واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: ايران و عربستان از احمدي نژاد تا داعش!
پايگاه اطلاع رساني آيت الله هاشمي نوشت: در حاليکه ايران و عربستان در دولت سازندگي با برقراري هماهنگي در منطقه، به نفع جهان اسلام حرکت مي کردند با روي کار آمدن دولت نهم اين مسير بر عکس شد و دولتهاي تأثيرگذار منطقه با تمامي امکانات به شکل نيابتي براي نابودي يکديگر صف آرايي کردند!
به گزارش نامه نیوز، شرايط حاکم برروابط بازيگران منطقه اي و بين المللي خاورميانه و فراز و فرود با اضلاع آن در منطقه، يعني رژيم صهيونيستي در برابر دو ضلع ديگر (ايران – عربستان)، در دو سه دهه اخير قابل تامل است.
در قلمرو ايران زمين، انقلابي به وقوع پيوسته که ازجمله اهداف جهاني آن استکبار ستيزي و اتحاد جهان اسلام و از اهداف منطقه اي آن حمايت از مستضعفان و مسلمانان به ويژه دفاع از مردم مظلوم فلسطين بوده است.
اين دو مؤلفه در قانون اساسي و سايراسناد جمهوري اسلامي ايران متبلور شد و در واقع مأموريت دولت به طور عام و وزارت خارجه آن شد که در سياست خارجي و ديپلماسي اين ماموريت را به عنوان اهداف محوري در دستور کار قرار دهند که اين چنين شد و خواهد شد – اما براي حصول مقصود، راهها و مسيرهاي متفاوتي طي شد که مرور کلي آن خالي از لطف نيست.
در دوره سازندگي آن چه که توسط دولت در دستور کار سياست خارجي و ديپلماسي منطقه اي قرار گرفت تنش زدايي بود نتيجه آن شد که کشورهاي منطقه در خيلي از موضوعات تنش ها را کم و يا رفع کردند ايران و عربستان که تا آن زمان براثر وقايع و حوادث پيش آمده رابطه تيره و تار داشتند، به سمت برقراري روابط ديپلماتيک و تا حدودي هماهنگ در منطقه و به نفع جهان اسلام حرکت مي کردند در نتيجه اين رويکرد، سرمايه هاي انساني، معنوي، اقتصادي، ديني و مذهبي در جهت تضعيف و نابودي همديگر به شکل بي محابايي مصروف نمي شد و اين روند در دوره اصلاحات نيز ادامه پيدا کرد و سعي آن دولت اين بود که تنش زدايي را تا جايي که مي تواند در سطح بين المللي نيز پيگيري کند .
اما در دولت نهم و دهم عکس اين مواضع و سياست عمل شد ودر نتيجه شعله هاي جنگ و خونريزي در اغلب نقاط منطقه گسترش يافت و دولتهاي تأثيرگذار جهان اسلام و منطقه به طور عام تمامي امکانات مادي و معنوي را به کار گرفته و به شکل نيابتي و اشکال ديگر، براي نابودي يکديگرصف آرايي کردند، در اين که عربستان در پازل بازيگران بين المللي قرار گرفته، ترديد نيست اما صحنه سياست خارجي و ديپلماسي همانگونه که در تعاريف کلاسيک آن گفته و نوشته مي شود، مجموعه اصول، اهداف، خط مشي ها ،گرايش ها و راهبردهايي است که هردولت در رابطه با دولت ها و ساير بازيگران بين المللي به منظور دستيابي به حداکثر منافع ، با توجه به حداقل هزينه ها و دفع ضررهاي احتمالي به کار گرفته شود.
باتوجه به مذاکرات هسته اي (ايران با 1+5) و مسايل منطقه-اي پيش رو، پرسش اساسي اين است که آيا قبل از نهم و دهم دولتمردان از سياست هاي توسعه طلبانه، زورمدارانه بازيگران بين المللي مطلع نبودند؟. که اينگونه نيست چرا که از بانيان و تدوين کنندگان منشور انقلاب اسلامي بودند و در اين راه، سالها مشکلات و سختي ها را تحمل کردند.
آيا دولت نهم و دهم و هسته اصلي منتسب به آن، از جمله پايداري ها، آيا انقلابي تر و استکبارستيزتر از ساير گروهها و جناح هاي سياسي هستند که سياست اصولي تنش زدايي را در مسايل منطقه و چه در مسايل فرامنطقه اي قبول ندارند و تنها راه حل را، ترک مذاکره و راه رسيدن به هدف را رويارويي با کشورهاي منطقه اي و فرامنطقه اي مي دانند؟.
يا اينکه طراحي و تدوين سياست خارجي و اجراي آن وظيفه سياستمداراني است که با اتکا به مؤلفه هاي متعددي چون مباني فکري، ماهيت نظام بين الملل، نحوه نگرش هيأت حاکمه، توانايي ها و امکانات و نيازهاي عيني جامعه و فرهنگ سياسي پايه ريزي کنند.از جمله محورهاي مهم ديپلماسي آن است که هدف قابل دستيابي باشد و پي جويي آن به موفقيت بيانجامد يعني داراي مشخصات مقبول باشد.
هدف هاي نامعتدل و مبتني بر بلندپروازي، موجب شکست ديپلماسي مي شود. ديپلماسي هنر اجراي ممکنات است و از همين جاست که مشخصه لازم ديگر از هدف هاي ديپلماسي که واقع-بينانه بودن آن است، آشکار مي شود. و آن اين است که هدف نبايد براساس «خواستن» بلکه برپايه «توانستن» باشد و بايد در جهان واقعيتها سير کند نه در دنياي خواسته ها و آرزوها.
نهايت اينکه، هنر اين نيست که با کوچک ترين ناملايمات، مشکلات، ناآگاهي و اغراض طرف مقابل، ميز مذاکره ترک و به مقابله روي آورده شود. چرا که شروع هر دعوا و نزاعي نشان شکست ديپلماسي و منطق است.
کوتاه سخن اينکه مقاومت و ايستادگي در صورت طي مسير آگاهانه مذاکره و ديپلماسي، آموزه هاي ديني و انقلابي است و نزديکي دولتها و مردم جهان و زندگي مسالمت آميز نيز از آموزه هاي ديني و ملي است.
هرچند شرايطي که در منطقه ( نزاع درون جهان اسلام، تقابل سرد ايران و عربستان، اصطکاک و فرسايش ظرفيت کشورهاي منطقه) به خصوص در روابط ايران و عربستان شاهد هستيم، مسبب اصلي مقامات عربستاني هستند که در پازل مطامع بازيگران بين المللي به منظور حاشيه امن قرار دادن رژيم صهيونيستي عمل مي کند اما دولت يازدهم و دستگاه ديپلماسي کشور از اين تجارب بايد دريافته باشد که :
1.اين وضعيت نمي تواند به اين شکل ادامه پيدا کند .
2.منطقه خاورميانه در شرايط سيال و انتقالي ( از وجوه مختلف ) به سر مي برد .
3. در حالت سيال و آينده نامعلوم بايد از ابزار متفاوت فرصت ها را ايجاد کرد .
4. کثرت و تنوع بازيگران از جمله بازيگران غير دولتي، فرا ملي و فرامنطقه اي را بايد مد نظر داشت .
5. در ديپلماسي اصل بر استفاده از تمام ظرفيت ها است.
6. اتخاذ تصميم بايد متناسب فرصتهاي مقتضي باشد.
بنابراين نبايد فرصت سوزي کرد چرا که ما براي وصل کردن آمديم ني براي فصل کردن.
منبع : پايگاه اطلاع رساني آيت الله هاشمي رفسنجاني
۲۷ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۳۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 112]