تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
کدام رنگ کاغذ دیواری مناسب فضای شماست؟
چه چیزهایی دیگر در دکوراسیون مد نیست؟!
بررسی قیمت تیرچه + قیمت تیرچه کرومیت + قیمت یونولیت
خرید و قیمت ورق در مشاوران آهن + [مشاوره رایگان]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1813337819
تجربه ای نو از زندگی شبانه در بازار
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: تجربه ای نو از زندگی شبانه در بازار تهران- ایرنا- روزنامه همشهری در صفحه ی شهر نوشت: ترافیک انتهای خیابان اگر اجازه دهد، سحرگاه پانزدهم رمضان را زودتر پای سفره های سحر در خانه شان می نشینند. ساعت از دو و نیم بامداد گذشته و قلب پایتخت آهسته آهسته از جمعیت خالی می شود. برنامه مذهبی مسجد ارک در ماه مبارک رمضان به روال تمام سال های قبل شب های بازار را در چنین شب هایی زنده کرده است.
در این گزارش که در شماره روز یکشنبه چهاردهم تیر 1394 خورشیدی به قلم الهام مصدقی راد منتشر شد، می خوانیم: یک شاخه گل دست هرکدام است، هر 4 زن بـا هـم ســوار خـــودروی پارک شده شان در خیابان ناصرخسرو می شوند.ترافیک انتهای خیابان اگر اجازه دهد، سحرگاه پانزدهم رمضان را زودتر پای سفره های سحر در خانه شان می نشینند. ساعت از دو و نیم بامداد گذشته و قلب پایتخت آهسته آهسته از جمعیت خالی می شود. برنامه مذهبی مسجد ارک در ماه مبارک رمضان به روال تمام سال های قبل شب های بازار را در چنین شب هایی زنده کرده است.جریان زندگیخبری از سکوت و سکون همیشگی خیابان پانزده خرداد نیست؛ سکوتی که از اول غروب سفره اش را پهن می کرد این روزها بساطش را جمع کرده است. خیابان های ناصرخسرو و پانزده خرداد شلوغ شده اند، پر از خودروها و موتورهای پارک شده و شلوغ از تردد زنان و مردان پیر و جوان که با صدای خنده دختربچه ها و چرخ های سه چرخه پسرکی همراه شده است. همه شان به دل روشن و تاریک پیاده راه زده اند با خیالی آسوده و لب هایی که به آهستگی دعایی را زمزمه می کند. 15دقیقه از نیمه شب گذشته است و مقصد آنها مسجد ارک است.سبزه میدان را که به طرف میدان ارک رد می کنی پیاده راه 2قسمت می شود؛ شمالش عابران تردد می کنند و جنوبش در چند ردیف پر از موتورهای پارک شده است. نیروی انتظامی، بسیج و انتظامات مسجد با کارت هایی روی سینه شان که همه را به حضوردر مهمانی خدا دعوت کرده اند میان پیاده راه در رفت وآمدند. زنان و کودکان با کاسه های آش نذری نیمکت های مقابل میدان ارک را برای نشستن انتخاب کرده اند. پسر جوان با جعبه ای پر از بامیه میان مردم می چرخد و تعارف می کند «قبول باشد.»آ ن طرف پیاده راه بساط فروش فلافل و آبمیوه و چای و شربت مشتری دارد. اول کوچه منوچهرخانی هم غلغله است از آنهایی که فلافل داغ و تازه شان را تبلیغ می کنند تا پسرکی که آب معدنی خنک می فروشد و جلوتر نوای مدح و نوحه ای که سی دی فروش آن را پخش کرده و با بلندگوی مسجد ارک که تلاوت قرآن از آن به گوش می رسد همراه شده است.دستفروش هایی که دیگر روزها نباید در بازار تهران کاسبی کنند، شب های ماه رمضان و میدان ارک را فرصت خوبی می دانند و بعضی هاشان مثل آقا یدالله که روزها در چهارراه سیروس لباس مردانه می فروشد، این شب ها برای دومین بار، تجربه سال قبلش را تکرار می کند. شربت فروش دوره گرد هم با شربت بهارنارنج تگری اش 3سال است در نیمه شب های گرم بازار آنقدرمشتری دارد که آن را قابل مقایسه با روزهای بازار در دیگر ماه های سال نمی داند.معصومی هم فروش روزانه خشکبار را با بستنی و آبمیوه شب های رمضان همراه کرده با چاشنی از خاطرات 20سال پیش وشب های قدر مسجد ارک و شیرینی تجربه ای از برپایی جشنواره ای محلی درعمارت گلستان که مغازه های نزدیک ارک را هم در آن شب ها پر رونق و زندگی را تا پاسی از شب برای پانزده خرداد به همراه آورده بود.«ای کاش دوباره این اتفاق بیفتد.» چهار راه گلوبندک همچنان ترافیک است حتی بیشتر از روزهایش. دوطرف خیابان پر از خودروهای پارک شده است و جمعیتی که به سمت میدان ارک می روند. پانزده خرداد غربی هم همان حال و هوا را دارد، حسینیه کربلایی ها پر از آمد و شد است و خودروهای ترمیم آسفالت شهرداری در همین هیاهوی شب های زنده، خیابان را می کند و جلو می رود. صدای سخنران حسینیه با بوی جگر و کباب و فلافل داغ و غباری که از آسفالت های خورد شده به هوا بلند شده، در هم پیچیده. چیزی تا ساعت 3 بامداد نمانده است.بازار گرم کتابفروشی در شب های بازارغرفه فروش کتاب مقابل میدان ارک هم مشتری دارد؛ غرفه ای که درطول ماه مبارک رمضان از صبح تا پایان مراسم مسجد ارک برپاست و به قول مسئولش شب ها قرآن و ادعیه اش فروش دارد و روزها، دیگر کتاب هایش. پله های دادسرای انقلاب پر از جوانانی است که دسته دسته در کنار هم نشسته اند با لیوانی شربت و کتاب دعایی در دیگر دستشان.روحانیون در مکانی مشخص به سؤالات شرعی جواب می دهند و خیریه ها به دنبال حامی برای کودکان بی بضاعتند. میدان ارک پر از روزه دارانی است که سال هاست شب هایشان را با دعا و نیایش و وعظ مسجد ارک، به سحر گره می زنند. دور تا دورمیدان و فضای سبز زن ها باهم یا با همسر و فرزندانشان روی زمین نشسته اند.یکی دعای مجیر می خواند، آن یکی با هر ذکر، دانه های تسبیحش را می غلتاند و سخنران مسجد، از کریم اهل بیت(ع) می گوید. در معبر میان مسجد و کاخ گلستان، زن ها نشسته اند. نگهبانان عمارت گلستان هم، کشیک شبانه شان را با دعا ومولودی و شیرینی های تعارفی همراه کرده اند. میدان ارک این شب ها چهره دیگری دارد. نیمکت هایی که تا 2هفته پیش جای خواب بی خانمان ها و معتادها بودند حالا فضای دیگری را تجربه می کنند؛ پراز حضور، پر از آرامش و مردمی که با لبخند آهسته آهسته مسجد و میدان ارک را ترک می کنند، با شاخه گلی در دست. ساعت از 2.5 گذشته است.*منبع:روزنامه همشهری**گروه اطلاع رسانی**9128**9131
14/04/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها