واضح آرشیو وب فارسی:مهر: در نشست نقد و بررسی مطرح شد:
«سوار بر اسب مرده» در پرداخت موقعیت کافکایی موفق بوده است
شناسهٔ خبر: 2869416 - سهشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۴:۴۳
فرهنگ > کتاب
رامبد خانلری در نشست نقد و بررسی رمان «سوار بر اسب مرده» به متاثر بودن این رمان از آثار و انديشه های کافکا اشاره کرده و آن را از معدود آثار موفق ايرانی دانست که در پرداخت موقعیت کافکایی موفق بوده است. به گزارش خبرنگار مهر، نهمين جلسه از سلسله جلسات «هفت شهر قلم» عصر دیروز دوشنبه ۵ مرداد با هدف نقد و بررسی رمان «سوار بر اسب مرده» نوشته مهدی جعفری در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.اولین سخنران این برنامه رامبد خانلری گفت: اين رمان به صراحت، در متن و در آغاز، مرتبط با «کتاب ايوب» شده است. اين کتاب از زيباترين و شاعرانهترين بخشهای مجموعه عهد عتيق است که الگو و فضای داستانی آن در آثار کافکا ديده می شود.وی با ذکر نکاتی به متاثر بودن رمان «سوار بر اسب مرده» از آثار و انديشه های کافکا اشاره کرده و اين رمان را از معدود آثار موفق ايرانی دانست که در ساخت و پرداخت موقعيت کافکايی موفق بوده است. نويسنده «سرطان جن» در ادامه با ذکر شواهدي از متن، به تقابل مفهوم خير و شر در اين داستان اشاره کرد. او با نقل جملهای از داستايفسکی که «بشر از رنج بی پايان گريزی ندارد»، گفت: در اين رمان با شخصيتهايی مواجهيم که دچار رنج بی پايان هستند.سخنران دوم این نشست، ميترا معينی داستان رمان «سوار بر اسب مرده» را داستان رنج دانست؛ رنجی که در پی ازکفدادن می آيد. او اين رنج و يأس را چه در پيرنگ و چه در فرم مشهود و برجسته دانست. معينی با اشاره به اينکه در متن با اين مفهوم مواجهيم که هيچ قطعيتی چه در زندگی و چه حتی در مرگ وجود ندارد، رمان مهدی جعفری را رمان عدم قطعيت دانست و گفت: فرم قطعهقطعه رمان اين مفهوم را القا می کند که خود زندگی هم دارای تشتت و آشفتگی است.نويسنده «معبد لاکپشت» از خلق شخصيت «گورزا» در این رمان سخن گفته و آن را شخصيتی فراواقعی دانست که زمانی هست و زمانی نيست. و اين شخصيت را تاحدودی شبيه به پيرمرد خنزرپنزری هدايت - لااقل در مواردی- دانسته و با توجه به شکل خودکشی يکی ازشخصيت های کتاب، به ردپای صادق هدايت در این اثر مهدی جعفری اشاره کرد و گفت: نويسنده از شخصيت «گورزا» استفاده خوب و کاملی نکرده است.معينی سپس به نمادپردازی «اسب» در رمان مذکور اشاره کرده و با توجه به اينکه اسب نماد حرکت، رهواری و زندگی است، گفت: اسب در اين کتاب بار معنايی سنگينی را به دوش می کشد؛ همچنان که در نام کتاب هم کاملاً معلوم است.در ادامه این برنامه، مصطفی عليزاده اشاراتی به فرم و ساختار کتاب داشته و با ذکر نکات و شواهدی اين رمان را در فرم شبيه به آثار پستمدرنيستی دانست و گفت: همچنان که در محتوا نيز با طرح مفهوم عدم قطعيت- که از کليدی ترين مفاهيم پست مدرنيستی است- مواجهيم.نهمين جلسه از سري جلسات هفتشهر قلم، با اعلام برنامه دو ماه آينده به کار خود پايان داد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 73]