تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 14 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):حد توکل چیست؟ حضرت فرمودند: اینکه با وجود خدا از هیچ کس نترسی
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837975300




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

احمد شاملو و راز عشق ماندگار آیدا


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: به بهانه پانزدهمين سالمرگ شاعر درخت و خنجر و خاطره
احمد شاملو و راز عشق ماندگار آیدا




شاملو شاعری دردآشنا با ذهنی جست‌وجوگر و ناآرام، روحیه‌ای نقادانه و انقلابی با اشعاری سرشار از احساس و اندیشه به گونه‌ای که از پیروی بی‌چون و چرایی فرهنگ و ادبی جامعه خود سرباز زده است.





روزنامه قانون - محمد خرسندی: در یکی از جلسات سخنرانی سیدسهیل رضایی روان تحلیل‌گر یونگی داستانی را تعریف کرد که دستمایه نگارش این مقاله شد و به پرسشی که درباره شاملو سال‌ها در ذهنم جوانه زده بود پاسخی قابل قبول داد. داستان این‌گونه شروع می‌شود که پادشاهی به همراه سربازانش عازم شکار می‌شوند. در میان جنگل پادشاه به دنبال گوزنی با اسبش می‌تاخت که خود را در میان جنگل تنها دید و متوجه شد که سربازانش را گم کرده و به هر راهی می‌رفت نتیجه‌ای برای او نداشت.


تحليل شاملو با قالب يونگ



نمی‌توانست به درستی راه را پیدا کند، آنقدر در جنگل گشت تا به کلبه‌ای برخورد. پیرمردی با دخترش در کلبه بودند. پادشاه داستان گم شدن خودش را برای آنها تعریف کرد. پیرمرد گفت من راه را به تو نشان می‌دهم به شرطی که دختر من ملکه تو شود؛ پادشاه قبول کرد. پیرمرد گفت شرط دیگری نیز با تو دارم. پادشاه گفت هر چه باشد قبول می‌کنم. پیرمرد گفت دخترم نباید هرگز آب بنوشد یا آب ببیند وگرنه ملکه تو از نظر غایب خواهد شد. پادشاه قبول کرد و با دختر پیرمرد به سمت قصر پادشاهی حرکت کردند؛ در وسط راه سربازانش را یافت، پیکی را به سرعت به قصر فرستاد و دستور داد آب روانی که از وسط قصر او می‌گذرد را بپوشانند. تمام ذکر و فکر پادشاه این بود که نگذارد دختر آب را ببیند یا بنوشد.

تمام دربار از کارهای پادشاه خسته شده بودند، چندان به کارهای دولت رسیدگی نمی‌کرد، تا اینکه پادشاه دچار افسردگی شد. در این بین وزیر او به پادشاه گفت بهتر است آب روان را در وسط قصر جاری کنیم و اطراف آن را با شاخه‌ها و گیاهان بلند می‌پوشانیم تا ملکه آن را نبیند و شما هر روز به کنار رود بیایید تا حال‌تان خوب شود. پادشاه گفته وزیر را پذیرفت. از این طرف ملکه متوجه شد که روحیه پادشاه تغییر کرده و شاداب‌تر از همیشه به نظر می‌رسد؛ پس تصمیم گرفت پادشاه را تعقیب کند. به دنبال پادشاه روان شد و او را دید که از میان گیاهان وارد جایی شد. به دنبال پادشاه وارد آنجا شد تا پادشاه آمد جلوی او را بگیرد دیر شده بود؛ ملکه ناپدید شد، هر چه گشت از ملکه خبری نشد.

یکی از سربازانش گفت من ملکه را دیدم كه تبدیل به قورباغه شده است. پادشاه دستور داد تا تمام قورباغه‌های شهر را بکشند. کشتار قورباغه‌ها آغاز شد، تا اینکه پادشاه قورباغه‌ها به سراغ پادشاه آمد و به او گفت چرا می‌خواهی نسل ما را ریشه‌کن کنی. پادشاه تمام ماجرا را برای او تعریف کرد. پادشاه قورباغه‌ها گفت من پدر ملکه هستم وقتی که تبدیل به قورباغه شد تمام نسل ما هم به قورباغه تبدیل شدند.پادشاه قورباغه‌ها می‌گوید من او را به تو برمی‌گردانم؛ تو هم از این کشتار دست بردار. پادشاه قبول می‌کند و ملکه دوباره بازمی‌گردد. داستانی اسطوره که با تولد دوباره ملکه (زن) آغاز می‌شود.دیگر، نقابی بر چهره ندارد، نقش بازی نمی‌کند، فرآیند آگاه‌سازی از داستان آغاز می‌شود که با سفری درونی همراه است.


تحليل شاملو با قالب يونگ



اما چرا این داستان به احمد شاملو ربط پیدا می‌کند؟ شاید به روایتی می‌‌توان گفت این داستان زندگی احمد شاملو است. کمي‌عجیب به نظر می‌رسد ولی داستان نمادین سفری است که احمد شاملو آغاز می‌کند؛ در ابتدا این سفر ناآگاهانه قدم برمی‌دارد، روان زنانه ناپخته و زودرنج شاملو در 22 سالگی زنی را برای او فرا می‌خواند که از جنس روان زنانه اوست، یعنی در اینجا آنیما بیمار احمد شاملو ناآگاهانه بر روی کس دیگر فرافکنی می‌شود. شاملو باز هم در روند ناآگاهانه است و به درکی از عقده‌ها و انگیزه‌هایش هنوز نرسیده، ازدواج یک رابطه آگاهانه است ولی برای شاملو چنین انتخابی نیست؛ سفر زندگی او ناشیانه و ناآگاهانه آغاز می‌شود.

  شعر خود زندگي است

احمد شاملو درباره خودش می‌گوید: «آثار من خود، بیوگرافی کامل است. من به این حقیقت معتقدم که شعر، برداشت‌هایی از زندگی نیست، بلکه یک سره خود زندگی است.»

همیشه این پرسش در ذهن من بود که چرا احمد شاملو سه بار ازدواج کرده است. چرا چهار فرزند خود را از زن اولش رها می‌کند؟ آیا شاملو شهوت‌پرستی بوده که مدام زن عوض می‌کرده است؟ اما اشعارش این را نمی‌گوید، نمی‌توان از لابه‌لای اشعارش به دنبال هرزگی گشت یا حتی سر نخی از آن به دست آورد.

چگونه است که شاملو در اشعارش بیش از اندازه انسان را ارج می‌نهد. او انسان را آزاد می‌خواهد فارغ از هر رنگ و نژاد و مذهب عصر انسان در منظر شاملو عصر پایان خدایان است «و انسان که کهنه رند خدایی است بی‌گمان».

و معتقد بود:«که هر ویرانه نشانی از غياب انساني است/که حضور انسان آبادانی است.»

شاملو شاعری دردآشنا با ذهنی جست‌وجوگر و ناآرام، روحیه‌ای نقادانه و انقلابی با اشعاری سرشار از احساس و اندیشه به گونه‌ای که از پیروی بی‌چون و چرایی فرهنگ و ادبی جامعه خود سرباز زده است.احمد شاملو برای اولین بار در سن 22 سالگی با اشرف ملوک‌اسلامي‌ازدواج می‌کند. ماحصل این ازدواج سیاوش، سامان، سیروس و ساقی است که چند سال بعد از او طلاق می‌گیرد و در همان سال با طوسی حائری ازدواج می‌کند. این ازدواج هم در سال 1340 منجر به طلاق می‌شود و در نهایت در سال 1343 با آیدا ازدواج می‌کند و این  ازدواج تا پایان عمرش دوام می‌آورد.


تحليل شاملو با قالب يونگ



شاملو در آیدا چه چیزی را دید یا چه چیزی در شاملو متحول شده بود که این چنین عاشقانه با آیدا ازدواج می‌کند و تا پایان عمرش در کنار او می‌ماند. اینجا می‌توانيم ربط درستی از داستانی که ابتدا آوردم بیابیم، تولد مجدد در آنیما شاملو، شناختی آگاهانه و ازدواجی موفق. اما سیر این تحول چگونه روی داد؟برای یافتن جواب این سوالات همان‌گونه که خودش گفته فقط باید به سراغ اشعارش برويم تا از لایه‌های تودرتوی اشعارش به اعماق روحش دسترسی پیدا کنیم و راز ماندگاری او و آیدا را کشف کنیم.

شاملو نخستین دفتر شعر خود را به نام «آهنگ‌های فراموش شده» در سال 1326 منتشر می‌کند؛ دفتری با عناصری مثبت اما بدون محتوی، سست و حتی تهی از اندیشه و شاید بتوان گفت شاعر جوانی که هنوز پا به عرصه کارکشتگی ذهنی و سخنورانه نرسیده است.چاپ اولین آثارش درست مصادف می‌شود با اولین ازدواجش، ازدواجی ناآگاهانه همراه با فرافکنی درونش بر روی این زن و سپس نتیجه این ازدواج علی‌رغم داشتن چهار فرزند به جدایی ختم می‌شود. شاملو فکر می‌کند با عوض کردن زنش همه چیز روبه‌راه خواهد شد و به سراغ رابطه جدیدی می‌رود و ازدواج دیگری می‌کند. باز هم انتخابی ناآگاهانه است، روان شاملو به پختگی نرسیده است، اگرچه نمی‌توان جلوی فرافکنی هر زن و مردی را بر روی یکدیگر گرفت، ولی می‌شود آن را بررسی کرد.

چه می‌شود که شاملو به ناگهان متوجه این فرافکنی ناآگاهانه می‌شود و سعی می‌کند تولد جدیدی را برای خودش و سفری آگاهانه را آغاز کند.چه می‌شود که در ازدواج سوم به آگاهی می‌رسد، چگونه از آنیمای منفی خود (روان زنانه در ضمیر ناخودآگاه مرد) رها می‌شود.شاملو در دفتر هوای تازه گرفتار آنیمای منفی خود است و از تاثیر کج‌خلقی و لجام‌گسیختگی روانش در این شعر فریاد می‌زند:

دیرگاهیست که من سراینده خورشیدم

و شعرم را بر مدار مغموم شهاب‌های سرگردانی

نوشته‌ام که از عطش نور شدن خاکستر شده‌اند

من برای روسپیان و برهنگان می‌نویسم

  فكر مي‌كرد با ازدواج مجدد زندگي تغيير مي كند


تحليل شاملو با قالب يونگ



جان‌اسنفورد روان تحلیل‌گر یونگی درخصوص روان مرد و زن می‌نویسد: زن حامل تصویر زنده‌ شریک یا روح زنانه مرد برای مردان است و مرد نیز حامل تصویر زنده روح زن است. این موضوع به پیامدهای نامتعارف و ناخوشایندی منتهی می‌‌شود، زیرا این واقعیت‌های زنده درون ما، اغلب تاثیرات قوی و آزاردهنده‌ای دارند... بر اثر فرافکنی آنیما و آنیموس (روان مردانه در ضمیر ناخودآگاه زن) به دلیل وجود این تلقی که در خارج از ما قرار دارند، معمولا تشخیص نمی‌دهیم که متعلق به ما هستند.

اما شاملو برای رسیدن به ازدواج آگاهانه رنجی عمیق را متحمل می‌شود و سفر پرپیچ و خمي‌را در روان خود دنبال می‌کند.این رنج و این ناآگاهی از روان می‌خواهد به دنیای آرام و بی‌تلاطم جنین بازگردد. چه می‌شود که شاملو تا این حد سرگشته و در بوته‌ آزمایش واقعیت‌های روابط انسانی تاب تحمل نمی‌آورد و می‌خواهد آرامش جنینی را پس بگیرد و ناتوانی حالت عاشقی را در تحمل فشارهای زندگی روزمره یادآوری می‌کند و از آن به فغان مي‌آيد.

عشق واقعی زمانی شکل می‌گیرد که انسان آگاهانه قدم در راه شناسایی فرد دیگری برآید و این زبان است که عشق به او را تجربه می‌کند.بیان این مطلب بدین معنی نیست زنان و مردان به سراغ کسانی دیگر بروند تا این آگاهی شکل بگیرد. شاملو ندانسته و ناخواسته در مسیر ناآگاهی و فرافکنی قرار گرفت و هرگز سعی نکرد برای حل مشکلاتش راه‌حلی بیابد و به همین دلیل فکر می‌کرد با ازدواج‌های متعدد زندگی خوبی خواهد داشت همان طور که دنبال مکان امن جنینی می‌گشت تا از بار تلخ مسئولیت‌های خود فرار کند. اما شاملو بعد از طلاق از زن دومش چند سالی را ازدواج نمی‌کند و به تحلیل و بررسی خود می‌پردازد و این بار با آیدا آگاهانه ازدواج می‌کند و این رابطه حمل‌کننده‌ آنیمای شاملو نیست.


تحليل شاملو با قالب يونگ



به همین دلیل شاملو تا پایان عمرش با آیدا می‌ماند و پرمفهوم‌ترین، عاشقانه‌ترین و... شعرهایش را بعد از آشنایی با آیدا می‌سراید. می‌توان با صراحت گفت آیدا تبلور آنیما شاملو بود که آگاهانه آن را شناخت و او را به بانوی روحش تبدیل کرد. رابرت جانسون درخصوص زن درون مرد که برگرفته از اندیشه‌های روان تحلیلی یونگ است، می‌گوید: «آنیما حمل‌کننده‌ روح مرد و معشوقه‌ دنیای درونی اوست. دکتر یونگ از آنیما با نام میانجی یا واسط بین شخصیت آگاهانه‌ مرد و اعماق طبیعت او، یعنی ناخودآگاه جمعی یاد می‌کند. آنیما قلمرو شکوهمند روان است؛ آن واسطه‌ای است که ما را با اسرار و اعماق طبیعت مان در تماس نگه می‌دارد. آنیما الهام‌بخش است، حمل‌کننده‌ روح شاعرانه است، راهنمای دنیای زیرین است... آنیماست که با جادوی خود و با پیوند درونی خود، به زندگی مرد ارزش و معنا می‌بخشد.»

شاملو با آیدا به یک تجربه روحانی زنانگی که مردانگی او را کامل کرد دست یافت.شاملو جست‌وجوگری بود که ناخودآگاهانه دریافت که برای رسیدن به کمال باید در قلمرو زنانگی خود دست به کاوش بزند. درون  او به احساس شهودی دست پیدا کرده و فقط تلنگری باید می‌خورد که آن هم توسط آیدا به صدا آمد و اشعار شاملو بعد از آشنایی با آیدا و شناخت زنانگی درون خود به اوج شکوفایی رسید؛ اشعاری که با سال‌های قبل از آیدا قابل مقایسه نیستند.






تاریخ انتشار: ۰۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۱





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن