واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: دستفروشی، بیکاری پنهان روزنامه محلی سیستان و بلوچستان درشماره 19059مورخ 11 شهریور 94 مطلبی با عنوان "دستفروشی، بیکاری پنهان" منتشر کرده است.
دراین مطلب آمده است:شهر پر شده است از دستفروشان جوانی که در خیابان های پرتردد و شلوغ بساط خود را پهن کرده اند و اجناسی را می فروشند.گوشه گوشه خیابان های شلوغ در میان اجناس دست فروش ها همه چیز یافت می شود، از پوشاک گرفته تا وسایل دکور منزل!هر روز بر تعداد شغل های کاذبی که اغلب فروشندگان آن جوانانی هستند که معتقدند هم تحصیلات و هم مهارت دارند اما چون شرایط مناسب کار برای آنها فراهم نمی شود افزوده می شود. آنها ناتوان از پیدا کردن کار و حرفه مناسب برای تأمین مایحتاج زندگی به ناچار دست به دست فروشی می زنند.زاهدان نیز از این قاعده مستثنی نیست و جمعیت زیادی از جوانان در گوشه و کنار شهر به دست فروشی روی آورده اند.یکی از این جوانان است که در خیابان معلم شریعتی بساط فروش لباس دارد. او که دانش آموخته رشته تاریخ است، می گوید: بعد از پایان تحصیلات از دانشگاه به هر دری زدم تا کار مناسبی پیدا کنم کار مناسب پیدا نشد.«حسینی» ادامه می دهد: پس از مدت ها مراجعه و پیگیری و ناامید از پیدا کردن کار مناسب، مدتی را شب ها با خودرو سواری پدرم مسافرکشی می کردم. اما مسافرکشی در شب هم مشکلات خودش را داشت که نتوانستم دیگر ادامه دهم.وی ادامه می دهد: بعد از اینکه کمی پول جمع کردم به پیشنهاد یکی از دوستانم تعدادی لباس از مشهد خریداری کردیم و آنها را گوشه خیابان فروختیم.وی درباره دست فروشی می گوید: این کار مشکلات بسیار دارد اول اینکه مأموران شهرداری هراز گاهی اجناسمان را جمع می کنند و با خود می برند و ما تا مدت ها باید دنبال تحویل آنها باشیم.وی ادامه می دهد: درست است که آنها هم وظیفه ای دارند ولی خب جوانانی امثال من که از عهده پیش پرداخت و اجاره بهای مغازه برنمی آیند چکار باید کنند؟وی اظهار می کند:از طرف دیگر دست فروشی هیچ امنیتی ندارد. کارفرماهایی هستند که نیاز به کارگر دارند اما به دلیل مشکلات و ضوابط اداره کار حاضر نیستند نیروی کار استخدام کنند.این شهروند می افزاید: بسیاری از آنها نه حقوق مناسب می دهند و نه بیمه می کنند و با کارجویان قرار دادهای یک ماهه و دوماهه می بندند. نیروی کار هیچ امنیت شغلی ندارد و با وجود اینکه تمام انرژی خود را صرف می کند حقوقی پایین تر از حقوق مطابق قانون کار دریافت می کند.وی درباره سختی کار دست فروشی می گوید: این شغل موقت است. من که نمی توانم به دست فروشی به عنوان یک شغل نگاه کنم، کدام جوان می تواند زمانی که برای خواستگاری می رود به خانواده همسرش بگوید دست فروش است؟اما اگر امکانش را داشته باشم که چند جا سر کار بروم خلاصه می توانم خودم را نشان دهم و به مرور اعتماد کارفرما را جلب کنم، ولی اینطوری تا کی می توانم ادامه بدهم.ویترین باز«کرمانی» مرد جوان دیگری است که او هم در یکی از میادین اصلی شهر، وسایل دکور منزل می فروشد، او می گوید: برای مدتی در یکی از خیابان های اصلی شهر مغازه ای اجاره کرده بودم اما برای دو ماه هیچ فروشی نداشتم.وی اضافه می کند: برای همین تعدادی از وسایلم را به عنوان نمونه و برای آشنایی اینجا آوردم که تمام آن اجناس شب اول فروخته شد.فروش در کنار خیابان خوب است من کارها را به عنوان نمونه آوردم ولی فروش خوب بود به همین دلیل هر روز نمونه کارهای تولیدی در کارگاهم را اینجا می آورم. او می گوید: شب ها چند ساعتی اینجا می آیم تا اجناسم را به نمایش بگذارم. هم نمونه کار می فروشم و هم تبلیغ محصولاتم می شود خیلی ها از اینجا خرید نمی کنند آنها کارت ویزیت و آدرس من را می گیرند و بعد به مغازه و کارگاهم می آیند.وی اضافه می کند: آن مدتی که در فروشگاه بودم با اینکه اجناسم همین ها بود هیچ فروشی نداشتم وقتی تعدادی از کارهایم را اینجا گذاشتم مردم هم با کارگاهم آشنا شدند و هم متوجه شدند که می توانند سفارش مخصوص دهند و محصولاتی را به خواست و سلیقه خود اما به صرفه تر و ارزان تر خرید کنند.جنس های بی کیفیتبا این حال بسیاری فروشندگان از دستفروش ها و کار آنها ناراضی اند. آنها می گویند که دستفروش ها بازار آنها را کساد کرده و خیلی ها برای فرار از پرداخت هزینه های اجاره بها و قبوض آب و برق دستفروشی می کنند و حاضر نیستند مغازه ای اجاره کنند بنابراین ترجیح می دهند در معابر و مسیرها بساط پهن کنند.«محمدی» که تولیدی کیف و کفش دارد، می گوید: بسیاری از این جوان هایی که گوشه خیابان بساط می کنند را می شناسم آنها در مواقعی به سراغ خود من می آیند و اجناس در انبار مانده را با قیمت پایین می خرند و بعد همان ها را با نام اجناس تهران در کنار خیابان می فروشند.وی اضافه می کند: بسیاری از آنها برای فرار از پرداخت اجاره بها و اینکه هزینه هیچ برق و آبی پرداخت نکنند در میادین و گوشه و کنار شهر بساط پهن می کنند که اغلب آنها فروش خوبی هم دارند چون هزینه جانبی پرداخت نمی کنند و پول حاصل از فروش برای آنها می ماند و سود خالص محسوب می شود. وی می گوید: باید یک نظارتی باشد که کار آنها به فروش امثال من لطمه وارد نکند اگر قرار است دست فروشی هم باشد باید در مکان و جای خاصی سامان دهی شود و اگر قرار است که اجناس مغازه ها و فروشگاه ها فروخته شود، پس باید جلوی فعالیت این افراد گرفته شود.دستفروشان باید اتحادیه داشته باشندکارشناس ارشد جامعه شناسی معتقد است: دستفروشان نماد گروه کثیری از مردم هستند که به باور کارشناسان به شغل کاذب اشتغال دارند. در حالی که عده ای دیگر می گویند این افراد کالا هایی را در اختیار مردم می گذارند که در مغازه ها قابل دسترسی نیست.«علیرضا موهبتی زاده» می گوید: اگرچه وجود دستفروشان چهره ای از شهر را در ذهن ترسیم می کند که خوشایند نیست ولی جمع آوری آنان نیز بدون برنامه ریزی و تلاش اصولی نتیجه ای در خور و بایسته در پی ندارد.وی می افزاید:بیشتر آنها نان آور خانواده ای هستند که اگرچه حضور آنان برای بسیاری از مردم خوشایند نیست ولی به درمان اصولی نیاز دارد.وی تاکید می کند:در دیگر نقاط دنیا دستفروشی وجود دارد و در شهرهای بزرگ و در میان فرهنگ های مختلف دست فروشان عرضه کنندگان کالاها، اجناس و مواد خوراکی در حاشیه خیابان ها هستند در سایر کشور ها این دست فروشان اتحادیه، پلاک شغلی و جواز کسب دارند.دستفروشان این کشور ها مورد حمایت شهرداری ها و مردم هستندو همچنین عوارض پرداخت می کنند که در کشور ما هم مسئولان امر می توانند با در نظر گرفتن سیاست های درست دست فروشان را سامان دهی کنند.باید توجه کرد ارائه آمار و ارقام و بیان سیاست های اشتغال، دردی از جوانان بیکار دوا نمی کند.آنچه برای درد کهنه بیکاری خانواده ها درمان است تحقق سیاست هایی است که هر روز به شکل های زیبا بیان می شود اما در عمل هیچ فایده ای برای جوانان ندارد و هر روز بر تعداد افرادی که به خاطر بیکاری به شغل های کاذب روی می آورند افزوده می شود.8006/6081
11/06/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 84]