واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: نقش توافق هستهای در شکایت احمدی نژاد از جهانگیری/ مرد بگمبگمها کلافه از بگمبگمها
شاید بتوان گفت احمدی نژاد امروز گرفتار استراتژی شده است که خود در سال 84 و 88 از آن استفاده کرد. احمدی نژاد امروز کلافه بگمبگمهای دولت روحانی است.
مصطفی داننده: اهالی رسانه از او سوال میکردند و او با سوالی پاسخ آنها را میداد. بسیاری او را استاد « فرار به جلو» میدانند و اعتقاد دارند هیچ سیاستمداری در دنیا نمیتواند مانند رئیس جمهور سابق ایران برای فرار از مشکلات خود، پای دیگران را به بازی سیاست باز کند. تازه ترین نمونه این فرار به جلو، شکایت محمود احمدی نژاد از معاون اول دولت احمدی نژاد یعنی اسحاق جهانگیری است.
یکی از رسانههای نزدیک به رئیس دولت دهم با انتشار این خبر اعلام کرد که احمدی نژاد به دلیل «استمرار افتراها و اکاذیب نسبت داده شده از سوی آقای اسحاق جهانگیری» از او شکایت کرده است. سیدعادل حیدری، وکیل احمدینژاد به «دولت بهار» گفت: «آقای اسحاق جهانگیری در سالهای اخیر با هدف تخریب باورهای مردم و تشویش در اذهان عمومی، اقدام به طرح اتهامات بیاساس علیه دولت قبل کرده که در سطح وسیعی در رسانههای مکتوب و شبکههای مجازی و صوتی و تصویری منتشر شده است.» جهانگیری از زمان آغاز دولت یازدهم، تلاش کرد تا کاخ ویرانهای را که تحویل گرفتهاند به مردم نشان دهد و به آنها بگوید روزی این کاخ آباد بود اما با آمدن احمدی نژاد، این سرزمین آباد تبدیل به خرابهای شد که ساختن آن برای دوباره سالها طول میکشد. همین حرفهای جهانگیری، زمین بازی را برای احمدی نژادیها تنگ کرد. در این میان دستگیری رحیمی و بقایی دو تن از معاونان و یاران غاز احمدی نژاد نیز، تاییدی بود بر سخنان جهانگیری در مورد فساد در دوران احمدی نژاد. رئیس جمهور سابق ایران با مشاهده شرایطی سختی که برایش بوجود آمده بود تصمیم گرفت بازهم با استفاده از استراتژی« فرافکنی» بازی را از زمین خود به زمین دولت یازدهم و معاون اول آن بیندازد. او با شکایت سعی کرد ابتدا با مظلوم نمایی سعی کند به مردم نشان دهد که دولت روحانی در حال ظلم به اوست. معمولا مظلوم برای گرفتن از حق خود از ظالم به دادگاه شکایت میکند. در گام دوم احمدی نژاد میخواهد، دولتیها را در مدت زمانی هرچند کوتاه مشغول این شکایت کند. احمدی نژاد در گام سوم با این شکایت میخواست برای مدت زمانی « ظریف – روحانی» را به حاشیه ببرد. این روزها این دو نام بیش از هر نام دیگری در ایران شنیده میشود. کسانی که توانستند بعد از 12 سال با کشورهای 1+5 به توافق برسند. روحانی در دو سال به این موفقیت رسید در حالی که احمدی نژاد طی 8 سال ریاست جمهوریاش هیچ موفقیتی به دست نیاورد. این شکایت به راحتی میتواند برای مدت زمانی، ظریف و روحانی را از تیتر یک رسانه دور کند. اتفاقی که در روز گذشته شاهد آن بودیم. احمدی نژاد دوست داشت، امیر کبیر ایران باشد اما لوای امیر کبیری ایران امروز بر دوش روحانی و ظریف انداخته شده است و محمود احمدی نژاد تبدیل ضد قهرمان این داستان شده است. اگر به یاد داشته باشید احمدی نژاد بعد از گزارش 100 روز روحانی به مردم و دیدن اوضاع نابسامانی که برای او به وجود آمده بود، روحانی را به مردم مناظره دعوت کرد. در متن نامه او به روحانی آمده بود: «جناب حجتالاسلام و المسلمین آقای حسن روحانی رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران سلام علیکم با آرزوی موفقیت برای جنابعالی و خدمتگزاران دلسوز در سراسر کشور، با آنکه اینجانب حتی پس از شنیدن گزارش چند روز گذشته شما که بر "پایه" انتساب عناوین غیرمنصفانه و بیپایه به دولتهای نهم و دهم شکل گرفته بود-به اقتضای مصالح کشور بنا بر سکوت داشته و دارم، لکن به احترام تقاضاهای بیشمار گروههای مختلف مردم و از جمله صاحبنظران سیاسی و اقتصادی، لازم دیدم که از جنابعالی دعوت نمایم تا در فضایی کاملا دوستانه و صمیمانه، در مناظرهای صریح، اصولی و روشنگر در منظر افکار عمومی ابهامات را رفع و حقایق ناب را آنطور که هست مورد تصدیق و تأکید قرار دهیم تا از فرصت برداشتن گامهای بلند و استوار در مسیر رو به جلوی کشور دریغ نشود. اینجانب با تأکید مجدد بر لزوم تحکیم دوستیها و حفظ وحدت و همدلی به ویژه در شرایط کنونی، این روشنگری را از جهت پاسداشت تلاشهای گسترده صادقانه و کمنظیر همکاران و کارکنان دولت در سراسر کشور و نیز قشر وسیعی از فعالان عرصه خدمت در بخش خصوصی وظیفه خود میدانم. چرا که بار مسئولیت پیشرفت آتی ایران عزیز عمدتاً و همچنان بر دوش این عزیزان خواهد بود. بدیهی است که جفا بر این خیل عظیم میتواند خسارات جبرانناپذیری را متوجه کشور نماید. خدا را شاهد میگیرم که این دعوت نه بر اساس یک حس شخصی، بلکه بر مبنای احساس تکلیف دینی و ملی صورت میگیرد وگرنه اینجانب و همکارانم در طول هشت سال مسئولیت خود زمانی که در عین تحمل بار سنگین خدمات کمسابقه در جای جای میهن اسلامی، به موازات دشمنیهای بیگانگان، حجم کمنظیر ناملایمات و بیمهریهای برخی در داخل را به عشق ملت بزرگ ایران به جان پذیرفتیم، امتحان خود را به نیکی پس دادهایم. همچنین در امر انتخابات اخیر ریاست جمهوری، در شرایطی که دولت دهم در فقدان نمایندهای از خود در رقابت انتخاباتی و مالا پاسخگویی-آماج حجم سنگین و گستردهای از اتهامات و انتقادات ناروا بود-به خوبی و شایستگی به وظیفه شرعی و قانونی خود در صیانت از آرا مردم عمل کرد و با برگزاری انتخاباتی قانونی و سالم ظرفیت بالای خود را به ظهور رساند. علاوه بر ضرورت حمایت و دفاع از تلاشهای شبانهروزی نیروهای مخلص و سخت کوش کشور در همه حوزهها و قوهها، چیزی که موجب مزید نگرانی شده این است که نادیده انگاشتن ظرفیتها و توانمندیها و داشتن برآوردهای ناصحیح و آمارهای نادرست از وضعیت کشور چه بسا به تصمیمسازیهای ناصواب در عرصههای سیاسی و اقتصادی داخلی و بینالمللی و تضعیف امید و نشاط ملی بینجامد. از این رو با تأکید مجدد بر این دعوت به عنوان قطرهای از اقیانوس ملت ایران آمادگی دارم که همه توان و تجربه خود را برای تسهیل و پیشبرد امور در خدمت دولت قرار دهم.» آنطور که از شواهد پیداست احمدی نژاد هرگاه قافیه را تنگ میبیند، دست به یک انتهار سیاسی میزند و با طرح مسائلی همچون مناظره و شکایت با علم به اینکه هیچکدام به سرانجام معلوم نخواهد رسید، سعی میکند بار افکار عمومی را از دوش خود بردارد و به طرف مقابل انتقال دهد. شاید بتوان گفت احمدی نژاد امروز گرفتار استراتژی شده است که خود در سال 84 و 88 از آن استفاده کرد. احمدی نژاد امروز کلافه بگمبگمهای دولت روحانی است.
۰۶ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۷:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]