واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: طوفاني كه «باران»اش ديده نشد!
نویسنده : علي خدايي بيجاري
در زندگي هر بشري بارها مصداق تمثيل «الخير في ماوقع» اتفاق افتاده است. معناي تحتالفظي اين تمثيل يعني خير در اتفاقي است كه روي داده.
به اين صورت كه بارها ما از علما و بزرگان شنيدهايم اينكه در مقابل هر مصيبت روي داده و ناخوشايند عام، توصيه به شكرگزاري كردهاند و گفتهاند كه خير و مصلحتي در اتفاق رخ داده نهفته است.
اين يعني با چشم دل نيمه پر ليوان را ديدن در حالي كه قاطبه مردم، چشم سر را به نيمه خالي ليوان دوختهاند و در حوادثي كه از نگاه آنان، رويدادي مصيبتبار تعبير و تعريف ميشود، قيل و قال راه انداخته و چون عالممآبان خامخيال يا آن شاعر ياغي عصيان ميكنند و سوداي جنگ با خدا را در سر ميپرورانند. اما در ابتداي راه خود كه با قدرت لايزال الهي روبهرو ميشوند، از سر ضعف و زبوني نداي «العفو» سر ميدهند و زمزمه ميكنند: «من بد كنم و تو بد مكافات دهي / پس فرق ميان من و تو چيست، ربي؟»
حجت موجه اين مدعا را ميتوان به روشني در رويداد روز گذشته، يعني حادثه باد و طوفان و باران ديروز مشاهده كرد كه تيتر يك بسياري از رسانهها قرار گرفت؛ رويدادي به ظاهر تلخ كه بسياري از آن به عنوان طوفان نابودگر نام بردند و در پس خشونت اين باد و طوفان، لطافت باران را نديدند !
به راستي چرا اين همه گلايه؟ چرا بايد شهروندي ازخيس شدن زير باران گلايه و رانندهاي از خيس شدن تاكسياش شكوه كند؟! چرا بايد جواني كلافه باشد كه باران موهايش را به هم ريخته؟! چرا جمعيتي از ترافيك رخ داده بايد عصبي شوند؟! چرا يك روزنامه فروش بگويد خدا پول را به ديگران ميدهد و بلا (باران) را بر ما نازل ميكند؟
همه اينها جماعتي هستند كه در حال گذار و گذر از چهاردهمين سال از خشكسالي 30ساله كشورند. كساني كه تا 24ساعت قبل از گرماي بيامان هوا و گردو خاك و ريزگردها ميناليدند ! كساني كه از خشكسالي و عطش دام و ملك و مزرعههايشان به امان بودند! كساني كه شبهاي قدر دست به دامان خداوند شدند كه عطش اين ساليان پرآشوب را بر لب و دلهايشان، بر زمينهايشان فرو بنشاند و رحمتالهي خود را بر خانه و خانمان آنان جاري و ساري نمايد !
حالا كه خدا رحم كرده و رحمت فرو فرستاده، آيا اين ناسپاسي نيست كه بنشينيم و شكوه كنيم و شكايت سر دهيم كه چرا روي و موي ما خيس شده و گل و مانداب به گوشه قباي مان شتك خورده؟ در حالي كه باران و آب همان نوشداروي نايابي است كه مرهم اول و آخر دردهاي اين مملكت است. باراني كه اگر نباشد عروس ايران، «آب» و «رو»يي نخواهد داشت و رنگ و رو خواهد باخت.
گرچه همه از تلفات و حوادثي كه منجر به جان باختن برخي از هموطنان مان شد، غمخوار و عزا داريم اما تحميل چنين رويدادهاي تلخي بر مردم كه موجب عزادار شدن برخي از خانوادهها شده، شاهكار مديران و مسئولاني است كه به اشتباه بر مسند امور نشستهاند و راه به تركستان دارند و تا اتفاقي حادث شود، همصدا با مردم خود به گلايه ميپردازند و فرار رو به جلو را ترجيح ميدهند.
اين در حالي است كه سازمانها و اداراتي چون سازمان مديريت بحران، سازمان هواشناسي، محيطزيست، وزارت كشور، استانداري، فرمانداري و كلي سازمانهاي ريز و درشت در رخداد چنين حوادثي شرح وظايف دارند و چون بسياري از مسئولان آنگونه كه بايد به وظايف خود عمل نميكنند، طبعاً هر اتفاق كوچكي تخريبگر خواهد بود ! و هر باد و باراني كه مديريت نشود، خسارات قابل توجهي به هموطنان وارد خواهد كرد. بنابراين اگر مطالبهگري دولت از سازمانها جدي نشود مادام چنين خواهد شد !
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۹ تير ۱۳۹۴ - ۲۰:۳۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 73]