واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
بگومگوی مخاطبان خبرآنلاین درباره تجرد دختران: توقع دخترها زیاد است / پسرها مسئولیت نمیپذیرند جامعه > خانواده - نگاهی به بعضی از گفتوگوهایی که بین خوانندگان گزارش «تجرد دختران» شکل گرفته است.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، دیروز گزارشی با عنوان «تجرد دختران؛ بحران یا انتخاب؟» منتشر شد كه نظرهای متفاوتی از سوی خوانندگان را درباره علت تجرد دختران و افزایش سن ازدواج در پی داشت. با توجه به تنوع پاسخهای ارائه شده به این گزارش، به نظر میرسد برخی از این پاسخها میتوانند مورد توجه قرار بگیرند و نشاندهنده نگاهی باشد كه در بین جوانان وجود دارد. در ادامه، بعضی از این نظرهای ارائه شده را مرور میكنیم. یكی از كاربران به نام مریم، اظهار كرده: «من به عنوان یه دختر اعتراف می کنم که کمبود خواستگار تو جامعه بیداد می کنه. به نظرم باید این موضوع رو حل کرد.» و البته افرادی در جواب او گفتهاند: «خانم مریم، به همجنسهاتون بگید از توقعهاشون كم كنن تا ما پسرا پا پیش بذاریم»، یا سیاوش كه گفته: «دلیل مجردماندن دخترها این است كه توقع و انتظاراتشون بالاست» كه البته اینطور پاسخ گرفته: آقای سیاوش برادر من، چرا همیشه اینطور وقتها گفته میشه توقعات دخترها زیاده؟ بهتره به این هم فکر کنید که پسرها هم مرد زندگی نیستند، زیر بار تاهل نمیروند نه حاضرند از خوشگذرانیهایشان دست بردارند نه حاضرند زیر بار مالی زندگی بروند. گاهی باید عادلانه هم نگاه کرد بخشی از مقصران تجرد دخترها، پسرها هستند. شما دختر باشی با چنین پسرهایی حاضری بروی زیر یک سقف؟! سینا هم اشاره كرده: دلایل مجرد بودن دخترا اینه که معیارهاشون خیلی کهکشانی هست، در ضمن دخترهایی که قصد دارن مجرد بمونن دوست دارن آزاد باشن، خوش بگذرونن، توانایی مدیریت یک زندگی رو ندارن، رفیق باز هستن و ... گفتههای این «بینام» را میتوان به حرفهای سینا مرتبط دانست: ممکنه بعضیا توقع زیادی داشته باشن اما همه که این طور نیستن، یکی از مسئلههای اصلی اینه که بتوانیم به یک مرد اعتماد کنیم وقتی این قدر طلاق زیاد شده. البته منظورم این نیست که همیشه در طلاق آقایون مقصرن اما در جامعه ما شرایط دختران بعد طلاق به مراتب سختتر از پسران است. یكی از مسائلی كه در اظهارنظرهای دختران و پسران مورد اشاره قرار گرفته، بیاعتمادی است. پدرام اشاره كرده: من یه پسر 30 ساله هستم. هم خونه دارم هم ماشین هم درآمد کافی. اما اصلا به دخترهای این دوره زمونه اطمینان ندارم. کافیه یه بار برید خیابون یا دانشگاه یا شبکه های اجتماعی تا وضعیت دخترها رو ببینید. شاید هیچوقت ازداوج نکنم ... و امیر ادامه داده: دقیقا باهات موافقم پدرام من هم همین سن هستم و وضعیت مشابهی دارم. راستش شاید یه كم زیادی حساس شدیم ولی خب این طبیعیه كه از شرایط حاضر فرهنگی و اجتماعی جامعه باید ترسید. شاید اگه مورد مناسبی ندیدم ازدواج نكنم ... گفتههایی كه البته در كنار موافقتها، مورد انتقاد بعضي پسرها هم واقع شده و «یك پسر مجرد» نوشته: آقا پدرام و آقا امیر. شما هم از اون ور بوم افتادین. دختر خوب هم زیاد هست ولی شما باید ببینین اصول انتخاب همسرتون چی هست. دختر سربزیر هم خیلی هست ولی بعضیها هم خدا رو میخوان هم خرما. میخوان طرفشون همه خوبی ها رو یه جا داشته باشه. اگر بحث اصلی شما اعتماد هست دختری که بشه بهش اعتماد کرد زیاد هست ولی شاید قیافهش معمولی باشه یا ثروت نداشته باشه. اگر شما نتونستین شخص مورد نظر رو پیدا کنین بدونین مشکلتون فقط اعتماد کردن نیست؛ خصوصیاتی که از طرف مقابلتون انتظار دارین بیش از حد بوده. و كاربر دیگری هم كه اعتراض كرده: پسرها این نقصها رو تو خودشون نمیبینن؟ فقط دخترا؟ پسرا مسئولیت پذیرن؟ وفادارن؟ زیر سلطه افراد دیگه خانواده نیستن؟ همون دخترای تو دانشگاهها با چه جور پسرایی هستن؟... از نظر من مشکل، وضعیت بد فرهنگی و اقتصادی جامعهس که هم شامل دخترا میشه و هم پسرها. قوانین هم بخشی از مشكلاتی است كه بعضی از مخاطبان آن را مشكل ازدواج دانستهاند. یك مخاطب نوشته است: قوانین نابرابر نوعی توهین به خانمهاست. بعد هم آدم اگر شاغل باشه این مشکل رو داره که علاوه بر زحمت به دنیا آوردن بچه و کارهای خانه، زحمت کار بیرون هم بر عهده اوست. پیش از اینکه آقایان اعتراض هم بکنند باید بگم شخصا برای داشتن حقوق مساوی حاضرم از مهریه بگذرم .... به نظرم آقایون هم باید انتظاراتشون رو پایین بیاورند و برای زندگی تلاش کنند و دنبال زنهایی در حد خودشون باشند. مورد داشتیم طرف آبدارچی بوده رفته از مدیر فروش تقاضای ازدواج کرده! یا مخاطب دیگری كه نوشته است: برای گرفتن حق طلاق باید بعد از انجام عقد محضری اقدام كرد و این مسئله باعث میشه مرد فكر كند همسرش از ابتدا به فكر طلاق است، مهریه را هم قسط بندی میكنند و زن بیچاره عملا عاجز میشود، از زندگی مجردی و آزادیام راضی هستم وبا این قوانین، ازدواج را اشتباهی بزرگ میبینم. و البته كاربر دیگری پاسخ داده: پذیرش دادن حق طلاق به همراه مهریه مانند دادن یک برگ چک سفید امضای بدون تاریخ دست زنان است. من به شخصه حاضرم تمام حقوقی که قانون ایران و شرع برای یک مرد درنظر گرفته، به صورت کاملاً مساوی و برابر با همسرم تقسیم کنم ، مشروط بر اینکه همه وظایف مانند کشورهای اروپایی برابر باشد. چیزی به نام نفقه، حق شیر، مهریه، تأمین مسکن، تأمین لباس و ... وظیفه مرد نباشد و مشترکاً زن و مرد ملزم به تأمین معاش و سرپناه باشند. یعنی من می پذیرم سرپرست همسرم نیستم و ایشان از لحاظ قانونی با من برابر است و ایشان نیز میپذیرد اینجانب مسئول تأمین نیازهای اولیه او نیستم. همه چیز برابر. مشكل اشتغال هم یكی از مواردی بوده كه خوانندگان زیادی به آن اشاره كردهاند. به عنوان مثال، محمد نوشته: وقتی یه پسر نتونه شغل مناسبی داشته باشه تا یه زندگی خوبی برای خودش و شاید با ازدواج برای همسرش فراهم کنه چه دلیلی داره به ازدواج؟ ... من وقتی نمیتونم به راحتی کسب درآمد کنم و خودمو تامین کنم چه دلیلی داره به ازدواج فکر کنم؟ ... من 27 سالمه سرمایه انچنانی ندارم برای شروع یه زندگی ساده پس ازدواج نمیکنم. اما ولی غلامی نیز اینطور نوشته: من فرزند سوم خانواده هستم و 27 سالمه، دو برادر و دو خواهرم ازدواج کردن و من موندم. الان هم پدر مادرم خیلی اصرار دارن که من هم ازدواج کنم. با اینكه شرایط مالی مناسب و خونه و ماشین دارم اما راضی به این کار نیستم ... تمامی دوستانم ازدواج کردند و من مجرد موندم اما زندگی اونارو نگاه میکنم میگم همین مجردی بهتره. همیشه دارن از سختی زندگی، مشکلات مالی، اجاره خونه، توقع زناشون، چشم و هم چشمی بین خانوماشون و این چیزا میگن، پسرعموی خودم هم بعد از 6 ماه نامزدی نتونستن باهم بسازن و طلاق گرفتن. روزای دادگاهشون که من هم میرفتم به طرز وحشتناکی سخت بود هرکسی یه طرف میرفت همه درگیر بودن یکی دخترش یکی پسرش... پس زنده باد زندگی مجردی، هم سختی خودش رو داره هم لذت خوش رو. و بینام دیگری كه گفته هایش مورد موافقت عدهای دیگر هم قرار گرفته بیان كرده است: به نظرم فرق جوانهای امروزی با جوانان سابق در موضوع ازدواج آنست كه تحصیلكردهتر شدهاند و میخواهند در ازدواج نیز مانند همه كارها برنده شوند و بنابراین ملاكهای بسیار زیادی دارند كه شاید هیچگاه رسیدن به همه آنها ممكن نباشد. در گذشته اكثر مردم نمیخواستند برنده شوند بلكه بیشتر به این فكر بودند كه در كنار یك شخص دیگر زندگی مشترك را آغاز كنند و درنتیجه ازدواج كردن امری ساده و عادی بود ولی امروزه ازدواج به یك پروژه تبدیل شده است. 47234
کلید واژه ها: آسیب اجتماعی - سن ازدواج - ازدواج - پسران - دختران -
دوشنبه 26 مرداد 1394 - 15:09:56
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]