌یابد. پس از رحلت مرحوم طالقانی، آیت‌الله علی خامنه‌ای جای خالی او را پر می‌کند. طالقانی در شانزدهم شهریور ۱۳۵۸ در بهشت زهرای تهران، آخرین نماز جمعه خود را می‌خواند و در آن اعتراض خود نسبت به وضعیت کشور را بیان می‌کند. تأکیدش بر مسئلهٔ شورا و عدم توجه به آن‌ها در مجلس خبرگان قانون اساسی بود. او در بخشی از این خطبه‌ها گفت: گروه‌ها و افراد دست اندرکار شاید این‌طور تشخیص بدهند که اگر شورا باشد دیگر ما چه کاره‌ایم؟ شما هیچ! بروید دنبال کارتان! بگذارید مردم مسئولیت پیدا کنند. این مردمند که کشته دادند. این‌هایی که این جا خوابیدند از همین توده‌های جنوب شهر بودند. روز آخر نوزدهم شهریور سال 1358 آیت‌الله با یک هیات از شوروی دیدار می‌کند. دیدار در خانه آقای چهپور صورت می‌گیرد. هیأت روسی تا پاسی از شب در آنجا بودند. وقتی می‌روند آیت‌الله دردی در ناحیه سینه‌اش حس می‌کند، به آقای چهپور اطلاع می‌دهد اما وقتی صاحبخانه می‌خواهد با تلفن دکتر خبر کند، می‌بیند تلفن قطع است. پای پیاده راه می‌افتد اما وقتی برمی‌گردد میهمانش دیگر جان در بدن نداشته است. اگرچه او هم در آن نیمه شب دکتری نیافته بوده است. دربارهٔ درگذشت او ابتدا ولادیمیر کوزیچکین (مأمور سازمان اطلاعات و جاسوسی شوروی سابق «کا گ ب» در ایران طی سال‌های ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۲) مرگش را مشکوک می‌خواند و سال‌ها بعد فرزندان این موضوع را مطرح می‌کنند.



منبع: خبرآنلاین


۱۹ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۹





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سیاسی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن