پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851235430
عملیاتی تلخ برای عکاسان +عکس
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
عملیات رمضان؛
عملیاتی تلخ برای عکاسان +عکس
عملیات "رمضان" را عکاسان زیادی به ثبت رسانده اند که به دلیل حجم بالای شهید و مجروح، از آن به تلخی یادآوری می کنند.
به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز، در دوران دفاع مقدس، عکاسانی در جبهه های حق علیه باطل حضور داشتند که لحظه های دفاع، جان فشانی و گاهی زمان به شهادت رسیدن رزمندگان اسلام را به ثبت رسانده اند که اگر نبودند، آن لحظه های ناب و خالصانه به فراموشی سپرده می شد.
عملیات رمضان، خاطره تلخی را در ذهن عکاسان آن عملیات، به یادگار گذاشته است. عکاسانی همچون شهید داریوش گودرزی کیا (شهادت 29 مهر 63 منطقه عملیاتی میمک)، محمد حسین حیدری، علی فریدونی، امیرعلی جوادیان، سعید صادقی، عرب علی هاشمی، منوچهر قلم چی، محمد رضا شرف الدین که با دوربین های خود در این عملیات، به ثبت خاطره پرداخته اند.
عملیات رمضان در تیرماه سال 61 که مصادف با ماه مبارک رمضان بود، انجام شد. عکس های زیادی توسط عکاسان از این عملیات گرفته شده که قصه ای درون هر عکس نهفته است. عکاسانی که در این عملیات حضور داشتند به سختی توانستند عکس ها را ثبت کنند.
با محمد حسین حیدری که عکاس جنگ دیروز و قائم مقام انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس امروز است و در عملیات رمضان عکاسی کرده، به گفت و گو نشستیم که ماحصل آن در ادامه می آید: *عملیات رمضان، برایم خیلی تلخ بود عملیات رمضان، برای من خیلی تلخ بود، رزمنده های ما نتوانستند به اهداف از پیش تعیین شده برسند. این عملیات در 22 تیرماه سال 61 شروع شد و 15 روز به طول انجامید، به دلیل همزمانی این عملیات با ماه مبارک رمضان، اسم آن رمضان تعیین شده بود.
منطقه ای که این عملیات در آن انجام می شد، ارتفاعی نداشت و مسطح بود، به همین دلیل هیچ جان پناهی برای بچه ها وجود نداشت. چند منطقه مثل پاسگاه زید و کانال پرورش ماهی بود که اکثر مراحل عملیات، حول و حوش این مناطق انجام می شد.
*لحظه های سختی که بر من گذشت خاطره تلخی که از این عملیات به خاطر دارم و در عکس ها مشاهده می کنید، مربوط به آخرین روزهای عملیات و صبح روزی که در منطقه اطراف کانال پرورش ماهی عملیات انجام شده بود، می شود. دشمن در این منطقه با ایجاد موانعی مثل کانال، خاکریزهای مثلثی و پنج ضلعی و در بخش هایی هم با پمپاژ آب مصمم بود که از عملیات و پیشروی رزمندگان جلوگیری کند. بخشی از این کانال ها عرض کمی داشت و ارتفاع آن نیز کم بود، به طوری که وقتی در آن قرار می گرفتی، قسمتی از بدن بیرون بود. در این مرحله از عملیات، رزمنده های ما شب به سمت کانال ماهی حرکت و در این بخش از منطقه عملیاتی پیشروی کرده بودند.
در عکس ها این کانال مشخص است که نیروهای ما به شکل یک ستون در حال حرکت و عبور در آن هستند. کانال پرورش ماهی با این کانال ها فرق داشت و آن کانال عریض در مجموع به عرض حدود یک کیلومتر و طول 30 کیلو متر و در شرق دجله قرار داشت. در این عملیات، برای این که نیروی زرهی و پشتیبانی ما نتوانند از آن منطقه عبور کند، دشمن آب آن را در اطراف کانال پمپاژ کرده بود که سطح زمین به حالت باتلاقی تبدیل شد. (در عکس مشخص است که به همین دلیل وقتی حتی ماشین ها و ادوات نظامی سبک از این قسمت عبور می کردند در زمین، فرورفتگی زیادی ایجاد می شد و تردد به کندی و سختی انجام می شد)
نیروهای پیاده ما در این کانال ها رفت و آمد می کردند و دشمن به دلیل این که با این منطقه کاملا از قبل مشخص بود و می دانست که رفت و آمد و تجمع نیروها در اینجا بیشتر است، اطراف آن را می زد.
کنار این کانال، یک جاده خاکی بود که نیروی پشتیبان از آنجا می گذشت و گردانها نیز در آنجا، تجمع داشتند. از محلی که صبح، عملیات را از آنجا شروع کرده بودیم حدود 4 کیلومتر به سمت کانال پرورش ماهی رفتم، چون نیروها در آن منطقه پخش بودند و فضا برای عکاسی زیاد بود.
به اطراف منطقه ای که کنار کانال پرورش ماهی بود رسیدم. دشمن تازه عقب نشینی کرده بود و به قدری سریع این اتفاق افتاد که تانک هایشان را روشن گذاشته و فرار کرده بودند. در عکس، این تانک های دشمن مشخص است.
نیروهای ما در این منطقه که ضلع شرقی کانال پرورش ماهی بود، استقرار اولیه پیدا کرده بودند، البته هنوز ماشین های سنگین مثل لودر برای ایجاد خاکریز نیامده بودند، چرا که مورد هدف دشمن قرار می گرفتند.
در اینجا بود که شروع به عکاسی کردم و تعدادی عکس گرفتم. حدود 40 دقیقه گذشته بود که پاتک دشمن شروع شد و چون دقیقا می دانستند بچه های ما کجا هستند و گرای توپخانه ای آن را داشتند، منطقه را زیر توپ و خمپاره بردند. (گرا، یک اصطلاح توپخانه ای است.)
از قبل مختصات منطقه ای تعیین و ثبت شده است و دشمن می داند که نیروهای طرف مقابل، حتما از آنجا تردد می کند، بدون این که نیاز به دیده بان داشته باشد. پاتک دشمن به این شکل بود که با تانک یا توپخانه محل استقرار نیروهای ما را به شدت مورد حمله قرار می داد و بعد از این که تلفات زیادی می گرفت، نیروی پیاده را وارد عمل می کرد. قبل از پاتک دشمن، به دلیل این که بچه ها پیشروی کرده و استقرار یافته بودند، نیروها خوشحال بودند،
اما به قدری پاتک دشمن سنگین بود که در کمتر از نیم ساعت همه چیز عوض شد. در این مرحله تعداد زیادی از نیروهای ما مجروح و شهید شدند و تعدادی دیگر هم درگیر این بودند که مجروحین را جا به جا کنند.
عکس هایی که ملاحظه می کنید برای زمانی است که توپخانه دشمن کار می کرده و به ما پاتک زده و به شدت نیروهای ما را مورد هدف قرار داده بود.
در فاصله حدود نیم ساعت که از پاتک دشمن می گذشت، من هم عکس می گرفتم که ناگهان صدای یک گلوله توپ را شنیدم و خیز رفته و روی زمین خوابیدم. بر اساس تجربه می دانستم که این گلوله تا چه حد در نزدیکی من اصابت می کند. گلوله خیلی نزدیک، اصابت کرد ولی ترکش هایش به من نخورد و به دلیل شدت انفجار، دچار موج گرفتگی شدم و حالت گیجی و تهوع داشتم.
حس حرکت نداشتم و فقط می دیدم که بچه ها خیلی سریع در حال رفت و آمد هستند. آن زمان چون چشمم ضعیف بود و عینک می زدم. وقتی نیروها دور می شدند، حتی با وجود عینک، تصویر واضحی از اطرافم نداشتم. گرمای شدید باعث شده بود تا سراب ببینم و خودروها و نیروها را به شکل شبحی در سراب می دیدم.
شاید حدود 20 دقیقه گذشت تا به خودم مسلط شدم و زمانی که به اطرافم نگاه کردم، دیدم تقریبا خالی است و فقط شهدا و مجروحینی بودند که به شدت زخمی شده و امکان حرکت نداشتند. آنهایی هم که سالم بودند، عقب نشینی کردند.
تا این عملیات من بیشتر اوقات با آقای جوادیان برای عکاسی می رفتم. از جا بلند شدم و بین شهدا به دنبال جوادیان می گشتم و همین موضوع خیلی وقت گیر شد. بعد از مدتی که گذشت، حدود 400-300 متری ام، تعدادی نیرو دیدم و چون چشمم ضعیف بود، فکر کردم بچه های خودمان هستند. ناگهان احساس کردم که از کنارم صداهایی رد می شود و به خاک می خورد. متوجه شدم تیر هستند که به سویم شلیک می شود ولی به من نمی خورد.
خوب دقت کردم، دیدم این آدم هایی که به سمت من می آیند نیروهای دشمن هستند و به سمت من شلیک می کنند. حالا دیگر نیروی پیاده دشمن، وارد صحنه نبرد شده بود و توپ خانه کار نمی کرد.
فقط جهت را می دانستم که باید به کدام سمت بروم تا به نیروهای خودی برسم. کیف و دوربین را روی دوشم انداختم و به سمت نیروهای خودی شروع به دویدن کردم. به شکل زیگزاگی می دویدم و دشمن هم به دنبالم می دوید و تیرها خیلی نزدیک به من، به زمین می خورد.
بعد از حدود 2 کیلومتر که دویدم، به کانالی رسیدم که صبح اینجا عکاسی کرده بودم حدود 60-70 سانتی متر عرض داشت و بعضی قسمت های کانال بخاطر خمپاره و توپهایی که به کناره آن خورده بود از بین رفته بود.خود را به داخل کانال انداختم. خیس عرق شده بودم، اما به سختی هنوز میدویدم. مقداری که جلوتر رفتم، احساس کردم از نیروهای دشمن فاصله گرفتم، شاید فکر می کردند تله است، البته انصافا هم پشت سرم را نگاه نمی کردم. قدری جلوتر، دوباره شلیک خمپاره ها شروع شد.
دقیقا هم کنارههای کانال را میزدند. با هر صدای خمپاره خیزی میرفتم. در این میان هم دائم به فکر جوادیان بودم که چه اتفاقی برایش افتاده و اگر زنده ماندم چگونه با خانوادهاش روبرو شوم، من که در آن محدوده تمام شهدا را دیدم اما چرا از او خبری نبود. در همین افکار، قدری جلوتر رزمنده مجروحی را دیدم که فقط به پای چپش ترکش خورده بود و خودش را داخل کانال به عنوان جان پناه رسانده بود. متوجه شد که بچه ها عقب نشینی کردند و من را که دید گفت من را هم ببر اگر بمانم اسیر می شوم.
پشت سر من دیگر کسی از نیروهای خودی نبود و فقط من بودم. او را بلند کردم و دست چپش را روی دوشم انداختم و زیر بغلش را گرفتم و در حالی که از من قد بلندتر بود، با خودم می کشاندم و در همین حین، دائما نزدیکمان خمپاره زده می شد. هنگامی که صوت خمپاره را میشنیدیم در کانال خم می شدیم، چون ارتفاع کانال کمتر از قد ما بود.
بعضی اوقات هم خمپاره 60 میزدند که اصلا صدا نداشت شاید هم بخاطر موج انفجار اولی دائم درون گوشم صدای زنگ میآمد چون این حالت همراه با اضطراب بود و خمپاره هم خیلی نزدیک زده می شد، متوجه نبودم که چه اتفاقی می افتد. همینطور که می رفتیم، احساس کردم که آن مجروح، خودش دیگر راه نمی آید و خیلی سنگین شده بود. به او گفتم من نمی توانم وزن تو را تحمل کنم و خودت هم باید کمک کنی، می دانم که درد داری ولی شرایط طوری نیست که استراحت کنیم.
کمی که گذشت، متوجه شدم نه حرفی میزند و نه جواب من را میدهد هوا به شدت گرم، گلویم هم خشک خشک و نفس کشیدن برام سخت شده بود. تمام تلاشم را می کردم که او را با خود بکشانم که یکدفعه دیدم دست راستم که زیر بغلش بود، گرم شده است. احساس کردم دستی که روی شانه ام است را نگه داشتهام و او را روی زمین میکشانم. وزن حدود 90 کیلو را با خودم می کشاندم و خودش قدمی از قدم بر نمی داشت.
به دستم که نگاه کردم، دیدم تمام دستم خونی شده است. به چهره مجروح که نگاه کردم، دیدم که ترکش به گلویش خورده خون بشدت از گلویش بیرون میزد و تنفسش خیلی کوتاه و صدادار شده بود. یک ترکش هم به سرش خورده بود و بهوش نبود در حال شهید شدن، امکان این که با خودم ببرمش نبود. متاسفانه پلاکی هم در گردن نداشت همان جا او را روی زمین خواباندم و درحالی که دیگه به زنده ماندنش امیدی نداشتم دوباره به دویدنم ادامه دادم.
به خاکریزی رسیدم که شب قبل از آن مرحله عملیات، نیروها از آنجا حرکت کرده بودند. از خاکریز بالا رفته و مثل یک جنازه، پایین افتادم. دیدم که جوادیان و صادقی نشسته اند و در حال خوردن هندوانه هستند. *جان سالم به در بردیم منطقه عملیاتی رمضان به شکلی بود که بعضی از قسمت های آن خیلی صاف بود و اگر یک تخم مرغ را آنجا می گذاشتی، از فاصله دور هم دیده می شد.
عملیات های قبلی به این شکل بود که می دانستیم هر منطقه ای که نیروها روز قبل، آنجا عملیات کرده اند، حدود 5 الی 6 کیلومتر پیشروی داشته اند. در مرحله دوم عملیات رمضان من به همراه دوستانم سوار بر تویوتا کالسکه ای شدیم و از محلی که آخر وقت روز گذشته، بچه ها آنجا بودند، رفتیم.
کمتر از 2 کیلومتر به سمت جلوتر حرکت کرده بودیم، یک نفر را دیدیم که از زمین بلند شده و به ما اشاره می کند. از او پرسیدیم تا خط مقدم چقدر مانده است که گفت مرد مومن ،500 متر دیگر خط مقدم عراقی ها است.
این رزمنده از بچه های شکارچی تانک بود که جلو می رفتند و حفره کوچکی ایجاد کرده و در آنجا می ماندند تا اگر دشمن پاتک زد، تانک هایشان را بزنند، ولی ما فکر می کردیم که نیروهای عمل کننده 5 کیلومتر جلوتر هستند و نمی دانستیم که کمی جلوتر خط مقدم دشمن است.
