واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: یکشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۶
خبرگزاری دانشجویان ایران - طنز روز فرزین پورمحبی به لطف! پخش خبر قانونی شدن ازدواج همجنس گراها در آمریکا، روم به دیوار، در همین چند روز اخیر کلی خواستگار پیدا کردم! البته بر خلاف تصور شما، بنده بهعنوان یک نویسنده طنز و چهره فرهنگی روشنفکر، همگی آنها را تحمل می کردم و این موضوع چندش را به حساب یک تفاوت فرهنگی معمولی میگذاشتم! حتی با پرهیز از دیپلماسی خشونت، قشنگترین پیرهنم را به تن کرده و برایشان چایی میبردم و با تساهل و تسامح خاصی هم وارد گفتوگو با آنها میشدم. اما تنها مشکلم این بود که سر و کله این افراد از کجا و چرا پیدا شده؟ چون طبق آخرین سرشماری که در زمان رئیس جمهور محبوب دوره قبل انجام گرفته بود، ما همچون روستای غیاثآباد هیچگاه از این جور بیناموسیگریها نداشتیم و از آن مهمتر اینکه یک تار سیبیل من سرتاپای صد تا پسر مکش مرگ بیمسئولیت امروزی را میخرید و میفروخت. حال با این اوصاف این سوال برایم پیش آمده بود که ... چرا من؟ و بالاخره جوابم را گرفتم... بله؛ اکثر این افراد مدام به نوشتههایی از من در مطبوعات و سایت ها استناد می کردند که در آنها اعلام کرده بودم: "من زیر خط فقری، اینک زیر بار مخارج زندگی وضع حمل نمودهام" (یا به اصطلاح خودشان؛ زائیدم)!! و همین اصطلاح باعث سوء تفاهمی شده بود که کار را به جاهای باریک میکشاند. همیشه فکر میکردم آخرالزمان شاخ و دم دارد؟ حال که متوجه شدم ندارد، از این پس سعی خواهم کرد در زمینهی استفاده ازضربالمثلها و تکیهکلامها، بیشتر دقت کنم. به قول قدیمیها اول حرف را در دهانم می جوم تا بعدها گذرم به دباغخانه نیفتد. راستش را بخواهید، با این اوضاع هیچ چیز را نمیشود پیشبینی کرد. امروز یک حرف را میزنی، فردا با تغییر قوانین از همان حرف علیه خودت در دادگاه استفاده میشود. مثلا یک روز میگویی: ازدواج قانونی خوب و تر و تمیز است. روز دیگر متهم میشوی به امل بودن! چراکه ازدواج سفید از توی تخم مرغ شانسی درآورده شده و تو خبر نداشتی. یک روز فریاد میزنی این کار عربستانیها در فرودگاه خیلی وقیحانه بود، فردایش در ینگه دنیا عقد همجنسگراها را در آسمانها میبندند! اگر نظر من برایتان مهم است، پیشنهاد میکنم دربارهی تجاوزهای آمریکا به کشورهای مختلف هم با احتیاط سخن بگویید، چراکه بعید نیست با ادامهی این جریانات، «تجاوز» بعدها از شیر مادر هم حلالترشود! خلاصه ما که سر در نمیآوریم با اینهمه مصیبتهایی که در جهان هست، چرا فقط به این موردها رسیدگی میشود (اگر میخواهید به من انگ ضد حقوق بشر بودن و نادیده گرفتن آزادیهای فردی و اجتماعی را بزنید، عیبی ندارد بزنید، ارزشش را دارد) ... انصاف هم بد چیزی نیست. وقتی در مجلس خودمان درباره وازکتومی و تفکیک جنسیتی و ... صحبت میشد، چقدر پنبه آن بندگان خدا را زدیم که مگر موضوع از این مهمتر نبود؟ حال با مشاهده این چیزها بنده به نوبه خودم از حضور همه آنهایی که به این بهانهها زیرآبشان را زدم، تقاضای حلالیت عاجل را مینمایم. واقعا بعضی وقتها به سرم میزند خودم را به بهانهی مانکن خفن احسان علیخانی هم که شده از طبقهی چهلم به پایین پرت کنم تا یکجورهایی همه بهم حق بدهند! آخه اگر این روزها مرگت رمانتیک و باکلاس نباشد، عاقبت به خیر نمی شوی. مردم این دوره زمانه اگر بفهمند کسی بهخاطر مشکلات و تبعیضهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی حرص و جوش میخورد یا اینکه بهخاطر این چیزها خودش را جر میدهد، اگر بمیرد هم سر قبرش نمیروند... پنداری دوره باقرخانها و ستارخانها و میرزا کوچکخانها دود شد و رفته به هوا... خلاصه اینکه این روزها حتی باید مواظب دلیل مرگت هم باشی که بعدها امل محسوب نشوی! انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]