واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس گزارش میدهد
از شایعات چشم چپ کیگاییها تا کمبود اکسیژن در روستا
در کنار راه خاکی امامزاده داوود، روستایی است که میگویند شبها نباید به آنجا رفت چون سردردهای پیدرپی گریبانگیر خواهد شد.میگویند چشمهای مردم اینجا چپ است و...
خبرگزاری فارس، علیرضا وهاب زاده، روستای کیگا؛ کمی آنطرف تر از تهران که در پیچوخمهای جاده امامزاده داوود میافتیم، روستاهای بسیاری را باید بپیماییم تا به آخرین روستا – کنار راه خاکی امامزاده داوود- برسیم. میگویند که شبها به این روستا نباید رفت. چون سردردهای پیدرپی گریبان گیرتان خواهد شد. گذری در راه آسفالت نهچندان هموار این روستا، به تکاپوی دریافت نام رئیس شورای شهر آنجا وامیدارد. از روبروی در خانه بهداشت کیگا که عبور میکنید، شلوغی آنجا شما را به تعجب نمیاندازد. بلکه بسته بودن در این مرکز بهداشتی است که نظرتان را جلب میکند. هر چه هم کسی را صدا میزنید، فریادتان بهجایی نمیرسد. سوءتغذیه اهالی روستا رئیس شورای شهر به خبرنگار فارس میگوید: روستای ما 500 نفر جمعیت ثابت و 2000 نفر شناور دارد. چون روستای کیگا و امامزاده داوود دو روستا در کنار هم است و اهالی تابستانها به ییلاق بالا میروند و زمستانها قشلاق پایین میآیند و جمعیت را تغییر میدهد. وی ادامه میدهد: اهالی روستای رندان در نزدیکی روستای کیگا، آبلولهکشی نداشتند و چشمههای آب در آنجا کمبود ویتامین داشت، در نتیجه دچار گواتر میشدند و دندانهایشان هم خراب میشد. بعد از بررسیها، پزشکان به این نتیجه رسیدند که باید به آب ید اضافه شود که در نتیجه نسل جدید دچار این بیماری نیستند و مشکل دندانهای آنها حلشده است. آب شبیه شیر وی درباره مشکل چشمهای چپ کیگایی ها که بهصورت شایعه مطرحشده است میگوید: داستانی است که درست کردهاند. حتی یک تعدادی میگفتند که آستینهایشان کوتاه است. ولی اینطور نیست. هستند کسانی که چشمهای لوچ داشته باشند؛ یکی از دیوار افتاده و دیگری ازدواج فامیلی این بلا را سرش آورده است. ولی اینکه در نسلها این مشکل بهصورت عمومی وجود داشته باشد خیر اینطور نیست. میتوانید خودتان بروید داخل روستا ببینید. رئیس شورای شهر تأکید میکند: اما اینجا سوءتغذیه وجود دارد. اینجا کار کارشناسی صورت نگرفته است. در این روستا یکخانه بهداشت تأسیسشده است. به آب آشامیدنی اینجا کلر میزنند اما کلری که وقتی شیر آب را باز میکنید، انگار شیر از آن بیرون میریزد. میزان کلر اضافهشده به آب تحت کنترل کارشناس نیست و همین امر باعث بروز مسمومیت در میان اهالی روستا میشود. شاید رفتن در روستا و دور زدن در میان اهالی بومی آنجا، بهترین راه برای رسیدن بهتمام کمبودها و محرومیتهای بهداشتی و سلامت کیگا باشد. محرومیتی که باعث بروز بسیاری شایعات در میان اهالی نه فقط آنجا بلکه تمام شهرهای کشور شده است. روبروی ماستبندی روستا، تعدادی مرد مسن نشستهاند. نزدیکتر میروم تا بتوانم با دقت بیشتری صورتشان را ببینم. اهالی در پاسخ به این سؤال که آیا در اینجا بیمارستان وجود دارد یا خیر؟ میخندند و میگویند: مجموعه این چند روستا 2500 نفر جمعیت دارد. 1000 نفر جمعیت ساکن کیگا بهحساب میآیند. درمانگاه اینجا داریم ولی دکتر نمیآید. ما بیماران خودمان را سینه قبرستان میخوابانیم. هفتهای یکمرتبه چند ساعت دکتر به اینجا میآید بنابراین مجبوریم بیماران را به تهران ببریم. یک پزشک داشتیم که زایمان کرد و دیگر نمیآید. ما اینجا یتیم هستیم. در نزدیکی تهران هیچ امکاناتی نداریم. یک ساعت؛ زمان رساندن بیماران به تهران البته عمق فاجعه را میتوان در میان پلههای سیمانی کجومعوج این روستا دید. روستایی که اهالیاش بهرغم وجود تمام تکنولوژیها، اما سنتی زندگی میکنند. آنها ادامه میدهند: اورژانس اگر باشد و بتواند بیمار را تا تهران برساند، حدود یک ساعت طول میکشد. باید خودمان با آژانس برویم. یک نفر به خاطر نبود امکانات درمانی هفته پیش جانش را از دست داد. دکتری هم که داشتیم هفتهای سه ساعت سر میزد و میرفت. از ساعت 10 تا ساعت 14 میماند. اگر ازلحاظ بهداشتی به آب آشامیدنی اینجا رسیدگی کنند، خوب میشود. آب از چشمه میآید. وقتی وارد شایعات این روستا میشوم، میخندند و میگویند شما هم شنیدید که میگویند چشمهای مردم اینجا چپ است؟ حتی گفتهاند که مردم کیگا، دم و سم دارند. خوب خودتان نگاه کنید ببینید کسی چشمش چپ است؟ کاری نمیتوان کرد به گفته دهیاری سولقان، این منطقه نزدیک به 10هزار نفر جمعیت ثابت و به دلیل وجود بارگاه امامزاده داود و همچنین توریستی بودن آن چندین هزار نفر هم جمعیت شناور دارد. مخصوصاً در روزهای تعطیل و اواخر هفته که سیل جمعیت از تهران به این منطقه خوش آبوهوا هجوم میآورند. شاید بهترین راه برای رسیدن به امکانات بهداشتی این روستا و روستاهای مجاور، پرسیدن از کارشناس اورژانس سولقان باشد. جایی که به گفته بسیاری از اهالی ده، میتوان یک مرکز درمانی در آن پیدا کرد. وی در گفتگو با خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاری فارس میگوید: اینجا یک آمبولانس وجود دارد که بیماران را به بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) و البته بیمارستان شریعتی تهران منتقل میکند. ترافیک بر سر راه ما قرار میگیرد. اگر راه بدهند، آژیرکشان میرویم که معمولاً راه نمیدهند. تابهحال نشده است که بیمار اضطراری داشته باشیم ولی بیمار بد حال داشته ایم. مثلاً یک بیمار CPR داشته باشیم، واقعاً کاری نمیتوان کرد. مجبوریم این مسیر را گاهی تا بیش از یک ساعت برویم و با وجود تشریفات اداری و تحویل دادن بیمار به بیمارستان تا بازگشت ما به منطقه چند ساعت طول می کشد؛ که این ممکن است خطر آفرین باشد. مشکل قطعی آب وی با گلایه از وضعیت خدمات درمانی این روستا میافزاید: این درمانگاه کارآمد نیست. به درد هیچ بیماری نمیخورد. جمعیت اینجا زیاد شده است. برق و آب کم است. اکثراً آب اینجا قطع است. دو سه روز یکبار صبح تا شب قطع میشود. برخی اوقات تا یک روز. اینجا به خاطر جمعیت بالا آب کم میآید. دوستی داشتم که پزشک بود و تست گرفته بود و به این نتیجه رسیده بود که آب آلودهترین آب است. میگویند کلر میزنند ولی به دست فرد متخصص زده نمیشود. وی ادامه میدهد: مأموریتهای ما بستگی به شرایط دارد. مثلاً در ماه رمضان کم است ولی بقیه اوقات روزی سه چهار بیمار را منتقل میکنیم. به خاطر توریستی بودن منطقه مجروح تصادفی بسیار داریم؛ اما از بیماران عادی فقط سکتههای قلبی و مغزی و فشارخون بالا را انتقال میدهیم. کمبود اکسیژن در روستاهای بالا این کارشناس فوریتهای پزشکی با رد شیوع بیماری خاص و چپ بودن چشم ساکنان در این روستاها ادامه میدهد: بیماری خاصی در این منطقه نداریم. اینجا اکثراً یک سری بیماران قلبی هستند. در منطقه امامزاده داوود فشار اکسیژن کم است؛ یعنی بیماران ریوی و قلبی، اکثر آسیب را آنجا میبینند. حتی امسال 3 بیمار داشتیم که آنجا اکسیژن کم آورده بودند. بیهوش شده بودند و تا اینجا رسیدند که اکسیژن دادیم به هوش آمدند. وی درباره شایعات این روستا هم میگوید: داستان چشمهای لوچی کیگایی ها واقعیت ندارد. من تکوتوک دیدهام که آنهم در همه جای دنیا به چشم میخورد. این داستان را از پدرم شنیده بودم اما خودم به اینجا آمدم و دیدم که چنین چیزی وجود ندارد و کاملاً شایعه است. انتهای پیام/
94/04/10 - 10:40
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]