تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بهترين سخن، كتاب خدا و بهترين روش، روش پيامبر صلى‏لله‏ عليه ‏و ‏آله و بدترين ام...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827840312




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روزي 4 بسته سيگار مي‌كشم


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: روزي 4 بسته سيگار مي‌كشم
پسر جواني كه بعد از ناكامي در ازدواج با دختر مورد علاقه‌اش سه عضو خانواده خود را به قتل رسانده ادعا مي‌كند روي رفتارش كنترل نداشته است.
نویسنده : غلامرضا مسكني 


به گزارش خبرنگار ما، صبح ديروز ستار پسر 35 ساله‌اي كه عصر روز چهارشنبه در اقدامي هولناك پدر، مادر و خواهر جوانش را در خانه‌شان در خيابان گلستان شهرك غرب به قتل رسانده بود، براي نخستين بار از سوي قاضي سعيد احمدبيگي بازپرس شعبه 8 ويژه قتل دادسراي جنايي پايتخت مورد بازجويي قرار گرفت. متهم با خونسردي و در حالي كه لبخند به لب داشت، وارد شعبه شد و آرام مقابل قاضي نشست. ستار انگار باور نداشت كه چه سرنوشت شومي را براي خانواده‌اش رقم زده است و مي‌گفت فقط به هر كدام يك ضربه چاقو زده‌ام و گمان نمي‌كنم كه فوت كرده باشند. تنها سراغ مادرش را مي‌گرفت و مي‌گفت كه در اين چند روز دلتنگ مادرش شده است و دوست دارد او را ملاقات كند. متهم در بازجويي‌ها هر چند كه وانمود مي‌كرد خانواده‌اش به قتل نرسيده‌اند اما به جرم خودش اقرار كرد.  متهم به دستور بازپرس براي تأييد سلامت رواني‌اش به پزشكي قانوني معرفي شد. متهم همچنين صحنه جرم را به زود بازسازي خواهد كرد.

گفت‌وگو با متهم
خانواده‌ات را دوست داشتي؟
مادرم را دوست داشتم. الان هم دلم برايش تنگ شده است.
فكر مي‌كني مادرت كجاست؟
با چاقو يك ضربه به او زدم. فكر مي‌كنم زخمي شده و احتمالاً بيمارستان است.
پدر و خواهرت را دوست داشتي؟
نه.
چرا؟
خواهرم هميشه با من بد بود اصلاً از او خوشم نمي‌آمد. پدرم نيز چند بار با من درگير شده بود. چند وقت پيش به دروغ به پدر بزرگم گفتم پدرم معتاد است. از آن روز به بعد پدرم با من بد شد و با هم درگير مي‌شديم.
قبل از اين، با چاقو كسي را زده بودي؟
نه اولين بار بود كه چاقو به دست گرفته بودم.
چرا با چاقو اعضاي خانواده‌ات را زدي؟
عصباني شدم و كنترلم را از دست دادم. اميدوارم كه زياد صدمه نديده باشند.
چرا عصباني شدي؟
هشت سال قبل عاشق دختري به نام سميرا شدم. قصد داشتم با او ازدواج كنم اما خانواده‌ام به خواستگاري نرفتند. همان سال برادرم كه هفت سال از من كوچكتر بود در درگيري جلوي پاساژ گلستان به قتل رسيد. برادرم را خيلي دوست داشتم به همين خاطر موضوع خواستگاري را عقب انداختم اما بعد از اين هر وقت از پدر و مادرم خواستم براي من به خواستگاري بروند، بهانه مي‌آوردند تا اينكه مدتي قبل دوباره شماره سميرا را از دفترچه تلفنم پيدا كردم.وقتي با او تماس گرفتم گفت ازدواج كرده است. خيلي عصباني بودم تا اينكه روز حادثه به مادرم اعتراض كردم كه چرا به خواستگاري نرفتند اما مادرم گفت كه كسي به تو زن نمي‌دهد كه من بيشتر عصباني شدم و درگيري شروع شد.
بعد چي شد؟
بعد من چاقوي بزرگي از آشپزخانه برداشتم و به تلويزيون زدم كه پدرم با من درگير شد و بعد هم به پدر و مادر و خواهرم يك ضربه زدم.
معتادي؟
نه فقط از 20 سالگي سيگار مي‌كشم و در حال حاضر هم روزي چهار بسته سيگار مي‌كشم.
كار مي‌كردي؟
مدتي قبل در شركت خصوصي كار مي‌كردم اما كارمندان مرا اذيت مي‌كردند به همين دليل از آنجا بيرون آمدم و بيكار شدم.
پس پول سيگار را از كجا مي‌آوردي؟
همه كارهاي مرا مادرم انجام مي‌داد. او هر روز چهار بسته سيگار مي‌خريد و به من مي‌داد. او خيلي مرا دوست داشت.
مادرت گفته بود كه روز حادثه قرص‌هايت را نخورده بودي؟
چيزي به ياد ندارم. گفتم همه كارهايم را مادرم انجام مي‌داد، احتمالاً او فراموش كرده بود قرص‌هايم را بدهد.
چند بار در بيمارستان رواني بستري شدي؟
چهار بار پدر و مادرم مرا در بيمارستان روزبه و مهرگان بستري كردند كه بعد از مدتي مرخص شدم.
پشيماني؟
خيلي. دوست دارم مادرم زنده باشد.


منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۶





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 70]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن