تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مؤمن را بر مؤمن، هفت حق است. واجب ترين آنها اين است كه آدمى تنها حق را بگويد، هر ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805457075




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

کودتای بیست و هشتم مرداد مسایل امروز و تحولات آینده


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: گزارشی از یک نشست کودتای بیست و هشتم مرداد مسایل امروز و تحولات آینده تهران- ایرنا- دوشنبه بیست و ششم مرداد نشستی با حضور فعالان سیاسی، رسانه ای و دانشجویان با عنوان «کودتای بیست و هشتم مرداد مسایل امروز و تحولات آینده» برگزار شد.


کودتای بیست و هشتم مرداد رویدادی است که با طرح و حمایت مالی و اجرایی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا و آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا(سیا) علیه دولت محمد مصدق در مرداد ۱۳۳۲ به انجام رسید. این نشست با هدف بررسی عوامل شکست نهضت محمدمصدق نخست وزیر رژیم پهلوی با حضور صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و محسن رهامی دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها برپا شد.**رهامی و چرایی سقوط دولت مصدقمحسن رهامی دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها ابتدای این نشست را با مطرح کردن پرسش هایی آغاز کرد و گفت: چرا نهضت محمد مصدق نخست وزیر رژیم پهلوی که با حمایت مردم و پشتیبانی احزاب سیاسی و روحانیت در سی ام تیر 1331 هجری خورشیدی به پیروزی رسید با یکسال فاصله به شکست منجر شد؟ آیا سخنانی که درباره ی محمد مصدق می گویند، باید بپذیریم؟ آیا این امر صحیح است که نهضت مقاومت ملی با حضور شعبان بی مخ ها شکست خورد؟ یک حکومت ملی در صورتی با شکست رو به رو می شود که ارتش در امور کشور دخالت و با درگیری نظامی، تعداد بسیاری از مردم را سرکوب کند. اگر روایت های ذکر شده درباره ی مصدق صحیح باشد، چرا هیچ جریانی در ایران مقاومت نکرده است، اما در اینجا این مطلب عنوان می شود که یا این دولت ملی نبوده و یا حرف هایی که درباره ی مصدق می زنیم را باید پس بگیریم و بگوییم این دولت ملی بوده اما اگر اینگونه محسوب شود، طرفداران این دولت که در سی ام تیر 1131 هجری خورشیدی در خیابان ها مقاومت کردند، در بیست و هشتم مرداد 1332 هجری خورشیدی کجا بودند؟ ملی شدن نفت بخشی از مقاومت است. جریانی که در برابر تمامیت های آمریکا و استبداد نه به صورت یک انقلاب بلکه به عنوان یک نهضت پایداری محسوب می شود. در جریان این کودتا چگونه یک حکومت ملی که به پشتیبانی ملت بود، به شکست منجر شد؟ آیا این جریان می تواند در آینده در ایران و در کشورهای دیگر بازسازی شود؟ حکومت های ملی چگونه شکست می خورند؟ این موارد نام برده، پرسش های جدی است که پاسخ به آنها برای ما به عنوان میراث داران انقلاب بزرگ اسلامی در جایگاه کسانی که به اصلاح کشور می اندیشیم و به دنبال انقلابی جدید نیستیم بسیار مهم است. یکی از مسایلی که در نهضت مقاومت ملی شدن صنعت نفت و در واقع در جریان شکست حکومت مصدق اهمیت دارد، این می تواند باشد که در این جریان، ابتدا مردم، احزاب و گروه ها در دفاع از نهضت محمدمصدق حضور دارند اما پس از یکسال به تدریج، احزاب که به عنوان بدنه ی ساختمان سیاسی کشور به شمار می روند، به حاشیه می روند و در کودتای بیست و هشتم مرداد نهادهای مدنی و این احزاب حضور ندارند. باید عنوان کرد که این تشکل ها به وسیله ی چه کسانی سرکوب شدند؟ چرا در بسیاری از کشورهای جهان سوم با توسعه ی احزاب مخالفت می شود؟ چرا هنوز تلاش می شود که به جای اینکه در احزاب تصمیم های سیاسی گرفته شود، در محافل و مجالس خصوصی این امر صورت می گیرد؟ ** حمایت نکردن عوامل داخلی و خارجی از مصدقوی در ادامه ی سخنانش افزود: در آن دوره احزاب به گونه ای منتقد عملکرد مصدق نیز بودند، اما وی هیچ رقیب و انتقادی را بر نمی تابید و در صورت لزوم به تدریج آن ها را حذف می کرد. در آن دوره علی اکبر برقعی به عنوان رهبر حزب توده وارد قم می شود؟ باید به صورت قطع گفت که آیا یک سید روحانی می تواند رهبر این حزب باشد؟در این هنگامه به سرعت افرادی به عنوان طرفداران مصدق به قم وارد شدند. در این شهر نیز مردم به مرجعیت آیت الله بروجردی پایبند بودند. آن ها به هنگام ورود با گفتن زنده باد مصدق شرایط را اندکی نامساعد کردند بنابراین در انتهای این ثمره ی آزادی، ضدمذهب شدن حزب توده بود و آیت الله بروجردی، آیت الله کاشانی و علمای دیگر خودشان را از این جریانات کنار کشیدند و بسیاری از بزرگان در تهران خانه نشین شدند، حتی مجلس شورای ملی نیز به عنوان مکانی که نماد حضور ملت است، در کنار مصدق نبود بنابراین او در این میان تنها شد. دولت ملی، بدون پشتیبان و حامی نمی توانست به اهداف سیاسی خود جامه ی عمل بپوشاند، به ویژه که در آن زمان شوروی علیه مصدق فضاسازی می کرد و به حمایت از وی نمی پرداخت و در این میان انگلیس و فرانسه علیه او در جریان ملی شدن صنعت نفت اقدام کردند. بنابراین اگر بخواهیم به پیشگیری بسیاری از رویدادها بپردازیم باید از حمایت دولت های بسیاری برخوردار شویم، با دنیا تعامل داشته باشیم و همکاری کنیم. بدون داشتن حمایت سازمان ملل و شورای امنیت ملی، به تنهایی نمی توانیم کارهایمان را پیش ببریم. مصدق در آن شرایط که برایش پیش آمد از پشتیبانی حامی دولتی و ارتباطی افراد برخوردار نبود. ما نیازمند سرداران صلح هستیم، سردارانی که بتوانند با دنیا سخن بگویند. گرچه محمد مصدق، حسین فاطمی سیاستمدار ایرانی را به عنوان یک حامی در کنار خود داشت اما در مجموع مردان صلحی که بتوانند در عرصه ی بین المللی حمایت بسیاری را جذب کنند، برای مصدق، وجود نداشتند و این عوامل سبب شکست دولت ملی مصدق و کودتای بیست و هشتم مرداد و بعد از آن زندانی کردن و تبعید او به احمدآباد و آغاز دوران شدید استبداد، روی کار آمدن ساواک، و بریدن نفس احزاب بود.** صادق زیبا کلام و بررسی رویداد 28 مرداد قبل و بعداز پیروزی انقلاب اسلامیصادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در ادامه ی این نشست خاطرنشان کرد: کودتای بیست و هشتم مرداد همچون بسیاری از رویدادهای دیگر تاریخ معاصر ایران بیش از آنچه که مورد تجزیه و تحلیل درست، واقع بینانه و منصفانه قرار گرفته باشد، بیشترین کارکرد آن بهره برداری ایدئولوژیک و سیاسی بوده و حالا پیش از انقلاب به یک شکل و پس از پیروزی انقلاب یعنی ظرف 36 سال گذشته به شکل دیگری انجام شده است. اگر به تقویم های گذشته نگاهی بیندازیم، خواهیم دید که بیست و هشتم مرداد را با قلمی قرمز به عنوان روز قیام ملی در تاریخ ثبت کرده اند، البته این روز تعطیل بود و علاوه بر آن سخنرانی ها و مراسم هایی برگزار می شد که با جشن و سرور همراه بود. البته رویکرد پیش از انقلاب درباره ی این کودتا بسیار آشکار است. اما پس از انقلاب از این کودتا به عنوان قیام ملی یاد شد که در آن مردم علیه دولت غیرقانونی مصدق قیام کردند تا آن را سرنگون کنند.وی ادبیات اپوزسیون رژیم پهلوی، اعم از مذهبی یا غیرمذهبی یا به عبارتی مخالفان این رژیم را به 2 گروه عمده ی مذهبی و غیر مذهبی تقسیم کرد و گفت: هم مذهبی ها و نیز غیرمذهبی ها به کودتای بیست و هشتم مرداد به عنوان یک مصیبت و یک ضایعه ی ملی برای از میان بردن نهضت ملی شدن نفت، سرنگونی دولت قانونی مصدق، بازگشت محمدرضا پهلوی دست نشانده ی آمریکا و انگلیس به وطن و برنامه هایی که پس از کودتا این رژیم انجام داد، نگاه می کردند. آنها اینگونه می اندیشیدند که دولت ملی مصدق را آمریکایی ها و انگلیسی ها به کمک عوامل دست نشانده ی خویش در ایران سرنگون کردند تا نفت را دوباره به آمریکا، انگلیس و کمپانی های نفتی برگرداندند و پس از آن نیز میلیون ها فعال سیاسی وطن پرست را به زندان انداختند یا از میان بردند، آنها جلوی فعالیت احزاب و تشکل های ملی و وطن پرست را گرفتند و آنچه که از فردای کودتا رژیم پهلوی به اجرا گذاشت دستورها و اوامر آمریکا بود. بنابراین آمریکایی ها هم پس از بیست و هشتم مرداد 1332 هجری خورشیدی کشور ر ا به طرف وابستگی سوق دادند، کشاورزی و صنعت ایران را از میان بردند و مانع رشد و توسعه ی ملی کشور شدند. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357 هجری خورشیدی ابتدا نگاه نظام نسبت به کودتای بیست و هشتم مرداد همان دیدگاهی بود که در میان اپوزسیون رواج داشت اما به تدریج این دیدگاه تغییر کرد و مشکلاتی برای آن به وجود آمد. این مشکل ها بر سر آیت الله کاشانی و محمد مصدق بود، در هر صورت پیش از پیروزی انقلاب، قهرمان اپوزسیون در رابطه با ملی شدن نفت مصدق به شمار می رفت و نگاهی که نسبت به آیت الله کاشانی وجود داشت، نگاه مثبتی نبود، چه در میان اپوزسیون اسلامگرا و نیز جبهه ملی و طرفداران مصدق و چه در میان چپ ها و مارکسیست ها، کمترین واکنش پیش از انقلاب نسبت به آیت الله کاشانی سکوت و نسبت به مصدق، قهرمان ملی شدن صنعت نفت بود به همین دلیل با پیروزی انقلاب، بزرگ ترین خیابان تهران که از راه آهن شروع می شد و انتهای آن به تجریش می رسید، به اسم خیابان مصدق تغییر کرد که پیش از آن خیابان پهلوی نام داشت و علاوه بر آن بسیاری از خیابان های بزرگ دیگری در شهرستان ها و روستاها به نام مصدق درآمد، اما مدت زیادی نینجامید که تابلوهایی با نام مصدق را از این خیابان ها برداشتند اما نتوانستند نام آیت الله کاشانی را بر آن ها بگذارند، زیرا فضای سنگینی در رابطه با این کودتا درباره ی آیت الله کاشانی و نیز نگاه منفی ملیون، مذهبیون و چپ ها نسبت به وی داشتند. صادق زیباکلام در ادامه ی سخنانش بیان کرد: آیت الله کاشانی در آن دوره در نامه ای به مصدق می گوید که سرلشکر زاهدی خواهان اجرای کودتایی است اما مصدق مغرور و متکبر شده بود چنانچه پاسخ نامه ی آیت الله کاشانی را نیز نداد و گفت که پشتیبان من، ملت است. همانطوری که می دانید ترازو 2 کفه دارد که یکی از آنها به دلیل سنگینی پایین می رود و دیگری سبک است و در بالا قرار می گیرد. در ابتدای انقلاب نیز شرایط اینگونه بود، مصدق بسیار سنگین و وزین و همچنان به دلیل برداشت منفی نسبت به آیت الله کاشانی وی بر وزنه ی سبکی قرار داشت اما به تدریج وزنه ی آیت الله کاشانی را سنگین تر کردند و گفتند وی حقش خورده شده و مظلوم بوده است و خواهان جلوگیری از جریان کودتا بود اما مصدق مانع آن شده است. در این هنگامه جریانی در درون حزب جمهوری اسلامی، فداییان اسلام و در میان روحانیت و غیر روحانیت ایجاد شد که آنها علیه مصدق سخنرانی کردند و مطلب نوشتند و به تدریج به جای آنکه به او بگویند دکتر مصدق به وی مصدق السلطنه می گفتند و به سراغ پرونده های فراماسون ها رفتند و او را فراماسونری خواندند و گفتند مصدق با آمریکایی ها همکاری می کرده است و به یک روایت دزد بوده و در روایتی دیگر او را وابسته به سازمان سیا دانستند و این جریان بدینگونه تا به امروز ادامه یافت. البته باید گفت خود نظام به طور رسمی سخنی نمی گوید و اظهار نظری نمی کند که آیا وی خوب و یا بد است، گویی که به نظر می رسد مصدق در گینه ی بیسائو نفت را ملی کرده است نه در ایران. این استاد علوم سیاسی افزود: امروز بر روی رویداد کودتای بیست و هشتم مرداد هیزم بیشتری ریخته شده و آتش آن شعله ورتر شده است، از آن جهت که این کودتا ابزار بسیار نیرومندی در دست حاکمیت برای پیشبرد اهداف آمریکا ستیزی محسوب می شود. نظام جمهوری اسلامی ایران چون یک نظام ایدئولوژیک به شمار می رود، بر این باور است که یک سری چیزها درست و یک سری چیزها نادرست و غلط و فاسد دانسته می شود بنابراین هر چیز و همه چیز را در پرتو ایدئولوژی خاص خود نگاه می کند. یا همه چیز برایش سیاه یا سفید است یا خیر یا شر یا فرشته یا اهریمن محسوب می شود و بسیاری از وقایع تاریخی برایش سیاه، تاریک، شیطانی و بد هستند، برخی دیگرخوب، مثبت و در نتیجه ی مبارزات مردم هستند و از آنها تجلیل می شود. اینگونه نگاه ها، ابزاری است نه فقط به کودتای بیست و هشتم مرداد بلکه تمامی تاریخ معاصر ایران را در برمی گیرد. حکومت اسلامی بسیاری از شخصیت هایی چون احمد قوام السلطنه، علی امینی، ذکاء الملک فروغی، رضا شاه و محمدرضا شاه را سیاه و چهره ها و شخصیت هایی چون آیت الله کاشانی، آیت الله بروجردی را سفید می بیند. اما در این میان مصدق و آیت الله کاشانی را نه خوب می داند نه بد. در این دوره می توان چنین گفت؛ متاسفانه یکی از قربانیان امروز چه در جمهوری اسلامی ایران و چه در هر کشور و نظام دیگری و یکی از قربانیان رویکرد ایدئولوژیک حکومت ها، تاریخ است. **زمینه های پیدایش کودتای بیست و هشتم مردادوی در ادامه ی سخنانش اظهار داشت: قیام سی ام تیر 1331 هجری خورشیدی هنگامی به وقوع پیوست که مصدق نخست وزیر بود و بر سر جریان ارتش با محمدرضا پهلوی اختلاف نظر پیدا کرد، شاه بر این باور بود که برپایه ی قانون اساسی، من فرمانده ی کل قوا هستم بنابراین شما حق ندارید به ارتش کاری داشته باشید، مصدق می گفت شرایط مملکت ایجاب می کند که من به عنوان نخست وزیر قانونی یک سری تغییر و تحولات را باید در رابطه با ارتش به وجود بیاورم و در صدر همه باید از بودجه ی ارتش بکاهم اما محمدرضا پهلوی مخالف این جریان بود بنابراین اختلاف میان وی و مصدق بالا گرفت و نخست وزیر به محمدرضا پهلوی گفت، اکنون که شما به من را به عنوان نخست وزیر قبول ندارید، شخص دیگری را که مجلس شورای ملی به او رای اعتماد داد به نخست وزیری برگزینید و من استعفا می دهم. بنابراین پهلوی دوم از استعفای مصدق استقبال و نخست وزیر استعفا کرد، گرچه محمدرضا پهلوی با تمام وجود از احمد قوام السلطنه متنفر بود اما در آن شرایط مجبور شد تا قوام را به نخست وزیری منصوب کند. در این میان مردم برای نشان دادن مخالفت خود نسبت به این جریان تظاهرات کردند و پس از آن قوام السلطنه اعلامیه ای با عنوان «کشتیبان را سیاستی دیگر آمده»، را در رادیو خواند و مردم اینگونه راه پیمایی کردند و بازارها بسته شد، پس از چند روز ناآرامی در تهران به محمدرضا پهلوی اطلاع دادند یا ارتش باید مردم را سرکوب کند و یا شاه روش دیگری را برگزیند بنابراین محمدرضا پهلوی به ناچار قوام را برکنار کرد و مصدق را بر سر کار آورد. پس از 14 ماه این داستان دوباره به صورت دیگری اتفاق افتاد، محمدرضا پهلوی فرمان عزل مصدق را صادر کرد و همزمان اعلام می کند فضل الله زاهدی نخست وزیر قانونی کشور است، مصدق آن فرمان را نمی پذیرد و این آغاز کودتای بیست و هشتم مرداد است. صادق زیبا کلام در ادامه عنوان کرد: داستان کودتای بیست و هشتم مرداد را می توان این گونه بیان کرد که صبح آن روز از ساعت ابتدایی صبح بیش از 100 تن از نظامی ها و خانواده هایشان و مردم دیگر از جنوب تهران به مرکز شهر رفتند و شعار جاوید شاه را سردادند به هنگامه ی ظهر تعداد آنها زیاد شد و این افراد رادیو را تسخیر کردند و اعلامیه سرلشکر زاهدی مبنی بر اینکه من نخست وزیر هستم، در همان هنگامه خوانده شد. در محل اقامت مصدق زد و خورد، صورت گرفت و گاردهای نخست وزیر، وی را از پشت بام فراری دادند و اینگونه این کودتا صورت پذیرفت و چند روز بعد محمدرضا پهلوی به ایران بازگشت. نخستین پرسش این است که اگر رویداد بیست و هشتم مرداد کودتا بود، پس واقعه ی سی ام تیر را چه باید نامید؟ پیش از وقوع این کودتا آیت الله کاشانی به مصدق می گوید که جریان کودتایی به وقوع خواهد پیوست، بنابراین پرسش دوم این است که آیت الله کاشانی، حزب توده و زحمت کشان، که از این جریان آگاه بودند چرا مانع اجرای آن نشدند و آن هنگام که دولت مصدق سرنگون شد، چرا اعلامیه ندادند و این عمل را محکوم نکردند، این موارد پرسش هایی است که 62 سال از کودتا می گذرد و ما نخواستیم پاسخ آن را بیابیم در نظر من، 620 سال نیز بگذرد، این پرسش ها مطرح خواهد شد و به راستی در هنگامه ی وقوع کودتا و پس از آن مردم، ملیون، وطن پرست ها، طرفداران مصدق، تشکل ها، احزاب و... کجا بودند؟قابل ذکر است در پایان این نشست پرسش هایی از طرف حضار مطرح شد که کارشناسان به پاسخگویی به آنها پرداختند. *گروه اطلاع رسانی(فاطمه مهدوی)پژوهشم**9128**9131



28/05/1394





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن