واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: چرا دانش آموزان علوم انسانی نمی خوانند - عبدالجلیل کریم پور* علوم انسانی از رشته هایی است که با وجود اهمیت آن که به نوعی کلید توسعه ی پایدار یک کشور محسوب می شود، کمتر دانش آموزی در ایران با معدل بالا در دوره ی تحصیل خود آن را انتخاب می کند.
بحران شدیدی که برای آینده این رشته ها وجود دارد و نبود توجه کافی به آنها از جانب فرادستان باعث شده رغبتی به انتخاب این رشته ها از جانب دانش آموزان ایجاد نشود. تمایل دانش آموزان در زمان پر کردن برگه های هدایت تحصیلی به این رشته در درجه ای پایین قرار دارد. انتخاب این رشته برای ادامه تحصیلات آکادمیک آن هم به دلیل مشخص نبودن آینده شغلی آن، از وضعیت خوبی برخوردار نیست! اهمیت آن به دلیل نامطلوب بودن وضعیت شغلی آن دچار خدشه شده است! و شوربختانه همه این ها دست به دست هم داده و علوم انسانی را با همه نیازهای مبرمی که به این رشته وجود دارد به حاشیه کشانده است.شاید به جرأت بتوان گفت که اگر پذیرش های حتی اندک دانشگاه فرهنگیان آن هم به دلیل آینده شغلی آن نباشد، دانش آموز به ادامه تحصیل در رشته علوم انسانی علاقه ای نشان نخواهد داد. نبود توجه و تمرکز بر تئوریسین های این رشته ها با وجود نیاز شدید به آن باعث شده که از مقبولیت بیفتد.باید بپذیریم که مطالعه، تحلیل و تفسیر آسیب های مختلف در حوزه مطالعه این رشته ها قرار دارد و یک اندیشمند کارآمد فقط خواهد توانست از عهده این مهم برآید. یادم می آید وقتی در کلاس از دانش آموزان علت انتخاب رشته علوم انسانی را می پرسیدم، کسب نکردن نمره در رشته های تجربی و ریاضی و... را علت اصلی گرایش به سمت رشته انسانی ذکر می کردند که بازار داغ رشته های پزشکی و درآمدزا بودن آن و در مقابل جایگاه پایین رشته انسانی نیز از عوامل مهمی بود که از علاقه دانش آموزان نسبت به این رشته می کاست.متأسفانه تحقیر دانش آموزان علوم انسانی توسط بقیه دانش آموزان نیزنقش بسزایی در گرایش نداشتن به سمت این رشته داشت. شاید به نوعی دانش آموزان هم به این نتیجه رسیده بودند که این رشته نمی تواند نیازهای اصلی جامعه را برآورده کند، چرا که هیچ وقت در محیط آموزشی به گونه ای کاربردی و برای رفع آسیب ها آموزش داده نمی شود و بیشتر از آنکه جایگاه درکی داشته باشد، جایگاه حفظ کردن های طوطی وار را دارد.حال چه باید کرد؟ از دید نگارنده باید حوزه توجه به این رشته ها بیشتر شود. باید قبول کرد که یک جامعه ی تحلیلگر می تواند کارآمدی بالایی را به همراه داشته باشد که فقدان نظریه های متعدد در حوزه علوم انسانی به دلیل فقدان تحلیلگر، نقصان برانگیز شده است! باید از نگاه غریبه ای به رشته هایی چون جامعه شناسی و... پرهیز کرد و آنها را دشمن تلقی نکرد.باید دانش آموز و دانشجوی فعال و کوشای این رشته بداند که برای فکر او سرمایه گذاری شده است. باید به این باور برسد که تحصیلات مبتنی بر اندیشه او می تواند مؤثر واقع شود. باید زمینه ای فراهم گردد تا دانش آموز بپذیرد که می تواند در این جایگاه نیز حرفی برای گفتن داشته باشد و باید به توسعه ای پایدار اندیشیده شود که آن هم در گرو نگاهی والا به همه رشته های علوم انسانی است.*معلم جامعه شناسیمنبع: روزنامه ایران 27/05/1394
27/05/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]