تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833168589
آموزه امت اسلامی در قرآن و بازاندیشی در قابلیت های فرهنگی و تمدنی آن - بخش دوم و پایانی آموزه امت اسلامی و کارکرد هویت بخش آن
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: آموزه امت اسلامی در قرآن و بازاندیشی در قابلیت های فرهنگی و تمدنی آن - بخش دوم و پایانی
آموزه امت اسلامی و کارکرد هویت بخش آن
«ایجاد عقیده مشترک»، «همسویی در اراده و اندیشه اقوام و ملل»، «درانداختن آیین های همگانی»، «نفی مرزبندی های قبیله ای، اجتماعی، قومی و نژادی» و «یکسان سازی و تمایزسازی توأمان» از قابلیت ها و کارکردهای هویت بخش آموزه امت اسلامی است.
2. نقش آموزه امت اسلامی در رشد و شکوفایی تمدن اسلامی قابلیت های تمدنی نظریه امت اسلامی را زمانی بهتر درک می کنیم که به یاد بیاوریم یکی از ویژگی های بنیادین تمدن اسلامی در اوج شکوفایی آن، چند قومی بودن یا عدم محوریت یک قوم خاص بوده که آن را در همه مراحل تاریخی تمدن اسلامی می توان دید. در تمدن های دیگر مانند تمدن ایران، یونان، چین، محور و کنشگر اصلی آن تمدن یک قوم خاص بوده است؛ اما در تمدن اسلامی، تنها نقش کلیدی قوم عرب (1) این بود که حامل جهان بینی اسلامی است؛ ولی سایر تحولات تمدنی فراتر از قلمرو و نفوذ قوم عربی بود. به همین دلیل ترکیب گری اجتماعی، یکی از مهم ترین و اصلی ترین ویژگی های تمدن اسلامی است. عامل مهمی که موجب گسترش جهانی تمدن اسلامی شد، یکسان سازی اجتماعی است که از ترکیب عناصر گوناگون قومی پدید آمد. اقوام و ملل گوناگون در دیانت نبوی وارد شدند و میراث های فرهنگی و هنری خود را نیز همراه آوردند و آن را با مقتضیات و نیازمندی های جوامع اسلامی منطبق ساختند. از به هم پیوستن گونه های متعدد فرهنگ و هنر قومی، رودخانه عظیم هنر و فرهنگ اسلامی جریان یافت. (2) از این همه بگذریم، نباید این نکته کلیدی را فراموش کنیم که همین آموزه امت اسلامی و چند قومی بودن ساختار اجتماعی تمدن اسلامی، سبب می شد همواره درهای ورود اقوام مختلف به حوزه تمدنی آن گشوده باشد و مواریث پیشین تمدنی خود را نیز به حوزه تمدنی اسلام انتقال دهند. محوریت چندگانه اقوام مختلف در هدایت تمدن اسلامی عاملی بوده است برای ایجاد فضای تعاملی میان میراث های فرهنگی و تمدنی غیر عربی در عرصه تمدن نوظهور اسلامی. در همه تمدن های جهان، همیشه قومی خاص محور بوده و تغییر قومیت ها، معمولاً به معنای تغییر جهت های بنیادی در آن تمدن نیز بوده است. اما روح تمدن اسلامی همواره از خلال اشکال مختلف تاریخی و قومی حاکمان این تمدن، تداوم و پیوستگی داشته است. این بستر تعاملی چند قومی سبب می شده همیشه خصلت ترکیب گری در این تمدن برای تلفیق سنت های مختلف در جهان بینی اسلامی شکل بگیرد و تداوم داشته باشد. (3) با نگاهی به روزگار شکوفایی تمدن اسلامی درمی یابیم که در آن روزگار نوعی وحدت فرهنگی (4) در جهان اسلام حاکم بود و جهان اسلام را در یک پیکره واحد نگه می داشته است. وحدت فرهنگی ویژگی مهمی است که سبب می شد جهان اسلام به مثابه یک جهانِ چهل تکه، روح واحدی را در بطن خود داشته باشد. (5) این روح واحد، علی رغم جریان های سیاسی جدایی طلب در حکام محلی اسلامی، همیشه وحدت فرهنگی را در جهان اسلام ایجاد می کرده است. از نتایج وحدت فرهنگی این بوده که محصولات فرهنگی، علمی و هنری که در هر کجای تمدن اسلامی تولید می شد، در سرتاسر این تمدن، فارغ از مرزهای سیاسی حکام محلی مسلمان و گاه فراتر از مرزهای سیاسی امپراتورهای اسلامی، مخاطب و مصرف کننده داشته و در مناطق مختلف نیز توزیع می شده است. به عبارت دیگر اگر محصول فرهنگی(علم، هنر و ...) در شرق تمدن اسلامی تولید می شد، ساکنان غرب این تمدن نیز می توانستند به آن دسترسی داشته باشند. شایان ذکر است که این وحدت فرهنگی به معنای مرکزگرایی واحد فرهنگی نبوده است. (6) به نظر می آید وحدت فرهنگی جهان اسلام به معنای حضور به هم پیوسته سنت ها و مراکز فرهنگی مختلف در قلمرو تمدن اسلامی بوده که همه آنها در رابطه با هم و گاه به عنوان مکمل یکدیگر عمل می کرده اند (7) و مهم تر اینکه از سرچشمه واحدی یعنی؛ قرآن و سنت تغذیه علمی و معرفتی می شدند. در نتیجه در دوره های مختلف اسلامی، به طور هم زمان مراکز فرهنگی مختلف داشته ایم. ج) ظرفیت ها و قابلیت های فرهنگی و تمدنی آموزه امت اسلامی 1. آموزه امت اسلامی و ایجاد همبستگی و انسجام اجتماعی (استخراج دستور کار مشترک تمدنی) تاریخ زندگی بشر گواهی می دهد که انسان حیات جمعی را بر زندگی فردی ترجیح داده است. همگان بر این باور اتفاق دارند که هم بستگی از ضرورت های اجتماع و امری حیاتی برای جامعه است و بدون آن، هیچ جمع و گروهی امکان پیشرفت و بهبود زندگی را نخواهد داشت. هم بستگی اجتماعی (8) از مفاهیمی است که در علوم اجتماعی کاربرد بسیاری دارد. وحدت، (9) وفاق (10) و وفاداری (11) که ناشی از علائق، احساسات و همدلی و کنش های مشترک است، از لوازم هم بستگی اجتماعی است. هم بستگی اجتماعی به معنای احساس مسئولیت متقابل بین چند نفر یا چند گروه است که آگاهی و اراده داشته و به زبان جامعه شناختی یعنی افراد با عناصر وحدت بخش، تطابق و هم نوایی داشته باشند. (12) هم بستگی در درون، معنایی اخلاقی را در بردارد که متضمن وجود یک اندیشه، یک وظیفه یا الزام متقابل است. توجه به دین و دین مداری اعضای جامعه، از عوامل اصلی در ایجاد هم بستگی اجتماعی است. عمده ترین کارکرد دین، ایجاد وحدت و وفاق اجتماعی است. امیل دورکیم، در تعریف خود از دین به نقش دین در ایجاد هم بستگی گروهی اشاره نموده و دین را نظام یکپارچه ای از عقاید و رفتارهای معطوف به امور مقدس می داند که تمام پیروان پایبند به عقاید و رفتارهای دینی را در یک اجتماع اخلاقی، هماهنگ و متحد می سازد. (13) دورکیم معتقد است آنچه باعث هم بستگی جوامع پاگرفته براساس همانندی و تشابه می شود، وجود یک «وجدان جمعی» قوی است که عبارت است از مجموعه ای از اعتقادات و عواطف مشترک در میان شهروندان. این وجدان جمعی لازم را، دین برای جامعه به ارمغان می آورد. (14) اصولاً یکی از مهم ترین و بنیادی ترین عوامل پیوند میان افراد در جامعه اسلامی، همان عقیده اسلامی است که موجب به وجود آمدن مشترکات بسیاری در زمینه باورها، ارزش ها و نیز هنجارهای اخلاقی و اجتماعی و حقوقی در میان مسلمانان می شود. این یگانگی در جهان بینی، کنش اعضای جامعه اسلامی را سمت و سویی الهی می بخشد. یگانگی در دین و اعتقادات مذهبی، نه تنها هم بستگی اجتماعی را در بین افراد درون یک مرز جغرافیایی و سیاسی پدید می آورد، بلکه این گونه مرزها را نیز در می نوردد و همه معتقدان به آیین اسلام در سرتاسر گیتی را منسجم و هم بسته می کند؛ زیرا از نگاه اسلام مرز بین انسان ها عقیدتی است و نه جغرافیا یا رنگ و طبقه. ازاین رو اسلام، تمام مسلمانان را به دور از هرگونه تفاوت در رنگ و زبان و ملیت، عضوی از اعضای امت یگانه اسلام می داند. (15) علامه طباطبایی دراین باره می گوید: اسلام اصل انشعابات قومی و ملی را بدین صورت که مؤثر در تکوین پیدایش اجتماع باشد ملغی ساخته است ... انشعابات و ملیت هایی که براساس وطن تشکیل می گردند، امت و مجموعه خود را به سوی وحدت و یگانگی حرکت می دهند و در نتیجه این ملت از ملت های دیگر که در وطن های دیگر قرار دارند در روح و جسم جدا می گردد ... در این صورت برخورد یک جامعه با جامعه جدید یا جوامع دیگر به گونه ای نظیر برخورد انسان با سایر اشیا و موجودات طبیعت است که آنان را استخدام می کرده، استثمار می کند و تجربه قرن های طولانی از آغاز خلقت تاکنون به این حقیقت گواهی می دهد. به همین دلیل است که اسلام این قبیل انشعابات و تمیزات را ملغی ساخته و اجتماع انسانی را براساس عقیده و نه نژاد و وطن و نظایر آن پایه ریزی نموده است. حتی ملاک در بهره برداری های جنسی (ازدواج) و ارث، اشتراک در عقیده و توحید است نه در منزل و وطن. (16) در حقیقت اتحاد و پیوند، خودبه خود، دارای ارزش مطلق نیست. ارزش هم بستگی و اتحاد، نسبی است و بستگی به محور بودن دین حق و مصالح معنوی دارد. (17) همچنین نباید به این واقعیت بی توجه بود که دین و اعتقاد توحیدی، جامعه را در نگرش فرد مؤمن، همچون خانواده ای بزرگ و دارای جهان بینی هماهنگ جلوه گر می سازد. در چنین جامعه ای خودخواهی و تمایز طبقاتی و زیاده خواهی رخت برمی بندد و از مردمان امت میانه ای فراهم می آید که بنیان اجتماعی آن بر سنت های عادلانه بنا شده است. (18) از سویی دیگر آموزه امت اسلامی با ایجاد انگیزش متعالی میان مسلمانان به استخراج دستور کار مشترک تمدنی کمک می کند. «انگیزش» (19) حالتی در افراد است که آنان را به انجام و تداوم رفتاری خاص متمایل و علت و چرایی فعالیت ها را مشخص می کند. آنچه که در اصل، محرک آدمی به سوی رفتارهای خاص است، همان نیازی است که او را بی قرار می سازد و فرد را برای ارضای آن به تکاپو و تلاش برمی انگیزاند. از مهم ترین متغیرهای مؤثر بر انگیزش، وجود یک سلسله باورها و ارزش های دینی است. این باورها نه تنها انگیزش افراد را شکل دینی می دهند که حتی در قوت و تداوم بخشیدن به آن نیز نقش برجسته ای ایفا می کنند. معمولاً انگیزه های نشئت گرفته از ایمان، از استحکام و دوام بیشتری نسبت به انگیزه های مادی برخوردارند. در این میان، ایده امت اسلامی، وحدت در عقیده را مهم ترین انگیزه تعاون و همکاری در رسیدن به تمدن نوین اسلامی معرفی می کند. (20) جهت دیگری که باید بدان توجه کرد این است که از کارکردهای التزام به تحقق امت اسلامی، یکسانی رفتاری پیروان اسلام در ابعاد مختلف است. به عبارت روشن تر، یک نظام اجتماعی دینی براساس آگاهی جمعی و تعلق خاطر و گردآمدن پیرامون عناصری عام و مشترک شکل می گیرد که نزد اکثریت پیروان یک دین پذیرفته شده اند و چنانچه در درون پیروان یک دین، زبان های مختلف، فرقه ها و گرایش های متفاوت و تعلقات گوناگون رواج داشته باشد، تعلق خاطر هر یک از افراد به این گزاره ها خود عاملی در جهت عدم شکل گیری «امت» است. بنابراین، فرض رسیدن به مرز امت اسلامی، اشتراک نظر و عمل عموم جامعه بر عناصر مشترک واحد است. وجود شکاف، تنش و گسستگی بین مذاهب اسلامی، چون گسلی عمیق و دامن گستر مانع پویایی و حرکت مسلمانان در مسیر دستیابی به اهداف است و در مقابل، انسجام و وحدت میان مذاهب اسلامی حرکت مسلمانان را در رسیدن به آرمان ها سرعت می بخشد. 2. آموزه امت اسلامی و آرمان سازی برای تحولات اجتماعی فقر آرمان، بزرگ ترین چالش جوامع کنونی است. جامعه ای که برای خود هدف و آرمانی را انتخاب نکند تا به سوی آن گام بردارد، ره به مقصود نمی برد. دگرگونی های اجتماعی و تضاد بین سنت ها و تحولات اجتماعی موجب شده تا بسیاری از آرمان ها و ارزش های انسانی دگرگون شوند و همین امر جوامع را به ناتوانی در به دست آوردن یک آرمان کشانده است. وجود آرمان در زندگی اجتماعی از چند جهت ضروری است؛ اولاً انسان دارای آرمان، برای وصول به آن امیدوار خواهد بود و امیدواری جلوی یأس و بدبینی را خواهد گرفت، ثانیاً کوشش برای وصول به هدف، آدمی را به خود مشغول داشته و نمی گذارد تا اندیشه آدمی ره به پوچی ببرد. افزون بر این اگر تحولات تاریخی را در یک نمودار خطی فرض نماییم، می توانیم برای فرایند ها و گذارهای تاریخی نقطه ای را در نظر بگیریم که در اندیشه سیاسی به عنوان نقطه آرمانی از آن یاد می شود و درواقع هدف هنجاری آن تحولات و رویدادها به شمار می رود. این آرمان های تاریخی دقیقاً محل تحقق جمیع اهداف، آرمان ها و تصورات تاریخی یک مکتب است. در اسلام پیامبر گرامی، به عنوان انسان کامل و حکومت کوتاه پیامبر در مدینه نیز به عنوان نمونه حکومت و جامعه آرمانی برشمرده می شود. مدینة النبی ذاتاً یک جامعه فراقومی، فرانژادی و بین المللی است که در آن نمایندگان همه اقوام حضوری حداقلی اما جدی دارند. نقطه نهایی حرکت تاریخی مدینة النبی پیدایش آرمان شهر اسلام به صورت یک «جهانْ شهر» است که بر آن ارزش های قدسی و خدایی سایه انداخته باشد. حضور سلمان در کنار پیامبر(صلی الله علیه و آله) و نقشی که در تحولات مدینه داشت و یا همراهی بلال حبشی و صهیب رومی با آن حضرت و مشارکت در سرنوشت امت نوپای اسلامی از خصلت فراقومی و فرانژادی و فراطبقاتی مدینة النبی برمی خیزد. با این همه مدینه النبی یک الگوی واقع بینانه و قابل اجراست که دستیابی به آن عملی و امکان پذیر است. مدینة النبی شرط لازم و کافی برای پیدایش و رشد انسان و جامعه طراز قرآن است و اگر از این زاویه نگاه کنیم، نفی امکان پذیری مدینة النبی به معنای نفی امکان پذیری پیدایش جامعه طراز قرآن خواهد بود. چون ژرف بنگریم در پرتو آرمان مدینه فاضله نبوی می توان به آسیب شناسی وضعیت امروز جوامع مسلمان پرداخت. بدین معنا که می توان وضعیت فعلی خود را سنجید و میزان تناسب و سازگاری آن را با وضعیت آرمانی مشخص ساخت. می توان معین ساخت که از وضعیت آرمانی به چه میزان فاصله داریم تا درنهایت، برای کم کردن فاصله امروز خود با وضعیت آرمانی بکوشیم. به همین منظور نقش الگوهای تاریخی و ملی بسیار مهم بوده و در صورت بیان مستمر و به روز این آرمان ها و الگوها برای نسل های جدید، می تواند قدرت بی پایانی در بسیج پتانسیل های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی برای تحقق و صیانت از موجودیت یک جامعه پدید آورد. مدینة النبی نمونه و الگوی زندگی امروزین نیز می باشد. این آموزه، هم نظر به حال دارد و هم نظر به آینده و ما می توانیم از الگوهای اخلاقی، دینی، سیاسی و اقتصادی آن برای رفع کاستی ها و نابسامانی های اخلاقی و معنوی جوامع کنونی مسلمان استفاده کنیم و هم در تربیت و پرورش نفوس از آن بهره بگیریم. شرط موفقیت مسلمانان، الگوگیری از شاخصه ها و ویژگی های مدینة النبی می باشد. جامعه اسلامی با الگو قرار دادن مدینة النبی باید بکوشد عدالت را به معنای واقعی و فراگیر آن بر همه جنبه ها، برنامه ها و آرمان ها حاکم کند و از هرگونه تعصب و نژادپرستی و فرقه گرایی دوری ورزد. 3. آموزه امت اسلامی و کارکرد هویت بخش آن برای بقای هر جامعه یا هر نوع نظام اجتماعی ضروری است که کنشگرانش «هویت» (21) داشته و درعین حال نسبت به هویت خود و هویت دیگران آگاهی داشته باشند؛ زیرا کنشگران بی هویت، از انجام رفتارهای اجتماعی، ایجاد ارتباط با دیگران، جای گرفتن در مناسبت های اجتماعی، تبعیت از فرایند های جمعی عاجزند. از میان رفتن هویت شبیه ابتلا به نوعی فراموشی است که فرد را تقریباً از تمام قابلیت های اجتماعی اش محروم می کند. هویت نقش تعیین کننده ای در قوام و دوام حیات سیاسی یک جامعه ایفا می کند و حتی برای تعیین مسیر زندگی جمعی در آینده و اهداف ملی، نقش خاصی را برعهده می گیرد. اینکه یک محقق، اندیشمند و یا یک نظام سیاسی، کدام عامل را از میان عوامل مؤثر در تعیین هویت، اولویت می بخشد، از یک سو به زاویه دید و نگرش او بستگی دارد و از سویی دیگر دارای پیامدهایی است که اهمیت آن را تعیین می کند. به عبارت دیگر، آنچه که در بحث هویت و مؤلفه های سازنده آن از اهمیت بسیار سازنده ای برخوردار است، تعیین و تبیین میزان نقش آفرینی و تأثیرگذاری هر یک از مؤلفه ها نسبت به مؤلفه های دیگر است. اگر به مؤلفه های ساخت هویت رجوع شود، به وضوح برجستگی مؤلفه دین بر سایر مؤلفه های هویت ساز مشهود است. نظریه ای در باب هویت از استحکام، پویایی و پایایی بیشتر و بهتری برخوردار است که از میان عوامل هویت ساز، اولویت هستی شناسانه را به مؤلفه ای بدهد که در سطح درونی، دایره شمول وسیع تر و مناسبت تری دارد، و در سطح بیرونی؛ بیشترین تمایز را با «غیر» خود ایجاد کند. دین، یکی از عوامل مؤثر در شکل گیری هویت، جهان بینی و نگاهی است که انسان به خود و اجتماع دارد. اگر انسان هویت خود را بر مبنای نگاه مادی صرف تعریف و خود را عنصری ابزارساز معرفی نماید، حرکت او در سطح مادی باقی می ماند و اعمال او در جامعه براساس همین تعریف رقم خواهد خورد؛ و چنانچه خود را خلیفه خدا بداند، متناسب با آن در جامعه حرکت خواهد کرد. بنابراین داعیه هویتی، یکی از اساسی ترین نیازهای بشر است؛ به گونه ای که فرد بدون هویت نمی تواند جامعه مورد نظر را ساخته، به پیشرفت و تعالی دست یابد و در صورت مواجهه با چالش هویتی، در حرکت به سوی اهداف مطلوبش نیز با چالش مواجه خواهد شد. اصلی ترین مؤلفه هویت ساز، فرهنگ دینی و اسلامی است. این همه، توجیه گر درنگی است که بسیاری آن را نادیده گرفته یا بسیار ساده از آن گذشته اند و آن این است که آموزه امت اسلامی نشانگر عمق نگاه اسلام به موضوع هویت است: زیرا میان مسلمانان با وجود اقوام، مذاهب، نژادها و زبان های گوناگون، تنها مؤلفه هویت ساز که از حداکثر گستردگی و نفوذ برخوردار باشد، دین اسلام است. بنابراین بازسازی هویت دینی مبتنی بر مؤلفه دین اسلام و ارزش های اسلامی، به صورت بالقوه دارای بیش ترین ظرفیت وحدت بخش در میان مسلمانان است که خود از مؤلفه های اصلی قدرت به شمار می رود. مبتنی بر چنین اندیشه ای است که مرزهای ملت و جغرافیا درنوردیده می شود و به حکم آیات الهی، اصالت به «امت» داده می شود. اسلام با طرح آموزه امت اسلامی می کوشد تا هم بستگی ها و علقه ها را به سطوح عالی تر ارتقا دهد. درواقع در چنین نگرش هویت هایی مانند هویت قومی نفی نمی شود، بلکه از آن به عنوان مرحله آغازین و گذرگاه یاد می شود، نه توقفگاه. (22) نکته حائز اهمیت اینکه، در آموزه امت اسلامی، «دگر» (غیر) معنای کاملاً جدیدی می یابد که ریشه در انسان شناسی اسلامی دارد. در این نگاه، انسان های درون سرزمین جغرافیایی از انسان های سایر نقاط جهان مستثنا نیستند و به این ترتیب معیار جدیدی برای تمایز خودی از غیرخودی وضع می شود که ارتباطی با مرزهای اعتباری جغرافیایی ندارد. در این اندیشه تنها معیار، تمایز حق و باطل است که در قالب دو قطب «دار الاسلام» و «دار الکفر» عینیت می یابد. با توجه به مطالب گذشته به وضوح می توان تمایز میان تعریفی از «هویت ملی» (23) که تمرکز آن بر سرزمین و محدوده جغرافیایی خاص است، با کارکرد هویت بخش ایده امت اسلامی را درک کرد. هویتی که در سایه تحقق امت اسلامی پدید می آید از جنس عقیده است، ازاین رو تقویت و اتکا به چنین عقیده ای است که پیامد آن به بهترین نحو، حفظ سرزمین یا جغرافیای واحد می شود. (24) این نکته خود غنای هویت مورد نظر اسلام را نشان می دهد که در عین معرفتی استعلایی، ملیت و سرزمین و سایر متعلقات را نفی نمی کند. تصریح و تأکید بر مؤلفه دین و فرهنگ دینی به عنوان مهم ترین مؤلفه هویت ساز، به هیچ عنوان به معنای نفی ملیت نیست؛ بلکه آنچه که حائز اهمیت است تقدم هستی شناختی است. همان گونه که پیش تر گذشت اسلام ملیت و نیز سایر هویت های موسوم به سطوح درون ملی نظیر طایفه، قبیله و منطقه را نفی نمی کند؛ اما از آنجا که در نگاه اسلام، دین اولویت دارد، گرایش به این سطوح تنها در صورت عدم بروز تعصبات و عدم تعرض با اسلام قابل پذیرش است. وجه بارز تمایز مفهوم امت از ملت در جنس آن است. امت دارای روح، ارزش ها، معنویت و به عبارتی کلی مؤلفه های فرهنگی و اعتقادی است که پرورش انسان در مسیر کمال الهی و فعلیت یافتن هویت الهی را ممکن می سازد و دارای کار ویژه ای است که هویت های کم رنگ تر همچون قومی، ملی، منطقه ای و نژادی را با خود هم جهت می کند و به آنها هویتی واقعی و وحدت بخش می دهد. آنچه در آموزه امت اسلامی حائز اهمیت است، این است که مسلمانان، «دیگری» را به عنوان موجودیتی متفاوت فرض کنند تا بتوانند براساس این تفاوت هویت خود را قوام بخشند. در نگرش اسلامی به دلیل ابتنا بر مفروضات دینی، معیار دشمنی دلبخواهانه نیست، بلکه مشخص و از پیش موجودند. معیارها را دین مشخص می کند. یکی از بارزترین کارکردهای هویت بخش آموزه امت اسلامی، «یکسان سازی و تمایزسازی توأمان» است. این ویژگی در آموزه امت اسلامی سبب می گردد تمامی مسلمانان حول یک عنصر و محور به نام اسلام یکسان شوند و هم زمان نسبت به دیگرانی که دارای دینی متفاوت هستند، متمایز گردند. بر این اساس، آگاهی و احساس تعلق و وفاداری مسلمانان به ایده امت اسلامی که هویت بخش است، آنان را در مجموعه واحد یکسان به نام اسلام و تمدن اسلامی قرار می دهد که براساس آن، به همدیگر احساس تعلق خاطر نموده و خود را یکی تلقی می کنند. برخی از مهم ترین کارکردهای هویت بخش ایده امت اسلامی را می توان این چنین برشمرد: 1. شفاف سازی هویت به عنوان مفهومی شمول محور با جهت گیری و محوریت اسلام؛ 2. شفاف سازی دگر مشترک مسلمانان به عنوان دشمن اسلام، به گونه ای که از امکانات و ظرفیت های مسلمانان از هر فرقه و مذهبی که هستند به ویژه در سطح انگاره ها و اعتقادات در تقابل با نظام سلطه بهره برداری شود (تعامل گرایی ضد سلطه)؛ 3. آموزه امت اسلامی با نمادها و نشانه های مشترک، موجب بسیج و برانگیزانندگی اجتماعی در زمینه اهداف مشترک میان مسلمانان می شود؛ 4. آموزه امت اسلامی، فهمی مشترک از امور به وجود می آورد که موجب تقویت سرمایه اجتماعی در قالب مشارکت مسلمانان می شود و مشارکت، وفاداری و اعتماد عمومی مسلمانان را جلب می کند؛ 5. این آموزه با ایجاد تعهد، وفاداری و پایبندی، موجب هم بستگی مسلمانان می شود و از هرگونه اقدامی که موجبات ایجاد شکاف و برجسته سازی مرز میان مذاهب مختلف، اقوام مختلف و ... را فراهم می آورد، جلوگیری می کند. لوازم مفهومی هویت در دو پارادایم امت و ملت متغیر دوره ملت امت منبع هویت انسان دین منبع مشروعیت و مقبولیت رضایت خدای متعال و مردم شأن انسان سوژه قانون گذار (شهروند) خلیفة الله جامعه مطلوب دموکراتیک ولایی انگیزه عمل سودمندی تکلیف مداری بازیگر فعال شهروندان (خودکفایی عقل در حل منازعات) انسان ( عقلانیت همسو با وحی) ملاک تمایز جغرافیا، وطن، زبان و نژاد اعتقادات دینی نتیجه مهم ترین نتایج به دست آمده از آنچه گذشت، عبارتند از: یک. قرآن کریم در مفهوم سازی امت اسلامی، از دیدگاه های تحویلی نگر و تک بعدی فاصله می گیرد و به تعریف جامع نگر دست می یابد. درحالی که در ایده ناسیونالیسم و ملی گرایی بر مؤلفه های زبانی، جغرافیایی، فرهنگی، نژادی، تاریخی و دیگر موارد مشابه تأکید شده است. قرآن کریم در تبیین آموزه امت اسلامی از این مؤلفه ها دوری می جوید. قرآن کریم نگرش توحیدی را اساس تشکیل امت اسلامی قرار می دهد. و امت را فراتر از جغرافیا، زبان، نژاد می داند. دو. مدینة النبی الگوی مبارزه با ساختار قبیله ای مسلط بر جامعه جاهلی بود. اسلام عامل هم بستگی شهروندان «مدینة النبی» و «امت»، اساس تکوین نظام اسلامی در مدینه بود. در حقیقت اسلام در میان اقوامی گسترش پیدا کرده است که نه تنها در نژاد بلکه در زبان، ملیت، طرز فکر، موقعیت محیطی و سوابق تاریخی با هم هیچ گونه شباهتی نداشتند. سه. توسعه تمدن اسلامی نیز نتیجه همین تلفیق گرایی میان مسلمانان و تشکیل امت اسلامی بود. حضور اقوام مختلف در تمدن اسلامی به عنوان اقوام حاکم و صاحب قدرت، نتیجه فراقومی، فرانژادی و فرامنطقه ای بودن اسلام بود. به همین دلیل بود که تمدن اسلامی توانست تمام سنت های فرهنگی را در اقصی نقاط جهان در خود جذب و سنت نوینی را ایجاد کند. چهار. آموزه امت اسلامی با کارکردهای «یگانگی در دین و اعتقادات مذهبی»، «ایجاد انگیزش متعالی میان مسلمانان» و «همگن کردن مذاهب اسلامی» سبب ایجاد هم بستگی و انسجام اجتماعی و استخراج دستور کار مشترک تمدنی می شود. پنج. مدینة النبی الگوی واقع بینانه و قابل اجرای آموزه امت اسلامی است که در پرتو آن می توان به آسیب شناسی وضعیت امروز جوامع مسلمان پرداخت. در حقیقت مدینة النبی نمونه تاریخی تحقق امت اسلامی در گستره تاریخ است. شش. واپسین نکته این که «بسیج اراده های عمومی و برانگیزانندگی اجتماعی»، «ارائه فهمی مشترک میان مسلمانان»، «درانداختن آیین های همگانی»، «نفی مرزهای مذهب، قوم، زبان و نژاد میان مسلمانان»، «یکسان سازی و تمایزسازی توأمان» و «شفاف سازی دیگر مشترک به عنوان دشمن مسلمانان» ازجمله کارکردهای هویت بخش ایده امت اسلامی می باشد. پی نوشت: 1. هم اکنون تلاش های گسترده ای در قومی جلوه دادن دستاوردهای تمدنی اسلام صورت می گیرد. به عنوان مثال عفیف البهنسی معتقد است که هنر اسلامی از شبه جزیرةالعرب نشئت گرفته است. از دید صاحبان «رویکرد عرب گرایی به تمدن اسلامی» این تمدن و هنر به تمدن و هنر عربی فروکاسته می شود. عرب گرایی این رویکرد، تمام شکوه تمدنی اسلام را به مقوله قوم عرب و سابقه آن ارجاع می دهد. عفیف البهنسی اضافه می کند: «امت عرب ادوار تمدنی بارز و مشخصی را از آغاز تاکنون طی کرده است و در طی این مراحل و ادوار تاریخ همیشه جلودار پیشرفت انسانیت بوده است. این ادوار عربی اسلامی به عنوان منزلتی تلقی می شود که نظیر آن در دوره های تاریخ بشری وجود نداشته و دلیلی است بر قدرت احیای امت عربی». براساس این دیدگاه، نقش اصلی در پیدایش، تطور و گسترش تمدن اسلامی و عناصر تمدنی آن، عنصر و مؤلفه عرب و عربیت است. «فیلیپ حتّی» نیز از مستشرقانی است که در تمدن اسلامی بر عنصر عرب و شأن تأثیر استقلالی آن، تأکید زیادی دارد. او در کتاب تاریخ عرب، براساس مبانی و مؤلفه های قومی درصدد تبیین نظریه خود می باشد. گفتنی است که این رویکرد سه اشکال اساسی دارد: 1. عدم مطابقت رویکرد عربی تمدن اسلامی با مستندات تاریخی؛ 2. نگاه معرفت گرایانه انحصاری در فروکاستن تمامی عوامل دخیل در تمدن اسلامی به عنصر عرب و زبان عرب؛ 3. روش شناسی مبتنی بر استقرای تاریخی ناقص. در این رویکرد، عرب، قومی متمدن و متعالی فرض شده است که اسلام را نیز به واسطه پشتوانه تمدن خویش به اوج تمدنی رسانده است. در مقابل این رویکرد، رویکرد قوم گرایانه دیگری نیز وجود دارد که سهمی برای اعراب در تمدن اسلامی قائل نیست. صاحبان این رویکرد شکوفایی تمدن اسلامی را محصول سایر اقوام بالاخص ایرانیان می دانند، به عنوان مثال عیسی بهنام در مقدمه ای بر ترجمه فارسی کتاب کونل در باب هنر اسلامی می نویسد با مطالعه دقیق هنر اسلامی خواهیم دید که «لااقل هشتاد درصد ریشه آنچه ما هنر اسلامی می نامیم، از کشور ایران است.» پیامد این نوع رویکردهای افراطی و تقلیل کلیت یک تمدن وسیع و پیچیده به مقوله ای واحد، سبب می شود بسیاری از ابعاد تمدن اسلامی نادیده گرفته شود. (بنگرید به: البهنسی، هنر اسلامی، ص 38؛ کونل، هنر اسلامی، ص 5) 2. ولایتی، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، ص 31؛ رحمانی و جعفرآقایی، «ویژگی های بنیادین شکوفایی تمدن اسلامی»، فصلنامه راهبرد فرهنگ، ش 14 و 15، ص103. . همان، ص 106. 3. برای اطلاع بیشتر از تلفیق گری و نیز وحدت فرهنگی مسلمانان مراجعه کنید به: ایروین، هنر اسلامی؛ شبلی، تاریخ آموزش در اسلام؛ احمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند. 4. آنچه سبب جهانی شدن تمدن اسلامی و گردآوری اقوام و ملل شد، اسلام بود که انسانی بود و الهی، نه شرقی و غربی. جامعة اسلامی هم که وارث این تمدن عظیم بود، جامعه ای بود متجانس که مرکز آن قرآن بود، نه شام و عراق. (بنگرید به: زرین کوب، کارنامه اسلام، ص 29) 5. رحمانی و جعفرآقایی، «ویژگی های بنیادین شکوفایی تمدن اسلامی»، فصلنامه راهبرد فرهنگ، ش 14 و 15، ص 108. 6. مسلمان، از هر نژاد که بود و در هر جایی از قلمرو اسلام قدم می نهاد، خود را در وطن خویش و دیار خویش می یافت. بین مسلمانان نه اختلاف جنسیت مطرح بود نه اختلاف تابعیت. همه جا یک دین و یک فرهنگ: فرهنگ اسلامی که فی المثل زبانش عربی، فکرش ایرانی، خیالش هندی و بازویش ترکی، اما دل و جانش اسلامی بود و انسانی. پرتو آن در سراسر قلمرو اسلام وجود داشت. (بنگرید به: زرین کوب، کارنامه اسلام، ص 31) 7. مسلمان، از هر نژاد که بود و در هر جایی از قلمرو اسلام قدم می نهاد، خود را در وطن خویش و دیار خویش می یافت. بین مسلمانان نه اختلاف جنسیت مطرح بود نه اختلاف تابعیت. همه جا یک دین و یک فرهنگ: فرهنگ اسلامی که فی المثل زبانش عربی، فکرش ایرانی، خیالش هندی و بازویش ترکی، اما دل و جانش اسلامی بود و انسانی. پرتو آن در سراسر قلمرو اسلام وجود داشت. (بنگرید به: زرین کوب، کارنامه اسلام، ص 31) 8. Social solidarity. 9. Unity. 10. Agreeement. 11. Suppok. 12. بیرو، فرهنگ علوم اجتماعی، ص 400. 13. افروغ، فرهنگ شناسی و حقوق فرهنگی، ص 65 . 14. گرب، نابرابری اجتماعی: دیدگاه های نظریه پردازان کلاسیک و معاصر، ص 100. 15.مریجی و چراغی کوتیانی، «تبیین جامعه شناختی مؤلفه های هم بستگی اجتماعی در جامعه مهدوی»، فصلنامه مشرق موعود، ش 14، ص 71. 16. طباطبایی، المیزان، ص 125. 17. مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ج 3، ص 100. 18. حکیمی، الحیاة، ج 1، ص 450. 19. اصطلاح انگیزش نخستین بار از واژه لاتینی «Move» که به معنای حرکت است گرفته شده و در فرهنگ معین به معنای تحریک، ترغیب و تحریض آمده است. برای انگیزش تعاریف بسیاری وجود دارد از جمله: «انگیزش عبارت است از نیرویی که کارکنان را به آغاز نمودن، جهت دادن و تداوم رفتار و فعالیت تحریک می کند.» یا «انگیزش یعنی نیروهایی که موجب می شوند افراد به گونه ای خاص رفتار کند.». (بنگرید به: جمعی از نویسندگان، مدیریت در اسلام، ص 40) 20. نخستین هم گرایی اسلامی (Islamic Convergence) در سایه امت اسلامی در تاریخ اسلام را در پیمان های عقبة اول و دوم می بینیم که در مکه با حضور بزرگان قبایل اوسی و خزرج انجام شد. و دومین آن را در عقد اخوت دینی می یابیم که به توصیه پیامبر| در سال اول هجری در مدینه میان مهاجرین و انصار واقع شد. (بنگرید به: ابن هشام، سیرة النبویه، ص 90 ـ 73). 21. هویت (Identity) در معنای لغوی؛ یعنی، حقیت و ماهیت چیزی؛ هویت پاسخ به سؤال چه کسی بودن و چگونه بودن است. هویت به مجموعه خصوصیات و مشخصات فردی و اجتماعی و احساساتی گفته می شود که فرد آنها را از طریق کنش متقابل با دیگران و یافتن تصوراتی از خود درمی یابد؛ بنابراین پاسخ به پرسش از کیستی افراد یا چیستی اشیا، تعریف هویت آنهاست. در تعریف هویت، یکی از متغیرهایی که لازمة اساسی آن است، «غیر» می باشد. هویت را نمی توان تعریف کرد، مگر اینکه تعریف و حدود «غیر» مشخص شود. با توجه به تعریف هویت، اگر نتوان برای هستی یک پدیده، محدوده هویتی تعیین کرد، آنگاه، می توان از بحران هویت صحبت به میان آورد و هرگاه شناسایی و تمایز «غیر»، به دلیل عدم صراحت مؤلفه های هویتی «خود»، امکان پذیر نباشد، در این صورت، دچار بی هویتی یا بحران هویت شده ایم. (بنگرید به: الطایی، بحران هویت قومی در ایران، ص 265؛ اکبری، تبارشناسی هویت جدید ایرانی، ص 317) 22. شهید مطهری ضمن استناد به آیه 13 سوره حجرات، تمایز افراد، اقوام، ملل و قبایل را شرط اجتناب ناپذیر زندگی اجتماعی می داند تا بدین وسیله شناسایی آنان از یکدیگر امکان پذیر گردد. از نظر ایشان اگر این انتساب ها که از جهتی وجه اشتراک افراد (هویت) و از جهتی وجه افتراق آنان (غیریت) است، وجود نداشت؛ شناسایی و بازشناسی افراد در زندگی اجتماعی شان غیرممکن بود. (بنگرید به: مطهری، جامعه و تاریخ، ص 16 ـ 14) 23. «هویت ملی»، مفهومی است که بر مؤلفه ها و ویژگی های منحصر یک موجودیت نظیر تاریخ، جغرافیا، فرهنگ، زبان و ... تأکید دارد و با برجسته ساختن این مؤلفه ها در پی تمایز خود با دیگر است. 24. برای نمونه در هشت سال دفاع مقدس، با اتکای به هویتی از جنس عقیده بود که ملت ایران از تمام اقوام و طایفه ها و گویش ها و ... در برابر دشمن مقاومت کرد. این در حالی است که مدعیان هویت ایرانی و مدافعان مؤلفه های تاریخی و اسطوره ای ایرانی در حکومت های گذشته مقاومتی از خود نشان ندادند و هر کدام بخشی از این سرزمین را به دشمنان سپردند. امیرمحسن عرفان: دانش آموخته حوزه علمیه قم و دانشجوی دکتری تاریخ و تمدن اسلامی دانشگاه معارف اسلامی. علی بیات: دانشیار دانشگاه تهران. فصلنامه علمی ـ پژوهشی تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی 15 انتهای متن/
94/06/02 - 03:48
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 53]
صفحات پیشنهادی
آموزه امت اسلامی در قرآن و بازاندیشی در قابلیت های فرهنگی و تمدنی آن - بخش اول بازتحلیل آموزه امت اسلامی در قر
آموزه امت اسلامی در قرآن و بازاندیشی در قابلیت های فرهنگی و تمدنی آن - بخش اولبازتحلیل آموزه امت اسلامی در قرآن کریمایجاد عقیده مشترک همسویی در اراده و اندیشه اقوام و ملل درانداختن آیین های همگانی نفی مرزبندی های قبیله ای اجتماعی قومی و نژادی و یکسان سازی و تمایزسازی توأمانبازتحلیل آموزه امت اسلامی در قرآن کریم
چکیده تاکنون موضوع امت و امت اسلامی بیشتر با رویکرد علوم اجتماعی مورد توجه بوده و کمتر از منظر فرهنگی و تمدنی به آن پرداخته شده است این نوشتار خواهد کوشید با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی و با استناد به مؤلفه های امت از منظر قرآن به تبیین مفهوم و نقش امت در فرایند ساخت تمدن اسلامی پردمعاون فرهنگی ادارهکل تبلیغات اسلامی استان قم مطرح کرد دهه کرامت دستاوردهایی خوبی برای مردم دنیا داشته است
معاون فرهنگی ادارهکل تبلیغات اسلامی استان قم مطرح کرددهه کرامت دستاوردهایی خوبی برای مردم دنیا داشته استمعاون فرهنگی ادارهکل تبلیغات اسلامی استان قم گفت دهه کرامت دستاوردهای خوبی در سطح جهانی برای مردم دنیا داشته است چشم امید همه افراد در اقصی نقاط دنیا به آستان مقدس حضرت معصمعاون فرهنگی ادارهکل تبلیغات اسلامی همدان اعلام کرد استفاده از ظرفیت 500 مبلغ در دهه کرامت در همدان
معاون فرهنگی ادارهکل تبلیغات اسلامی همدان اعلام کرداستفاده از ظرفیت 500 مبلغ در دهه کرامت در همدانمعاون فرهنگی پژوهشی و آموزشی ادارهکل تبلیغات اسلامی استان همدان گفت از ظرفیت 500 مبلغ طی دهه کرامت در همدان استفاده خواهیم کرد حجتالاسلام علیمراد کیانی امروز در گفتوگو با خببی اعتمادی رهبر معظم انقلاب به طرف های غربی مبنای قرآنی دارد/آمریکا درصدد نفوذ و سلطه فرهنگی و سیاسی بر ایران
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا حجت الاسلام و المسلمین مجتبی ذوالنور در گفتگو با صبح توس افزود خداوند متعال بارها در قرآن تاکید فرموده که بر عهد و پیمان دشمنان اسلام نباید اعتماد داشت و فلذا این به آن معنا نیست که اگر ما پیمانی بستیم آن را نقض کنیم بلکه هشداری است برای مسصبر و استقامت آزادگان، از عوامل مهم تثبیت انقلاب اسلامی است
پایگاه خبری تحلیلی هدانا HODANA IR مهدی دواتگری روز جمعه در آیین تجلیل از آزادگان فرهنگی مراغه با اشاره به اینکه آزادگان در دوران اسارت با صبر عزت و ایستادگی آبروی کشور را حفظ کردند افزود آزادگان در هشت سال دفاع مقدس در جبهه ها حماسه آفرینی کردند و اکنون نیز در صف اول پاسدبرگزاری برنامه های مختلف فرهنگی همزمان با دهه کرامت
برگزاری برنامه های مختلف فرهنگی همزمان با دهه کرامت قائم مقام کمیته امداد امام خمینی ره گلستان گفت به مناسبت دهه کرامت برنامه های مختلف فرهنگی و آموزشی برای مددجویان کمیته امداد برگزار می شود به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از گرگان اسماعیل بشارتلمسجد، بهترین پایگاه همدلی دولت وملت/ نقش مساجد در وحدت امت اسلامی
حاج علی اکبری عنوان کرد مسجد بهترین پایگاه همدلی دولت وملت نقش مساجد در وحدت امت اسلامی شناسهٔ خبر 2888970 - پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲ ۲۹ دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها رییس مرکز رسیدگی به امور مساجد در افتتاحیه سیزدهمین اجلاس روز جهانی مسجد گفت مساجد بهترین مکان و پانعقاد تفاهمنامه همکاری اداره کل میراث فرهنگی و واحد بینالملل دانشگاه آزاد اسلامی تبریز
شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶ ۴۳ مدیرکل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری آذربایجان شرقی از انعقاد تفاهم نامه همکاری علمی فرهنگی آموزشی با واحد بین الملل دانشگاه آزاد اسلامی تبریز خبر داد به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه آذربایجان شرقی فرزین حق پرست گفت این تفاهم نمالکی: تروریسم پیکر امت اسلامی را میخراشد/ داعش انقدرها که آمریکا میگوید قدرتمند نیست
مالکی تروریسم پیکر امت اسلامی را میخراشد داعش انقدرها که آمریکا میگوید قدرتمند نیست معاون رئیس جمهور عراق گفت تروریست دست پرورده داعش طالبان بوکوحرام است که تمام آنها پیکر امت اسلامی را میخراشند به گزارش خبرنگار حوزه احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان نور-
گوناگون
پربازدیدترینها