تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 22 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):هر كس با آبى غسل كند كه پيش‏تر در آن غسل شده است و به جذام مبتلا شود، كسى را جز خو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828494138




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

از چه چيزي ميترسيد؟


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: antonio66625th October 2007, 11:40 AMبه نام خدا. سلام دوست عزيز. شما از چه چيزي بسيار ميترسيد ؟ تابحال براي از بين بردن اين ترس در وجودتان اقدامي كرده ايد؟ اگر شخصي از همان چيز قبلا ميترسيده و راه مقابله با آن را پيدا كرده است براي آن شخص آن راه حل را بگويد. cinderella 2225th October 2007, 11:43 PMدوستان تاپيك تاييد شد ولي فقط راجب موضوع تاپيك بحث كنيد و لطفا بحث واز ديدگاه تخصصي بررسي نكنيد چون به تالار روانشناسي مربوط مي شه...صرفا بيان تجربيات كافيه MAAAH26th October 2007, 03:00 AMمن از سوسک میترسم!:( Ping 127.0.0.126th October 2007, 03:33 AMمن گاهی اوقات از تاریکی میترسم. sajoli26th October 2007, 04:49 AMوقتی که فکر می کنم می بینم که من از خدا می ترسم ولی حیف که بعد از اینکه کار هایی... می کنم به این فکر می کنم . ام اینو بدونید که در توبه همیشه بازه و حتی توبه هم لیاقت می خواد . arovina26th October 2007, 09:43 AMبه غير و جدا از خدا و جهنم و عاقبت بد كه همه از اون بايد بترسند و راه مقابله با اون انجام دادن فرامين الهي من از سوسك ميترسيد م ولي با اراده كردن تونستم با هاش كنار بيام با دمپايي آنقدر دنبالشون ميكنم تا بكشمشون مخصوصا وقتي تو خوابگاه باشم sajoli26th October 2007, 10:14 AMبه غير و جدا از خدا و جهنم و عاقبت بد كه همه از اون بايد بترسند و راه مقابله با اون انجام دادن فرامين الهي من از سوسك ميترسيد م ولي با اراده كردن تونستم با هاش كنار بيام با دمپايي آنقدر دنبالشون ميكنم تا بكشمشون مخصوصا وقتي تو خوابگاه باشم حالا که اینطور شد بزارین منم بهتون میگم که بغیر از خدا از نامزدم هم می ترسم و حتی با پشت کار و اراده و سعی و تلاش و کوشش هیچ راهی هم برای قلبه بر ترسم پیدا نکردم بجز اینکه عاشقش باشم . :p Anahita va Mehr26th October 2007, 11:15 AMدر گذشته از خيلي چيزها ميترسيدم مثل جن ، تاريکي و...:( ولي حالا باهاشون کنار اومدم:d تاپيک جالبيه khanoomgol26th October 2007, 11:20 AMبه جز خدا از ارتفاع بد جور میترسم ....;) cinderella 2226th October 2007, 10:41 PMدوستان خوبم بازم تاكيد مي كنم به سوالات مطرح شده به طور كامل پاسخ بدين تا بحث پر بار تر باشه پس لطفا به هدف زننده تاپيك توجه كنيد و موضوع رو كامل شرح بدين bab 2331st October 2007, 09:01 AMسلام یعنی به نام خدا من اون قدیم ندیما وقت خواب وقتی همه جا تاریک میشد با خودم می گفتم که الانه موجودات فضایی منو با خودشون ببرن وخیلی میترسیدم و الان هماز عذاب خدا می ترسم دراین و اون دنیا RobertDeniro31st October 2007, 10:14 AMاز روزي كه انسان ها در آخر الزمان از هم جدا مي شوند Eli-Kely31st October 2007, 06:22 PMاز اینکه به هدفم نرسم چون عمرم تلف شده. space31st October 2007, 08:03 PMاول از خدا...:(:(:( cinderella 2231st October 2007, 09:38 PMاول از خدا...:(:(:( خوب بعدش از چي؟؟؟:D:rolleyes: space1st November 2007, 11:51 AMبعدش رو نخواستم بگم... آخه خیلی وحشتناکه... وا...ی........... :(:(:( antonio6661st November 2007, 12:16 PMبعدش رو نخواستم بگم... آخه خیلی وحشتناکه... وا...ی........... :(:(:( از اين واي كه گفني معلومه كه يك چيزه چندش آوره سوسك؟ Anahita va Mehr*1st November 2007, 09:27 PMاز اینکه دیگه نتونم با اون اسم کاربریم آن بشم:(:eek: گلوریا3rd November 2007, 01:23 PM1- از خشم و غضب خدا 2- از مار خیلی می ترسم :( حتی عکسش رو هم نمی تونم ببینم، کوچیک که بودم این طوری نبودم ، چندساله بدون دلیل اینطوری شدم!!! هر کاری هم می کنم نمی تونم با این ترس مقابله بکنم، خیلی از چشمامو که می بندم فکر می کنم الان یه مار از سقف آویزون می شه یا از زیر تخت بیرون می آد:( Anahita va Mehr3rd November 2007, 04:04 PMاز این میترسم که هرچی که تا حالا بدست آوردمو یه روز از دست بدم یا اینکه یه روز بیدارشم ببینم همش خواب بوده:( Rose 303rd November 2007, 04:40 PMاز لولو خر خره... antonio6663rd November 2007, 04:57 PMاز این میترسم که هرچی که تا حالا بدست آوردمو یه روز از دست بدم یا اینکه یه روز بیدارشم ببینم همش خواب بوده:( من مشكوك شدم. با اين پست قبلي آناهيتا تو كي هستي؟ آناهيتا كجاست؟ آي دزد Rose 303rd November 2007, 05:09 PMمشکوک نشو اناهیتا خوده خودشه... از ارواحه خبیسه... antonio6663rd November 2007, 05:11 PMاز لولو خر خره... خيلي از تو خوشم مياد:D آدم جالبي هستي;) ------- من از اون روي خودم ميترسم!:D:D:eek: antonio6663rd November 2007, 05:13 PMمشکوک نشو اناهیتا خوده خودشه... از ارواحه خبیسه... به روحيه اش نميخورد چنين عكسي بگذاره Rose 303rd November 2007, 05:19 PMعشق و علاقه ی بیش از اندازه اش است.. به شل سیلور... تازشم می خوای این تاپیک رو هم ببندن؟؟؟ من از جن می ترسم... bab 233rd November 2007, 05:43 PMخدا s_hahroo_z3rd November 2007, 06:00 PMاز اين ميترسم که راز ها و حرف های دلم بر ملا بشه !!! space3rd November 2007, 08:58 PMدقیقا با آقا شهروز موافقم. آهان فهمیدم! بعد از خدا از اینکه راز دلم بر ملا بشه میترسم.... kozaz5th November 2007, 02:49 AMاز شهرام از رفقای قدیمی هستش و شریک کاری :d آخرش من رو بدبخت میکنه !!! راستی اگر اومدین زندان ملاقات:D موز و سیگار یادتون نره .sefid.5th November 2007, 09:55 PMاز شهرام از رفقای قدیمی هستش و شریک کاری :d آخرش من رو بدبخت میکنه !!! راستی اگر اومدین زندان ملاقات:D موز و سیگار یادتون نره کزاز بازم که ردت با سیگار اینجا پیدا شد!کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند اون تالار میری تو ترک و این سمت بازار، موز و سیگار می خوایکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند آی، دستم بهت نرسهکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند Rose 305th November 2007, 10:47 PMمنم سیگار میارم باست ... چت؟؟؟؟:mad: sharoen6th November 2007, 01:34 AMخوب خدا رو شکر اینجا همه از خدا میترسن :d... ولی من از اینکه خداوندم رو ناراحت کنم یعنی اول از اعمال خودم میترسم. از شر شرور ... شنیدین میگن از 3 تا چیز بترس... از سوسک ... ولی راه حلش : اول بگم که من شنیدم ترس از سوسک 2 علت داره , یکی استرس و دیگری تقلید و یادگیری بچه ها از بزرگسالان البته سوسک بیشتر چندش اوره تا ترسناک . بهترین روش کشتن سوسک اینه که از پشت سر بهش نزدیک بشی و با دمپایی یا کفش محکم بزنیش . ولی اگه از روبرو بری طرف سوسک بهت حمله میکنه اونوقت باید جیغ کشان فرار کنی . مخترع این روش منم تمام حقوق محفوظ میباشد . البته هنوز متوجه نشدم که سوسک کره یا شاخک هاش 360 درجه نمیچرخه؟؟ از چیز... نمیتونم اسمشو بگم من بهش میگم لرد سیاه . چیز دیگه دست و پا ... این چیزای گوسفند که میپزن میخورن . من با کشتار حیوانات اساسا" مخالفم ولی نمیدونم چرا از لرد سیاه میترسم . کاش اینکار توی مملکت ما ممنوع میشد هر چند اینجا هیچ ذی حیاتی ارزش و جایگاه واقعی خودش رو نداره ... چه انتظارای زیادی !!!!!!!!!! اخ اخ از اینکه اخر شب سیگار و account تموم بشه . از تاریکی قبلا" خیلی میترسیدم و شبها با چراغ روشن میخوابیدم ولی جایی خوندم که ترس از تاریکی بعلت ترس انسان از ناشناخته هاست و خیلی راحت با همین جمله ترسم بر طرف شد. فکر میکنم مورد ارتفاع در زمرهء فوبیا باشه که در تخصص دکتر sefid و خانم الادای عزیزه . ولی یه راه خوب برای فائق امدن بر ترس میشناسم و وقتی از چیزی , کسی یا اتفاقی میترسم سریعا" این جمله رو با خودم تکرار میکنم و ترسم تبدیل به ارامش و شجاعت میشه , خداوند فرموده : از چیزی که فقط میتواند به جسم تو اسیب برساند نترس بلکه از ان چیزی بترس که قادر است به روح تو اسیب برساند . kozaz6th November 2007, 04:05 AMقبل از اینکه وارد قسمت جدی بحث بشم باید بگم که اگر افتادم زندان واسم سیگار 57 و بهمن نیارید :d در مورد ترس از ارتفاع هم به شارون عزیز باید بگم %100 با جناب دکتر سفید عزیز که هم استاد رشته روانشناسی هستند و هم تحصیلات حرفه ای و دانشگاهی تا سطح بالا رو دارند مشورت کنند تا به جواب برسند ;) بحث جدی : ببخشید ! یک نفر بیاد ترس از خدا رو برای من معنی کنه ! من متوجه نمی شوم معنای این جمله رو !!! خدا ترسناک هستش ؟! چرا این چرت و پرت ها رو تو سایت می نویسید . بخدا زشته ! بخدا قسم درست نیست ! کاش کمی خجالت بکشیم و شرم کنیم از نوشتن مزخرفاتی مثل ترس از خدا !!! آخه تا کی بیایم و این حرف های پوچ و خرفه را که در ذهن مان کرده اند کور کورانه رواج دهیم !!!؟ اگر به دین اعتقاد دارید و مسلمان هستید پس مگر نه آنکه علی(ع) گفت نپذیر هرآنچه رو جز با تفکر و تعقل ! این حرف که "از خدا می ترسم" حرف شما دوستان نیست !!! آری ... این حرف عده ای از خدا بی خبر است که با احساسات و اعقاید شما دوستان بازی می کنند ! من فقط و فقط به خدا ایمان دارم ولی اگر شما فقط و فقط یک آیه از قرآن بیاورید که در آن به ترس از خدا اشاره شده باشد ! مگر برای گناهکاران که آن هم بعید بدانم من و شما و هیچ انسان دیگر (بازهم تاکید هیچ انسان دیگر) قادر به تشخیص گناهکار بودن یا نبودن دیگران باشیم . خدای من خدای پاکی و مهر و عشق و راستی است . خدای من خداوند عشق و موسیقی است . خداوند احساس و ایمان است . خدای من فقط مهربانی است و لطافت . پروردگار من جز رحمت و بخشش / جز مهر و مهربانی و عشق / جز شادی و شادمانی / جز زیبایی و لطافت / و ...هزاران هزار صفت آسمانی دیگر چیزی نیست . آری دوستان . این خدای من است . خدایی که از شر تمام بدی ها به او پناه میبرم . خداوند من سرآغاز اطمینان و آرامش است و شمشیر خشم و غضب اش بر آنانی است که جز این می پندارند . پروردگار من سرچشمه محبت و آرامش است و مایه اطمینان و آسایش .پس هرگز از او نمی ترسم بلکه بی او در این جهان ترسان و گریزان به این سو آن سو می روم ! پس شرم بر آنانی باد که خداوند مرا ترسناک و مایه وحشت می دانند کمی با خودمان رو راست باشیم . قبل از نوشتن کمی فکر کنیم به جمله هایی که می نویسیم . شاید این چند خط تلنگری به دوستانی باشد که اینگونه فکر می کنند . تقلید کور کورانه و طوطی وار تا کی ؟! موفق و پیروز باشید کزاز cinderella 226th November 2007, 12:40 PMدقيقا با حرفهاي كزاز موافقم... ما حداقل سر نماز 5 گانه 10 بار از اين واژه استفاده مي كنيم...بسم الله الرحمن الرحيم...تا به حال به معني اين جمله فكر كرديدن ؟به نام خداوند بخشنده مهربان!چطور خدايي كه بخشنده و مهربانه ترسناكه؟اگه ترسناكه چرا گفته شده با ياد خدا دلها آرام مي گيره؟كدوم موجود ترسناكي يادش به شما آرامش مي ده؟بايد از اعمال خودمون بترسيم نه از خدا! هر چه كه مي بينيم و خواهيم ديد آيينه اعمال ماست...و براي همين گفته شده دنيا مزرعه آخرت است...خدا زيباست و زيبايي را دوست دارد...از زيبايي مي ترسيد؟ parisa_400646th November 2007, 01:46 PMمن از تاریکی بلندی باد دریا تنهایی.... .sefid.8th November 2007, 12:38 AMلطفاً سر هنجارهای من داد نزنید!:( این را روی صندلی بی قرار نوشته ام منظره هایش فرارند نه ترسناکند! نمی مانند! لطفاً نگویید: بالا و پاین حرف هایی که می زنم مجاز نیست!:mad: این شعر توی این اتوبوس وحشت! در حرکت است دارد رسیدنش را جشن می گیرد همسفرهای خوبی مثل شما دارد! نه نه! من نمی ترسم....... sharoen8th November 2007, 05:35 AMدم در بده kozaz جان بفرما تو , احیانا" سیگار برگ کاپیتان بلک یا وینستون لایت میل ندارید ؟ موز چی؟ ... مارک dole خوبه ؟:D در ضمن با این حرفا نمیتونی سر دکتر سفید گول بمالی , ایشون سفارش یه باتوم از جنس چوب ابنوس استرالیایی به من دادن که در اسرع وقت تهیه و در صورت لزوم space جان را الزاما" با عکس کاربریشون و گرزی که برای کودک درون اینجانبه اماده فرمودن به ملاقاتتون میفرستیم . و فی الحال اجالتا" منبر را به اینجانبه تفویض بفرمایید عرایضی دارم خدمتتون : 1. تفاوت دیدگاهها مثل تفاوت در انواع و فصول موجودات جزئی از نظم افرینش محسوب میشه و با این تفاصیلی که شما فرمودید نسخهء سقراط و افلاطون و ارسطو و دکارت و هگل و ملاصدرا رو بعد از قرنها تلاش , یکشبه پیچیدید , بفرمایید چقدر تقدیم حضور مبارکتان بکنیم که لطف فرموده خداوند را عفو بفرمایید و کرسی سلطنت شما را که غصب کرده بودند منت گذارده پس بگیرید . 2. افکار بزرگ انسانهای بزرگ میطلبد . 9 سال پیش جناب دکتر الهی قمشه ای طی یک سخنرانی گفتند که : چه اشکالی داره ما در مورد خداوند شک یا اشتباه کنیم و این مسئله را مطرح کنیم که خداوند واحدی وجود ندارد و 2 یا چند خدا وجود دارد و به بحث و مناظره بپردازیم تا هر کس به قدر فهم خود درکی از خداوند داشته باشد ؟ ما که هیچ شما بفرمایید به حکم کدام مذهب یا مکتب کاربران را بعلت نحوهء تفکر در باب امور خاصه محاکمه و سرزنش میکنید؟ ( گویا مثل موسی و مرد کفاش را فراموش کرده اید ) 3. خیر... در هیچ کدام از ایات کتب قران , انجیل , تورات و عهد عتیق ایه ای مبنی بر ترس از خداوند به صرف منسب خداوندی یافت نشد و جملهء " ترس از خداوند " صرفا" اصطلاحی است که برخی محتوای کتب الهی در پس این جمله دیده میشود . اگر روزی 20 بار در نماز بسم الله الرحمن الرحیم بگوییم و به همین دو صفت برای توجیه اعمال خود اکتفا کنیم که جملهء معروف " صد بار اگر توبه شکستی بازا " متضاد صفات الهی ( از دیدگاه شریعت اسلام ) و گناهان کبیره و نابخشودنی قتل , زنا و ... از اب در میاید . و لازم به یاداوریست که بخشندگی خداوند در قبال گناهان بشر فقط زمانی صدق میکند که بشر ناتوان از فعل گناه نباشد . و ایا وجدان و قلب قاتل با "الا بذکر الله تطمئن القلوب " ارام میگیرد ؟ شما به جای خداوند جواب میدهید؟ یا من با به میان کشیدن پای مذاهب و سیاستها و حکومتها و تاریخ نسخه بپیچم ؟ پس به صرف تفاوت نگرش ها و اعتقادات و علایق و سلایق در امورات مربوط به سایر خلایق خداوند دخالت نکنیم . 4. در باب قسم که ورد زبان ایرانیان عزیز است در ( 5:34 لوقا ) فرموده شده : " هرگز سوگند مخورید , نه به اسمان که تخت پادشاهی خداست , و نه به زمین , چون کرسی زیر پای اوست و ... , و به سر خود نیز سوگند مخور ,زیرا حتی مویی را سفید یا سیاه نمی توانی کرد . پس " بله " شما همان " بله " و " نه " شما " نه " باشد , زیرا افزون براین , شیطانی است . " با این اوصاف وای بحال اسلام که به مثابه درخت تمشک , تنهء اصلی در میان شاخه های پر از تیغ به برکت بدعتهای ما از نظر ها پنهان میشود . از سویی در مکاتب شرقی اشاراتی مبنی بر یافتن خالق عالم در درون خویش دیده میشود و از سویی دربرخی مذاهب ادعا بر این است که حکومت زمین به شیطان سپرده شده , پس تکلیف خلایق مست و منگ در کشاکش دیدگاه های من و شما چه میشود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ لطف فرموده از سمت وکالت بلاعزل خداوند استعفاء و اجازه دهید خداوند خود به امورات کائنات رسیدگی بفرمایند . از این مجال استفاده کرده و بابت مطرح کردن عقاید تقریبا" شخصی خود از همگی حلالیت میطلبم ( عنقریب است که جناب مدیر بنده را اخراج بفرمایند ) و از شر حملات حتمی kozaz عزیزم به خداوند پناه میبرم .:d ولی به زبان سادهء خودمون بخوایم صحبت کنیم , جملهء " از خدا میترسم " باید اصلاح بشه و بجای اون بگیم که از نافرمانی و سرپیچی و قدر نشناسی نسبت به خداوند ترس و شرم دارم . و مطمئنا" تمام کاربران عزیزی که از این جمله استفاده کردن هم منظورشون همین بوده , حالا شما این اشتباهات لپی رو به لپپای خوشکل خودتون ببخشید و یه کمی نرمتر و مهربون تر احیانا" اشتباهات همدیگه رو گوشزد کنیم خیلی قشنگتره . :rolleyes: والسلام .sefid.8th November 2007, 10:08 AMمن از کل کل دو سیگاری می ترسمکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند آخه فشار خونشون بالا می ره! عصبی می شن! کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند اون وقت میگن: اَه ! یه نخ دیگه روشن کنیمکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند آخ؛ تلخی سیگار برای همه عمر تو دهنتون بمونه! کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند سیندرلای عزیز؛کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند رسما از شما بدلیل وجود این منحرفین تالار(از جمله مریض منظور!اینجانبکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)عذرخواهی می کنم gole mordab8th November 2007, 10:29 AMمن از بیکاری مرد میترسم خیلی بده...وحشتناکه..هر بلایی سر ادم میاره shosho8th November 2007, 11:15 AMسلام از خدا نه از خودش از عذابش به خاطر گناهانم از شرمندگي درگاهش از سوسكم ميترسم خيلي cinderella 228th November 2007, 02:48 PMمن از کل کل دو سیگاری می ترسمکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند آخه فشار خونشون بالا می ره! عصبی می شن! کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند اون وقت میگن: اَه ! یه نخ دیگه روشن کنیمکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند آخ؛ تلخی سیگار برای همه عمر تو دهنتون بمونه! کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند سیندرلای عزیز؛کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند رسما از شما بدلیل وجود این منحرفین تالار(از جمله مریض منظور!اینجانبکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)عذرخواهی می کنم دكتر جان زودتر درمان و شروع كن....عذر خواهي هم لازم نيست منم از جمله بيماري خودتون هستم!فقط خوشبختانه سيگاري نيستم و از دود فراريم!!!ولي كلا من و كزاز آلزايمر حاد گرفتيم بايد يه نسخه بييام پيشت!!!كزاز كه مال سيگار آلزايمرش من مال چيه نمي دونم!!!از توجيه زيباتون راجب مرگم تشكر مي كنم...خيلي لذت بردم.... در مورد ترس از خدا هم منظور من همان اصلاح جمله بود...لفظ غلطه... sharoen9th November 2007, 12:15 AMاتفاقا" اصلاح این بحث ضروری بود و از خانم سیندرلا عزیز بعلت توجه به این نکتهء ریز و مهم و ادامه و اصلاح لفظ و عدم توجه به چغلی بعضیا :cool:و اخراج نکردن اینجانبه :dنهایت سپاسگذاری را بعمل میاورم . FETROS10th November 2007, 09:48 PMاز خدا که آره ولی... ترس اساسیه من ترس از امتحانه فرقی نداره شفاهی تستی یا تشریحی باشه ولی من میمیرم و زنده میشم یه جورای به اجبار باهاش کنار اومدم وقت امتحان درست خوابم نمیبره گاهی کابوس میبینم یا خیلی فکر میکنم یا از خوابم می زنمو میرم کتابامو ورق می زنم ولی ترسم کمتر نمیشه خیلی بد و وحشتناکه 3سال اخیر زمان امتحانا خیلی بد گذشت امسالو نمیدونم من هنوز نرفتم امتحان رانندگی بدم:(:( mahtab 200020th November 2007, 12:46 PMمن از هیچ چیز نمی ترسم فقط از فیلم ترسناک می ترسم:) محسن a20th November 2007, 04:06 PMانسان باید از خودش بترسه چون که هر عذابی که از طرف خدا- اطرافیان- جامعه -روزگار- سرش بیاد باز مقصر خودشه این طور نیست؟ Hell-Blade2nd December 2007, 01:15 AM***ترس دردل تاريكي خفته است*** من كه هر وقت به يه تاريكي بر مي خورم به ياد چيز هاي ترسناك مي افتم:( minam2nd December 2007, 01:35 AMازمرگ عزیز در غربت میترسم:( Ayda 82nd December 2007, 08:58 AMمن فقط از تنهايي ميترسم از اينكه تنها باشم قتي تنها نباشم از هيچ چيز نميترسم:d Anahita va Mehr2nd December 2007, 09:58 AMفقط آدمای دروغگو ترسناکن:d ولی من ازشون نمی ترسم فقط رابتمو باهاشون قطع میکنم نسترن746th December 2007, 01:48 PMليست چيزهايي كه من ازشون ميترسم: 1.خدا 2.سوسك 3.ارتفاع 4.تاريكي 5.مدير مدرسه ghoroobefarda7th December 2007, 06:54 PMسوسك موش فيلم ترسناك Rumina_27th December 2007, 07:01 PMخوب اول از همه از خدا بعد از کلیه حشرات از تاریکی از آدم دو رو و آب زیره کاه FETROS9th December 2007, 10:28 AMمن همیشه از بچگی از چاقو خیلی میترسیدم وقتی بهش فکر میکنم ناخودآگاه دستم میره به طرف گلوم همش به این خاطره که تو بچگیم توی فیلم دیدم که گردن یکی رو با خنجر میبریدن وووووووووی وحشتناکه:eek: bab 239th December 2007, 10:30 PMاول از خداوند و دوم به افکاری که در ذهنم برای آینده خودم برنامه ریزی کردم نرسم. kozaz10th December 2007, 12:30 AMاز این می ترسم که عوض بشم . از این میترسم که روزی تمام چیزهایی که واسم ارزش هستش رو فراموش کنم .... از اینکه شاید یک روزی برسه که دلم و روحم و قلبم رو فراموش کنم خیلی میترسم . :( space10th December 2007, 07:22 PM(این کزاز چه احساساتیه...):d از خدا دیگه از هیچی... آهان نه... از بی آبرویی و اینکه یه روزی یه آدمی بشم که ازش بدم میاد... Anahita va Mehr11th December 2007, 09:45 AMبه نظر من ترسناک ترین چیز دروغه :d minam15th December 2007, 03:25 AMتنها چيزي كه من الان نسبت بهش حساس شدم وميترسم اينده دخترم خيلي ميترسم اون دختري نشه كه ارزشش را داره parmida_215th December 2007, 10:12 AMمن از تنهايي خيلي ميترسم از اينكه روزي ديگه كسي كنارم نباشه و همه منو تنها بزارن. دوست دارم هميشه كنار دوستام باشم:) tabande15th December 2007, 03:01 PMمن از تنهايي خيلي ميترسم از اينكه روزي ديگه كسي كنارم نباشه و همه منو تنها بزارن. دوست دارم هميشه كنار دوستام باشم:) دوست عزیز انشاء اله که هیچوقت تنها نمونی Anahita va Mehr15th December 2007, 03:13 PMاینکه یه روز بیام و ببینم اونی که خیلی دوسش دارم برای همیشه رفته:d سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 820]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن