واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: اشکم ز دیده بین که چه بیتاب میرود
محمدمهدی پورمحمدی: نسخه چاپ شده یادداشت روز پنجشنبه تحت عنوان «شکوفههای خزانزده» را خودم هم خواندم و به سختی گریستم. خیلی طبیعی است که آن یادداشت مرا بیشتر تحت تأثیر قرار دهد، زیرا شما متن
«نوشتهشده» را میخوانید و من آنچه را «میخواستم بنویسم» و نتوانستم. درباره اعتیاد و عمق عفن ژرفای گنداب آن، گفتنیهای بسیار هست، که عفت کلام، شائبه اشاعه فحشا و ملاحظات رفاقت با سردبیر، لجام قلم را میکشد و بین آنچه «باید نوشته شود» و آنچه «نوشته شده» و شما میخوانید فاصله میاندازد و فاصله با چیزهایی پر میشود که نباید و نشاید. خبرنگاری ماجراجو، پس از ٥ روز جستوجو کسی را مییابد که حاضر است اطلاعاتی در مورد سرشاخه تولید شیشه در منطقه جنوب تهران بدهد. او در قسمتی از این مصاحبه، که درباره آن در آینده بیشتر خواهم نوشت، میگوید: «الان قیمت شیشه ١٠ برابر تریاک است، چون در دسترس نیست. شما اقتصاد بلدی دیگه؟ وقتی عرضه کم باشه و تقاضا برای جنس خوب، زیاد، قیمت بالا میرود.» او در پاسخ این سوال که جنس بد با خوب چه فرقی دارد، میگوید: «این که مشخص است. درصد کارایی بالایی دارد. شیشه خوب در بار اول ٧٢ ساعت نشاط و سرزندگی میدهد و عوارضی هم ندارد. اما شیشه بد نه فقط این اثر را ندارد، بلکه عوارض بدتر هم میآورد.»١
پاسخهای این مرد به سوالات خبرنگار، بسیار ماهرانه، مکارانه، فریبکارانه و در حد یک استاد رشته بازاریابی است. ٣٦ سال پیش، مجله آمریکایی نیوزویک گزارشی تحلیلی در ١٣ صفحه راجع به کوکایین تحت عنوان «داروی همه آمریکاییها٢» چاپ کرد و طرح جذاب و فریبکارانه روی جلد خود را نیز به آن اختصاص داد. از آن زمان تاکنون هرگز در این باور که نیوزویک با چاپ آن گزارش پول هنگفتی به جیب زده و مافیای پرقدرت تولید و پخش جهانی کوکایین پشت آن بوده است، شک نکردهام. اگر چه پس از ٣٦سال نکات اصلی و کلیدی آن گزارش را بهخوبی به یاد دارم، اما متاسفانه آن شماره از مجله را در دسترس ندارم و اگر آن را در کتابخانه ملی یا هر جای دیگری پیدا کنم، تحلیلی مستند راجع به آن برایتان خواهم نوشت. «واحیرتا» و «عجبا» که پاسخهای فردی که حاضر شده است اطلاعاتی در مورد سرشاخه تولید شیشه در منطقه جنوب تهران بدهد، به برخی از فرازهای مقاله نیوزویک پهلو میزند. ایشان میفرمایند که شیشه خوب در بار اول ٧٢ ساعت نشاط و سرزندگی میدهد، اما نمیگوید که با مصرفهای بعدی، این زمان به سرعت کاهش مییابد و پس از مدت کوتاهی، فرد معتاد دیگر نه در جستوجوی نشاط و سرزندگی که باید برای تسکین درد خماری شیشه مصرف کند. نمیگوید اعتیاد نمیآورد، میگوید عوارض ندارد. منظورش از عوارض این نیست که شیشه بهعنوان «خوره» و «جذام» مغزی، سلولهای مغز را از بین نمیبرد، بلکه آن است که شیشه خوب، روی صورت و بدن لک و پیس ایجاد نمیکند. عجب مزیتی! نمیگوید اعتیاد به شیشه آن میکند که فرد معتاد زنش را هفتهای سه، چهار بار به تعداد زیادی از مردان اجاره میدهد.
میگوید شیشه نشاط و سرزندگی ایجاد میکند، اما نمیگوید که در این به اصطلاح نشاط و سرزندگی، یک کارگر نانوا به توهم آنکه فرزند ٢سالهاش اژدها است، طفلک معصوم را در تنور میاندازد و زندهزنده میسوزاند. کارگر معتاد در توهم شیشهای پسر ٥ساله بیگناه خود را با دهها ضربه کارد آشپزخانه سلاخی و پدری شیشهای، باران دختر ٥ماهه خود را با ضربات چماق خرد و خاکشیر میکند,٣ نمیگوید که برای بار اول، فرد کنجکاو یا تفننطلب، حتما به دنبال شیشه خوب میرود، اما وقتی به درد بیدرمان اعتیاد دچار شد، برای نجات از خماری و درد جانکاه آن به خوب و بدش اهمیتی نمیدهد و هر کثافتی بدتر از نوع به اصطلاح خوب آن را نیز به درون ریه، خون و مغز خود وارد میکند. اصلا مگر «کثافت» خوب و بد و مرغوب و نامرغوب دارد؟
عیب بزرگ نوشتن درباره اعتیاد آن است که در جملات فریبکارانه و شرخیز آن فردی که حاضر شده است اطلاعاتی درباره سرشاخه تولید شیشه در جنوب شهر بدهد، کلمات مستهجن، فحش ناموسی و... نیست که شامل ممیزی یا عوارض خودسانسوری شود، اما اگر بگویم که در آن ساعات کذایی توهم شیشهای، دهها دختر معصوم در سنین مختلف از خردسالی تا بلوغ مورد تجاوز پدرانشان قرار گرفته و وااسفا که از پدر خود حامله شدهاند، و بگویم که برخی از مصرفکنندگان شیشه مادران خود را مورد تجاوز قرار دادهاند، ممکن است اشاعه فحشا تلقی شود. دامنه توهم تا بینهایت گسترده است، بنابراین قابل پیشبینی و مدیریت نیست. هیچکس نمیتواند پیشبینی کند که خود یا دیگری پس از مصرف مواد روانگردان، دچار چه توهمی خواهد شد، تا بتواند از قبل برای آن چارهای بیندیشد. خبر کسی که در توهم شیشهای فرزند خود را اژدها تصور میکند و او را در تنور میاندازد، منشوری نیست و در روزنامهها و پایگاههای خبری درج میشود، اما خبرهای دهها پدری که در توهم شیشهای پسران، دختران، خواهران و مادران خود را جور دیگری میبینند و به آنان تجاوز میکنند، لابد اشاعه فحشا، سیاهنمایی و هزار کوفت و زهر مار دیگر است و فقط باید اینگونه خبرها را در شبکههای اجتماعی دید. نمونههای کمی از این مستندها را که در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود، ببینید و حتما به فرزندانتان نشان دهید. بگذارید فرزندانتان چهره واقعی اعتیاد را ببینند. در سینما و تلویزیون ما از معتاد مایه عبرت، الگو ساخته شده است. معتاد واقعی آن است که برای تامین خرج اعتیاد، معصومیت خواهرش را به باد میدهد، همسرش را به مردان غریبه اجاره میدهد و پس از مصرف، به پسر و دختر خودش تجاوز میکند یا در توهم شیشهای بچههای خردسالش را بیرحمانه به قتل میرساند و برای رد کردن مواد، با دست خود، راست رودههای فرزندان خود را از مواد مخدر پر میکند و سینما و تلویزیون ما از این موجودات، کاراکترهایی خلق میکنند که خیلی بامزه و بانمک، «سوسک» را «شوشک» تلفظ میکنند و شما را میخندانند یا در سریال همه چیز آنجا است، مردک معتاد، با خنزر پنزر فروشی پول در میآورد و به حساب زن و فرزندش که از او هیچ خبری ندارند، کارت به کارت میکند. این است که وقتی یادداشتهای خودم راجع به اعتیاد را میخوانم و میبینم که آنچه باید نیست و هرگز نمیتواند به آنچه باید باشد تبدیل شود، چشمانم مدد میکنند و آبی بر داغ درونم روانه میکنند. ١- سایت خبری فرارو، ٦/٨/١٣٩٢
٢- The all American drug
میدانم «داروی همه آمریکاییها» ترجمه خوبی از The all American drug نیست. drug در انگلیسی اعم از مواد مخدر، محرک و توهمزا است. کوکایین یک ماده محرک است که مافیای جهانی آن لقب «داروی همه آمریکاییها» به آن داده است. شاید «محرک همه آمریکاییها» ترجمه بهتری باشد.
٣- مختصری از شرح این جنایات در قسمت دوازدهم از این سلسله یادداشتها آمده است.
مطالب مرتبط
دشمن خانگی
توهم و جنایت
خط خطی کردن صورت مسأله
اگر «مازلو» معتاد بود!
اعتیاد، انگاره، پدیده
میمون در حمام داغ
حیوانصفت
چرا نگوییم؟
این معتادهای مامانی!
همینطور یهویی!!
موادمخدر از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکتر است!
پسمانده و دَهَنیِ سگ!
بلند قامت، کثیف و نفرتانگیز
۱۴ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]