تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):برترین اعمال دوست داشتن در راه خدا و دشمنی در راه اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816545627




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

سینما اول یک سوزن به خود بزند بعد یک جوالدوز به جامعه


واضح آرشیو وب فارسی:الف: سینما اول یک سوزن به خود بزند بعد یک جوالدوز به جامعه
سجاد مهرگان، 15 مرداد 94

تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۰۷:۵۹
گاهی احساس می کنم سینما اصلا عرصه خوبی برای نشان دادن توبه نیست ، در سینما باید طبق منطق تصویری ، ابتدا گناه را نشان بدهی و بعد توبه را تا به اصطلاح کارت در بیاید و این نشان دادن ها به تجربه ثابت شده است که مسبب آن می شود که مزه این گناه بیش از آن توبه زیر زبان مخاطب ذوق ذوق کند. مسئله ای که فیلم (( عصر یخبندان )) هم گرفتار آن می باشد ،که بیش از اینکه توبه دیده شود ، خلسه خود را نمایان می کند .دهه ۲۰ و سانسورهای اخلاقی (( هابز )) و ((مارتین کوئیگلی)) در سینمای هالیوود که به شکل گیری لیست (( نباید ها )) و (( مراقب باش ها )) انجامید ، سال های سال است در سینمای ایران در زمینه نشان دادن معضلات اخلاقی ، خود نمایی می کند . دنیای مدرن را از هر بابتی مورد سرزنش قرار دهند از ارائه این گزاره باید مورد تقدیر قرار داد که : (( هر کاری ، تخصصی می خواهد )) ، سینمای ایران پر شده است از کارگردانان و تهیه کنندگانی که شاید به معنای مصطلح سیاه نما نیستند ، ولی خصیصه ای در خود دارند که اگر بدتر از سیاه نمایی نباشد ، بهتر نیست . فیلم کارانی ( نه فیلم ساز ) که بدون شناخت دقیق از جامعه چند موقعیت را کپسوله یا غلو می کنند تنها برای جذب نگاه مخاطب های بیشتر . میدانیم که اگر کسی بدون داشتن تخصص وارد عرصه سینما بشود همین سینمایی ها بلاها و تهمت هایی بر او وارد می کنند که به تجربه ثابت شده است جایی برای نفس کشیدن او هم نمی گذارند ، حال چه شده است که بعضی از کارگردانان ما خود را در نقش یک مصلح اجتماعی وارد مباحث حساس تحلیل اجتماع می کنند ؟ . جوابی که برای این سوال منطقی به نظر می آید چیزی نیست جز همان فعالیتهای کاسبکارانه که شاخک های بعضی فیلم سازان ،خوب آنها را رصد می کنند . کولاژ لحنی و پولساز (( عصر یخبندان )) گلچینی است از تمام آنچیزی است که در سالهای اخیر- به دلیل کمکاری مسئولین و عدم توجه به بلند قد کردن مخاطب سینمایی – در ایران خوب فروخته است . کمی لوطی با مرام مسعود ده نمکی ( شخصیت محسن کیایی در فیلم ) ، کمی خط قرمزی های حسین فرح بخش (بی توجهی به خانواده ، روابط نامشروع ، قتل و ضعف های قانونی )، کمی خیانت های اصغر فرهادی ، کمی مزه های تلخ رخشان بنی اعتماد(بزه های اجتماعی) ، کمی شیرین مزگی های کمال تبریزی ، کمی فحش های رکیک خیلی ها در چند سال اخیر و کمی دیالوگ های کنایه آمیزی که اگر نباشند اتفاقی در روند روایت فیلم نمی افتد و کمی (( آقازاده )) که دارد تبدیل به ژانر شخصی خود (( مصطفی کیایی )) می شود . سینمای به جای این که نقد را از درون خودش که در بسیاری از مواقع با رانت آقا زاده ها و پول آنها به بار نشسته است شروع کند ،با هجومی بی معنی و از سر کاسبکاری به جامعه و بازی کردن با کلیشه های تارانتینویی برای جذب مخاطب راه