واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: اثر مرگ ملاعمر بر مذاكرات صلح با طالبان
شكي نيست كه نام ملا محمد عمر در طول نزديك به دو دهه از خبرسازترين نامهاي افغانستان بوده چه در زمان حكومت طالبان با رهبري آن و چه بعد از سقوط و جايزه 10 ميليون دلاري امريكا براي پيدا كردنش
نویسنده : دكتر سيدنعمتالله عبدالرحيمزاده
شكي نيست كه نام ملا محمد عمر در طول نزديك به دو دهه از خبرسازترين نامهاي افغانستان بوده چه در زمان حكومت طالبان با رهبري آن و چه بعد از سقوط و جايزه 10 ميليون دلاري امريكا براي پيدا كردنش. حالا خبر مرگ او بار ديگر خبرساز شده تا هم پرسشهايي در مورد آينده اين گروه پيش بيايد و هم اينكه سرنوشت مذاكرات صلح دولت افغانستان با طالبان دچار شك و ترديدهايي شود. اين مسئله با توجه به اعلام اين خبر از سوي گروه فدايي معاذ قابل توجه است كه از جمله گروههاي انشعابي از طالبان و پيوسته به داعش است. به هر حال، مرگ ملا عمر بيشك بر وضعيت طالبان، مذاكرات صلح و نقش پاكستان در اين جريان تأثيرگذار است و بايد اين تأثير را از هر سه زاويه مورد توجه قرار داد.
انشعاب و درگيري
قاري حمزه، سخنگوي فدايي معاذ، در مورد چگونگي مرگ ملا عمر به تارنماي آلماني اشپيگل گفته بود كه او به دست ملا اختر محمد منصور و گل آقا حدود دو سال و چهار ماه پيش كشته شده بود. در مقابل، برخي از رهبران طالبان و مقامات حاضر در ارگ حكومتي افغانستان گفتهاند كه مرگ ملا عمر به دليل بيماري توبركلوز يا همان سل بوده و همان موقع هم در منطقه مرزي افغانستان با پاكستان به خاك سپرده شد. معلوم نيست چرا دولت افغانستان در بيانيه رسمي خود اشاره صريحي به علت مرگ ملا عمر نكرده و تنها از سوي برخي مقامهاي دولتي آن هم به صورت ناشناس به اين بيماري اشاره شده است. يك جواب ميتواند در تحت تأثير قرار دادن حرفي باشد كه قاري حمزه گفته تا آن كه از آن دو فرد به خصوص ملا اختر منصور رفع اتهام شود. بايد توجه داشت كه ملا اختر از دوستان نزديك به ملا عمر بوده و در اين سالها مقام معاونت او را در گروه طالبان داشته است. قرار گرفتن ملا اختر در برابر محمد يعقوب، پسر 26 ساله ملا عمر، به عنوان يكي از گزينههاي اصلي براي رهبري آينده طالبان انگيزه مناسبي براي جناحهايي مثل فدايي معاذ است تا با تخريب چهره او بيش از پيش زمينه انشعاب دروني طالبان را دامن زده و گروههاي ديگري از آن را به سوي خود و زير علم داعش بكشانند. با اين وجود، به نظر ميرسد كه شوراي رهبري طالبان مشهور به شوراي كويته تصميم خود را گرفته و همين ملا اختر را براي رهبري خود انتخاب كرده هر چند تعيين سراجالدين حقاني، رهبر شبكه حقاني، به عنوان معاون او نشان از نفوذ قابل توجه پاكستان در اين تعيين رهبري بوده است.
جانشيني و جنگ قدرت
رقابت محمد يعقوب با ملا اختر بدون حمايت فرماندهان و رهبران با نفوذ طالبان نبوده، چراكه از پيش هم گفته ميشد كه بخش قابل توجهي از سران طالبان گرد پسر رهبر سابق خود جمع شده و تنها او را جانشين مشروع ملا عمر ميدانند. رحيمالله يوسفزي، روزنامهنگار پاكستاني، در مقاله اخير خود در روزنامه نيوزپاكستان نام چهرههاي شاخصي از طالبان مثل عبدالقيوم ذاكر، منصور دادالله و ملا باز محمد را برده كه در مقابل ملا اختر از محمد يعقوب حمايت ميكنند و از مخالفان جدي رهبري ملا اختر بر طالبان هستند. به نظر ميرسد كه اين مخالفتها در جلسه شوراي رهبري وجود داشته تا آنجا كه انتخاب ملا اختر در جلسه شورا را «كودتا» خواندهاند. كودتا خواندن اين انتخاب آن هم از سوي تعدادي از رهبران ارشد طالبان تنها ميتواند يك پيامد داشته باشد و آن هم تداوم جنگ قدرت در ميان رهبران طالبان و در شوراي كويته است كه همين نيز به نوبه خود زمينهساز انشعابهاي اساسي و قابل توجه را در اين گروه به دنبال خواهد داشت. مسئله حفظ وحدت سابق طالبان از جمله مسائل اصلي ملا اختر خواهد بود و بايد ديد كه او چگونه قادر به اين كار خواهد بود اما چيزي كه از هم اكنون مشخص است، موقعيت ضعيفتر او در اين گروه نسبت به رهبر سابق است، اين نكتهاي است كه در همين تصميم شوراي رهبري آشكار شده، چراكه اعضاي شورا با وجود انتخاب او به عنوان رهبر اما حاضر نشدند لقب اميرالمومنين را همانند ملا عمر در مورد او هم به كار ببرند. اين نشانهاي است بر مشكل ملا اختر در همين ابتداي كار كه بيترديد بر نحوه رهبري او در آينده تأثير خواهد گذاشت و ميتواند دلالتي بر جنگ قدرت جدي در اين گروه باشد.
