واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: كدام سياست - سرمقاله اعتماد ملي 30 ارديبهشت 1387
تمركز بر سخنان هاشميرفسنجاني رئيس مجلس خبرگان رهبري و تطبيق آن بر نظرات اخير ثمرههاشمي، بازگوكننده و روشنكننده صريح وضعيت سياسي، مديريتي و اقتصادي كشور است. سياست، مديريت و اقتصاد عميقا تحتتاثير سياستهاي كلان قرار دارد. باورها، گرايشها و تفسيري كه از اين امور ارائه ميشود وضعيت ما را در تحليل شرايط هنجار ذكرشده هويدا ميسازد. هاشميرفسنجاني توليد ثروت را عامل شكوفايي، رشد اقتصادي و توسعه همهجانبه ميداند. الگويي كه وي ارائه ميدهد در دنيا از پشتوانه تجربي و دانش تخصصي وسيعي برخوردار است. در اين مجال به دو نمونه روشن اشارتي خواهد رفت، تا درك روشنتري از فرض اوليه حاصل شود. اولين دستاورد جنگ كره، تقسيم آن سرزمين به دو جمهوري بود؛ جمهوري كره و جمهوري خلق كره. در جمهوري كره سياستمداران فريب شعارهاي بهظاهر متعالي را نخوردند بلكه با تبيين صحيح ظرفيتها، داشتهها و مزيتهاي خويش تمام توان را به سوي توليد ثروت و انباشت آن و توسعه علمي، ماندگار و پايدار معطوف داشتند. در مقابل، جمهوري خلق كره به رهبري حزب كمونيست دروازه آن كشور را به روي همه بست و با طرح شعار عمومي مقابله با سرمايهداري و تحقق عدالت اقتصادي، ورود هرگونه سرمايه خارجي را به آن كشور ممنوع كرد. پس از 20 سال، مطالعه نتايج ميتواند جالب توجه باشد. جمهوري كره اينك به ده كشور عضو باشگاه بالاي تريليون دلار ثروت ملي و انباشت سرمايه جهان پيوسته است. براي اثبات اين مدعا كافي است چشمان خود را در منازل و خيابانهايمان بگردانيم تا صحت آن ادعاها روشن شود. در مقابل، سياست عدالت همهجانبه و فروافتادن در مسابقه تسليحاتي از سوي جمهوري خلق كره براي آن مردم فقر، خشكسالي، قحطي، بحران دائمي و عقبماندگي مفرط ايجاد كرده است. البته مردم كره شمالي ميتوانند خوشحال باشند كه يك زرادخانه عظيم تسليحاتي و... دارند! مدل دوم به كشورهاي عراق و مالزي بازميگردد. كشور مالزي سرزميني است در جنوبشرقي آسيا كه داراي سه جمعيت مختلف مالايي، چيني و هندو با نژادها، ريشهها و مذاهب مختلف است. آنها سالها مستعمره پرتغال بودهاند و از ظرفيتها و مواهب طبيعي سرشار و متنوعي نيز برخوردار نبودهاند. اما در 25 سال گذشته، مديريت سياسي آن كشور با اصلاح ذهنيت خويش به رهبري معمار مالزي نوين، دكتر ماهاتير محمد، مالزي را به يكي از پيشرفتهترين كشورهاي جهان تبديل كرد. كشوري كه در آن اخلاق، معنويت، ثروت، ديانت و پيشرفت در مرتبتي قابل تكريم قرار گرفته است. اما در عراق پس از فرو افتادن احمد حسنالبكر و برآمدن صدامحسين چه اتفاقي افتاد؟ عراق كشوري با ثروت افسانهاي در نفت، منابع ثروتمند، جاذبههاي تاريخي و طبيعي، اماكن مذهبي، رودخانههاي پرآب و مردمي باهوش است. ولي نوع نگاه صدام به مقوله سياست و مديريت، عراق را در كارزار سنگين تسليحاتي وارد نمود و عراقيها توانستند خوشحال باشند كه ارتش بعث داراي چهارمين نيروي زميني برجسته جهان است!
اما صدام بر گردهملت عراق چهار جنگ را تحميل كرد؛ جنگ ايران و عراق، اشغال كويت، جنگ آمريكا عليه عراق و اخراج از كويت و نهايتا جنگ سرنگوني صدام حسين... اينك از عراق ثروتمند چه مانده است؟ خانههايي خراب، سينههايي خراش و خونهايي روان. حال اين ماييم و گزينههايي كه مديران و برنامهريزان اقتصادي سرزمينمان برميگزينند. ثمرههاشمي بازتابدهنده نگرشي محدود از نظر كمي و كيفي در كشور است كه از توليد ثروت و ايجاد فرصت براي پيشرفت، بهره نميبرد. آنچه رفسنجاني را نگران ميكند، دغدغه همه مديران، سياستمداران و دلسوزان اين سرزمين است. كساني كه به راحتي منكر اصليترين شعارهاي انتخاباتي خود ميشوند و به شيوه پرداخت اعانه و يكسانسازي سرهاي بلند براي ساخت جامعه يكدست در اقتصاد تلاش ميكنند، محتملا نميتوانند حامل سعادت و خوشبختي براي جامعه باشند.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
چهارشنبه 1 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 362]