محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830606660
مردمسالاری دینی در ایران؛ از چالشهای نظری تا پرسشهای کارکردی
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
مردمسالاری دینی در ایران؛ از چالشهای نظری تا پرسشهای کارکردی
وقتی صحبت از مردمسالاری دینی میشود، باید دانست که مردمسالاری دینی در خلأ نیست، بلکه در تعامل با جنس متفاوتی است که تقریباً در سیصد سال گذشته، در جهان غرب تحت عنوان نظام لیبرالدموکراسی وجود داشته و سعی کرده است خود را از آن متمایز کند.
مردمسالاری دینی، که به برکت انقلاب اسلامی توسط بنیانگذار این انقلاب پایهریزی شد، در تقابل با دموکراسی غربی که مبتنی بر آموزههای سکولار است قرار دارد. نظریهی مردمسالاری دینی که پس از انقلاب اسلامی در ایران تاکنون در حال تجربه شدن است، در ساحت نظر و عمل، با موانع و چالشهایی مواجه است. بدین منظور، برای شناسایی این چالشها و نیز بررسی ظرفیتهای عبور از این موانع، با دکتر ابراهیم برزگر، از اساتید علوم سیاسی و عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی، به گفتوگو نشستیم. ایشان معتقد است: «اصولاً مفروض مردمسالاری در جهان غرب، سکولاریسم است. نظامهای سیاسی در غرب براساس این پارادایم چهارصدساله و این مفروض پیش رفته است، ولی ما در مردمسالاری دینی در یک فرایند معکوس، قائل هستیم که دین باید به عرصهی عمومی برگردد و در سیاست، اقتصاد و جامعه نقش ایفا کند.» مشروح گفتوگو را در ادامه بخوانید. آنچه تاکنون در ساحت جمهوری اسلامی در حال تجربه شدن است، صورتبندی عملیاتی «نظریهی مردمسالاری دینی» است. برای شروع، بهصورت اجمالی نظریهی مردمسالاری دینی را تعریف و مختصات اصلی آن را بیان کنید؟ مردمسالاری دینی نوعی حکومت مردمی است که به ابتکار امام (ره) در جمهوری اسلامی ایران، پس از وقوع انقلاب کبیر اسلامی، ظهور کرد. در این جنس از مردمسالاری دینی، اشتراکاتی با دموکراسی یا مردمسالاری غربی به چشم میخورد. مثلاً انتخابات، قانون اکثریت، انتخابکننده و انتخابشونده، شعور متعارف، دورههای زمامداری، نمایندگی و ریاستجمهوری مدتدار در مردمسالاری وجود دارد. بنابراین در این ویژگیها با مردمسالاری جهان غرب مشترک است؛ بهویژه در بخشهایی که ما از آن دموکراسی بهعنوان سازوکارها و بهمثابهی روش یاد میکنیم. آنچه مردمسالاری را در ایران متمایز میکند، بخشهای اختصاصی آن است. بعضی از ویژگیهایی که در مردمسالاری جهان غرب وجود دارد، در مردمسالاری ما نیست و گاهی آنچه بهعنوان یک امر اضافه در مردمسالاری دینی به چشم میخورد، در دموکراسی متعارف غربی وجود ندارد. آن بخشها در واقع آن لحظهای است که دموکراسی بهمثابهی روش را در نظر نمیگیریم، بلکه دموکراسی بهمثابهی ارزش را در نظر میگیریم و یا به تعبیر دیگر، لیبرالدموکراسی را در نظر میگیریم. با در نظر گرفتن لیبرالدموکراسی، افتراقات پدیدار میشود که مهمترین آن، حضور خدا در عرصهی عمومی است. در لیبرالدموکراسی، خداوند در کسوف است و در زندگی عمومی، اقتصاد و نظامسازیها حضور ندارد، اما در مردمسالاری دینی، حضور خداوند در سیاست، اقتصاد، نظامسازی و کارکردهای تربیتی امت پررنگ است. در واقع، وقتی صحبت از مردمسالاری دینی میشود، باید دانست که مردمسالاری دینی در خلأ نیست، بلکه در تعامل با جنس متفاوتی است که تقریباً در سیصد سال گذشته، در جهان غرب تحت عنوان نظام لیبرالدموکراسی وجود داشته و سعی کرده است خود را از آن متمایز کند. مردمسالاری دینی به تعبیری، بهفعلیترسیده در جمهوری اسلامی است. اولینبار در انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی (ره) با فرم متفاوتی، نظام سیاسی اسلام را در دنیای مدرن طراحی کرد. بنابراین به بیان نمادین، مردمسالاری دینی یعنی جمهوری اسلامی. جمهوریت نماد وجه معاصرت سیستم و اسلامیت نماد میراث سنتی و دینی ماست. نظامسازی ما تحت عنوان آموزهی «امارت اسلامی» (که طالبان مطرح میکنند)، معرفی نشده است. همچنین نظامسازی ما با آنچه گروههای تکفیری داعش و دیگران (تحت عنوان نظام خلافت) مطرح میکنند ارائه نشده و یا تحت عنوان دموکراسی سکولار متعارف ترکیه و حتی گروههای بهاصطلاح اسلامگرا مطرح نشده است، بلکه در یک ترکیب نوظهور، عنوان جمهوری اسلامی را به خود گرفته است. خود ترکیب «جمهوری اسلامی» سهلوممتنع است و اگر آن را بکاویم، روزآمد کردن ریشهی سیاسی اسلام را در دورهی مدرن جستوجو میکند. آقای دکتر، نظریهی مردمسالاری دینی در دو عرصهی عمل و نظر با موانع و چالشهایی مواجه است. در ابتدا به ساحت نظر بپردازیم. به نظر شما، در ساحت نظری، نظریهی مردمسالاری دینی با چه چالشهایی مواجه است؟ در حیطهی نظریهپردازی، ابهاماتی وجود دارد که ناشی از عناصری است که ما به مردمسالاری اضافه کردهایم. در نظام دموکراسی متعارف در جهان غرب، وظایف را در سطح نیازهای مادی و دنیوی تعریف کردهاند، در حالی که مردمسالاری ما، علاوه بر مطالبات و سعادت دنیوی انسان، برای آخرت هم برنامهریزی کرده است. بنابراین بسیاری معتقدند که این یک وضعیت تناقضآمیز و جمعناشدنی است. ابهام نظری دوم این است که ما معتقدیم مفروض مردمسالاری عبارت است از انسانمحوری و کنار زدن نقشآفرینی خدا در زندگی عملی بشر. در حالی که ما در مردمسالاری دینی، قائل به نقش مردم و خداوند، هر دو هستیم. به همین دلیل از نظر عدهای، هرچند بهغلط، مردمسالاری دینی یک امر ممتنع است و امکان تحقق عینی ندارد. ابهام دیگر در کارکرد تربیتی دولت است. اساس مردمسالاری دینی، رساندن انسان به غایت مقدر خودش است. به همین دلیل، سعادت انسان و جامعهی مطلوب امکانپذیر میشود. بنابراین ما در مباحث نظری مردمسالاری دینی، برای دولت کارکرد تربیتی هم قائل هستیم. مبحث حقوق بشر یکی دیگر از ابهامات است. در جهان غرب، انقلابیون فرانسه منشور حقوق بشر و مطالبات حقوق بشری را مطرح کردند. این منشور بعدها به دست سازمان ملل بهعنوان یک امر جهانی و تعمیمیافته معرفی شد و برای تمام کشورها مسئلهای الزامآور شد. حال آنکه مواد و تبصرههای این پیوست حقوق بشری در مواردی با آموزههای دینی ما در تعارض است. ابهام نظری کلی این پدیدهی نوظهور این است که اصولاً مفروض مردمسالاری در جهان غرب، سکولاریسم است. نظامهای سیاسی در غرب براساس این پارادایم چهارصدساله و این مفروض پیش رفتهاند، ولی ما در مردمسالاری دینی، در یک فرایند معکوس، قائل هستیم که دین باید به عرصهی عمومی برگردد و در سیاست، اقتصاد و جامعه نقش ایفا کند. به این ترتیب، دنیا (حتی در سیاست، با تمرکز بر روی مردمسالاری دینی در ایران) محضر خداوند خواهد شد و پایان کسوف خداوند در جهان اعلام میشود. به هر روی، ما پا در راهی پر از سنگلاخ گذاشتهایم که از نظر تئوری هموار نیست و مرتب باید نظریهپردازی کنیم. به هر تقدیر، ما برخلاف موج مسلط جهانی، امری را مطرح کردیم و برخلاف جهت رودخانه شنا میکنیم. دموکراسی مبتنی بر سکولاریسم است، در حالی که ما مردمسالاری متفاوتی را تعریف کردهایم. طبیعی است که باید انرژی بیشتری مصرف کنیم و بتوانیم هویت مردمسالاری دینی را تسجیل بخشیم. سجل به معنای شناسنامه است؛ یعنی برای اثبات هویت مردمسالاری دینی (که جنس متفاوتی دارد)، باید زحمت زیادی بکشیم تا جهانیان آن را به رسمیت بشناسند. به نظر شما، برای عبور از این موانع و چالشهای نظری، تاکنون مسیر طیشده چگونه بوده و از این پس چگونه باید باشد؟ همانطور که مستحضر هستید، بخشی از این چالشها، دعوای نظری ما (بهعنوان متولیان مردمسالاری دینی) و طرف مقابل (بهعنوان مردمسالاری سکولار) است. در این حیطه، ما با فقر اندیشهورزی مواجه هستیم. باید بتوانیم بهصورت مرتب پرسشهای ژرفاندیشانهای را مطرح کنیم و به آنها پاسخ دهیم. این بخش مواجههی نظری است. مواجههی دیگر از حیث منطق متفاوت دیگری به نام منطق استقرایی است. به این معنا که باید مردمسالاری دینی را در متن واقعیت جامعهی ایران، در منطقه یا جهان اسلام (که در آن، غلبه با اهل سنت است) و در نظام جهانی، عملی کنیم. بپردازیم به ساحت عمل نظریهی مردمسالاری دینی. با توجه به تجربهی زیستهی 35سالهی جمهوری اسلامی بهمثابهی الگوی عملی نظریهی مردمسالاری دینی، بفرمایید در ساحت عمل، این نظریه با چه چالشهایی مواجه است؟ ما صرفنظر از مباحث تئوریکی که باید به آن پاسخ دهیم، چالشهای عملی فراوانی پیش رو داریم. اولین چالش در خود ایران است. مردمسالاری دینی در موقعیت فعلی، 35 سال تجربه و آزمون عملی را پشت سر گذاشته است. در این آزمون عملی، ابهامات جدیدی پیدا شده است و اگر این تست انجام نمیشد، ابهامات خود را نشان نمیداد. شبیه این است که ما تا زمانی که به قلهی کوه نرسیدهایم، آن را مرتفعترین نقطه میبینیم، ولی وقتی به قله رسیدیم، پیش روی خود افق جدیدتر، مشکلات جدیدتر و صخرههای جدیدتری را میبینیم. از این رو، در حال حاضر، ما با نسل جدیدی از حکومتکنندگان و حکومتشوندگان مواجه شدهایم. نسل جدید تجربهی تلخ نسل اولیها را از دخالتهای آمریکا و چهل هزار مستشار و مداخلهگر آمریکایی ندارند. این نسل خبر ندارد که نفت ایران به آمریکا صادر میشد و بهازای پول آن، تجهیزات نظامی به ما میدادند. ما ژاندارم منطقه بودیم، اما باز هم در راستای منافع آمریکا عمل میکردیم. در واقع از هر طرف که نگاه میکردیم، چنین وضعیتی بود. نسل جدید تجربهی مشهود و مستقیمی از آمریکا و حکومت استبدادی شاه ندارد. بنابراین این موقعیت جدید و مسائل جدید است. همچنین ما با نسلهای جدیدی از حکومتکنندگان روبهرو شدیم؛ آقازادههایی که تجربهی شکنجه در زندانها را ندارند تا در آنجا تهذیب نفس را بچشند. این افراد با توجه به سرمایهی اجتماعی پدرانشان، مرتب برای سیستم دردسر میآفرینند، در حالی که فرزند یک سیاستمدار بماهو سیاستمدار، اگر چنین پشتوانه و عقبهای نداشت، محل رجوع افراد قرار نمیگرفت و دردسرآفرینی نمیکرد. این عده اگر مرتکب خلافی شوند، دستگاه قضایی به دلیل پشتوانهی آنها، نمیتواند با آنها برخورد کند. نکتهی دیگر چالش شورای نگهبان است. شورای نگهبان یک مرجع بسیار ارزشمند در جامعهی ماست، ولی این سرمایه مثل یخ در حال آب شدن است، چون در انتخابات مختلف، بعضی از افراد ناصالح را احراز صلاحیت نکرد، آنها نیز ناراضی شدند و موجآفرینی کردند. پس چالشهای عملی را باید در زمین بررسی و شناسایی کنیم و در دستور کار قرار بدهیم. بخش دیگر چالشهای منطقهای است. امروزه به جنس مردمسالاری ما انگ و برچسب شیعی میزنند. این موجب میشود که الهامپذیری در منطقه دچار مشکل شود و در اثر فشار سیستمی منطقهای علیه مردمسالاری دینی ما، موفق نشویم، چون اگر موفق شویم، خواهناخواه منشأ الهام قرار میگیریم. بهعلاوه، ما در معرض فشار نظام بینالملل هستیم و نظام بینالملل نمیتواند موفقیت چنین سیستمی را شاهد باشد، چون در غیر این صورت، بدیلسازی میشود. مثلاً جنبش 99درصدی در آمریکا نمیتواند به پیروزی برسد، چون آلترناتیو ندارد و اگر نظام لیبرالدموکراسی را کنار بگذارد، چه چیزی را جایگزین آن کند؟ بنابراین نظام لیبرالدموکراسی بهصورت هژمونیک و بسیار بیرحمانه، مجال آفرینش بدیل خودش را نمیدهد. مردمسالاری دینی میتواند یکی از بدیلها باشد که از بنیاد، کاملاً متفاوت است. آقای دکتر در عرصهی داخلی، مصادیق دیگری را از چالشها مدنظر دارید؟ یکی از ابهامات و مشکلات همان چالشی است که دولتالنبی با آن مواجه بود. پیامبر تا زمانی که در مکه بود، دوران محرومیت و فشار و سختی را سپری میکرد. مسلمانان مکه مسلمانان واقعی بودند. خالصاً لوجه الله ایمان آوردند. وقتی پیامبر وارد مدینه شد و دولتسازی کرد، فرصتطلبانی پیدا شدند که برای برخورداری از امتیازات دولت پیامبر (ص)، منافقانه ایمان آوردند و در قلبهایشان شرک و نفاق و کفر جا داشت. در نتیجه، اولین آسیب دولت پیامبر (ص)، پدیدهی نفاق بود. دومین آسیب دولت پیامبر (ص) ناشی از ریا بود. متأسفانه این دو آسیب دقیقاً در حکومت ما هم بروز کرده است. بهطور مثال، فردی به نام خاوری با ظاهر کاملاً حزباللهی با چفیهی بسیجی و لوحهای امر به معروفی که میگرفت، در رأس مهمترین بانک ملی کشور قرار داشت و همه شاهد بودیم که چه اتفاقاتی افتاد. این یک نمونهی خیلی بارز است و هنوز افرادی هستند که چهرهی واقعیشان بر ما آشکار نشده است؛ وارد سیستم شدهاند، مشغول آسیب زدن به بدنه هستند و متأسفانه شناسایی آنها هم دشوار است. اصولاً شناسایی پدیدهی نفاق و ریاکاری دشوار است. افرادی هستند که با چاپلوسی و ظاهر پسندیده پلههای ترقی را طی میکنند، وارد بدنهی مدیریتی سیستم میشوند و اهداف و منافع شخصی را دنبال میکنند، نه اهدافی را که رزمندگان اسلام در جبههها دنبال میکردند. آسیب دیگر این است که افراد در جمهوری اسلامی باید منطق حسینی داشته باشند و در جهت اهداف اسلامی حرکت کنند، اما اینطور نیست. امام حسین (ع) خود و خانوادهی خود را فدای اسلام کرد. در واقع تمام هستی خود را در معامله با خدا گذاشت و برای اسلام فدا و قربانی کرد، ولی متأسفانه بعضی از افراد جمهوری اسلامی و اسلام را فدای خودشان میکنند. آنها بهجای اینکه نواقص و کاستیهای خود را بپذیرند، نقد دولت را تابو میدانند؛ یعنی دولت خودشان را دولت اسلامی میدانند و اعلام میکنند که دولت اسلامی قابل نقد نیست. به تعبیر دیگر، بهجای اینکه خودشان را فدای اسلام کنند، اسلام را فدای خودشان میکنند. از این مشکلات زیاد داریم و در اینجا به ذکر همین دو سه نمونه اکتفا میکنیم. به نظر میرسد یکی از مسائل دیگر، تغییر تفکر تکلیفمدار به سمت قدرتطلبی است. در اوایل انقلاب، افراد تکلیفمدارانه کارها را انجام میدادند، ولی الآن دیده میشود با دید قدرتطلبانه به سمت پذیرش مسئولیتها میروند. همینطور است. من بارها تکرار کردهام که ما شخصیتی نمادین را مثل آیتالله خامنهای در نظر بگیریم. ایشان در دور دوم ریاستجمهوری نامزد نشدند، در حالی که شرایط فراهم بود (یکبار رئیسجمهور شده بودند، مردم ایشان را میشناختند و به ایشان اقبال داشتند). در نهایت، امام این کار را بر ایشان تکلیف میکند و واجب عینی معرفی میکند. در نقطهی مقابل، نامزدهای ریاستجمهوری نماد فضایل این کشور هستند و باید با عالیترین تراز، اخلاق را در سیاست رعایت کنند، ولی برای تصدی کرسی ریاستجمهوری، در یک محیط آکواریومی (که شصت میلیون نفر آنها را میبینند)، اخلاق را زیر پا میگذارند. بنابراین گاهی قدرت بهمثابهی امانت و گاهی بهصورت طعمه تلقی میشود. وقتی بهمثابهی طعمه باشد، اخلاق را زیر پا میگذارند و به اندازهی هزاران کلاس اخلاق، بدآموزی به جامعه منتقل میکنند. متأسفانه یکی از چالشهای ما این است که به تغییر ماهیت قدرت در جمهوری اسلامی بهصورت حرکت مورچه در سیاهی شب مبتلا شدهایم. حرکت مورچه کار محسوسی نیست و این تحول درونی ماهیت قدرت هم شبیه آن اتفاق میافتد؛ یعنی تنها در درازمدت محسوس است. به همین ترتیب، شما رشد خواهر و برادرتان را احساس نمیکنید، چون با آنها زندگی میکنید و برای شما تدریجی اتفاق میافتد، ولی کسی که مدت زیادی آنها را ندیده باشد، این رشد را احساس میکند و ابراز میدارد. بنابراین تغییر ماهیت درونی هم یکی از چالشهای ماست. آقای دکتر، یک مصداق دیگر این است که مردم عملکرد برخی از نهادها و مسئولین را بهپای اصل نظام میگذارند. لطفاً در این خصوص توضیح بدهید. این چالش میتواند هم نظری و هم عملی باشد. توضیح اینکه در غرب، ما شاهد تفکیک بین جوهرهی ثابت و جوهرهی متغیر هستیم. از جوهرهی ثابت بهعنوان دولت (state) و نظام سیاسی یاد میکنند، مثل نظام سیاسی لیبرالدموکراسی. یک وجه هم متغیر است که در ادبیات فارسی تحت عنوان کابینه از آن یاد میکنیم. این تفکیک در ادبیات تئوریک صورت نگرفته است. بنابراین مثلاً اگر آسفالت یک خیابان مشکل داشته باشد، برخی از مردم آن را به حساب جمهوری اسلامی میگذارند؛ یعنی بصیرت و قدرت تمیز وجود ندارد که جوهرهی ثابت نظام را از وجه متغیر تفکیک کنند. این نکته هم در بحثهای نظری، هم بحثهای لغوی و هم در وجه عملیاتی وجود دارد. فرهنگستان زبان فارسی باید تدبیری بیندیشد و واژهای را طراحی کند. در وجه عملیاتی هم مردم باید تشخیص بدهند که دولتهای هاشمی، خاتمی، احمدینژاد و روحانی عملکردهای مثبت و منفی، هر دو را داشتهاند و عملکردهای منفی آنها را به حساب نظام نگذارند. در غرب وقتی دولتها عوض میشوند، نظام شارژ میشود و مشروعیت خود را بازتولید میکند؛ یعنی انتخابات یکی از مجاری بازتولید مشروعیت در غرب است. مثلاً آقای بوش در هشت سال ریاستجمهوری در داخل و نظام بینالملل، نارضایتیهایی ایجاد کرده است. وقتی او کنار میرود، افکار عمومی آمریکا و دنیا خوشحال میشود. بنابراین سیستم آمریکا با بدنهی اوباما مشروعیت خود را شارژ مجدد و آن را بازتولید میکند، چون بین نظام سیاسی و دولت یا کابینه تفکیک وجود دارد. متأسفانه در ایران، چنین تفکیکی جا نیفتاده است و به این خاطر، ناکارآمدیهای کابینههای چهارساله یا کابینههای هشتساله به حساب کل سیستم گذاشته میشود. بهویژه ما با فشار افکار مردمسالاری سکولار جهانی هم مواجه هستیم که اصرار دارد ما ناکارآمدیها را به حساب سیستم بگذاریم. آقای دکتر برای عبور از این چالشها، بهخصوص در عرصهی عمل، چه ظرفیتها و منابعی وجود دارد؟ اولین ظرفیت میراث ارزشمند، ادبیات دینی ماست. ما با یک میراث خدادادی بسیار ارزشمندتر از چاههای نفت مواجه هستیم که آیات و روایات و سیرهی معصومین است. اینها گنجهایی هستند که ما با دو ضربهی کلنگ میتوانیم آنها را استخراج و روزآمد کنیم و از قوه به فعل دربیاوریم. مثلاً سنت امر به معروف و نهی از منکر، یک عقلانیت بسیار پیچیدهی دینی است. حقیقتاً اگر تمام فیلسوفان درجهی اول اندیشهی غرب عقلهایشان را روی هم بگذارند، نمیتوانند چنین سنتی را طراحی کنند. همانطور که میدانید، یکی از چالشهای نظام لیبرالدموکراسی غرب در حوزهی اخلاق سیاسی است. این سنت اخلاقی ارزشمند بهصورت خدادادی و آماده در دسترس ماست. بنابراین ما با این پشتوانهی اخلاقی میتوانیم نظام سیاسی را بیمهی اخلاقی کنیم. همچنین امکان دیگری که در اختیار داریم، عقلانیت بوروکراتیک ایرانی چندهزارساله است. ما ملت تمدنسازی هستیم که حتی اقوام مهاجم خارجی در دورههای مختلف (که ایران را تسخیر میکردند) مقهور عقلانیت بوروکراتیک ایرانی میشدند. مثلاً اعراب مسلمان وقتی ایران را فتح کردند، نتوانستند آن را اداره کنند و این کار را به دست ایران سپردند. دیوانسالاری و تمدنسازی ایرانی در دنیا مشهور است. مغولها وقتی به ایران حمله کردند، ادارهی کشور را به دست خاندان برمک و خواجه نصیر طوسی ایرانی سپردند. بنابراین ظرفیت نظامسازی و قدرت بوروکراتیک ما بسیار زیاد است. ما میتوانیم کشوری را در دنیای مدرن اداره کنیم و 35 سال بهخوبی از عهدهی این کار برآمدهایم. البته کاستیهایی نیز به چشم میخورد. نکتهی دیگر امکانات ژئوپلیتیک منطقهای است. ایران از دیرباز چهارراه دنیا بوده است. به این معنا که بهصورت خودکار، نوعی اثرگذاری منطقهای و حتی بینالمللی داریم. در بخش امکانات، مهم این است که بتوانیم از این ظرفیتهای نرمافزاری و سختافزاری استفاده کنیم. همهی ظرفیتها بالقوه وجود دارد و ما باید آنها را از حالت بذربه نهال و درخت تبدیل کنیم و آن درخت را هم ثمربخش سازیم. ضمن اینکه ما سازوکاری تحت عنوان سازوکار اجتهاد داریم. این سازوکار بهویژه در نهاد تشیع طراحی شده است و بهطور مرتب پاسخ تولید میکند؛ یعنی بهمثابهی یک دستگاه تولید پاسخ در دنیای مدرن مشغول به کار است. هیچ پرسشی، هرچند پیچیده، در این دستگاه بیپاسخ نمیماند. به همین خاطر، در رسالههای عملیه، اولین اصل این است که باید از مجتهد زنده تقلید کرد، چون بقا به مجتهد نمیتواند پرسشهای جدید را پاسخ دهد. بنابراین با چنین دستگاهی به هیچ عنوان در مقابل چالشهای عملی و نظری و پرسشهای نوین ناکام نخواهیم بود. نظام مردمسالاری دینی که رهبرپایه است، در عین حال، مردمپایه هم هست. مشاهده میکنید که در این نظام، بنبست سیاسی وجود ندارد. وقتی نظام مردمسالاری دینی متکی بر ولایتفقیه و رهبری را با کشورهای همجوار مثل پاکستان مقایسه میکنیم، درمییابیم که آنها مرتب چالشهای متعددی مثل چالش قوای سهگانه دارند. حال آنکه در ایران اینطور نیست. در کشور ما، تفکیک قوا و توزیع قدرت وجود دارد، قدرت متکثر است و متمرکز نیست. قدرت در شبکهی اجتماعی، قوای سهگانه، در دست مردم و در اختیار مراجع متعدد حوزهی علمیهی قم وجود دارد. بنابراین دولت جمهوری اسلامی جزء رژیمهای اقتدارگرا قرار نمیگیرد. امکان دیگری که در اختیار داریم، عقلانیت بوروکراتیک ایرانی چندهزارساله است. ما ملت تمدنسازی هستیم که حتی اقوام مهاجم خارجی در دورههای مختلف (که ایران را تسخیر میکردند)، مقهور عقلانیت بوروکراتیک ایرانی میشدند. جالب اینجاست که در عین تکثر، یک نقطهی وحدتبخش وجود دارد که ما را در مقابل بحرانهای سیاسی خانهبرانداز بیمه کرده است. تجربهی عملی 35سالهی جمهوری اسلامی این نکته را نشان میدهد. مثلاً در موارد خاصی، نظر رهبری فصلالخطاب تلقی میشود یا حکم حکومتی ایشان گرهگشایی میکند تا از بروز یک بنبست سیاسی جلوگیری کند. این بنبستها ممکن است کشور را فلج کند؛ همانطور که نمونههای مشابه آن کشورهای دیگر را فلج کرده است. در ایران بحمدالله این اتفاق نیفتاده است. بنابراین یکی از ظرفیتهای مردمسالاری دینی، ولایتفقیه و رهبری است. در حقیقت، ضمن اینکه قدرت متکثر است، عندالاقتضاء میتواند وارد معرکه شود و گرهگشایی و بنبستشکنی کند تا ثبات نظام سیاسی تضمین شود. شما نقش حوزه و دانشگاه را در این عرصه چطور میبینید؟ منطق حوزه، منطق قیاسی است. حوزویان به شیوهی قیاسی مباحث مردمسالاری را مورد توجه قرار میدهند. مثلاً بحث را از فطرت انسان و انسانشناسی شروع میکنند. فطرت انسانها عمومی، فرازمانی و امر ثابتی است: «فطرت الله الَّتِی فَطَرَ النَّاسَعَلَیْهَا. لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ» آنها معتقدند انسان اینگونه است و خداوند، خداوند بازنشسته و بیکار نیست که عالم را آفریده باشد و آن را به حال خود رها کرده باشد. خداوندی نیست که در کسوف قرار گرفته باشد و در سکوت باشد، بلکه رب و هستیبخش است و دمبهدم در هستی، کائنات، سیاست، اقتصاد و جامعه میدمد. بنابراین اینگونه مردمسالاری را پرورش میدهند، بسط میدهند و توجیه میکنند. ما به این منطق نیاز زیادی داریم؛ بهویژه وقتی که در چالشهای با هژمونی مردمسالاری سکولار قرار داریم. پس نیاز داریم که مرتب نظریهپردازی شود. از طرف دیگر، به دانشگاهیان نیاز داریم. منطق دانشگاهی منطق ابژکتیو یا رجوع مستقیم به محسوسات و پرداخت به جزئیات و چالشهای ریزی است که در مباحثاتمان به آن پرداختیم. دانشگاهیان باید مردمسالاری دینی ایران را در صحنهی واقعیت عملی بررسی کنند و مشکلات ریز را ببینند. مثلاً ما باید معضل بازتولید مشروعیت شورای نگهبان را بررسی و حل کنیم، چون در معرض سایش مشروعیت قرار گرفته است. این یک کار دانشگاهی است و اساتید جامعهشناسی، علوم سیاسی، روانشناسی و مطالعات فرهنگی باید به این موضوع بپردازند. حوزه و دانشگاه باید در حلقههای مکمل و مکملساز یکدیگر قرار بگیرند. یکی به منطق قیاسی و دیگری به منطق استقرایی بپردازد. به این ترتیب، گامبهگام این بحث را توسعه و رشد خواهیم داد. با تشکر ار وقتی که در اختیار برهان قرار دادید.* *گروه سیاسی برهان/انتهای متن/
94/06/03 - 00:45
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]
صفحات پیشنهادی
تحویل اس ۳۰۰ به ایران؛ چالشهای آمریکا و اسرائیل
تراز رسانههای خبری در حالی از تصمیم روسیه برای تحویل سامانههای دفاع موشکی اس ۳۰۰ به ایران در آینده نزدیک خبر میدهند که این مساله چالشهای جدیدی را برای آمریکا و اسرائیل به وجود میآورد به گزارش تراز به نقل از ترند نیوز طبیعتا پس از امضای توافقنامه جدید بین ایران و روسیه بانتقاد شدید نظری از عابدینی: با حمله به آقای افشارزاده دنبال چه امتیازی هستید؟
طرفداری- علی نظری جویباری معاون باشگاه استقلال تهران نسبت به حرف های امیر عابدینی بر علیه افشار زاده در صفحه شخصی خود در اینستاگرام واکنش نشان داد متن این پیام به شرح زیر می باشد "آقای عابدینی شما با چه سمتی عضو هیات رئیسه سازمان لیگ برتر هستید آیا نفوذ شما کمتر از آقایواکنش نظری جویباری به اظهارات عابدینی/ دنبال چه امتیازی هستید؟
بانک ورزش - معاون ورزشی باشگاه استقلال عنوان کرد پرسپولیس فقط بهانه است برای حرف زدن به گزارش بانک ورزش علی نظری جویباری در صحفه اینستاگرام خود نوشت آقای عابدینی شما با چه سمتی عضو هیات رئیسه سازمان لیگ برتر هستید آیا نفوذ شما کمتر از آقای افشار زاده است شما همیشه ساز مخامعاون فرماندار ورامین: برگزاری انتخابات نشان از اوج مردمسالاری دینی است
معاون فرماندار ورامین برگزاری انتخابات نشان از اوج مردمسالاری دینی استمعاون سیاسی انتظامی فرماندار شهرستان ورامین گفت برگزاری انتخابات در نظام مقدس جمهوری اسلامی نشان از اوج مردمسالاری دینی است و فرصتی مغتنم برای آحاد مردم جامعه است تا با شرکت در انتخابات در تعیین سرنوشت خود نثبت دومین شکست سنگین ایران؛ این بار مقابل کره شمالی
به گزارش خبرگزاری تسنیم دیدار تیم های ملی جوانان بانوان ایران و کره شمالی از گروه B مرحله نهایی قهرمانی زیر 19 سال بانوان آسیا امروز از ساعت 15 30 در ورزشگاه جیانگ نینگ برگزار شد و در نهایت با نتیجه 9 بر صفر به سود تیم ملی کره شمالی به پایان رسید تا شاگردان مهناز امیرشقاقی در دواکنش فرمانده سپاه به اظهارات رییس جمهور: کسانی که با بلندنظری شورای نگهبان فرصت ظهور یافته اند، گفتار سنجیده
خبرنامه دانشجویان ایران سردار سرلشکر محمد علی جعفری در حاشیه جلسه قرارگاه تحول و تعالی سپاه در واکنش به سخنان اخیر برخی از مسوولین اظهار داشت برخی معتقدند رفتارهای ما باید در چارچوب اراده دشمن تنظیم شود و می گویند ما هر طوری که می خواهیم نمی توانیم حرف بزنیم و عمل کنیم چون دیگگفتمان دینی با موضوع «دختران آفتاب» در سیمرغ برگزار شد
به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا معصومه افسری مسئول مؤسسه قرآنی سیف الحسین ع اداره تبلیغات اسلامی شهرستان سیمرغ با اشاره به زندگی حضرت معصومه س گفت حضرت فاطمه معصومه س بانویی بزرگوار پاکدامن دین دار و با تقوا بود که الگوی مناسبی برای دختران و زنان جاتامین زیرساختهای توسعه فرهنگ دینی درشهرستان نیازمند توجه مسوولان است
امام جمعه گچساران تامین زیرساختهای توسعه فرهنگ دینی درشهرستان نیازمند توجه مسوولان است گچساران - ایرنا - امام جمعه گچساران گفت تامین زیرساخت های توسعه فرهنگ دینی در این شهرستان نیازمند توجه هر چه بیشتر مسوولان اجرایی و متولیان امر است به گزارش خبرنگار ایرنا حجت الاسلام سید اممعاون فرهنگی و امور استانهای نمایندگی ولی فقیه در جمعیت هلال احمر: قم ظرفیت تامین نیاز دینی و عقیدتی جمعیت ه
معاون فرهنگی و امور استانهای نمایندگی ولی فقیه در جمعیت هلال احمر قم ظرفیت تامین نیاز دینی و عقیدتی جمعیت هلال احمر را داردمعاون فرهنگی و امور استانهای نمایندگی ولی فقیه در جمعیت هلال احمر گفت شهر قم مرکز معنوی ایران است و نیاز دینی شرعی و عقیدتی جمعیت هلال احمر باید از قمبا حضور خدام رضوی در بوشهر صورت گرفت پایان جشنواره قرآن و نهجالبلاغه دانشجویان و طلاب علوم دینی کمیته امداد ب
با حضور خدام رضوی در بوشهر صورت گرفتپایان جشنواره قرآن و نهجالبلاغه دانشجویان و طلاب علوم دینی کمیته امداد بوشهربا حضور خدام رضوی اختتامیه جشنواره قرآن و نهجالبلاغه ویژه دانشجویان و طلاب علوم دینی کمیته امداد امام خمینی استان بوشهر برگزار شد به گزارش خبرگزاری فارس از بوشهر ا-
گوناگون
پربازدیدترینها