محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845234954
به روایت سردار جعفر مظاهری/2 حاج قاسم با یک جمله وضعیت عملیات را به خوبی مشخص کرد
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: به روایت سردار جعفر مظاهری/2
حاج قاسم با یک جمله وضعیت عملیات را به خوبی مشخص کرد
قاسم سلیمانی سراسیمه جلو آمد. پس از خوشآمد گویی با دست میدان کمین را نشانم داد و گفت: «بعد از عبور از میدان مین، به دژ عراق میرسید. پس از آنجا به سمت شمال حرکت میکنید.»
به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، سردار جعفر مظاهری به تاریخ بهمن 1340 در همدان متولد شد. وی پس از پیروزی انقلاب و آغاز درگیری های کردستان به غرب رفت و در کنار شهید مصطفی چمران به مبارزه علیه ضد انقلاب پرداخت. وی در طول مدت جنگ در جبهه حضور داشت و مدتی معاون شهید حاجی بابا فرمانده محور جبهه میانی سر پل ذهاب بود. مظاهری در عملیات رمضان که در 22 تیر 1361 آغاز شد فرماندهی گردان خندق همدان را برعهده داشت. این فرمانده دوران دفاع مقدس مطالبی پیرامون عملیات رمضان در کتاب «ده متری چشمان کمین» مطرح کرده است که در بخش اول این مطلب مظاهری به چگونگی بردن نیروها و آمادگی رزمندگان در این عملیات اشاره کرد و درادامه نحوه اعزام به منطقه عملیاتی رمضان را توصیه خواهد کرد: *سوال: چند نفر بودید و با چه وسیلهای رفتید؟ *مظاهری: روز سهشنبه 61.4.22 با اتوبوس از همدان راه جنوب را در پیش گرفتیم. بچهها آرام و قرار نداشتند. اشتیاق حضور در عملیات واقعاً آنها را از خود بیخود کرده بود و برای رسیدن به منطقه لحظه شماری میکردند. آن قدر در حال و هوای عملیات بودیم که متوجه نشدیم راه طولانی همدان به اهواز را چگونه طی کردیم. * سوال: به غیر از شما، از فرماندهان چه کسانی همراه نیروها بودند؟ *مظاهری: حاجی بابایی، مظاهری، دلاوری و علیئی. * سوال: همدانی چطور؟ نبود؟ *مظاهری: نه! در آن زمان حاج محمود شهبازی شهید شده بود و برادر همدانی باید در سپاه همدان میماند و کارها را دنبال میکرد. *سوال: محل استقرارتان کدام شهر بود و شما را در کجا جا دادند؟ *مظاهری: به اهواز که رسیدین ما را در یکی از دبیرستانهای اهواز به نام دبیرستان شهید رجایی، نرسیده به سهراه نادری اسکان دادند. مدرسهای بزرگ با کلاسها و محوطهای مناسب. هر دسته را در یک کلاس قرار دادیم و نظم و انضباط خوبی حاکم شد. *سوال: کی؟ *مظاهری: همان عصر روز بیست و دوم تیرماه 1361. *سوال: چند روز در مدرسه ماندید و برنامههایتان در آن مدت چه بود؟ *مظاهری: ما همان یک شب را در آنجا ماندیم و طبیعی بود که برنامه خاص و ویژهای هم برای یک شب امکان نداشت. *سوال: افرادی را که نام بردید چه مسئولیتهایی داشتند؟ *مظاهری: فرمانده گردان فتح، برادر دلاوری بود. گردان نصر فرماندهاش برادر جعفر علیئی بود و فرماندهی گردان خندق را هم من عهدهدار شدم. حاجی بابایی و حبیبالله مظاهری هم به عنوان فرمانده و جانشین محور در عملیات شرکت میکردند. * سوال: لابد مستقیم از دبیرستان شهید رجایی به منطقه عملیاتی منتقل شدید!؟ *مظاهری: اتفاقاً نه! این طور نشد. ما در دبیرستان تجهیز شدیم. اسلحه را که یک کلاشینکف بود، بعضی هم تیربار و آر.پی.