وقتی متوجه این موضوع شدیم و تا بیاییم دور بزنیم و برگردیم، خمپاره های دشمن ما را نشانه گرفتند و چون سطح منطقه صاف بود، ماشین مثل یک سیبل بود. به هر حال از آنجا هم جان سالم به در بردیم. فارس
۰۳/۰۵/۱۳۹۴ - ۱۱:۱۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
محمدحسین حیدری در گفتوگو با فارس: «رمضان» عملیات تلخی برای عکاسان بود+عکس
محمدحسین حیدری در گفتوگو با فارس رمضان عملیات تلخی برای عکاسان بود عکسعملیات رمضان را عکاسان زیادی به ثبت رسانده اند که به دلیل حجم بالای شهید و مجروح از آن به تلخی یادآوری می کنند به گزارش خبرنگار گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس در دوران دفاع مقدس عکاسانی در جبهه های حقلحظهای تلخ از یک واقعه در جنگ جهانی دوم+عکس
لحظهای تلخ از یک واقعه در جنگ جهانی دوم عکس این تصویر مربوط به ۱۹۴۳ در دوران جنگ جهانی دوم است و از بازمانده پیکر یک سرباز کشته شده ژاپنی به دست آمده است آفتاب بر اساس این تصویر سرباز استرالیایی لئونارد سیفلیت توسط سرباز ژاپنی یاسنو چیکائو گردن زده شده است به گزارش شفقنا &nعذرخواهی طارمی از استقلال و هوادارنش در اینستاگرام+عکس
عذرخواهی طارمی از استقلال و هوادارنش در اینستاگرام عکس مهدی طارمی بازیکن تیم پرسپولیس از باشگاه استقلال و هواداران این تیم عذر خواهید به گزارش خبرنگار اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران مهدی طارمی بازیکن تیم پرسپولیس به دعوت رامبد جوان مجری برنامه خندوانهاینستاگرام تقلبی یک بازیگر +عکس
اینستاگرام تقلبی امین حیایی اینستاگرام تقلبی یک بازیگر عکس اخیرا صفحات اینستاگرام هنرمندان و مسئولین به قدری با حاشیه روبرو بوده است که اگر فردی صفحه شخصی نداشته باشد جای تعجب دارد به گزارش سرویس کشکول جام نیوز شبکه های اجتماعی که رنگ و بوی خبرگزاری ها را به خود گرفته اند محلبه آتش کشیدن نیویورک و قطع سر مجسمه آزادی آمریکا توسط داعش +عکس
جدیدترین تهدید داعش به آتش کشیدن نیویورک و قطع سر مجسمه آزادی آمریکا توسط داعش عکس اعضای داعش با انتشار تصویری در شبکههای اجتماعی دولت آمریکا را به قطع سر مجسمه آزادی و اشغال نیویورک تهدید کردند به گزارش سرویس بین الملل جام نیوز به نقل از "العالم" داعش تهدید کردعمو پورنگ راننده تاکسی شد+عکس
عمو پورنگ راننده تاکسی شد عکس عموپورنگ بچه در یک پست اینستاگرام از دلخوری ها و زود قضاوت کردن بعضی از کاربرانش نوشت به گزارش نامه نیوز داریوش فرضیایی عمو پورنگ بچه ها عکسی از خود به اشتراک گذاشت تا بتواند کمی همراهان اینستاگرامی خود را بسنجد این عکس در اندک زمان کمتصادف سرخپوشان را نصف جان کرد+عکس
تصادف سرخپوشان را نصف جان کرد عکس هنگام بازگشت کاروان تیم فوتبال پرسپولیس از محل تمرین در آنکارای ترکیه حادثه ای پیش آمد که خوشبختانه به خیر گذشت آفتاب بازیکنان پرسپولیس که با یک دستگاه مینی بوس جلوتر از مینی بوس کادر فنی از محل تمرین در شهر حمام آنکارای ترکیه به هتل باز می گ92 درصد سود عملیاتی بازار گوشی متعلق به اپل است
92 درصد سود عملیاتی بازار گوشی متعلق به اپل است براساس آمارهای منتشر شده 92 درصد از سود عملیاتی در بازار گوشیهای هوشمند متعلق به اپل است اپل در سه ماهه اول سال 2015 رتبه اول در میان 8 شرکت تولیدکننده گوشیهای هوشمند را کسب کرد هرچند اپل سهم عمدهای از بازار گوشیهای هوشمندعروسی به جای توافق در هتل مذاکرات +عکس
عروسی به جای توافق در هتل مذاکرات عکس طولانی شدن مذاکرات باز هم حاشیه های جالبی همراه داشت روز نو خبرایرانی از آنجایی که قرار بود مذاکرات روز جمعه به پایان برسد هتل کوبورگ برای یک مراسم عروسی رزرو شده بود بعد از تمدید مدت مذاکرات با توافق طرفین مذاکرات قرار شد تا این مراسم عمرگ تلخ تازه داماد در هنگام ترک محل کار
واژگونی مینی بوس در جاده اراک-ملایر مرگ تازه دامادی را رقم زد مرگ تلخ تازه داماد ساعت 17 شنبه 23 خرداد ماه سال جاری وقتی رضا ملکی فورانی که به تازگی ازدواج کرده بود سوار بر سرویس اداره محل کار خود را برای رفتن به خانهاش ترک کرد قربانی سرنوشت شومی شد همه کارکنان که 18 نفررونمایی از بازیکنان جدید منچستر+عکس
رونمایی از بازیکنان جدید منچستر عکس سه بازیکن جدید منچستر یونایتد پیراهن این تیم را بر تن کردند به گزارش نامه نیوز منچستر یوناتید موفق شد در روزهای اخیر بازیکنانی نظیر دارمیان اشنایدرلین و باستین شواین اشتایگر را به خدمت بگیرد بازیکنان جدید منچستر امروز لباسهای تیم جدید خود ربازیگران ۲۲ سال قبل+عکس
بازیگران ۲۲ سال قبل عکس روز نو بیژن بنفشه خواه با انتشار عکس زیر در صفحه اینستاگرام شخصی اش به همراه دیگر هنرمندان از دوران دانشجویی خود یاد کرد بنفشه خواه در این پست نوشت دانشگاه آزاد دانشکده هنرومعماری تهران دانشجویان ورودی هفتادویک رشته نمایش دراین عکس من هستم و خانمها ریمرونمایی از بازیکنان جدید منچستر/پیراهن شیاطین بر تن اسطوره مونیخی+عکس
رونمایی از بازیکنان جدید منچستر پیراهن شیاطین بر تن اسطوره مونیخی عکسسه بازیکن جدید منچستر یونایتد پیراهن این تیم را بر تن کردند به گزارش خبرگزاری فارس منچستر یوناتید موفق شد در روزهای اخیر بازیکنانی نظیر دارمیان اشنایدرلین و باستین شواین اشتایگر را به خدمت بگیرد بازیکنان جدیمزایده خودروهای یک میلیارد تومانی در تهران+عکس
مزایده خودروهای یک میلیارد تومانی در تهران عکستاریخ انتشار دوشنبه ۲۲ تير ۱۳۹۴ ساعت ۲۲ ۴۱ قیمت پایه هرکدام از خودروهای هامر یک میلیاردتومان اعلام شد به گزارش تسنیم مزايده ٢٠ دستگاه خودرو هامر مدل ٢٠٠٩ دو روز پيش در تهران برگزار شد گفته می شود اين خودروها متعلق به ستاد بحران كشواغواگری خانم معلم دبیرستان پسرانه +عکس
در آمریکا رخ داد اغواگری خانم معلم دبیرستان پسرانه عکس معلم متجاوز پس از سیر مراحل دادگاهی به 30 سال حبس به خاطر ایجاد رابطه نامشروع با دانش آموزان محکوم کرد به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران معلم متجاوز پس از سیر مراحل دادگاهی به 30 سال حبس به خاطر امرگ تلخ، پایان جستجو برای گنج
مرگ جوان مرگ تلخ پایان جستجو برای گنج چهار پسر جوان که برای یافتن گنج وارد غاری شده بودند دچار گازگرفتگی شده و یکی از آنها جان باخت به گزارش سرویس حوادث جام نیوز چهار پسر جوان که برای یافتن گنج وارد غاری شده بودند دچار گازگرفتگی شده و یکی از آنها جان باخت روز شنبه مگزارش تصویری - مراسم افطاری انجمن عکاسان دفاع مقدس
مراسم افطاری انجمن عکاسان دفاع مقدس عکس محمدرضا ندیمی - ایسنا دوشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۴ - ۲۳ ۰۹-