واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اروپا در آستانه تحولات جدید؟!درحالیکه بحران اقتصادی و مالی زنگها را برای پرتغال بصدا درآورده، سیاستهای اقتصادی سختگیرانه و دیکتاتور مآبانه دولتهای اروپایی هم، پایه های دمکراسی قاره سبز را به لرزه انداخته است. این همان موضوعی است که مقام معظم رهبری در سخنرانی اخیر خود به آن اشاره کرده و فرمودند که به زودی تحولات در قلب اروپا نیز مشاهده خواهد شد.
زمانی که امام خمینی (ره) پیش بینی فروپاشی امپراطوری شرق یعنی شوروی را مطرح کردند بسیاری از سطحی نگران با دیده تمسخر به آن نگریستند اما گذر زمان مشخص کرد که این مرد الهی چه پیش بینی دقیقی را ارائه کرده است و در سال 1989 جهان در بهت فروپاشی شرق و امپراطوری آن یعنی شوروی و تقسیم آن به 15 جمهوری فرو رفت.این بار نیز همانگونه که مقام معظم رهبری پیش بینی کرده اند دایره تحولاتی که از شمال آفریقا شروع و به خاورمیانه کشیده شد و کماکان نیز ادامه دارد، در قلب اروپا مشاهده می شود. دوست و دشمن بر این نکته اتفاق نظر دارند که این تحولات ناشی از انقلاب اسلامی مردم ایران و تاثیرگذاری آن است و این بار نیز این تحولات در اروپا مشاهده می شود. علی رغم اینکه تصور می شد که اروپا پس از جنگ جهانی دوم به ثباتی رسیده است و کشورهای آن با تشکیل اتحادیه اروپا به اتفاق نظر رسیده اند، اما امروز شاهدیم که مسایل اقتصادی توان این اتحادیه و قاره را رو به تنزل می برد. همبستگی اقتصادی آمریکا و اروپا سبب شد که از دو سال گذشته که بحران اقتصادی آمریکا را فراگرفت، قاره سبز نیز در بحرانی فرو رود که امروز در برخی کشورهای آن دیده می شود. اولین کشور قربانی این مساله یونان بود که نهایتا دولت آن با بدهی چند صد میلیارد یوریی برشکسته شود و سیاست ریاضت اقتصادی را در پیش بگیرد. امری که اتحادیه اروپا را آشفته کرد و مردم این کشور را به اعتراضات مکرر فرا خواند. پس از آن این تحولات در کشورهای اروپای شرقی مشاهده شد و دامنه آن به جنوب اروپا یعنی اسپانیا و پرتغال کشیده شد. اگر اوضاع به همین صورت ادامه پیدا کند، شکی باقی نمی ماند که پروژه اروپا به خط پایان رسیده است.فرانسه نیز مرتبا در جنین بحران هایی فرو میرود که اعتصابات کارگری در این کشور موید این مساله است. پرداخت وام هایی از طرف اتحادیه اروپا به پرتغال با رقم های کلان در جهت پیشگیری ار بروز تحولات و اتفاقات بیشتر در این اتحادیه صورت گرفت. اما در این میان وام برای اسپانیا به تصویب نرسید و مردم آن برای بیان اعتراضات خود به خیابان ها ریخته اند و این روند در چند روز گذشته ادامه داشته است. در این زمینه ماریو سوآرش که دو دوره رییس جمهور پرتغال بوده است، این مساله را مورد تاکید قرار می دهد که اتحادیه اروپا امروز به بدترین بحران اقتصادی ممکن گرفتار شده و بازار کاملا آشفته است. وی در این زمینه با یادآوری این نکته که ادامه این روند باعث از بین رفتن پروژه اروپا می شود، خاطر نشان می سازد: اگر اوضاع به همین صورت ادامه پیدا کند، شکی باقی نمی ماند که پروژه اروپا به خط پایان رسیده است. اما به نظر من شاهد واکنشهای بسیاری از جانب مردم نسبت به این موضوع خواهیم بود. تنها در جهان اسلام نیست که مردم به پا خاسته اند. این خطر محتمل است که شاهد شورشهای بزرگی داخل خاک اروپا هم باشیم. مردم حق دارند چنین اروپایی را نپذیرند. اروپای واقعی فضای گفتگو، رفاه اجتماعی و احترام به دیگران است نه این چیزی که امروز می بینیم.وی ادامه میدهد: هیولاهایی که اتحادیه اروپا را تهدید می کنند؛ بحران اقتصادی و سیاسی است که بر دوش دموکراسی سنگینی می کنند و خطر بازگشت عقاید ناسیونالیستی افراطی به این قاره وجود دارد.تحولات اروپا همانند برخی کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه، شاید منجر به تغییر حکومت نشود اما این پیش بینی وجود دارد که این تحولات می تواند بسیار نگران کننده و موثر بر کل دنیا باشداین تحولات و بازگشت عقاید ناسیونالیستی موجبات نگرانی جدی اروپاییان را فراهم آورده است؛ چراکه بر پایه همین تحولات و عقاید بود که جنگ های جهانی اول و دوم در اروپا آغاز شد و خسارات گسترده ای به کل جهان وارد کرد. اروپا با اتخاذ برخی سیاست ها و استانداردهای دوگانه برای همراهی با ایالات متحده، شرایط نامطلوبی در داخل کشورهای این قاره به وجود آورده است که باعث شده است این قاره را در آستانه تحولات جدیدی قرار دهد. انتقادات وارد به عملکرد سران این اتحادیه نه از جانب افراد بیرونی بلکه از سوی خود اروپاییان بیان می شود و زمینه ای فراهم آورده که مردم این کشور در انتخابات مختلف بی تفاوت عمل کنند و وارد عرصه نشوند که نمونه این مساله را در انتخابات اخیر اسپانیا می توان مشاهده کرد.تحولات اروپا همانند برخی کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه، شاید منجر به تغییر حکومت نشود اما این پیش بینی وجود دارد که این تحولات می تواند بسیار نگران کننده و موثر بر کل دنیا باشد. باید منتظر بود و دید که سران اروپا آیا مسیر تعامل با ملت های خود و دنیای در حال تحول را در پیش می گیرند، یا بر طبل خود کامگی می کوبند. آنچه مسلم است این نکته است که آینده از آن ملت هاست کما اینکه تاکنون بوده است. هاتف پوررشیدیبخش سیاست تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 515]