واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
درخواست جدایی به خاطر شرط همسر سابق شرط زن جوان برای ازدواج با شوهر سابقش، پرونده جدیدی را در دادگاه خانواده باز کرد. مرد جوان که مشتاق ازدواج دوباره با همسر سابقش شده بود، خیلی زود همراه همسر دومش به دادگاه خانواده رفت و دادخواست جدایی داد.
خسرو حالا تصمیمش را گرفته و در شعبه 268 دادگاه خانواده برگه درخواست طلاق خود را به قاضی ارائه می دهد تا بتواند برای بار سوم با همسر سابقش ازدواج کند. مرد جوان درخصوص علت درخواست طلاقش به قاضی عموزادی می گوید: آقای قاضی، زندگی در کنار شهلا واقعا برایم سخت و عذاب آور شده است. باور کنید یک روز خوش ندارم. از روز اولی که ازدواج کردیم مرتب با هم درگیر هستیم و سر هر موضوع کوچکی با هم دعوا داشته و تفاهم نداریم. شهلا زن بهانه گیری است و از هر چیزی مرتب ایراد می گیرد. هر کاری می کنم موضوعی می شود برای دعوا و بهانه گیری. تصور می کند که من برده او هستم و هرچه می گوید باید بگویم چشم. ولی اشتباه کردم و من هم تا حدی می توانم این همه تنش را تحمل کنم، اما طاقتم تمام شده و دیگر نمی توانم در کنار این زن زندگی کنم. صحبت های این مرد که به اینجا می رسد، همسرش بلافاصله حرف های او را قطع می کند و می گوید: آقای قاضی همه این حرف ها بهانه است. ماجرا از این قرار است که خسرو می خواهد برای بار سوم با همسر سابقش ازدواج کند. روزی که با خسرو آشنا شدم او گفت که دو سالی می شود همسر سابقش را طلاق داده است. خسرو می گفت همسر سابقش زن خوبی نبوده و او حتی وقتی برای بار دوم با او ازدواج کرده، باز هم نتوانسته در کنارش خوشبخت شود و همسرش رفتارهای گذشته اش را تکرار کرده است. برای همین او را طلاق داده و دیگر حاضر نیست حتی او را ببیند. برای همین با او ازدواج کردم و زندگی مشترک ما آغاز شد. برخلاف صحبت های خسرو، اوایل زندگی خوبی داشتیم و همه چیز بر وفق مراد بود. تا این که پس از 16 ماه زندگی مشترک، درست وقتی باز هم پای همسر سابق خسرو به زندگی اش باز شد همه چیز از هم پاشیده و خسرو شروع کرد به بهانه گیری و از همه چیز ایراد می گرفت. او سر کوچک ترین موضوعات هم دعوا به راه می انداخت و مرا مقصر می دانست. هرکاری می کردم به چشمش بد می آمد و داد و بیداد راه می انداخت تا این که بالاخره کار خودش را کرد و آنقدر دعوای دروغین به راه انداخت که در نهایت پیشنهاد جدایی داد. من می دانم که او به خاطر باز شدن پای همسر سابقش به زندگی مان بهانه گیری می کند و می خواهد از من جدا شود. او قصد دارد من را مقصر این جدایی جلوه دهد در صورتی که خودش همیشه باعث همه این دعواها و درگیری ها بود و زندگی را برای هر دویمان جهنم کرد. برای همین من هم اصراری به این زندگی ندارم. قاضی رو به مرد می کند و می گوید: همسرت درست می گوید؟ مرد جوان پاسخ می دهد: راستش تا حدودی حقیقت دارد. موضوع این است که من هنوز هم دیوانه وار همسر سابقم را دوست دارم و با این که اختلافات زیادی با او داشتم، اما نمی توانم از فکر او بیرون بیایم. برای همین وقتی باز هم او را دیدم تصمیم گرفتم برای بار سوم با او ازدواج کنم. وقتی پیشنهاد ازدواج را مطرح کردم او هم گفت اگر همسرم را طلاق بدهم شاید قبول کند که دوباره با من ازدواج کند. من هم تصمیم گرفتم هر طور شده از شهلا جدا شوم تا شاید بتوانم باز هم در کنار همسر سابقم باشم. آقای قاضی باور کنید زندگی بدون او برایم بی معنا است و من نمی توانم در کنار شهلا خوشبخت شوم. در این مدت خیلی سعی کردم زندگی جدیدی را آغاز کنم و بتوانم در کنار شهلا خوشحال باشم، اما زندگی ما آینده خوبی ندارد و به نظرم شهلا هم به دنبال زندگی خودش برود خیلی بهتر است. وقتی صحبت های این زوج به پایان می رسد، قاضی سعی می کند آنها را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را می بیند در نهایت حکم طلاق صادر می شود. برای ازدواج مجدد عجله نکنید دکتر محمد اظهری، روان شناس در این خصوص می گوید: طلاق گسست اختیاری و ارادی پیوند زناشویی و عاطفی است. از نگاه آسیب شناسی دلایل محیطی، رفتاری و دلایل اطرافی از مهم ترین عوامل طلاق است. دلایل محیطی مانند بیکاری و مشکلات اقتصادی و اعتیاد است. دلایل رفتاری نیز مثل نبود هماهنگی بین زن و شوهر از نظر علمی، تحصیلی، فرهنگی و اقتصادی است. کوتاه بودن مدت آشنایی قبل از ازدواج، ضعف مهارت های زندگی و دخالت های اطرافیان بخصوص خانواده های دو طرف و تحریک پذیری زن و شوهر نیز از عوامل دلیل سوم محسوب می شود. بنابراین ازدواجی موفق است که هم زن و هم مرد پیش از ازدواج تمام جوانب را بنگرند و از مشاوره و روان شناس نیز استفاده کنند تا در زندگی مشترک دچار مشکل و تردید نشوند، چراکه در طلاق هم زن و هم مرد دچار افسردگی و انزوا می شوند و به خاطر مسائل اجتماعی و فرهنگی زنان دوبرابر مردان آسیب پذیرتر هستند چراکه بیوه شدن به عنوان یک عارضه باعث بروز مشکلات برای زنان می شود. از طرفی اگر زن و شوهر دارای فرزند باشند، کودکان ضربه های زیادی از جدایی پدر و مادر خود می خورند. بعد از آن است که زن یا مرد مطلقه، سراغ ازدواج مجدد می روند و در ازدواج دوباره شان مشکلات جدی تری پیدا می کنند. به اعتقاد من، زن و شوهر باید راه های پیشگیری از جدایی و آموزش مهارت زندگی در مدیریت رفتار را در دستور کار خود قرار دهند و در این راه از مشاوران و روان شناسان استفاده کنند تا با مشکلات کمتری بعد از ازدواج مواجه شوند. البته اگر کار به جدایی رسید، نباید برای ازدواج مجدد عجله کرد زیرا در این دوران انسان نمی تواند انتخابی درست و منطقی داشته باشد و برای رهایی از فشار شکست در زندگی و تحت تاثیر احساس تصمیم می گیرد به همین خاطر پس از مدتی که ناآرامی ذهنش فروکش کرد، از تصمیم خود منصرف می شود که دیگر دیر شده است. سیما فراهانی - تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
 
جمعه 30 مرداد 1394 ساعت 08:15
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 350]