تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):وقتى كه برادر دينى‏ات از تو جدا شد، سخنى پشت سر او نگو، مگر اين كه دوست دارى او د...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816208006




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

عزاداری چگونه تأسیس شد


واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران: عزاداری چگونه تأسیس شد
از اشاره پیامبر بر اقامه عزا و گریه بر حمزه سیدالشهدا(س) معلوم می شود، رسم نوحه و گریه بر شهیدی از شهیدان اهل بیت از همان دوران حیات حضرت ختمی مرتبت(ص) در میان مسلمانان جریان یافته است.


به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان به نقل ازمهر، یادداشت پیش رو به مناسبت سالروز جنگ احد و شهادت حمزه سیدالشهدا(س) از نظر می گذرد؛

پانزدهم شوال، سالروز جنگ احد است. از نکته های جالب در این جنگ، تأسیس مراسم عزاداری بر شهدای اهل بیت(ع) با راهنمایی و دلالت حضرت رسول گرامی(ص) است. داستان از این قرار است که حضرت حمزه(ع) در این جنگ شهید می شوند. زنان مدینه که بر شهدایشان مویه می کردند، خبر می شوند که قلب نازنین حضرت رسول(ص) از بابت شهادت عمویشان فوق العاده متألم و منقلب است و حضرتشان وقتی صدای نوحه ها را از خانه ها شنیده اند، فرموده اند: «لکن حمزه لا بواکی له: ولی بر حمزه(س) هیچ کس نیست که بگرید» و چون حضرت داخل مدینه شد و از خانه های بنی اشهل و بنی ظفر، صدای نوحه کنندگان را شنید، پس دیده اش پر آب شد و بر روی مبارکش ریخت و فرمود: «امروز کسی نیست که بر حمزه گریه کند.»

چون سعد ابن معاذ و اسید ابن حضیر این را شنیدند، گفتند: هیچ زن از انصار بر کشته خود گریه نکند تا اول برود و حضرت فاطمه(س) را بر تعزیه (یعنی بر پا داشتن عزا) حمزه(ع) یاری کند. چون حضرت گریه ایشان را شنید، فرمود: «برگردید؛ خدا شما را رحمت کند.» (علامه مجلسی، حیوة القلوب، انتشارات اسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۷۸، صفحه ۳۷۲). علامه بزرگوار جناب مجلسی در ادامه آورده است: و تا امروز در مدینه مقرر است هر مصیبت که بر ایشان وارد می شود، اول بر حمزه نوحه می کنند.»

مرحوم شیخ عباس قمی، صاحب مفاتیح الجنان نیز در کتاب «فیض العلام فی عمل الشهور و وقایع الایام» همین نکته را آورده اند: «و این قاعده در میان زنان مدینه ماند که در هر مصیبتی که روی بکند، اول لختی بر حمزه بگریند آن گاه بر مصیبت خود.» معلوم می شود پیش از دستور اهل بیت معظم و شریف پیامبر(ص) به شیعیان مبنی بر برپاداری مجالس عزا و بکاء بر حضرت ارباب آقا اباعبدالله الحسین(ع) در همان دوران حیات ظاهری و تاریخی حضرت ختمی مرتبت(ص) با اشاره ایشان و شور و شوق عاشقانه بزرگمردانی از انصار مانند جناب سعد ابن معاذ، رسم نوحه و گریه بر شهیدی از شهیدان اهل بیت(ص) یعنی جناب حمزه سیدالشهدا(ع) در میان مردم مدینه جریان یافته بود.

مسأله، مسأله «مصیبت» و جایگاه بنیادین آن در دین است. مصیبت، تحفه خداوند برای اولیاست. حضرت حمزه سیدالشهدا(ع) به کمین کشته شد. کسی در رویارو تاب مقاومت در برابر ایشان را نداشت. آن غلام حبشی، از یک لحظه استفاده کرد. پای آن حضرت در گودالی رفت و همین مکث، فرصت به «وحشی» داد که زوبینش را پرتاب کند. پس از آن، جسارت هند جگرخوار به پیکر مطهر آن حضرت را همه می دانیم. وقتی رسول الله(ص) خبر عمویشان را گرفتند، آن صحابی رفت و نیامد چرا که نمی دانست خبر را چگونه بگوید.

حضرت رسول (ص) برادر و پسر عموی عزیزش مولا علی(ع) را فرستادند و آن حضرت نیز بازنگشت. وقتی پیامبر خدا خود قدم رنجه فرمودند و به آن سو رفتند، حضرت مولا را دیدند که بالای سر جنازه ایستاده اند. از آن قامت بالابلند که بر قد و بالای سرو طعنه می زد، چه مانده بود؟ مثله اش کرده بودند. جگرش را شکافته بودند. دست و پایش را بریده بودند. عبایی آوردند و بر جنازه انداختند. عبا به قد و بالای حمزه نمی رسید. پیامبر خدا(ص) دستور دادند که مشتی سبزه و علف برچینند و روی پای مبارکش بریزند که از عبا بیرون مانده بود.

انتهای پیام/






۱۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۲





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن