واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
با دستگیری دو مظنون دیگر؛
پرونده قتل مادربزرگ و نوه اش وارد مرحله جدیدی شد
همزمان با دستگیری دو مظنون جدید در پرونده آتشسوزی مرگبار ساختمان شش طبقه در خیابان مجیدیه پرونده وارد مرحله جدیدی شد.
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از جام جم، این آتش سوزی شامگاه سوم بهمن سال گذشته در ساختمان شش طبقه ای در خیابان ابوالحسنی محله مجیدیه تهران رخ داد و به کشته شدن مادربزرگ و نوه اش و دو مرد جوان منجر شد. در شاخه ای از تحقیقات مشخص شد، سرایداری که توسط مالک ساختمان اخراج شده بود، در حال پرسه زدن در حوالی ساختمان بوده و از او شنیده اند که تصمیم دارد از مالک انتقام بگیرد، بنابراین وی به عنوان تنها مظنون پرونده تحت تعقیب پلیس قرار گرفت تا این که پس از 112 روز فرار در تهران دستگیر شد. مراد وقتی روبه روی بازپرس جنایی قرار گرفت، اتهام آتش سوزی عمدی را نپذیرفت و گفت: چند ماه قبل پس از اختلاف با جمشید، مالک ساختمان، او مرا از خانه بیرون کرد و حق و حقوقم را نداد. روز حادثه برای صحبت با او به ساختمان آمدم که بین ما درگیری پیش آمد و من تهدید کردم اموال او را آتش می زنم، اما این کار را نکردم. پس از صحبت با یکی از اهالی ساختمان، آنجا را ترک کردم و نمی دانم چه کسی خانه را آتش زده است. فردای آن روز به شهرستان رفتم تا این که ماموران چند ماه بعد من را شناسایی و دستگیر کردند. تهدید مالک ساختمان را قبول دارم، اما قتلی مرتکب نشدم. فکر می کنم پسر جوانی به نام اردلان که دوست صاحبخانه است و با او اختلاف دارد، مرتکب آتش سوزی شده است. با اظهارات مرد سرایدار به دستور بازپرس پرونده تحقیقات برای شناسایی پسر جوان آغاز و هفته گذشته او شناسایی و دستگیر شد. با انتقال اردلان به دادسرا، او در بازجویی ها منکر آتش سوزی شد و عنوان کرد: من با مالک ساختمان از قدیم دوست هستم، اما آن روز سمت خانه آنها نرفتم و از موضوع اطلاعی ندارم. یکی از اهالی به نام جواد که ارتباط خوبی با مالک ساختمان دارد، روز حادثه بنزین تهیه کرده بود که احتمال می دهم او از ماجرا باخبر باشد. با دستور بازداشت اردلان، تحقیقات برای دستگیری جواد آغاز شد. جواد پس از بازداشت در بازجویی ها ادعا کرد: روز حادثه مالک ساختمان در حال تعمیر خودروی وانتی بود. پس از احوالپرسی، او از من و نیما خواست برای او بنزین بخریم. ما هم دو نفری به پمپ بنزین رسالت رفتیم و 20 لیتر بنزین خریدیم و به صاحبخانه دادیم. بعد از آن به واوان اسلامشهر رفتم که ساعت 4 صبح فردای حادثه دستگیر شدم، اما وقتی بیگناهی ام ثابت شد، چند روز بعد آزاد شدم. وقتی بنزین را به جمشید دادم، نیما پیش او بود. با اعترافات دو مظنون حادثه و بازداشت موقت آنها، تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی به دستور محسن مدیرروستا، بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی شناسایی و دستگیری نیما 30 ساله را به عنوان مظنون جدید آتش سوزی مرگبار در دستور کار قرار دادند. 2007
۱۰/۰۶/۱۳۹۴ - ۲۳:۳۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 109]