جی گرفتند. مهمات هم تحویل گرفتیم و ما را به اردوگاه تیپ ثارالله انتقال دادند تا پس از توجیه منطقه عملیاتی و اطلاع از ماموریت محوله در عملیات شرکت کنیم. وقتی مقداری با وضعیت ماموریت آشنا شدیم و مشخص شد که ما به شکل محوری وارد عملیات نمیشویم، بلکه به صورت گردانی وارد عملیات میشویم؛ حبیبالله مظاهری، آن جوان نجیب و کم حرف با توجه به تجربیاتی که از عملیات فتح المبین و بیتالمقدس در جنوب داشت، فرمانده گردانها را صدا کرد و کارها را اینطور تقسیم کرد: «ما با گردان فتح میروم؛ برادر علیرضا حاجی بابایی هم با گردان نصر و جعفر هم که با گردان خودش میآید.» * سوال: از مسئولان تیپ ثارالله هم کسی برای شما صحبت کرد؟ بد نیست از نحوه هماهنگی با یگان هم توضیحاتی بفرمایید. *مظاهری: ما موقعی رسیدیم که مرحله اول عملیات آغاز شده بود و مسئولین و فرماندهان تیپ در منطقه بودند. لذا امکان هماهنگی جزء به جزء در آنجا وجود نداشت. در واقع کل هماهنگیها را ما در منطقه با فرمانده تیپ ثارالله، برادر قاسم سلیمانی انجام دادیم. *سوال: چرا نیروهای کیفی و با تجربهای مثل حاجی بابایی و حبیب در حاشیه کار قرار گرفتند؟ نمیدانم اصلاً این سوال به جاست یا موردی ندارد؟ *مظاهری: البته آنها در حاشیه قرار نگرفتند. بلکه حضورشان پررنگتر، قویتر و موثرتر شد. بحث اصلی این بود که در آن عملیات، گردانها به صورت محوری وارد عمل نمیشدند. در این روش هر شب یک یا دو گردان مستقیماً زیر نظر فرمانده تیپ وارد عمل میشدند. در این طرح گردانهای ما نیز مستقیماً زیر نظر فرمانده تیپ وارد عمل میشدند. در این طرح گردانهای ما نیز مستقیماً در تماس با فرمانده تیپ قرار میگرفتند و در نتیجه این کار باعث میشد، گردانها با قدرت بیشتر و کارآیی بهتر به عملیات بپردازند. *سوال: این سه گردان در مرحله چندم رمضان به منطقه وارد شدند؟ لطفاً از کیفیت عملکرد آنها و نقطهها یا محورهای حضورشان بگویید؟ *مظاهری: قبل از اینکه پاسخ سوال شما را بدهم، ذهنتان را ارجاع دهم به این نکته که منطقه عملیاتی رمضان بسیار بزرگ بود؛ یعنی 1600 کیلومتر مربع و رزمندگان اسلام در قالب چهار قرارگاه بزرگ قدس، فجر، فتح و نصر به ترتیب از شمال به جنوب وارد این کارزار عظیم شدند. تیپ ثارالله تحت امر قرارگاه قدس و سه گردان ما جزو این قرارگاه محسوب میشدند. وظیفه قرارگاه قدس عبارت بود از : 1- شکستن خطوط اولیه دشمن، 2- عبور از مثلثیها و رسیدن به شطالعرب و پدافند از مواضع به دست آمده. اما پاسخ سوالتان؛ ما به ادامه مرحله اول رمضان رسیدیم. نیروهای استان همدان یکباره وارد منطقه نشدند. بلکه گردانهای «فتح» به فرماندهی برادر دلاوری و به همراهی حبیبالله مظاهری و «نصر» به فرماندهی برادر علیئی و به همراه برادر حاجی بابایی در روز چهارشنبه 61.4.23 وارد عملیات شدند. مأموریت این دو گردان، مشخصاً حمله به دژ عراق و پیشروی به سمت شمال بود. * سوال: این دژ چه بوده است دیگر؟ *مظاهری: در منطقه عملیاتی جنوب به موازات مرز بینالمللی از کوشک تا شلمچه دو دژ مستحکم مرزی وجود داشت، یکی متعلق به ایران بود و یکی هم متعلق به عراقیها. دژ ایران در نوار مرزی و درست موازی جاده اهواز ـ خرمشهر کشیده شده بود و در فاصله سه کیلومتری آن، دژ عراق قرار داشت. دژ عراق بسیار عریضتر و بلندتر بود. در روی آن کانالی سراسری وجود داشت که در داخل آن سنگرهای دفاعی مستحکمی ایجاد شده بود. علاوه بر آن، دشمن در این قسمت از میادین مین و سیم خاردارهای گستردهای نیز استفاده کرده بود که رسیدن به دژ را با مشکل مواجه میساخت. در مرحله اول عملیات، تیپ ثارالله موفق میشود بخشی از دژ را به تصرف خود درآورد، اما موفق به پیشروی در عمق نمیشود. *سوال: مأموریت و عملکرد گردانهای نصر و فتح را هم توضیح میدهید؟ *مظاهری: در ادامه مرحله اول عملیات؛ یعنی در 23 تیر 61، گردانهای فتح و نصر وارد عملیات میشوند. مأموریت آنها توسعه وضعیت و گسترش منطقه تصرف شده در روی دژ و منطقه مجاور بود. این دو گردان با رشادت فراوان از سیم خاردارهای دشمن عبور میکنند و به مواضع دشمن یورش میبرند. اما متأسفانه عمق سیم خاردارها و میادین مین و نیز شهادت محمد دلاوری در میدان مین و به هم خوردن نظم گردان در این قسمت و مقاومت سرسختانه دشمن باعث میشود این دو گردان علیرغم نبردی سنگین، تنها بخش کمی از دژ را تصرف کنند و موفق به رسیده به همه اهداف نگردند. کار وقتی سختتر میشود که با فرا رسیدن صبح، آنها با پاتکهای بسیار سنگین دشمن مواجه میشوند. در این وضعیت کمی عقبنشینی میکنند و با تمام توان به حفظ مواضع به دست آمده میپردازند. * سوال: و شما با گردانتان در اردوگاه در انتظار بودید؟ *مظاهری: بله، فردای آن روز؛ یعنی پنجشنبه 61.4.24 در اردوگاه نگران و منتظر نشسته بودیم که یکی از فرماندهان ارشد تیپ به همراه یک روحانی و چند دستگاه تویوتا وارد شدند. *سوال: او به شما چه گفت؟ *مظاهری: ایشان مقداری عملیات شب گذشته و وضعیت کلی منطقه را تشریح کرد. اما قرار شد مأموریت گردان توسط برادر سلیمانی در قرارگاه تاکتیکی ابلاغ گردد. بعد از او، آن برادر روحانی هم اجازه خواست که چند دقیقهای صحبت کند. حاج آقا صحبتش را با آیهای از شهادت در راه خدا شروع کرد... من شصتم خبردار شد که ان جلو باید خبرهایی باشد که این حاج آقا این جوری با آب و تاب از شهید و شهادت و شاهد و مشهود میگوید! البته در این باره چیزی به نیروها نگفتم. بعد از اتمام صحبت سوار ماشینها شدیم و به راه افتادیم. وصف حال بچهها «لایدرک و لایوصف» بود. من فکر میکنم آنها متوجه آن شاهد و مشهود شده بودند که این جور سرودهایی میخواندند و میگفتند و میخندیدند. مسیر یک کیلومتری تا دژبانی را طی کردیم. پس از عبور از دژبانی تا دژ خودی در منطقه کوشک (محل قرارگاه تیپ ثارالله) این خواندنها و شلوغکاریها همچنان ادامه داشت. * سوال: سازمان گردان و فرماندهان گروهانها چطوری بود؟ *مظاهری: گردان ما (خندق) سه گروهبان داشت. فرماندهان گروهانها عبارت بودند از؛ علی ترکمان، رضا محرمی و حمیدرضا رهبر. من هم به عنوان فرمانده گردان در خدمت بچهها بودم. * سوال: معاون نداشتید؟ *مظاهری: متأسفانه نه! کفگیر ته دیگ خورده بود. گردان ما گردان آخر بود. نه معاون داشتیم و نه نیروی همراه. برخلاف دو گردان دیگر، البته چند نفر از برادرها پا به رکاب کنار من بودند. حمید بیات، مهدی بیات، جواد لاله چینی و یک روحانی به نام آقای جواهری، مسئول مخابرات گردان هم خسرو صادقی بود. *سوال: ببخشید، این بیاتها با هم نسبتی داشتند؟ *مظاهری: بله. آنها با هم برادر و از نیروهای بسیار فعال و مخلص بودند که در گروه گشت جبهه میانی حضور موثری داشتند. آنها در همین عملیات رمضان خیلی خیلی زحمت کشیدند و مزدشان را با شهادت گرفتند. * سوال: بله میگفتید که وارد خط شدید... *مظاهری: به هر حال آمدیم تا به دژ خودی رسیدیم. به ستون توقف دادم. خودم پیاده شدم. سنگر فرماندهی تیپ ثارالله کنار بریدگی بود. خط کاملاً درهم ریخته بود و صدای انفجارها لحظه لحظه به گوش میرسید. یک دفعه صورت مهربان حبیب در قاب نگاهم نشست. سر و وضع خاکی و نگاه صمیمیاش تا هنوز به وجودم گرمی میدهد. مثل اینکه ماهها باشد همدیگر را ندیده باشیم، همدیگر را در آغوش کشیدیم. با حبیب بالای دژ بودیم. پرسیدم: «حبیبجان! چه خبر؟ حاج بابا کجاست؟ بچهها کجایند؟» آرام و کسل گفت: «خبر درستی ندارم، ولی میگویند حاجبابا شهید شده!» حبیب میرفت که قاسم سلیمانی سراسیمه جلو آمد. پس از خوشآمد گویی با دست میدان کمین را نشانم داد و گفت: «بعد از عبور از میدان مین، به دژ عراق میرسید. پس از آنجا به سمت شمال حرکت میکنید.» بعدش اضافه کرد: «بچهها یک مقداری جلو رفتهاند و مواضع را تثبیت کردهاند. شما باید تلاش کنید خط را جلوتر ببرید! الان عراق پاتک شدیدی را شروع کرده، بچهها دیگر توان مقابله ندارند. سریع وارد عمل بشوید...» * سوال: شما واقعاً توجیه شدید؟ *مظاهری: بله، وضعیت کلی مشخص شد. در همین یک جمله چند مأموریت برای ما مشخص شد: 1- وارد خط بشویم 2- جلوی پاتک دشمن را بگیریم و خط را تا شب تثبیت نماییم، 3- شب، عملیات را به سمت شمال ادامه دهیم. * سوال: لحظهای که رسیدید، در خط چه خبر بود؟ *مظاهری: گردان ما که به خط رسید، پاتک دشمن شدت گرفت. از زمین و آسمان آتش میبارید. تا ما به خودمان بجنبیم و بخواهیم تقسیم کار کنیم، در یک چشم به هم زدن سازمان گردان به هم ریخت. باید سریع تصمیم میگرفتم، لذا رهبر را صدا زدم و گفتم: «حمید! تو خودت برو جلو، من بچههایت را میفرستم.» عراقیها هر لحظه نزدیکتر میشدند و نیروهای ما عقب نشینی میکردند. رهبر را که فرستادم، داد میزدم؛ «هرکس گروهبان رهبر است از این طرف برود، هرکس گروهبان رهبر است برود جلو! » آخرین نفرات گروهان را که وارد کانال کردم، دیدم آقای رهبر را با برانکارد به عقب میآورند. {میخندد} ترکش طلایی آقای رهبر را از آنجا نجات داد. اوضاع که اینجوری شد، گروهمان ترکمان را فرستادم جلو. *سوال: گروهان محرمی را چه کار کردید؟ *مظاهری: همزمان گروهان محرمی را هم فرستادم قسمت جنوب. آن روز تا عصر کار ما فقط این بود که پاتک عراقیها را جواب بدهیم. حالا اگر بخواهم برای شما توصیف کنم، باید بگویم جهنمی عظیم بر روی دژ برپا شده بود. البته عراقیها هم با انگیزه دفاع میکردند، آخر اکنون ما در داخل خاکشان بودیم. آنها نه تنها از رو به رو بلکه از داخل دشت دو طرف دژ و هم از داخل کانالها ما را میزدند. *سوال: با این وصف وضعیت شما چطور شد؟ *مظاهری: به لطف الهی در آن وضعیت درهم و برهم ما موفقیت خوبی به دست آوردیم؛ یعنی هم حرکت دشمن را به سمت جلو متوقف کردیم و هم موقعیت به دست آمده را حفظ و تثبیت کردیم. اول مغرب بود و در هوایی غبارآلود کم کم پاتک دشمن خاتمه پیدا کرد. ولی آتش سنگین همچنان میبارید. حبیب دو نفر از فرماندهان تیپ ثارالله به خط ما آمدند. *سوال: برای چه کاری؟ *مظاهری: آمده بودند تا خسته نباشید بگویند و طرح عملیات را مشخص کنند که چطوری حمله کنیم. نتیجه بحث این شد که یکی از گروهانها در داخل دژ پیشروی کند؛ یک گروهان به سمت چپ دژ و گروهان دیگر هم به سمت راست آن. البته قرار شد از هر گروهان یک دسته از جلو عملیات را آغاز کنند تا خیلی در دشت باز نشوند. *پاسداشت سی و سومین سالگرد «عملیات رمضان» در خبرگزاری فارس/12 انتهای پیام/ب
94/04/06 - 12:07
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 171]
صفحات پیشنهادی
به روایت سردار جعفر مظاهری/۱ چرا صلح را نپذیرفتیم؟
به روایت سردار جعفر مظاهری ۱چرا صلح را نپذیرفتیم پس از آزادی خرمشهر عراق پیشنهاد صلح داد ولی ایران آن را نپذیرفت و جنگ هشت سال طول کشید و اگر ما آن را میپذیرفتیم در حالی که در موقعیت برتر نظامی هم بودیم دیگر این همه خسارت مادی و معنوی را متحمل نمیشدیم به گزارش گروه حماسه و مقعملیات رمضان به روایت سعید قاسمی واقعه تلخی که برای اولین بار رخ داد
عملیات رمضان به روایت سعید قاسمیواقعه تلخی که برای اولین بار رخ دادیک دفعه از پشت بیسیم فرماندهی نفربر صدای جلیز ویلیز بچههای تیپ از پشت نهر کتیبان در آمد چپ و راست فرمانده گردانهای تیپ 25 کربلا تماس میگرفتند و بر آشفته و با داد و فریاد میگفتند آقا دارند از پشت سر ما راروایت سردار قاسم سلیمانی از شهدای غواص
روایت سردار قاسم سلیمانی از شهدای غواص نظر سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران درباره شهدای غواص در برنامه روایت فتح شبکه مستند پخش میشود به گزارش تسنیم سه قسمت از مجموعه روایت فتح با موضوع غواصان به مناسبت بازگشت پیکر غواصان شهید به کشور از شبکه مستند پخش میشوماجرای عملیات شناسایی به فرماندهی حاج قاسم
ماجرای عملیات شناسایی به فرماندهی حاج قاسمتاریخ انتشار شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۰۹ ۲۳ یک شب که با موسایی پور و صادقی که هر دو لباس غواصی داشتند و غواصی میکردند به شناسایی رفته بودیم آنها از ما جدا شدند و به جلو رفتند وقتی تأخیرشان طولانی شد فهمیدیم برایشان اتفاقی«روايت فتح»؛ روايت سردار قاسم سليماني از شهداي غواص
۲۶ خرداد ۱۳۹۴ ۱۰ ۲۶ق ظ از شبکه مستند پخش ميشود روايت فتح روايت سردار قاسم سليماني از شهداي غواص موج- نظر سردار قاسم سليماني فرمانده سپاه قدس ايران درباره شهداي غواص در برنامه روايت فتح شبکه مستند پخش ميشود به گزارش خبرگزاري موج سه قسمت از مجموعه روايت فتح با موضوع غانتظار از سپاه به روایت سردار جعفری
انتظار از سپاه به روایت سردار جعفریتاریخ انتشار دوشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۹ ۲۱ فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت علاوه بر به روز نگه داشتن آمادگیها در حوزه نظامی باید تهدیدات حوزه نرم را پیشبینی پیشگیری و خنثی کنیم و این انتظار از سپاهآخرین وضعیت «لاله» به روایت یک مدیر
آخرین وضعیت لاله به روایت یک مدیر مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تاکید کرد که ریالی از بودجه این مرکز برای ساخت فیلم لاله هزینه نمیشود خبرگزاری ایسنا مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تاکید کرد که ریالی از بودجه این مرکز برای ساخت فیلم لاله هزینه نمیشودگزارش یارانهای دولت در سال ۹۳ به روایت جعفرزاده
گزارش یارانهای دولت در سال ۹۳ به روایت جعفرزاده عضو کمیسیون برنامه بودجه و محاسبات مجلس با انتقاد از عدم تحقق وعده دولت در حمایت از تولید در کشور گفت تنها 4 5 درصد وعده داده شده در بخش تولید در سال گذشته عملیاتی شده است آفتاب غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی با انتقاد از عدم تآخرين وضعيت آزادراه قزوين - رشت/عمليات اجرايي پيچيدهترين فاز بزرگراه آغاز شد
۲۴ خرداد ۱۳۹۴ ۱۱ ۵۴ق ظ آخرين وضعيت آزادراه قزوين - رشت عمليات اجرايي پيچيدهترين فاز بزرگراه آغاز شد موج - معاون شرکت ساخت و توسعه زيربناهاي حملونقل کشور تکميل ۱۱ کيلومتر باقي مانده از آزادراه قزوين-رشت را از اولويتهاي دولت يازدهم خواند و گفت تکميل اين پروژه با جديت در حال پروایت همت از مرحله سوم عملیات رمضان/۲ شهید همت: من احساس شرم میکنم!/شاهکار یک بسیجی کوچولو در عملیات «رم
