واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: تحلیلگر روس: مشارکت ایران در مذاکرات افغانستان امری حیاتی است مسکو-ایرنا- "نیکلای یگوروف" تحلیلگر برجسته روسی در مقاله ای با اشاره به نقش مثبت ایران در تامین امنیت افغانستان نوشت، مشارکت تهران در مذاکرات مربوط به برقراری ثبات و آرامش در این کشور حیاتی و ضروری است.
یگوروف در مقاله ای که در پورتال خبری روسی "ایران رو" منتشر کرد، افزوده است: " مذاکرات صلح افغانستان بدون ایران نباید برگزار شود و در صورت نبود این کشور افزون بر اهمیت موضوع برای تهران، چالشی جدی برای دوشنبه و عشق آباد هم پیش خواهد آمد که می تواند منطقه آسیای میانه را گرفتار بحران کند."تحلیلگر امور آسیای مرکزی روسیه یادآور شد: " اوایل ماه ژوئیه پس از وقفه نسبتاً طولانی ، در حومه اسلام آباد نخستین دور مذاکرات صلح افغانستان بین مقامات کابل و نمایندگان طالبان برگزار شد. در این نشست ،" طارق فاطمی " مشاور ویژه سیاست خارجی نخست وزیر پاکستان تأکید کرد مقام های مهم در سلسله مراتب طالبان و نیز نمایندگان ارشد پاکستان، ایالات متحده و چین در مذاکرات حضور داشتند. حضور نداشتن نمایندگان ایران در مذاکرات نه فقط باعث تعجب می شود بلکه اشتباه بزرگی به حساب می آید."یگوروف در ادامه مقاله خود نوشته است : " این مذاکرات پس از انتشار گزارش ها درباره مرگ جلال الدین حقانی رهبر شبکه حقانی به تعویق افتاد که البته بر کارآیی مذاکرات تاثیر چندانی نخواهد گذاشت."وی در توصیف شبکه حقانی آن را سازمانی مرموز و تا حدی مخفی عنوان می کند که حتی صحت گزارش ها درباره وجود آن زیر سئوال می رود و پس از پخش خبرمرگ ملا عمر بسیاری از جهانیان تحت تأثیر رسانه های گروهی او را پذیرفته شده توسط تمام طالبان افغانستان می خواندند.تحلیلگر روس با بیان این که ملا عمر بیشتر پرچم طالبان بود تا مسئول واقعی، خاطرنشان کرد: " طالبان در سال هایی که گذشت به جمعی از گروهک هایی تبدیل شده که تنها یک نام مشترک دارند. اقلیت آنها انگیزه های قوی عقیدتی دارند، در حالی که اکثریت به فکر سودجویی هستند و برای کنترل مناطقی می جنگند که بتوانند از آنجا سود ببرند و در جریان های مالی سهمی داشته باشند."یگوروف افزود:" لذا موضع گیری ملا عمر نسبت به مذاکرات درباره پیوستن طالبان فعلی به حکومت تعیین کننده نبود و برای کسی جز گروه کم همفکرانش که در بلوچستان پاکستان سنگر گرفته اند، جالب نبود و اکنون چانه زنی شدید بر سر تقسیم بندی قدرت، سرزمین و در آمدها جریان دارد." وی در ادامه از نگاه خود به تشریح دیدگاههای ایران درباره افغانستان پرداخته و نوشته است: نخست، ترکیب دولت پس از مذاکرات با طالبان باید به گونه ای باشد که امنیت شیعیان افغانستان را تضمین کند. دوم ، این دولت باید به اندازه کافی کارآمد باشد تا بتواند مسایل آوارگان افغانی مقیم ایران را که به بار بیش از پیش سنگین اجتماعی و اقتصادی برای تهران تبدیل شده است، حل کند.یگوروف ادامه داد: " ایران معتقد است دولت باید در زمینه امنیت اعم از مقابله با قاچاق مواد مخدر تا جلوگیری از فعالیت گروهک های افراطی در خاک افغانستان، توافق پذیر باشد. اینها خطوط قرمز اصولی است که تهران برای هر روند مذاکرات بین کابل و نمایندگان طالبان تعیین می کند. اوضاع افغانستان بدون رعایت این خطوط قرمز اصولاً حل و فصل نخواهد شد."***نقش مستقل تهران در قبال افغانستانتحلیلگر روس در ادامه خاطرنشان کرد: "در پنج سال گذشته کمک های تهران به افغانستان در چارچوب کمک های بین المللی و بر اساس تعهدات ایران، بالغ بر 700 میلیون دلار شده که قرار است تا پایان سال جاری 200 میلیون دلار دیگر نیز پرداخت شود." "تهران تاکید دارد در برخورد با گره کور مسایل افغانستان توسل به زور،کارایی چندانی ندارد و تلاش های خود را به منظور تأمین ثبات افغانستان در امور اقتصادی تمرکز کرده است. سرمایه گذاری های ایران به خصوص در استان هرات امکان افزایش تجارت دوجانبه را تا 1.7 میلیارد دلار در سال 2013 و 2.1 میلیارد در سال 2014 داده است.""شرکت های ایرانی در ایجاد زیرساخت حمل و نقل، بخش کشاورزی، تولید برق و طرح های ارتباطی کشور همسایه سرمایه گذاری های زیادی می کنند."