مذاكرات و نقش پاكستان
نكته جالب توجه اينجاست كه تمام اين ماجرا از انتشار خبر مرگ تا تعيين ملا اختر به جانشيني او در حالي اتفاق افتاده كه طبق قرار قبلي، قرار بود دور بعدي مذاكرات بين هيئت دولت افغانستان با نمايندههاي طالبان در روزهاي جمعه يا شنبه انجام بگيرد. نميتوان گفت كه تمام اين جريان بيارتباط با دور جديد مذاكرات نيست زيرا انتشار خبر مرگ تنها دو يا سه روز قبل از دور جديد مذاكرات به طور مشخص يك نوع سنگاندازي در برابر آن است و البته تأثير خودش را هم گذاشته چون دولت پاكستان خبر از به تعويق افتادن دور دوم مذاكرات داده است. لازم به ذكر است كه طالبان به مناسبت عيد فطر پيامي به نام ملاعمر را منتشر كرد كه هر چند در آن نامي از مذاكرات صلح نبرده بود اما گفتوگو با دشمن را تأييد كرده بود. آن پيام باعث شد تا دولت افغانستان، سازمان ملل و دولت پاكستان برداشت مثبتي از آن داشته باشند و آن را به مثابه تأييد رهبر طالبان بر مذاكرات تلقي كنند. حداقل اين است كه حالا اصالت آن پيام مورد ترديد است و تنها ميتوان گفت كه بخشي از طالبان متمايل به مذاكرات آن پيام را به نام رهبر خود منتشر كرده اما بخش ديگر همچنان موضعي متفاوت دارد. در اين بين، نقش پاكستان قابل پرسش است چون در حالي كه دولت اين كشور خود را متعهد به روند مذاكرات ميداند، موضع ارتش و به خصوص سازمان اطلاعاتي آن يا همان اي اساي چندان شفاف نيست. يك تحليل اين است كه اي اساي حاضر شده براي همراهي با دولت آن بخش از طالبان متمايل به صلح را به روند مذاكرات فرستاده و حتي حاضر شده خبر مرگ ملا عمر منتشر شود تا آن كه فرد متمايل به صلح جاي او را در رهبري طالبان بگيرد، اتفاقي كه با انتخاب ملا اختر پيش آمده است. تحليل قابل توجه ديگر اين است كه ديگر كارت طالبان براي اي اساي سوخته و بايد با كارت ديگري در افغانستان بازي كند؛ كارتي كه به نام داعش اما در جهت اهداف راهبردي پاكستان عمل ميكند. روزنامه امريكايي يو اساي تودي در همين روزها فاش كرده كه بنا بر اسناد 32 صفحهاي از گروه داعش و به زبان اردو متوجه شده كه اين گروه تروريستي در افغانستان و پاكستان قصد ايجاد جبهه متحدي عليه هندوستان را دارد و حتي به هند هشدار داده كه به دنبال برنامهريزي براي حمله به اين كشور است. اين اسناد در صورت صحت همجهت با راهبرد هند محور از سوي اي اساي است و اين نظر را تأييد ميكند كه هدف فعلي اي اساي در جهت قرار دادن داعش افغاني به جاي طالبان است. جابهجايي طالبان با داعش افغاني از يك سوي باعث ميشود اتهامات مبني بر حمايت از طالبان ديگر متوجه پاكستان و محور نظامي- اطلاعاتي آن نباشد و از سوي ديگر، نيرويي جديد با انگيزهاي قوي و خشن وارد عرصه شود كه هدف ضد هندي را با جديت بيشتري دنبال كند. انتشار خبر مرگ ملا عمر و تعيين رهبر جديد طالبان به اين فرايند دامن ميزند زيرا تمايل رهبري جديد به صلح و نداشتن موقعيت كاريزماتيك رهبر سابق به طور طبيعي باعث ميشد تا بخش قابل توجهي از فرماندهان و اعضاي طالبان ديگر انگيزهاي براي ماندن نداشته و انگيزه خود را در جايي دنبال كنند كه با علم داعش و خشونت مطلوب آنها وارد عرصه شده، هر چند هدف مورد نظر پاكستاني را دنبال ميكند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]