روایت همت از مرحله سوم عملیات رمضان ۲شهید همت من احساس شرم میکنم شاهکار یک بسیجی کوچولو در عملیات رمضانبسیجی کوچولوی ما دمپای شلوارش حتی گتر ندارد و هی دمپای شلوار توی پایش گیر میکند هیچی هم بلد نیست تا حالا هم توی شب نجنگیده اولین بار است که آمده جبهه و توی شب دارد میجنگدوضعیت نامشخص حاجصفی و احمدی با زردپوشان مهاجم فصل پیش سپاهان پنجشنبه در ایران/استقلال نامهای برای کریمی ارسا
وضعیت نامشخص حاجصفی و احمدی با زردپوشانمهاجم فصل پیش سپاهان پنجشنبه در ایران استقلال نامهای برای کریمی ارسال نکرده استمهاجم فصل گذشته سپاهان قرار است پنجشنبه برای مذاکرات به ایران بازگردد به گزارش خبرگزاری فارس پریرا مهاجم سپاهان که قراردادش با این تیم به پایان رسیده پنجشنبهاختصاصی فارس/ سردار رحیمی خبر داد کشف یک و نیم تن مواد مخدر در عملیات مسلحانه پلیس سیستان
اختصاصی فارس سردار رحیمی خبر دادکشف یک و نیم تن مواد مخدر در عملیات مسلحانه پلیس سیستانفرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان از عملیات مسلحانه در درگیری با اشرار و قاچاقچیان خبر داد و گفت در این عملیات هزار و پانصد کیلو مواد مخدر از قاچاقچیان کشف و ضبط شد سردار حسین رحیمی فرماندهروایت قاسم سلیمانی از شهدای غواص
روایت قاسم سلیمانی از شهدای غواصتاریخ انتشار سه شنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۰ ۲۶ نظر سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران درباره شهدای غواص در برنامه «روایت فتح» شبکه مستند پخش میشود به گزارش تسنیم سه قسمت از مجموعه «روایت فتح» با موضوع غواصان بروایت شهید صیادشیرازی از تماس قاسم سلیمانی
روایتی از عملیات رمضان روایت شهید صیادشیرازی از تماس قاسم سلیمانی همه چیز برای انجام یک عملیات بزرگ و مهم آن هم خارج از مرزهای ایران راهم شده بود تا تاریخ ۲۲ تیر ۶۱ به عنوان آغاز عملیاتی موفقیت آمیز در تقویم ثبت شود اما بر خلاف همه چیز حمله رمضان شکست خورد و ما شهدای زیادی درحاج قاسم: با استقلال صحبت کردم، قرار است خبر بدهند
تراز مربی بدنساز تیم ملی امید ایران گفت با استقلالیها مذاکره کردم و نظراتم را دادم قرار است به من خبر بدهند به گزارش تراز امیرحاج قاسم در گفت و گویی اظهار داشت من امروز به باشگاه رفتم و با استقلال صحبت کردم و نقطه نظرات و پیشنهاداتم را به پرویز مظلومی منتقل کردم البته ادر گفتوگو با فارس حاج قاسم: با استقلال صحبت کردم، قرار است خبر بدهند
در گفتوگو با فارسحاج قاسم با استقلال صحبت کردم قرار است خبر بدهندمربی بدنساز تیم ملی امید ایران گفت با استقلالیها مذاکره کردم و نظراتم را دادم قرار است به من خبر بدهند امیرحاج قاسم در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس اظهار داشت من امروز به باشگاه رفتم و با اسجزئیاتی از عملیات کربلای ۴ به روایت هاشمی
جزئیاتی از عملیات کربلای ۴ به روایت هاشمیتاریخ انتشار يکشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۲۲ ۰۶ آیت الله هاشمی رفسنجانی که این روزها نزدیکی یک جناح خاص به خود را اعتراف آن جناح به اشتباهات قبلی خود میداند میگوید «اگر میبینید بعضیها که قبلاً با من موافق نبو-
گوناگون
پربازدیدترینها