واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: وزارت بهداشت يك عذرخواهي بدهكار است! دور از انتظار نيست كه اين حادثه مشتي نمونه خروار باشد و اين خبر تنها قله كوه يخي بزرگ است كه بخش عمده آن زير آب مانده و ديده نميشود اما چشمان باز و مسئولاني شجاع و پاسخگو در دولت، مجلس و دستگاه عدالت ميخواهد كه به واكاوي و افشاي ابعاد دقيق اين ماجراها بپردازند. ماجراي رهاشدن حداقل 2 بيمار بيپول از بزرگترين بيمارستان دولتي كشور كه مأوا و پناهگاه فقيرترين بيماران كشور است اين بار از پرده برون افتاد و به همه رسانههاي جهان راه يافت، اين قصه پرغصه موجي از تأسف و نارضايي را به وجود آورد كه البته برخورد مسئولان وزارت بهداشت با آن هم خود موضوعي جداگانه است.خبر كوتاه بود اما پر از حرف، 2 بيمار با لباس بيمارستان در كشتزارهاي جنوب تهران در حاشيه بزرگراه خليج فارس پيدا شدند و مشخص شد كه اين بيماران به وسيله كادر بيمارستان امام تهران كه بزرگترين بيمارستان دولتي كشور است به اين محل آورده شده و رها شدهاند و تنها جرمشان نداشتن پول بوده است.تا مدتي بعد از انتشار اين خبر در رسانهها و سايتهاي غير رسمي، خبرگزاريها و نشريات قانوني در شوك بودند كه آيا چنين خبري صحت دارد يا مثل بسياري از شايعات سايتهاي اينترنتي بي اهميت است اما اولين پيگيريها نشان داد كه خبري بوده است و در كوتاه زماني صحت آن تأييد شد گر چه تا مدتها مسئولان وزارت بهداشت در سكوت كامل بودند.سكوتي كه ميتوانست دو دليل داشته باشد اول بي خبري آنان از اتفاقاتي كه زير چترشان افتاده و ناتواني از پاسخگويي در برابر آن و دوم آگاهي از وقوع چنين حادثهاي دردناك و شرمندگي در ارائه هر گونه پاسخي كه در شأن آن باشد كه در هر دو صورت نشانه ضعف مسئولان اين وزارتخانه است.مسئولان وزارت بهداشت در ابتدا از هر گونه پاسخ به خبرنگاراني كه پيگير صحت و سقم و جزئيات اين ماجرا بودند، طفره ميرفتند، تلفنهاي آنان خاموش بود و پيدا كردنشان سخت، معدود مديراني از جمله رئيس بيمارستان امام خميني نيز كه در روز اول تلفن خود را پاسخ داد، چنين گفت: پيگيري كرديم اين موضوع از بيمارستان امام نبوده است.پاسخي كه از يك طرف نشانه تأييد صحت وقوع اين حادثه بود و البته از طرف ديگر بعدها معلوم شد كه همراه با صداقت نبوده است.خبرنگاران براي پيگيري اين موضوع دست به دامان نمايندگان كميسيون بهداشت و درمان شدند كه البته آنان هم بي خبر از همه جا هر يك بر اساس نظر شخصي خود حرفي زد، يكي انكار كرد و آن را فضاسازي سياسي عليه وزارت بهداشت خواند و ديگري از پيگيري اين موضوع در مجلس خبر داد و يكي هم از سكوت وزارت بهداشت و پاسخ ندادن مسئولان اين وزارتخانه حتي به مجلس انتقاد كرد.جالبتر اين بود كه با تأخير 48 ساعته وقتي كه مسئولان وزارت بهداشت به سخن آمدند، هر يك چيزي گفت كه با ديگري متفاوت بود، يكي گفت، هنوز مشخص نيست بيمارستاني كه اين بيماران را رها كرده است كدام بيمارستان است و ديگري از دستور وزير بهداشت براي برخورد شديد و اشد مجازات براي خاطيان گفت و ديگري از شكايت وزارت بهداشت از خاطيان به دستگاه قضايي خبر داد.ديگري گفت، "از 2 بيمار رها شده يكي از بيمارستان خدمات درماني رايگان را دريافت كرده و ترخيص شده و ديگري اصلاً در بيمارستان پذيرش نشده است " و البته معلوم نيست چرا و چگونه اين دو بيمار با لباس بيمارستان در بيابانهاي جنوب تهران پيدا شدند و البته به گفته مسئولان وزارت بهداشت اين مسئله نيز جزء ابهامات اين ماجراست.اين تناقض گوييها از سوي مسئولان وزارتي كه متولي سلامت مردم است موجي از نظرات مردمي را به سوي اخبار خبرگزاريها از جمله خبرگزاري فارس روانه كرد كه فعلاً براي حفظ حرمت مسئولان دولتي از انتشار آنها خودداري مي كنيم اما ترجيعبند همه آنها اين بود كه مسئولان وزارت بهداشت صداقت داشته باشند، با خاطيان برخورد قاطع داشته باشند و حتي خواستار استعفاي وزير بهداشت شدند.نكته بسيار جالب و تأمل برانگيز در اظهارات مسئولان وزارت بهداشت اين بود كه يكي از آنان گفت، 3 نفر عامل اين حادثه شناسايي شدهاند كه يكي از آنها راننده آمبولانسي بوده كه اين بيماران را منتقل كرده است و 2 نفر ديگر كارمندان رده پايين بيمارستان امام بودهاند كه از آنها شكايت كردهايم.اول اينكه چطور ممكن است يك راننده آمبولانس يا كارمند جزء بتواند بدون دستور مافوق خود چنين اقدامي را انجام دهد و چه منافعي براي اين كار دارد، اين مهمترين مسئلهاي بود كه بعد از انتشار اين اظهارات موجب تأسف مردم شد كه چرا هميشه چند نفر پايين دستي را محكوم ميكنند و مسئولان بالا دست از هر گونه اتهام و پيگيري مصون هستند.مسئولان وزارت بهداشت بالاخره يا از اين حادثه بي اطلاع بودهاند يا با دستور يكي از مديران حداقل در سطح بيمارستان انجام شده است، حالت سومي ندارد و در هر دو صورت بايد به علت بي كفايتي در انجام مسئوليتي به اين سنگيني پاسخگو باشند.اما مسئله مهمتر اين است كه از كجا معلوم كه رهاسازي 2 بيمار يا 3 بيمار از يك بيمارستان دولتي براي اولين بار است كه رخ ميدهد، شواهد و نوع رفتار پرسنل بيمارستانهاي دولتي با مردم نشان ميدهد كه دور از انتظار نيست كه چنين حوادثي يا شدت وحدت كم و زياد بارها و بارها رخ داده است و از قضا و بد اقبالي مسئولان بيمارستان امام اين بار خبر آن از پرده برون افتاده است و جمعي را رسوا كرده است.دور از انتظار نيست كه اين حادثه مشتي نمونه خروار باشد و اين خبر تنها قله كوه يخي بزرگ است كه بخش عمده آن زير آب مانده و ديده نميشود اما چشمان باز و مسئولاني شجاع و پاسخگو در دولت، مجلس و دستگاه عدالت ميخواهد كه به واكاوي و افشاي ابعاد دقيق اين ماجراها بپردازند.و البته مهمتر از آن له شدن و از بين رفتن اخلاق و حرمت لباس سفيد پزشكي و پرستاري است كه در زير سايه سنگنين سوء مديريت اعم از مديريت ساختاري و بودجه فدا شده است و بايد در مراسم عزاي اين عزيز از دست رفته سياه پوشيد. ديگر دل شير ميخواهد تا در چنين شرايطي مردي بيايد و از لزوم رعايت اصول اخلاق پزشكي و حفظ حرمت و كرامت بيماران و انسانها سخن بگويد.شايد مسئولاني كه به هر دليل دستور بيرون انداختن اين بيماران را داده اند تصور مي كردند كه دو بيمار معتاد،كارتن خواب و بي كس و كاري كه توي هفت آسمان يك ستاره ندارند نمي توانند شكايتي كنند و فريادشان به جايي نمي رسد و مشكلي به وجود نمي آيد اما چه بداقبال بودند كه اين بار خبر آن به رسانه ها راه يافت و گر نه شايد بارها تكرار شده بود و همه بي خبر.شايد مسئولان وزارت بهداشت دلايل زيادي براي توجيه اين فاجعه انساني داشته باشند، وزارت بهداشت با كسري اعتبار 2 هزار ميليارد توماني رو به روست و حتي توان پرداخت به موقع حقوق و كارانه پرسنل خود را ندارد، تعرفه ها غير واقعي است و بيمهها مطالبات مراكز بهداشتي و درماني را با تأخير 7 ماهه و بلكه بيشتر پرداخت ميكنند و كسورات ميزنند.حاصل اين مشكلات اين شده است كه بيمارستانها توان اداره خود را كه ندارند. پرسنل ناراضي هم اگر پزشك و متخصص باشند و دستش برسد زير ميزي ميگيرد و اگر امكان گرفتن زير ميزي را نداشته باشد و از تبعيض و درآمد كم ناراضي باشد عقده خود را با بداخلاقي و تشر زدن به بيمار يا خراب كردن دستگاهها و تجهيزات پزشكي و بيتفاوتي به سرنوشت بيمار جبران ميكنند.هر چه هست نظام ارائه خدمات بهداشتي و درماني به بيماران كشور خود بيمار است. بيماري مزمني كه ديگر كهنه شده و درمان آن كار هر كس نيست بنابراين قبول مسئوليت سنگين در وزارت بهداشت هم كار سادهاي نيست، پذيرفتن مسئوليت سنگيني است كه به جاي پوشيدن لباس فاخر مديريت با همه كبكبه و دبدبه آن، لزوم پاسخگويي به سلامت 70 ميليون ايراني را در پي دارد.مسئولان وزارت بهداشت ميتوانستند در اين شرايط بحراني حداقل با مردم صداقت داشته باشند و اگر نميتوانند يا نميخواهند استعفا دهند حداقل از مردم سرزمينشان عذرخواهي كنند.افشين شاعريدبير گروه بهداشت و درمان خبرگزاري فارس
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 396]