خود را در رسیدن به مقاصد سودجویانه اش می پیماید ، سینمایی که اگر به حل مشکلات اجتماعی فکر می کرد هیچ وقت راه حل را در انتقام گیری شخصی ( آنچنان که در انتهای فیلم با کشتن ((فرید ) )دیده می شود ) از جامعه نمی دانست . انتقام گیری اجتماعی پدیده ای ماقبل تاریخی است که در کتاب مقدس ( Exodus ۲۱:۲۳ ) با گزاره هایی چون (( زندگی در برابر زندگی ، چشم در برابر چشم ، دندان در برابر دندان ، دست در برابر دست و پا برابر پا )) تبلیغ می شد ، گزاره ای که بیش از دو هزار سال بعد توسط این واکنش مارتین لوتر کینگ که (( اگر قرار باشد قانون چشم در برابر چشم را اجرا کنیم ، همه را باید نابینا کرد )) مورد انتقاد قرار گرفت . انتقام اجتماعی ای که به گفته میشل گلفاند استاد روانشناسی دانشگاه مریلند در مقاله ((Revenge and the people who seek it )) این امر ( انتقام جویی اجتماعی ) کاملا در جوامع اجتماعی مسری می باشد . پس فیلم (( عصر یخبندان )) دارد ویروس واگیرداری را تبلیغ و تقریب می کند ، که نشان دادن ناصحیحش به صورتی که مخاطب در انتها برای این عمل هنجار شکنانه شبه قهرمان فیلم ، دست شوق بزند ، فعلی است ناپسند و نادرست .فراموش نکنیم سینما به مثابه یک نهاد اجتماعی است و در یک نهاد اجتماعی نمی توانیم هرجور که می خواهیم رفتار کنیم ، نمی توانیم چراغ قرمزها را بدون دلیل موجه و اجازه قانونی رد کنیم که اگر این عمل را انجام دادیم ، بدون شک مسبب اتفاق های ناخواسته ای می شویم که نباید و تبلیغ گزاره از پیش مردود : هدف وسیله را توجیح می کند . سینمای ایران بیش از پیش به پاکدامنی درپشت و روی صحنه نیازمند است. سینما نمی تواند جرم را با گزاره های دورکیم به صورت یک پدیده طبیعی معرفی کند ، پیش از اینکه آسیب شناسی ای در خود انجام داده باشد . سینما باید اول یک سوزن به خود بزند بعد یک جوالدوز به جامعه. خلاصه فیلم :منیره ( مهتاب کرامتی ) و بابک ( فرهاد اصلانی ) زن و شوهری هستند که پس از ۱۲ سال زندگی مشترک و داشتن یک فرزند،روابطشان به سردی کشیده است. منیره که از وضعیت موجودناخرسند است، برای فرار از شرایط رو به مواد مخدر و رابطه بامردی به نام فرید ( بهرام رادان ) می آورد . فرید زنباره ای است که از اتفاق آقا زاده هم می باشد و در طول فیلم مشخص می شود مسئول بخش مواد مخدر در مهمانی های شبانه و صاحب لابراتوار تولید مخدر است و با دوست دخترش با بازی سحر دولتشاهی زندگی می کند. در این وضعیت بابک نیز به زن خودششک می کند وبا قرار دادن آویز آینه ای در ماشین منیره به شکل یکی از عروسک های معروف عصر یخبندان که در آن میکروفونی کار گذاشته است اعمال همسر خود را رصد می کند و با کمک دختر خاله اش با بازی مینا ساداتی که باز از اتفاق شوهر او هم از زنباره های قهار است ، موضوع خیانت منیره را اثبات می کند . در این میان هم آنا نعمتی با همراهی محسن کیایی که کاسب کاری هنجار شکن است ، به دنبال اثبات عدم خیانت همسر متوفیش است که تمام این داستان ها وشخصیت ها به هم پیوند می خورند . و در انتها همه یا توبه می کنند یا کشته می شوند و دختر خاله ساده بابک که به شوهرش اعتماد داشته است تصمیم می گیرد به جای میکروفون ، دوربینی در ماشین همسرش برای جاسوسی اعمال او کار بگذارد.







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن