واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
حسین کنعانی مقدم:
اصولگرايان بارها از ليست دقيقه 90 لطمه خوردهاند! کنعانيمقدم، دبيرکل حزب سبز ايران، معتقد است بايد وحدت بين اصولگرايان جنبه ائتلاف سياسي داشته باشد تا ماندگار و بدون اختلاف نظر باشد و تنها به ائتلاف انتخاباتي محدود نشود.
گروه سیاسی فرهنگ نیوز: هرچه به روزهاي انتخابات اسفندماه نزديکتر ميشويم، بحث وحدت و همگرايي بين جريان اصولگرايي بيشتر ميشود. اين جريان تلاش ميکند تا با برگزاري جلسات همگرايي با محوريت حجتالاسلام سيدرضا تقوي و نيز با نشستهاي سهجانبه پايداري، موتلفه و ايثارگران به وحدت حداکثري برسد. هرچند کنعانيمقدم، دبيرکل حزب سبز ايران، معتقد است بايد وحدت بين اصولگرايان جنبه ائتلاف سياسي داشته باشد تا ماندگار و بدون اختلاف نظر باشد و تنها به ائتلاف انتخاباتي محدود نشود. گفتوگوي هفته نامه پنجره با حسين کنعانيمقدم، دبيرکل حزب سبز ايران را در ادامه ميخوانيد. اين روزها درباره وحدت ميان اصولگرايان صحبتها و نظرات مختلفي مطرح ميشود و با نزديک شدن به زمان انتخابات اتحاد ميان اصولگرايان جنبه پررنگتري پيدا ميکند. بهنظر شما لزوم چنين اتحادي تنها بهدليل نزديک شدن به انتخابات احساس ميشود؟ براي شکلدهي منسجمتر به چنين وحدتي چه پيشفرضهايي نياز است؟قصه وحدت اصولگرايان شايد سالهاي سال است که نقل مجالس و بحث داخلي جريان اصولگرايي است. بارها اين موضوع مطرح شده و خود من در مصاحبهها مطرح کردهام که اگر بهدنبال وحدت پايدار و منسجم هستيم، دعوت به وحدت اين است که همه با هم باشيم نه اينکه همه با من باشند. نکته ديگر اين است که بحثهاي کنوني بيشتر جنبه ائتلاف انتخاباتي دارد تا ائتلاف سياسي. ائتلاف انتخابات اين است که در آستانه انتخابات، جريانها، احزاب اصولگرا و شخصيتها دور هم جمع شوند تا انسجامي را در بحث انتخابات و حمايت از کانديداها و نامزدها ايجاد کنند. اين موارد هميشه شکننده و ناپايدار بوده و در بسياري از موارد باعث شده در دقيقه 90 ليستهاي مختلفي بيرون بيايد که اصولگرايان چندين بار از اين بابت ضربه خوردهاند و الان هم خيلي دير شده و ربطي به انتخابات ندارد. ممکن است مقدمهاي باشد اما بهنظر ميرسد که بايد خيلي زودتر از اينها شکل ميگرفت. در جواب قسمت دوم سوال شما بايد گفت برقراري وحدت چند شرط دارد؛ يکي اينکه بايد سازمان سياسي منسجم، شوراي رهبري مشترک و يک نقشه راه مشخص داشته باشيم و برنامهاي را براي آينده سياسي اين جريان تعريف کنيم و ساختارهاي سياسي را سازماندهي کنيم؛ بهعبارتي منشور سياسي جريان اصولگرايي بايد همه طيفهاي اين جريان را جذب کند. همانطور که رهبري بارها در توصيههاي خودشان گفتهاند که ما دنبال جذب حداکثري و دفع حداقلي هستيم، اصولگرايان نيز بايد اين مهم را ملاک عمل خودشان قرار دهند. از اين لحاظ بهنظر ميرسد اقداماتي که اکنون در حال شکلگيري است بيشتر جنبه ائتلاف انتخاباتي دارد. شما به دير شدن لزوم وحدت بين اصولگرايان اشاره کرديد، آيا اين موضوع به اختلافاتي که گفته ميشود بين اصولگرايان وجود دارد، ارتباط پيدا ميکند؟اصولگرايان در استراتژي با هم اختلافي ندارند زيرا مباني مطرح شده در قبل و اصول هشتگانهاي را که مقام معظم رهبري در ارتباط با بحث اصولگرايي مطرح کرده بودند اکثرا قبول دارند اما بحث اين است که براي رسيدن به يک استراتژي مورد قبول نقشه راه لازم وجود ندارد و اگر نقشه راهي مطرح شده، بخشي از جريان اصولگرايي آن را مطرح کردهاند و خيلي مسئله «با هم» بودن در ميان نيست بلکه مسئله «با من» بودن مطرح است. اگر اين مسئله برداشته شود بهنظر ميرسد که بحث وحدت جريان اصولگرايي بهعنوان وحدت سياسي دور از دسترس نيست. نکته ديگر بحث رقابتهاي دروني اصولگرايان با يکديگر است. از آنجايي که طيف وسيعي از جريان اصولگرايي از بخش افراطي تا بخش تفريطي وجود دارد، بخشي که ميتواند در يک ساز و کار سياسي، ائتلاف سياسي داشته باشد، بيشتر به رقابت ميپردازد و اين رقابتها مانع از رسيدن به يک ائتلاف سياسي ميشود. در ائتلاف سياسي نيز عمدتا سهمخواهي مطرح ميشود که هميشه با چالش و مشکلات مواجه است. آيا ائتلاف سه گانه پايداري، موتلفه و ايثارگران ميتواند نقشه راه اصولگرايان باشد؟اين نميتواند نقشه راه باشد زيرا اين سه جرياني که با هم نشست و برخاست ميکنند بيشتر جنبه همگرايي با هم دارند و بخشي از جريان اصولگرايي هستند و نميتوانند همه جريان اصولگرايي را در بر بگيرند. غير از اينها شخصيتهايي داريم که هم داراي جبهه، حزب و تشکيلات هستند و هم قدرت سياسي دارند؛ مثلا آقاي دکتر لاريجاني، آقاي قاليباف و خود آقاي دکتر رضايي در انتخابات گذشته در تشکلهاي مختلف هوادار داشتند. نميتوان اين بخش را ناديده گرفت اما متاسفانه ناديده گرفته ميشود و همين باعث اختلاف بين اصولگرايان ميشود. بهطور مثال آقايان ناطق نوري و ولايتي افرادي هستند که کسي در اصولگرايي آنها شکي ندارد اما اين افراد در کجاي اين پازل سياسي قرار گرفتهاند که بتوانيم وحدت اصولگرايان را نشان دهيم؟ چيزي که موجود است، تنها همگرايي چند گروه اصولگرايي است. در خصوص آقاي ناطق نوري، اين روزها بحث بر سر ائتلاف ايشان با اصلاحطلبان مطرح ميشود. شما اين را ضعف اصولگرايان ميدانيد که اصلاحطلبان شخصيتي مانند آقاي ناطق نوري را بهسمت خودشان متمايل نشان ميدهند يا تغيير در شرايط سياسي کشور موجب شده که چنين موضوعي مطرح شود؟البته شخصيت آقاي ناطق نوري فراجناحي است، نميشود گفت که وابسته به اصولگرايان است يا اصلاحطلبان. ايشان مانند حلقه وصلي در انقلاب اسلامي و جريانهاي سياسي هستند و اين خاصيت خوب ايشان است. اما با ناديده گرفتنشان جريانهاي ديگر بيکار نمينشينند و سعي ميکنند ايشان را براي خودشان مصادره کنند و اين يکي از ضعفهاي جريان اصولگرايي است که هر از چندگاهي شاهد چنين ريزشها و مشکلاتي هستيم. بهنظر ميرسد حلقه جريان اصولگرايي بايد باز شود و از اين حالت تنگنظري خارج شود و طيفهاي مختلف اصولگرايي با حداقل همگرايي وارد جبهه مشترکي شوند که همه احساس کنند ديده ميشوند و نقشآفريني دارند نه اينکه بحث سهمخواهي و سهم دادن مطرح باشد. راهکار شما براي وحدت بيشتر اصولگرايان چيست؟اين نکته را ابتدا متذکر شوم که تاريخ مصرف دوران شيخوخيت و ريشسفيدي در جريان اصولگرايي گذشته است و اکنون تشکلهايي که قدرت سازماندهي و نفوذ سياسي دارند بايد با چنين شخصيتهايي که حزب و گروه ندارند ترکيب شوند و يک سازمان منسجم سياسي ايجاد کنند. اينکه بخواهيم با نشستهايي براي ديگران تصميمگيري کنيم و آنها را در تصميمسازيها ناديده بگيريم، ما را با همين مشکلات مواجه ميکند. نکته بعدي اين است که جريان اصولگرايي بايد نقشه راهي ارائه دهد و برنامه سياسي داشته باشد و کساني که اين منشور و نقشه راه را قبول دارند، وارد کار شوند. کمااينکه حزب ما نيز 15 سال است تاسيس شده و در جريان اصولگرايي و در انتخابات خانه احزاب هم حضور داشتهايم و در شوراي عالي خانه احزاب نيز راي بالايي آورديم اما وقتي مشاهده ميکنيم در گوشه و کنار عدهاي جلسه ميگذارند و ميخواهند براي بقيه هم تصميمگيري کنند قطعا ما هم نسبت به اين تصميمات اعتراض خواهيم کرد
94/6/14 - 15:35 - 2015-9-5 15:35:20
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]