واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
شمه اي از دخالتهاي انگليس در ايران (2) از زمان تشكيل دولت اسلامي ايران در سال 1357 تاكنون، دولت انگليس بارها در مسائل داخلي و خارجي اين كشور دخالت كرده است. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، كشور انگليس منافع استعماري خويش را در ايران از دست داد؛ و طبيعي است كه آنان از طرفي كينه اين ملت را به دل داشته باشند و از طرف ديگر سعي كنند وضعيت در ايران به گونهاي پيش برود كه آنها دوباره بتوانند به اهداف استعماري خويش دست يابند. روابط اين كشور با ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي، به ندرت سالم و با حسن نيت بوده است. انگليس در سال 1359، رابطه خود را با تهران، به خاطر تعطيل شدن لانه جاسوسي امريكا و به خواست واشنتگتن قطع كرد و اين وضعيت تا سال 67 به مدت هشت سال ادامه داشت. سپس به محض از سرگيري روابط با ايران، علناً پشت سر سلمان رشدي مرتد قرارگرفتند و با سلاح وي به مقدسات اسلامي اهانت كردند. در نتيجه، اين رابطه پس از سه ماه از بازگشايي مجدداً قطع شد. حمايت از صدام امروزه انگليسيها به حمايت نظامي از عراق در طول جنگ تحميلي، اعتراف و گاه آن را اشتباه قلمداد ميكنند. «گزارش 2000 صفحهاي قاضي اسكات به پارلمان انگليس در سال 1375 مبين اين ادعاست. در اين گزارش، بر خلاف تعهدات بينالمللي مبني بر عدم تأمين تسليحات طرفين درگير، انگليس مقادير زيادي اسلحه غيرمتعارف به ارزش ميلياردها دلار به عراق فروخته است». در سال 1381، مخالفان جنگ عليه عراق در لندن، اسنادي را منتشر كردند و در آن برخورد امريكا و انگليس را در ارتباط با تسليحات كشتار جمعي عراق فريبكارانه ناميدند. بخشي از اين اسناد كه «شامل گاهشمار رويدادهاي جنگ تحميلي عراق عليه ايران بين سالهاي 1980 ـ 1988 است، نشان ميدهد كه در آن سالها، امريكا و انگليس نه تنها عراق را در جنگ عليه ايران ياري ميدادند، بلكه در برابر استفاده صدام از تسليحات شيميايي عليه سربازان ايران نيز سكوت ميكردند. «توني بلر، نخست وزير انگليس، براي اولينبار در يك نشست خبري، نسبت به حمايت غرب از صدام در جنگ تحميلي عليه ايران ابراز تأسف كرد. وي گفت: بهطور قطع حمايت غرب از صدام حسين يك اشتباه بود.» بدين ترتيب، آنها با دخالتهاي غيرمستقيم نظامي، اهداف گذشته خويش را در ايران پي گرفتند. دخالت در انتخابات نوع اظهار نظر دولتمردان انگليس در نتايج انتخابات ايران نيز از مصداقهاي دخالتهاي آنان در اين كشور است. سياستمداران انگليسي همواره از نتايج انتخابات در ايران ناراضي بودهاند. براي نمونه، بعد از انتخابات دوره هفتم مجلس شوراي اسلامي، وزير خارجه انگليس، جك استراو، مدعي شد «انتخابات هفتمين دوره مجلس شوراي اسلامي ايران، انتخاباتي ناقص بود. همه ميتوانند بهراحتي قضاوت كنند كه اين انتخابات از ابتدا مشكل داشت؛ چرا كه از همان ابتدا حداقل نيمي از نامزدهاي اصلاح طلب به صحنه رقابتي انتخابات دعوت نشدند. موارد اينچنيني نشان ميدهد كه دولتمردان انگليس، همچنان خواب تجديد مداخلات استعمارگرانه و قديمي خود را در ايران ميبينند و براي فرمانروايي دوباره بر كشوري كه از زمان قاجاريه تا آخرين روزهاي حكومت رژيم فاسد پهلوي بر آن فرمانروايي ميكردند، وسوسه ميشوند. دولت انگليس در سالهاي گذشته تلاش كرده است همان راه قديمي خود را در پيش بگيرد و به شكلهاي مختلف به خيانتهاي خود عليه ملت ايران ادامه دهد و با انقلاب و نظام جمهوري اسلامي دشمني ورزد». دخالت در مسائل هستهاي يكي از دخالتهاي اخير انگليس، دخالت در مسائل هستهاي ايران است. اين دولت به همراه دو دولت ديگر اروپايي، يعني آلمان و فرانسه، همواره با فعاليتهاي هستهاي ايران مخالفت كرده و با دخالتهاي خود، مانع پيشرفت دانشمندان ايراني را در اين عرصه شدهاند. با وجود تأكيدهاي ايران بر مسالمتآميز بودن برنامههاي هستهاياش، دولتهاي اروپايي با اِعمال فشار عليه ايران، خواستار لغو تمامي فعاليتهاي هستهاي اين كشور هستند. اين دولتها ميخواهند كه ايران همواره نيازمند كمك آنان باشد و نتواند پيشرفت كند. «نگاهي هرچند گذرا به متن پيشنهادي اين سه كشور كه در پنجشنبه، 30 مهر، تسليم نمايندگان جمهوري اسلامي ايران شده است به وضوح نشان ميدهد كه آخرين مواضع آنان، ترجمان ديگري از نخستين مواضع آنان است. آنها، در يك جمله، محروميت كشورمان از فنآوري هستهاي، حتي صلح آميز را خواستار شدهاند». منبع:نشريه گلبرگ،شماره 121.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 367]