وی ادامه داد:" در 12 سال اخیر هزینه های تهران و سرمایه گذاری ها در امنیت و ثبات کشور همسایه معادل 0.9 الی 1.2 درصد هزینه های سالانه بودجه دولتی تخمین زده می شود. اما نمی توان اوضاع کشور همسایه را تنها از راه سرمایه گذاری تثبیت کرد." " ایران بر همین اساس بدون اینکه به کنشگران دیگر میدان افغانستان امیدهای چندانی ببندد، از سال 2013 مشغول رایزنی های گسترده با گروه های مختلف این کشور بوده است."تحلیلگر روس اضافه کرد:" مذاکره با «طالبان قدیمی» برقرار نشد و نمی توانست برقرار شود، زیرا نیروهای محافظه کار پشتیبان ملا عمر همیشه مخالف ایران بوده اند. در این رابطه جا دارد حوادث سال 1998 یادآوری شود که طالبان ضمن هجوم به مزار شریف جان 9 نفر از دیپلمات های ایرانی را گرفتند. آن اقدام نمایشی باید ضدیت طالبان وقت را با جمهوری اسلامی ایران به نمایش بگذارد. حتی حامیان طالبان در سازمان اطلاعات فرانهادی پاکستان از آن اقدام تکان خورده بودند."" در اینجا باید خاطرنشان کرد که طالبان پس از سال 2001 با این انتخاب روبرو شد که در کوهستان نشسته و از ترس پهپادهایی که بالای سرشان پرواز کنند، بلرزند یا اینکه در نظامی که برقرار می شود، جای خود را پیدا کنند. از یک سو، نومیدی و خطر نابودی فیزیکی وجود داشت و از سوی دیگر، زندگی آزاد و با رفاه مالکان محلی با درآمد از محل قاچاق مواد مخدر، با حق داشتن نیروهای خود و کنترل قسمتی از خاک کشور که می توانستند از محل آن، خود و طایفه را سیر کنند."وی افزود: " آنهایی که راه دوم را انتخاب کردند، «طالبان جدید» نامیده می شوند. علاقه مندان به تثبیت اوضاع افغانستان بی میل نیستند شاهد حضور این گروه در دولت شوند. طالبان جدید در نظام اقتصادی و سیاسی کشور جای مناسب خود را پیدا کرده است. در واقع روند صلح به روابط کنشگران و سرمایه گذاران خارجی با فرماندهان گروه های عضو طالبان جدید بستگی دارد زیرا آنها از طریق «استانداران سایه» بخش عمده خاک افغانستان را کنترل می کنند. ولی سنت تاریخی این است که ساکنان استان ها همیشه دولت مرکزی کابل را یک پدیده بیگانه و دور محسوب می کردند."یگوروف در ادامه مقاله خود خاطرنشان کرد : " نمایندگان طالبان جدید در مذاکرات خطوط قرمز را را به طور کامل شناخته و حاضر شدند این خطوط را رعایت کنند. از یک سو، آنها این واقعیت را درک می کنند که کسی به آنها اجازه نمی دهد از راه جنگ به کابل باز گردند. از سوی دیگر، در ابتدای مذاکرات سعی کرده بودند بهای همکاری خود را بالا ببرند، اما اکنون اوضاع به شدت تغییر کرده است زیرا با خطر از پشت جبهه روبرو شدند؛ داعش گویا «ناگهان» وارد افغانستان شده و به فعالیت لجام گسیخته ای دست زده است. ظهور داعش و دامنه گسترده فعالیت آن، به مسأله جدید در دستور روز روابط تهران با کابل و با سایر نیروهای سیاسی افغانستان تبدیل شده است."تحلیلگر روس خاطرنشان کرد: "روشن است گروه تروریستی داعش در محور افغانستان شانس ندارد. آنها به هیچ عنوان نمی توانند موفقیت طالبان سال های 1990 را تکرار کرده و به سرعت در کابل به قدرت برسند. لذا میهن آنها یعنی جمهوری های آسیای مرکزی و قبل از همه تاجیکستان و ترکمنستان، هدف اساسی همه تلاش های آنها خواهد بود که ما هم اکنون شاهد همین وضع هستیم. همه موجبات بی ثباتی اوضاع آسیای مرکزی فراهم شده است. تنها در دره فرغانه یک جرقه کوچک کفایت می کند تا چند جمهوری همزمان آتش بگیرند. بی ثباتی هدایت پذیر ترکمنستان از هر طرف به نفع گروهی از شرکت های نفتی و گازی است که می توانند از این طریق به منافع اقتصادی نه تنها ایران، بلکه چین و روسیه لطمه بزنند."یگوروف در پایان مقاله نتیجه گیری کرد:" این موضوع مهم و جدیدی فراروی سیاست خارجی تهران است ، زیرا دو شریک کلیدی آن یعنی دوشنبه و عشق آباد به مخاطره می افتند. ثبات این دو کشور با وجود همه ویژگی های اندک روابط دوجانبه، برای ایران اهمیت راهبردی دارد. با توجه به این چالش جدید، کنار گذاشتن تهران از روند رسمی مذاکرات با طالبان یک اشتباه راهبردی با عواقب غیر قابل پیش بینی جلوه می کند. در نهایت امر، جمهوری اسلامی می تواند در محدوده چند ولایت افغانستان به طور مستقل با گروه های دیگر به توافق برسد و حتی امنیت سرمایه گذاری های خود و منافع قسمت شیعه جمعیت کشور را تضمین کند. ولی جای شک باقی است که این امر به نفع تمام افغانستان و کنشگران بین المللی که در میدان افغانی بازی می کنند، تمام شود."اروپام**391**1516 **1561**1517
25/05/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]