محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826896472
گنجی 90 ساله در دل دولت‌خانه اصفهان
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سه‌شنبه ۶ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۱
در دل دولت‌خانه جایی است که هنوز فست فودی، لباس‌فروشی و .... نشده و 90 سال است که تنها یک بو مشامش را پرکرده است؛ بوی کاغذ و کتاب. اینجا یادگار مردی است که امیر قلی امینی مردانگی‌اش را می‌ستاید، مردی که در معرکه‌ای بی‌مشتری بی‌آنکه سرمایه مالی داشته باشد و تنها به مدد جوانی و عزم راسخ گام نهاد و با گردنی افراخته از این میدان بیرون آمد. مردی که منوچهر قدسی شرافتش را ثنا گفته و او را مردم‌دار و مردم‌دوست می‌داند آن‌هم در زمانی که به گفته او آنان که قدرت خرید یک کتابخانه را دارند فاقد شعور کتاب‌خوانی هستند.! و همایی در رثایش گفته است: یک جهان خوی خوش و کوشش و کار / از جهان برد مسیح ثقفی به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه اصفهان، "مسیح ثقفی" قریب به 70 سال پیش انتشاراتی را که 20 سال از عمرش می‌گذشت شریک می‌شود و در وانفسایی که کتاب خریدن چندان مطلوب نبوده و به قول امیر قلی امینی "همه چیز بر کتاب ارجح بوده" کتاب‌فروشی و انتشاراتی ثقفی را پایه‌گذاری می‌کند تا امروز بعد از 90 سال این مکان هنوز بوی کتاب بدهد. ثقفی عمر کوتاه خود را خالصانه صرف کار فرهنگی کرد و به محبوبیت زیادی دست یافت به‌طوری‌که محمد صمصامی در یادنامه این مرحوم می‌نویسد" من خیابان سپه اصفهان را به‌وسیله دو شاخص مهم و ارزنده تشخیص می‌دهم و همیشه این خیابان برای من، نسبت به دیگر خیابان‌های شهر گیراتر و دوست‌داشتنی‌تر بوده است. زیرا چهل‌ستون زیبا را بر سینه دارد و بنگاه مطبوعاتی و انتشاراتی ثقفی را در آغوش." این کتاب‌فروشی روزی ازجمله اولین کتاب‌فروشی‌های اصفهان بوده است و همچنین ازجمله انتشاراتی‌هایی که کتاب‌ها را به درخواست مردم به چاپ می‌رساند و انواع کتاب‌های ادبیات، فلسفه، تاریخ و... در قفسه‌های آن به چشم می‌خورد کتاب‌هایی از محمدحسین صغیر، آتش اصفهانی، سیدمحمد صمصامی، لطف‌الله هنرفر، بانوی ایرانی، اسماعیل واعظ جوادی، بهمن رافعی، محمدجوادشریعت، علی خلیلیان و ..... اما اکنون قفسه‌های این کتاب‌فروشی از کتاب‌های قانون پرشده است. شاید امروز این کتاب‌فروشی در میان صدها مغازه اطراف خود گمشده باشد اما هنوز دختر ثقفی وقتی نام پدر را می‌برد بغض می‌کند و مصمم است تا جایی که توان دارد نام پدر را بر کتاب‌فروشی زنده نگه دارد. بود چون خدمت فرهنگ شعار ثقفی کار خورشید کند شمع مزار ثقفی بوی گل خیزدش از گور که هر برگ کتاب بود در پیش نظر باغ و بهار ثقفی پروانه ثقفی مسئول کتاب‌فروشی ثقفی در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا، منطقه اصفهان می‌گوید: پدرم و عموها تقریباً 90 سال پیش این کتاب‌فروشی را تأسیس کردند در آن زمان در اصفهان کتاب‌فروشی به این تعداد نبود. قدیمی‌ترین‌ها ما بودیم و کتاب‌فروشی نوبهار که هنوز تابلو آن موجود است. او ادامه می‌دهد: پدرم به دلیل اینکه کار فرهنگی را دوست داشت و روح ایشان با این برنامه عجین بود این کتاب‌فروشی را تأسیس کرد و بعد از فوت پدرم، چون تنها کتاب‌فروشی بود که انواع کتاب در آن وجود داشت و قشر فرهنگی شهر اصفهان با آن مأنوس بودند راه ایشان را ادامه دادم. ثقفی می‌گوید: پدرم برای تشویق مردم به کتاب‌خوانی و چون فرهنگیان نیاز به یک کتابخانه داشتند برنامه پولی برای کتاب‌ها نمی‌گذاشت و هر شخصی که کتاب خریداری می‌کرد اجباری نبود که پول آن را همان زمان پرداخت کند و پدرم می‌گفت آخر برج هرچقدر که می‌توانید برای من بیاورید هنوز هم گاهی اشخاصی می‌آیند و طلب بخشش می‌کنند و می‌گویند کتابی از پدرم برده‌اند اما هزینه آن را پرداخت نکرده‌اند. به گزارش ایسنا، دکتر محمدباقر کتابی در یادنامه این مرحوم می‌نویسد: اکثر کتابخانه او از دانشجو و دانش‌پژوه و دیگر طالبان علم کتاب پر بود چه فراوانند کسانی که به‌وسیله و مسامحه او در مطالبه دیون صاحب کتاب و کتابخانه شدند به یاد ندارم هیچ‌گاه از دوستان و یا حتی کسانی که اندک آشنایی با او داشتند مطالبه درزمینه دیون آن‌ها بنماید اگرچه مسامحه آن‌ها در پرداخت دیونشان به درازا کشیده باشد. مسئول کتاب‌فروشی با اشاره به اینکه در زمان مسیح ثقفی، کتاب‌ها در بیشتر رشته‌ها به چاپ می‌رسید و فروخته می‌شد، می‌گوید: بسیاری از کتاب‌ها ازجمله کتاب‌های درسی از نشر امیرکبیر به اینجا منتقل و از اینجا به‌کل اصفهان پخش می‌شد. او می‌افزاید: قبلاً اینجا انتشارات نیز بوده است و زمانی اساتید کتاب‌هایشان را برای چاپ نزد پدرم می‌آوردند، دیوان الفت را نیز پدرم به چاپ رساندند که من خیلی آن را دوست داشتم. البته این روزها آن‌قدر در کتاب‌های حقوقی غرق شده‌ام و کتاب‌های قدیمی را فراموش کرده‌ام. ثقفی درباره تخصصی شدن این کتاب‌فروشی می‌گوید: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و ورود کامپیوتر و اضافه شدن این رشته به این نتیجه رسیدیم با این وضع نمی‌توانیم سرویس خوبی ارائه کنیم اول کتاب‌های روانشناسی را به خاطر علاقه‌ای که خودم به روانشناسی داشتم آوردیم اما تیراژ کتاب‌های روانشناسی هم خیلی بالا بود و 28 سال پیش تصمیم گرفتیم به طور تخصصی بر یک نوع رشته کار کنیم. او درباره فعالیتش در کتاب‌فروشی ادامه می‌دهد: پدرم در سن پایینی از دنیا رفت و این حادثه بر روی قلب و احساس من اثر گذاشت و برای من یک ایده شد که زندگی خود را کنار بگذارم چون زمانی که پدرم زنده بود همیشه به ما می‌گفتند اگر تلاش نکنید و در کتاب‌فروشی بسته بشود مثل این است که در دانشگاه اصفهان بسته شده و وقتی پدر را در دوران پرقدرت جوانی از دست دادم، نتوانستم مرگ او را قبول کنم پس زنده نگهداشتن کتاب‌فروشی یک هدف برای من شد. ثقفی می‌گوید: وقتی وارد کار شدم کم‌کم حالت مبارزه‌ای پیدا کردم چون چیزی که دیدم این بود که خانم‌ها می‌توانند همه کار انجام دهند، اما بسیاری از آن‌ها به‌خصوص در شهر اصفهان خود را باور ندارند، حدود 40 سال است که کار می‌کنم و چیزی که من را آزار می‌دهد این است که در جامعه ما خانم‌ها در کار جدی نیستند. او اضافه می‌کند: در آن سال‌ها چون مردم اصفهان خانواده من را می‌شناختند و برای پدرم احترام قائل بودند، من را پذیرفتند ولی بسیاری هم بودند که قبول نمی‌کردند که یک خانم می‌تواند کارهای جدی انجام دهد البته کاری که من کردم در کنار کاری که بانوان امروزی می‌کنند چیزی نیست ولی زمانی که من شروع کردم خیلی برایم سخت بود چون آن زمان به کار کردن زن یک نگاه دیگری داشتند ولی خوب گذشت اما سخت بود. ثقفی می‌گوید: در کارهای فرهنگی درآمد کم است اما بازدهی که در جامعه دارد بسیار بیشتر از کارهای پردرآمد است و روح را اغنا می‌کند. او این روزها در اندیشه بازنشسته شدن است اما می‌گوید: اگر بازنشسته بشوم چه کسی می‌خواهد کتاب‌فروشی را هدایت کند؟! با اینکه کارهای سابق را کم کردم و دوست ندارم بازنشسته شوم و علاقه زیادی به این کاردارم و تا خداوند یاری کند خودم مسئول کتاب‌فروشی خواهم بود. پروانه ثقفی عاشقانه این مکان را دوست دارد، او همه زندگی خود را وقف میراث پدری کرده است و تنها همدم و فرزندش کتاب است. جملات آخرش همراه با نگرانی که در چشمانش موج می‌زد در ذهن تداعی‌کننده این نکته بود که شاید این مکان نیز مانند دیگر کتاب‌فروشی‌هایی که در این شهر تاریخی-فرهنگی تغییر کاربری داده‌اند در آینده به جای بوی کتاب مشامش را بوی روغن داغ پر کند.
کتاب‌فروشی و انتشاراتی ثقفی
دختر مرحوم ثقفی
گزارش از: رویا السادات مویدی، خبرنگار ایسنا- منطقه اصفهان انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 67]
-
گوناگون
پربازدیدترینها