تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 18 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):چه بسا روزه‏دارى كه از روزه‏اش جز گرسنگى و تشنگى بهره‏اى ندارد و چه بسا شب زنده‏دارى كه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827222268




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خاطره ازدواج آیت‌الله مهدوی کنی به روایت خودش/ پدرم راضی نبود در قم ازدواج کنم


واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: خاطره ازدواج آیت‌الله مهدوی کنی به روایت خودش/ پدرم راضی نبود در قم ازدواج کنم
همسرم چون روحانی‌زاده بودند، زندگی طلبگی و روحانی را پذیرفته بودند و می‌دانستند که یک طلبه‌ روحانی چگونه زندگی می‌کند.
به گزارش نامه نیوز، در کتاب خاطرات مرحوم  آیت‌الله مهدوی کنی آمده است. من در سال 1338 هجری شمسی در سن 28 سالگی ازدواج کردم. ازدواج ما هم مقدماتی داشت. در ابتدا علاقه داشتم در قم ازدواج کنم؛ چون می‌خواستم که در قم بمانم زیرا به خاطر علاقه به تحصیل قصد نداشتم این شهر را رها کنم، اما مرحوم پدرم به این کار رضایت نداد. ایشان چون سالخورده بود مایل بود که از قم به تهران بیایم.

  گرچه ایشان به کمک مادی نیاز نداشت، ولی نیازمند آن بود که یکی از فرزندانش در کنارش باشد. بنابراین میل داشتند که من از قم برگردم و به ازدواج من در قم راضی نبودند، چون می‌دانستند که اگر من در قم ازدواج کنم قمی می‌شوم و من به خاطر اینکه ایشان را ناراحت نکنم و رضایت ایشان را جلب کنم، به تهران برگشتم.

من با صبیه‌ مرحوم آیت‌الله حاج شیخ زین‌العابدین سرخه‌ای وصلت کردم. شاید علت اصلی‌اش سابقه‌ آشنایی و دوستی ایشان با پدرم بود، زیرا ایشان هم‌سفر حج پدرم بودند.

البته بنده یکی دو ساله بودم که پدرم به حج مشرف شدند و با مرحوم آقای سرخه‌ای که روحانی کاروان آنها بودند آشنا شدند و آشنایی آنها ادامه داشت تا اینکه مرحوم آقای سرخه‌ای به کن آمدند و املاکی در کن برای زراعت خریدند و زندگی‌شان را بیشتر از آن راه تأمین می‌کردند. بالاخره ایشان کنی شده بودند و در منزل ما رفت‌وآمد داشتند و بالاخره روی همین آشنایی، ازدواج ما صورت گرفت.

همسرم تحمل‌شان خوب بود. چون روحانی‌زاده بودند، زندگی طلبگی و روحانی را پذیرفته بودند و می‌دانستند که یک طلبه‌ روحانی چگونه زندگی می‌کند. البته با وضع زندگانی داخلی ما نیز آشنا بودند؛ چون در کن رفت‌و‌آمد داشتند و فرهنگ خانواده‌ ما برای ایشان شناخته شده بود.

بنابراین پس از ازدواج با تاثیر وتأثر متقابل میان ما تا حدود زیادی توافق و تفاهم وجود داشت. این مسائل باعث شد از زمانی که به تهران آمدم و در مسیر مبارزه با رژیم شاه قرار گرفتم به‌خصوص در سال‌های بعد از 1342، همسرم قهراً در این مسیر به خصوص آمادگی رویارویی با وضعیت جدید را داشت.

بحمدالله در آن دوره‌هایی که بنده تبعید بودم یا در زندان به سر می‌بردم ایشان حفظ‌الغیب داشتند و به مصداق آیه‌ کریمه‌ «حافظات للغیب» شئون روحانیت را رعایت می‌کردند و آبروی یک روحانی را که در زندگی حضور ندارد حفظ کردند.

من واقعاً از این جهت راضی هستم. وجود ایشان کمک بزرگی برای من بود به‌خصوص از جهت استقامتی که در سختی‌ها از خود نشان می‌داد. استقامت ایشان، بعدها در تربیت فرزندان نیز خیلی مؤثر بود، در حقیقت خود من فرصتی برای تربیت بچه‌ها نداشتم و واقعاً او برای بچه‌ها هم پدر بود و هم مادر و نقش اساسی در تربیت آنها ایفا کرد حتی در دورانی هم که زندان نبودم غالباً گرفتار بودم و حضور من در منزل کم‌رنگ بود.

غالباً من شب‌ها دیر به منزل می‌رفتم و صبح هم زود بیرون می‌آمدم، در این مواقع او بود که فرزندان را تربیت می‌کرد، لذا می‌توانم بگویم که همسر خوبی برای من بوده و هم‌اکنون در واحد خواهران دانشگاه امام صادق ـ علیه‌السلام ـ همکار خوبی می‌باشد.

ایشان در مدرسه‌ عالی شهید مطهری و جز آن، سال‌ها به تحصیلات حوزوی و معلومات متفرقه‌ امروزی اشتغال داشتند و با این سوابق طولانی، دانشگاه خواهران را خوب اداره می‌کنند. وی اوایل نزد من درس می‌خواند اما بعد به مدرسه‌ شهید مطهری رفت و آنجا درس خواند.

قبل از ازدواج چون ما رفت‌وآمد خانوادگی داشتیم یکدیگر را می‌شناختیم، حدود یک سال هم در عقد به سر بردیم. دوران عقد دوران شیرینی است، ولی چون پدر خانواده با رفت‌وآمد پیش از عروسی مخالف بودند، من نمی‌توانستم زیاد به آنجا بروم، مرحوم سرخه‌ای تقریباً مطابق سنت‌های قدیمی رفتار می‌کردند. نمی‌دانم این تعبیر درست است یا نه. در هرحال سنت‌هایی بود که در خانواده‌ها حکم‌فرما بود. مخصوصاً در بعضی از خانواده‌های روحانی که در این مورد سخت‌گیری بیشتر بود. به هر حال ایشان با این امر؛ یعنی استمرار دوران عقد مخالف بودند. اعتقادشان این بود که مراسم عقد و عروسی فاصله‌ای نداشته باشد. ضمناً ایشان فرزند دختر زیاد داشتند، تقریباً ده تا دختر و به جز من چندین داماد داشتند که پیش از من ازدواج کرده بودند و مراسم عقد و عروسی آنها فاصله زیادی نداشت، تنها مورد استثنا من بودم که فاصله‌ عقد و ازدواج‌مان یک سال طول کشید.




۱۸ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۲





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سیاسی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن