واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: شهيدي كه حضور در جبهه را به ادامه تحصيل در ايتاليا ترجيح داد
در روزهايي كه با حال و هواي بازگشت آزادگان به ميهن آغشته است، پيكر يكي از شهيدان دوران دفاع مقدس پس از 33 سال شناسايي شد و خانوادهاش پس از سالها دوري و دلتنگي استخوانهاي عزيزشان را در آغوش كشيدند.
نویسنده : احمد محمدتبريزي
به گزارش «جوان» پيكر پاك شهيد «كاظم فرجي نوازاني» پس از گذشت بيش از سه دهه از طريق دي ان اي احراز هويت شد و از اين پس قطعه شهداي بهشت زهرا ميزبان يكي ديگر از سربازان گمنام خميني خواهد بود. شهيد فرجينوازاني فرزند روح الله، در خرداد سال ۱۳۳۹ به دنيا آمد. او پس از پايان دوره متوسطه و براي ادامه تحصيل راهي اروپا شد و در ايتاليا رشته علوم سياسي را برگزيد اما پس از مدتي به علت بيماري پدرش به ايران بازگشت. دوست نداشت وقتي پدر در بستر بيماري است او دور از خانواده در غربت به سر كند و ميخواست در كنار پدر باشد و او را تيمار كند. در همان روزهاي بازگشت به وطن كه مصادف با شروع جنگ تحميلي شده بود، كاظم پس از گذراندن دوران سربازي برحسب وظيفه و تعهدي كه روي شانهاش احساس ميكرد از رفتن به ايتاليا منصرف شد. شهيد فرجينوازاني كه از تهران عازم جبهه شده بود با حضور در عمليات الي بيتالمقدس در سال 61 و در حالي كه از رزمندگان بسيجي لشكر 27 محمد رسول الله(ص) به شمار ميرفت در منطقه عملياتي پل خرمشهر به شهادت رسيد. اما براي خانوادهاش لحظات دردناك بيخبري از اينجا شروع ميشود. آنها سالها منتظر ديدن كاظم بودند ولي گذشت فصلها خبري از آمدنش نميداد. خانواده كه خيال ميكردند عزيزشان به اسارت دشمن در آمده هر بار با كلي اميد و آرزو به استقبال آزادگان ميرفتند و اميدوار بودند كاظم از ميان جمعيت دستش را بلند كند و خودش را به آنها نشان دهد. اما اين اميد هم رنگ ميباخت. اسرا به ميهن بازميگشتند و كسي پيام و خبري از كاظم نداشت. همه در بيخبري محض بودند و سير كردن در خلأ اين بيخبري بيشتر از همه چيز خانواده را آزار ميداد. شايد روزي كه كاظم پا به جبهه گذاشت تصور نميكرد بازگشت پيكرش به ميهن اين همه سال زمان ببرد. خواهر شهيد درباره روزهاي سختي كه بر او، پدر و مادرش در نبود برادرش گذشته ميگويد: هنگامي كه اسامي اسرا را اعلام ميكردند منتظر او بوديم تا اينكه اسامي آخرين گروه آزادگاني كه قرار بود به ايران بازگردند را اعلام كردند اما اسم كاظم در اين ليست نبود. به همين دليل پدرم سكته كرد و بعد از چندي از دنيا رفت. ما هميشه به بازگشت او اميد داشتيم و گمان ميكرديم كه كاظم روزي بازخواهد گشت. مادرم در اين مدت به دليل فراق فرزندش فراموشي و آلزايمر گرفت اما خدا را شكر كه او پس از 33 سال به آغوش خانواده بازگشته است. حالا خانواده فرجينوازاني از آمدن كاظم خوشحالند. از اينكه روزهاي تلخ بيخبري به پايان رسيده و از اينكه ميدانند ديگر در قطعه شهداي بهشتزهرا(س) نام و نشاني از كاظمشان وجود دارد خوشحالند. آنها خوشحالي امروز را مديون روزهاي طولاني انتظار ميدانند. روزهايي كه نه از كسي گلهاي داشتند و نه از جايي شكايتي كردند. تنها كارشان برنداشتن سر از سجاده دعا بود و عاقبت به آنچه منتظرش بودند، رسيدند؛ خبري از كاظم. شهيد كاظم فرجينوازاني در وصيتنامهاش كه بعدها از طريق پست و شخص ناشناسي به دستشان رسيد هدفش را از حضور در جبهه دفاع از ميهن و اسلام عنوان كرده و از خانواده خواسته بود در مراسم خاكسپارياش برايش شيريني پخش كنند. خانواده او هم در روز خاكسپارياش بنا به وصيت كاظم در ميان جمع شيريني پخش كردند. از اين پس مزار شهيد فرجينوازاني در بهشت زهرا(س) ميعادگاه عاشقاني خواهد بود كه با كنكاش در زندگياش بيشتر با او آشنا خواهند شد. مرور سبك زندگي و شيوه تفكر چنين مردان بزرگي درسهاي زيادي به ما خواهد داد.مرداني كه در اوج جواني قيد ادامه تحصيل در ايتاليا را زدند و بدون هيچ وقتكشي و مصلحتانديشي خود را به خط مقدم جبههها رساندند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]