واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
خرید و فروش کتابهای سلفیت در تاجیکستان ممنوع شد
وزارت کشور تاجیکستان با نشر 13 عنوان کتاب متعلق به سلفیت، چاپ و انتشار آن را در این کشور ممنوع اعلام کرد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه به نقل از «تاج نیوز»، وزارت کشور تاجیکستان با انتشار فهرستی از کتابهای مروّج عقاید فرقه سلفیه، ورود، فروش و توزیع این کتابها در بازار و استفاده از آنها را در این کشور ممنوع کرد. بنا به گزارش وزرات کشور تاجیکستان در فهرست ممنوعه این وزارتخانه نام 13 کتاب به چشم میخورد که کتاب «شرح الفضیله الاسلام الشیخ الاسلام امام موفق الدین ابن قَدّامه» نوشته «صالح بن عبدالعزیز بن محمد آل شیخ» و نیز «فواکر الاِذاب فی معتقد الشیخ محمد بن عبدالوهاب» اثر «محمد بن ناصر بن عثمان معمر» از آن جمله است. همچنین کتاب «الجهود الحدیثیه» نوشته «عبدالعزیز بن باز» و «فضل علم السلف علی علم الخلف» اثر «ابوالقاسم عبدالعظیم» از دیگر کتابهایی است که خرید و فروش آنها در تاجیکستان ممنوع شده است. وزارت کشور تاجیکستان براساس حکم دادگاه و در اجرای قانون اساسی این کشور، با هدف حفظ امنیت این جمهوری، تامین حقوق و منافع مردم و جلوگیری از دشمنی و نزاع ملی در تاجیکستان فعالیت فرقه سلفیه را از 8 ژانویه 2009 ممنوع اعلام کرده است. این تصمیم دادگاه تاجیکستان در حالی است که همچنان سلفیت در این جمهوری به صورت نیمه آشکار و پنهان به فعالیت خود ادامه میدهند. به اعتقاد برخی کارشناسان گروههای سلفی از حمایتهای مالی عربستان سعودی و قطر برخوردار بوده و همچنین در داخل ازبکستان و تاجیکستان ساختارهای تجاری ایجاد شده است که از پیروان این جریان پشتیبانی اقتصادی و مالی بهعمل میآورند. پخش مواد چاپی و سیدیهای مربوط به آثار و سخنرانیهای پیشوایان سلفیت در ازبکستان و تاجیکستان با هدف جلب هر چه بیشتر مردم و بخصوص جوانان برای پیروی از این جریان انحرافی از موضوعات نگران کننده برای نهادهای امنیتی و انتظامی این کشورها محسوب میشود. نگاهی به دلائل رشد سلفیت در آسیای مرکزی به اعتقاد کارشناسان، بیاعتمادی دولتهای منطقه نسبت به گروهها و شخصیتهای اسلامی بومی زمینه را برای اقدامات جریانهای افراطی مذهبی در آسیای مرکزی فراهم کرده است. توجه بخشی از مردم بویژه جوانان به سلفیها چند دلیل دارد، اول اینکه در کشورهایی نظیر قزاقستان و قرقیزستان بهدلیل وجود خلاء و عدم آگاهیبخشی لازم مذهبی، مردم اسلام را از طریق جریانهای مختلف انحرافی مذهبی و از جمله سلفیت فرا میگیرند، چون قبل از آن تقریبا هیچ نوع اطلاعی در مورد اسلام و مذهب خود نداشتند و به صورت طبیعی تحت نفوذ و باورهای این جریانها قرار میگیرند. در حقیقت تغییر و اصلاح اعتقادات آنان کار بسیار سختی بوده و تلاشهای زیادی از سوی دانشمندان اسلامی و نهادهای مربوطه مذهبی رسمی این کشورها را طلب میکند، زیرا آنچه را در طول حیاتشان کم داشتند اینک به دست آوردهاند و نمیخواهند بهراحتی رها کنند. اما ظاهرا هنوز دولتهای منطقه به درک این واقعیت نرسیدهاند که بخشی از مردم و بخصوص جوانان به راحتی میتوانند وارد فرق و جریانهای افراطی مذهبی شوند ولی بیرون آوردن آنها کار فوقالعاده سخت و گاهی غیرممکن خواهد بود. برخلاف 2 کشور یاد شده، در تاجیکستان و ازبکستان که اسلام ریشهدارتر بوده و همیشه روحانیت اصیل نقش حساسی بردوش داشتهاند (حتی در زمان نظام دینزدای شوروی)، شرایط مقداری متفاوت میباشد و مردم نسبت به پذیرش دیدگاههای جریانهای افراطی تمایل زیادی نشان نمیدهند، حداقل در هر روستا یک یا چند مسجد وجود داشته و مردم میتوانند برای پرسشهای شرعی خود پاسخ پیدا کنند. اما مشکل جای دیگری است وقتی ائمه مساجد عملا از سوی نهادهای رسمی انتصاب میشوند و از دولت حقوق دریافت میکنند (به عنوان مثال در تاجیکستان)، چارهای جز تعریف و تمجید مقامات ندارند. هیچ یک از آنها جرأت کوچکترین انتقاد از عملکرد دولتها را ندارند. آن عده از امامخطیبانی که در تاجیکستان با ممنوعیت حجاب و به مسجد رفتن جوانان زیر 18 سال مخالفت کردند، خیلی زود کنار گذاشته شدند. حتی خطبهها و موعظههای امامخطیبان مساجد جامع از قبل مشخص شده و از 2 سال پیش به این طرف پرسش و پاسخی که حداقل یک ساعت قبل از نماز جمعه میان نمازگزاران و ائمه مساجد جامع صورت میگرفت، ممنوع شد. زمانیکه رفتن به مسجد با فرصت برای رفع ابهامات و شک و تردیدهای شرعی و اعتقادی مسلمانان همراه نباشد، به صورت طبیعی انگیزه رفتن به مسجد را از بین میبرد و در نتیجه آنها و بخصوص جوانان ناچار خواهند بود تا برای گرفتن پاسخ به پرسشهای متعدد خود به دنبال منابع دیگری بروند که از چنین فضای به صورت قطعی جریانهای افراطی مذهبی بهرهبرداری لازم را به عمل میآورند. چشم پوشیدن روحانیت رسمی از بازگویی معضلهای جدی جامعه نظیر فساد اداری و مالی، قبیلهگرایی، بیکاری و غیره به معنای آب ریختن به آسیاب منافع نه تنها احزاب و گروههای سیاسی مخالف دولت، بلکه جریانهای افراطی مذهبی نیز میباشد که از این موضوع سلفیها هم در منطقه بهرهبرداری میکنند. همانگونه که اشاره شد، افزایش فشارها بر مسلمانان در رابطه با انجام واجبات و شعائر دینی (نظیر حجاب زنان، به مسجد رفتن کودکان و نوجوانان، محدود کردن صدای اذان از طریق بلندگوها و غیره) به نوعی کمک به تأیید دیدگاههای جریانهای افراطی و بخصوص سلفیها و «حزبالتحریر» در مورد رژیمهای لائیک منطقه شده است. ضمنا در روسیه نیز از وجود حضور میلیونی مهاجرین کاری آسیای مرکزی جریانهای افراطی مذهبی استفادههای لازم را به عمل میآورند. اکنون بخش قابلتوجهی از مهاجرین کاری تاجیک، ازبک و قرقیز تحت نفوذ سلفیها قرار گرفتهاند که دست دولتهای منطقه برای جلوگیری از این پدیده خطرناک عملا کوتاه است. این دولتها هیچ نوع برنامهای در این راستا نداشته و فقط به مبالغ هنگفتی که از سوی مهاجرین کاری به این کشورها منتقل میشود، توجه نشان میدهند و بس و شاید هنگامی خطر تحت نفوذ جریانهای افراطی قرار گرفتن اتباع خود در خارج و بخصوص روسیه را درک میکنند که دیگر دیر شده باشد. انتهای پیام
94/04/10 - 16:41
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 90]