محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844729270
پروژه محیط زیستی ام را به سلاح کشتار جمعی ربط دادند
واضح آرشیو وب فارسی:الف: پروژه محیط زیستی ام را به سلاح کشتار جمعی ربط دادند
بخش داخلی الف، 25 خرداد 94
نامش «حمیده کفاش» است و او را به عنوان لیدر دانشجویان فنی میشناسند که سال گذشته میلادی به دستور پلیس امنیت نروژ از این کشور اخراج شدند. بهانه دستگاه امنیتی نروژ، احتمال انتقال اطلاعات حساس توسط این دانشجویان به ایران بود؛ اتهاماتی که نه تنها برای استادان نروژی، بلکه برای نمایندگان پارلمان این کشور نیز خنده دار بود.
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۴۲
حمیده کفاش، دانشجوی ۳۲ ساله و نخبه ایرانی که تلاشهایش برای احقاق حقوق پایمال شده دانشجویان ایرانی در کشوری دور، سال گذشته در رسانههای جهان مخابره شد. وی را به عنوان لیدر یا سخنگوی دانشجویان فنی میشناسند که سال گذشته میلادی به دستور پلیس امنیت نروژ (که معادل ام.آی ۵ در بریتانیا و سی.آی.ای در آمریکاست) از این کشور اخراج شدند.بهانه دستگاه امنیتی نروژ، احتمال انتقال اطلاعات حساس توسط این دانشجویان به ایران بود؛ اطلاعاتی که ایران را به تسلیحات کشتار جمعی میرساند! دانشجویان ایرانی برای به دست آوردن حقوقشان کمپینی با نام «تبعیض تحصیلی علیه دانشجویان ایرانی را متوقف کنید» یا به اختصار "صدای" (SEDAI) ایجاد کردند. نام کمپین، از ابتدای کلمات در عبارت انگلیسیStop Education Discrimination Against Iranians برداشته شده و SEDAI عبارتی است که هم در زبان فارسی با مفهوم است و هم در زبانهای دیگر قابل تلفظ و آشنا است. در نتیجه اقدامات افراد این کمپین، تعدادی از دانشجویان ایرانی توانستند به تحصیل خود ادامه دهند اما متاسفانه برخی دیگر هنوز با مشکل عدم صدور ویزای کار دست به گریبان هستند. کفّاش، ساعتی مهمان خبرگزاری نسیم بوده است و به سوالاتی درباره قصّه طولانی دانشجویان در نروژ پاسخ داده است. چرا نروژ را شما انتخاب کردید؟راستش را بخواهید رفتن من به نروژ اینطور نبود که من نروژ را انتخاب کنم. نروژ من را انتخاب کرد. پروفسور « Merete Tangstad» استاد من در نروژ، سفری به استرالیا میرود و آنجا یک دانشجوی دختر ایرانی را میبیند که خیلی فعال است. ایشان از آن دانشجوی ایرانی که اتفاقاً دوست من نیز هست، میخواهد که چند دانشجوی ایرانی که رزومه یا معدل خوبی دارند را به ایشان معرفی کند. این دوست مشترک نیز من و چند نفر دیگر را به این استاد معرفی میکند. پروفسور به من ایمیل زد و گفت که ما یک پوزیشن داریم، اگر تمایل داری مدارکت را بفرست تا من اقدامات لازم را را انجام بدهم. من و حدود ۷۰ دانشجوی دیگر برای به دست آوردن آن پوزیشن تحقیقاتی اقدام کردیم. بعد از بررسی رزومه و سه مرتبه مصاحبه، به من ایمیل زدند که از میان تمام متقاضیان انتخاب شدم. بنابراین، نروژ من را انتخاب کرد.شما در ایران لیسانس و فوق لیسانستان را کجا گرفتید؟ من لیسانسم را در رشته متالورژی در دانشگاه صنعتی اصفهان گرفتهام و فوق لیسانس را در همین رشته از دانشگاه خواجه نصیر.لطفا در مورد سفرتان به نروژ و ریجکت شدن ویزای کار، توضیح بدهید.نروژ به این شکل هست که اول یک ویزای موقت به شما میدهند که به آنجا سفر کنید، چون پروسه ویزا برای ایرانیها طولانی است. اینها میگویند ما خودمان یک ویزای موقت به شما میدهیم که به آن «دی ویزا» میگویند. و با این ویزا شما اجازه کار و زندگی دارید و حتی شماره شهروندی به شما میدهند. حقوق میگیرید و مالیات میدهید تا زمانی که آن ویزای نهایی کار را به شما بدهند. من مالیات پرداخت میکردم و حقوق میگرفتم. در واقع ما را کشاندند آنجا و بعد از یک سال ویزا را باطل کرده و حکم ترک خاک دادند.نروژ به دانشجویان تمام مقاطع تحصیلی حقوق پرداخت میکرد؟خیر، تنها دانشجویان دکترا از دولت نروژ حقوق دریافت میکردند. دانشجویان دکترا در نروژ کارمند محسوب میشوند و به همین دلیل ویزای کار باید بگیرند. دانشجوی مقاطع لیسانس و فوق لیسانس مالیات نمیدهد ولی ما مالیات میدهیم. ما اجازه نداشتیم از خانههای دانشجویی استفاده کنیم چون حقوق میگرفتیم باید خانه تهیه میکردیم.شما چه زمانی عازم نروژ شدید؟من سپتامبر ۲۰۱۳ وارد نروژ شدم.وقتی که مساله نامه پلیس امنیت نروژ و اخراج دانشجویان ایرانی پیش آمد، چه مدت از حضور شما در این کشور میگذشت؟دوره دکترا در نروژ، سه ساله است. زمانی که مساله اخراج دانشجویان پیش آمد، یک سال از حضور من در این کشور گذشته بود. من در این یک سال بیشتر وقتم را در آزمایشگاه گذرانده و آزمایشهای زیادی انجام داده بودم که بسیاری از آنها نیز به نتیجه رسیده بود.رفتار مجموعه دانشگاه NTNU با شما به عنوان دانشجویان ایرانی چطور بود؟ آیا مشکلی با دانشگاه داشتید؟ما ما بعد از این اتفاقات رفتیم و تمام تحریمهای را مطالعه کردیم و لغت به لغت همه اینها را خواندیم. حتی یک کلمه از پروژهای که ما روی آن کار میکردیم داخل آن تحریمها نبود؛ حتی یک کلمه هم یعنی یک آدم غیر متخصص اگر بخواهد بررسی کند میفهمد که کلمهای از پروژه ما داخل تحریمها نیست.
واقعاً هیچ مشکلی با دانشگاه نداشتیم. رفتار خیلی خوبی داشتند و خیلی هم احترام میگذاشتند. البته در ابتدای ورود من، قبول این موضوع که یک خانم مسلمان محجبه بیاید و در آن کشور دکترا بخواند و پس از ریجکت شدن از حق خودش دفاع کند، برایشان سخت و عجیب بود؛ البته این موضوع ارتباطی به ایرانی بودن من و دیگر دوستان نداشت. بعد از اینکه مدّتی گذشت، روابط ما بسیار خوب شد و دانشگاه از ما حمایت زیادی کرد. ما با قشر تحصیلکرده نروژ هیچ مشکلی نداشتیم.مواردی مشابه آنچه برای شما اتفاق افتاد، پیش از این در نروژ یا کشورهای دیگر نیز حادث شده بود؟ما تا آن موقع نمیدانستیم که چنین چیزی قبلاً اتفاق افتاده بوده یا خیر؛ ولی بعد از اینکه این اتفاق برای ما افتاد متوجه شدیم که موارد مشابه برای دانشجویان ایرانی قبلاً اتفاق افتاده بوده ولی بدون اعتراض، این حکم را قبول کرده یا به کشورهای دیگر رفته و یا اینکه به ایران برگشته بودند. در مورد ما، یک نکته عجیب وجود داشت. نقطه مشترک میان ۱۴ دانشجوی ایرانی، تحصیل و تحقیق ما در رشتههای فنی بود. یعنی ما ۱۴ نفر در رشتههایی مانند نفت، متالوژی، مکانیک و حتی کشاورزی مشغول تحصیل بودیم. در کنار این موضوع، ایرانی بودن ما نیز یک نقطه دیگر است. ما هیچ نظمی نتوانستیم در این معادله پیدا کنیم زیرا رشتههای ما ارتباطی با اتهام پلیس امنیت نروژ ندارد.دستگاه امنیتی نروژ در توجیه اخراج دانشجویان ایرانی، این موضوع را مطرح کرد که احتمال انتقال اطلاعات حسّاس مربوط به فنّاوری هستهای به ایران وجود دارد. شما روی چه موضوعاتی تحقیق میکردید که این توجیه را برای اخراج شما به کار میبرند؟برای هر کدام از دانشجویان دکترا در نروژ پروژهای تعریف میشود. اینها حرفشان این بود که پروژه ما به برنامه هستهای ایران ارتباط دارد؛ در صورتی این موضوع حقیقت ندارد. برای مثال، پروژه من کاهش گاز co۲ در تولید آلیاژی بود که کاربردهایش کلاً صلحآمیز و امن است. کاهش گاز co۲ هم یک چیز محیط زیستی است. یکی دیگر از دوستان ما نیز که رشتهاش نفت بود، روی سیمان دیواره چاههای نفت کار میکرد. اگر این پروژهها را برای کسی که هیچ دانشی از این رشته نداشته باشد تعریف کنید، متوجه میشود که این قضیه هیچ ربطی به فناوری هستهای ندارد و حتی حساس هم نیست. مثلاً پروژه من پروژهای است که در ایران روی آن کار میشود. زمانی که نروژ بودم از یک سری مقالاتی استفاده میکردم که دانشجویان دانشگاه امیرکبیر روی آن کار میکردند یا اساتید ایران در آن مورد مقاله داده بودند. این تنها حرف من نیست؛ اساتید دانشگاه از جمله استاد خود من که اهل نروژ است، بارها و بارها اعلام کردند که پروژه من و دیگر دانشجویان ایرانی حاوی اطلاعات حسّاس نیست و هیچ ربطی به سلاحهای کشتار جمعی ندارد.برای حل مشکلتان با سیاستمداران نروژی هم مذاکره کردید؟ واکنش آنها به دلیل مطرح شده از طرف پلیس ملی چه بود؟ما با چند نفر از نمایندگان پارلمان نروژ، مشاور سیاسی نخستوزیر، مسئولان روابط عمومی و سه نفر از نمایندگان دولت این کشور صحبت کردیم. هر کدام از آنها که این موضوع میشنید، به بهانه و دلیل مطرح شده از طرف پلیس امنیت ملی میخندید.مهمترین رویداد حمایتی از ما در بین سیاسیون نروژ مربوط به یکی از نمایندههای پارلمان به نام آقای «اسنوره والن» بود که مواضع ما را کاملا پذیرفت و از وزیر علوم نروژ در تاریخ ۶ ژوئن ۲۰۱۴ رسما سوال کرد که چرا با دانشجویان ایرانی به این صورت برخورد شده است. وزیر علوم نیز در فاصله قانونی پاسخ مکتوبی داد که البته غالبا همان ادعاهای پلیس امنیت بود.بعدا با یکی از نمایندگان پارلمان این کشور که با حضور خارجیها مخالف است، نیز صحبت کردیم. برخی در برابر ما موضع گرفتند که با این نماینده صحبت نکنید؛ زیرا دولت جدید نروژ رویکرد مخالفت با خارجیها دارد و برایش تحصیلکرده و افراد عادی تفاوت ندارد اما ما با وی ملاقات کردیم تا ببینیم حرف حسابشان چیست. حرکت ما یک حرکت کاملا دانشجوی بود. ابتدای حرکت، تعدادمان کم بود و به مرور زمان به اعضای کمپین اضافه شد. همهاش دانشجویی بود یعنی این کمپینی که ما راه انداختیم اولش تعدادمان کم بود و بعد کم کم زیاد شد. برای ملاقات با این افراد دو سه تا دانشجو بودیم به علاوه رئیس دانشکده متالورژی و همراه استادمان پیش این نماینده رفتیم. وقتی که استاد من داستان را برای وی تعریف کرد، با صدای بلند خندید. من نیز در مورد نامه ریجکت خودم با وی صحبت کردم که این مورد نیز برای این نماینده مجلس خنده دار بود. در نامه ریجکت من (به زبان نروژی نوشته شده بود) از ضمیر مذکر استفاده کرده بود. این یک اشتباه تایپی هم نبود چون حدود پنج بار در نامه تکرار شده بود. این اشتباه برای پلیس امنیت یک کشور خیلی زشت است که شما میگویید که من قرار است اطلاعات حساسی را به ایران منتقل کنم ولی شما نمیدانید که من زن هستم یا مرد. ما معتقدیم که این نامهها همه کپی – پِیست؛ بود یعنی هیچ کیسی به صورت جداگانه بررسی نشده و همه نامهها کپی و برای بچهها ارسال شده بود.در جریان این مشکلات با سفیر جمهوری اسلامی ایران در نروژ نیز ملاقات کردید؟زمانی که ما نروژ بودیم و قبل از اینکه اخراج شویم و نامه ریجکت به دست ما برسد، یک دانشجوی ایرانی، مرحوم فرشاد گودرزی، آنجا به صورت مشکوکی درگذشت. تحقیقات اولیه و فوری پلیس نروژ نشان میداد که ایشان احیانا خودکشی کرده اما در کالبدشکافیهای فعالیت بعدی کمپین این بود که یک گردهمایی راه بیاندازیم. گردهمایی را به صورت همزمان در شهرهای مختلف راه انداختیم از شبکههای مختلف تلویزیونیشان آمدند و چندین مصاحبه انجام شد که خیلی هم بازتاب داشت؛ حتی شبکه بی بی سی چندین بار با ما تماس گرفت که بالاخره هم خبرنگارشان آمد.
بعدی مشخص شد که فرضیه مرگ تصادفی یا حتی قتل هم در این مورد وجود دارد و اخبار ایران هم این مسئله را به خوبی پوشش داد. بعد از آن قضیه سفیر ایران به شهر ما آمد که ما راجع به دانشجوی مرحوم با ایشان صحبت کردیم و یک بخشی از جلسه هم به بیان مشکلات دانشجویان اختصاص داده شد. ما گفتیم که هنوز ویزای ما نیامده و آن موقع هنوز ریجکت نشده بودیم. آقای سفیر هم گفتند که پیگیری میکنند و بعد آن اتفاق همزمان با وقتی شده بود که ما دیگرکمپین ضد تبعیض را شروع کرده بودیم. تقریباً بعد از اینکه آقای سفیر آمده بودند شهر ما و برگشت اسلو دو سه روز بعدش ما ریجکت شدیم. دو سه روز بعد من با ایشان تماس گرفتم و گفتم که ما ریجکت شدیم به این دلیل و در نامه اینطور نوشتند. سفیر گفتند ما پیگیری خودمان را میکنیم و احتمالا اقدامات دیپلماتیک لازم را کردهاند اما به هر حال ما حرکت دانشجوییمان را قبلتر شروع کردیم.نمایندگی ایران در اسلو چه کمکی به شما کرد؟شاید یک سری ملاحظات سیاسی وجود دارد که دقیقا نمیگویند که چه کارهایی کردند ولی من میدانم که به وزارت دادگستری نروژ رفته و یک سری جلسات داشتند. تا زمانی که نروژ بودم معاون آقای سفیر با من تماس میگرفتند و میگفتند که اگر کمکی از دست ما بر میآید بگویید، منتهی ما یک سری ملاحظات هم خودمان داشتیم به خاطر اینکه پلیس امنیت نروژ ما را وصل میکردند و میگفتند که شما میخواهید اطلاعات حساس را به کشور ایران منتقل کنید، و ما خیلی تمایل نداشتیم که سفارت بیاید و در کار ما دخالت کند، چون اگر دخالت میکردند شاید اینگونه برداشت میشد که اینها حتماً یک ارتباطی دارند به خاطر همین ما خودمان هم سعی کردیم که خیلی طرف سفارت نرویم. البته این کار، یک کمپین مدرن و به روز بود و شاید در بطن کار اساسا کمک چندانی هم از دست جایی مثل سفارت ایران برنمیآمد. من در جریان کار کمپین خودمان هستم و موفقیتهایی که به دست آمد را حاصل تلاش بچهها در کمپین میدانم. چون آن طرف یک سری جلساتشان میگویند که پشت پرده است که ما خبر نداریم ولی من به همراه بچهها خیلی تلاش کردیم و این مسئله را آنقدر رسانهای کردیم که سابقه نداشته است. میگفتند که خبرهای ما و مصاحبههای من در نروژ بعد از آن آقایی که در المپیک برای شنا ۸ مدال طلا برده مهمترین خبر نروژ بود. بعد که یک کمی شلوغ شد خود خبرگزاریها آمدند سراغ ما و غیر از این ما تجمع هم راه انداختیم. این مسئله هم خیلی عجیب و غریب بود چون نروژ خیلی کشور آرامی است و ما در ۵ شهر به طور همزمان گردهمایی برگزار کردیم که شبیه تظاهرات بود. اساتید در برنامههای ما صحبت و خود نروژیها هم در همایشمان شرکت کردند و خلاصه اینکه سر قضیه ما خیلی شلوغ شد.رشته شما متالوژی است و از ابتدا نیز در همین رشته تحصیل کردهاید. به نظر خودتان پروژهای که روی آن کار میکردید میتوانست تحریمهای ایران نقض کند.به هیچ وجه، حتی یک درصد هم اگر بخواهیم، نمیتوانیم موضوع کار من و و انرژی اتمی را به هم ربط بدهیم. من از دوره لیسانس در رشته متالورژی درس میخوانم و برای من خیلی جذاب است که بدانم چطور میخواهند این چیزی که ما میخوانیم را به قضیه سلاحهای کشتار جمعی که ادعا میکنند ایران به دنبال آن است، ربطش بدهند.ما بعد از این اتفاقات رفتیم و تمام تحریمهای را مطالعه کردیم و لغت به لغت همه اینها را خواندیم. حتی یک کلمه از پروژهای که ما روی آن کار میکردیم داخل آن تحریمها نبود؛ حتی یک کلمه هم یعنی یک آدم غیر متخصص اگر بخواهد بررسی کند میفهمد که کلمهای از پروژه ما داخل تحریمها نیست. مثلاً ما شرح کامل تحریمهای اتحادیه اروپا، آمریکا و شورای امنیت سازمان ملل در مورد برنامه اتمی ایران را مطالعه کردیم، این مدارک چیزی حدود ۵۰۰ صفحه بود و ما کل این ۵۰۰ صفحه را خواندیم و هیچ کدام از پروژه بچهها شامل این تحریمها نمیشد. بنابراین، نامهای که به ما زدند و گفتند که شما میخواهید اطلاعات حساس را به ایران منتقل کنید که منجر به ساخت سلاحهای کشتار جمعی میشود نمیتواند درست باشد. به خاطر این که دقیقاً تحقیقاتی که ما در نروژ انجام میدادیم، در ایران دارد انجام میشود. کاری که من میخواهم انجام بدهم این است که گاز co۲ را کاهش بدهم، بنابراین چقدر خوب است که اگر اطلاعاتی هست به ایران منتقل شود. زیرا یک موضوع مربوط به محیط زیست است. استاد من نیز میگفت که ما خیلی خوشحال میشویم اگر بتوانی این تحقیقات را به ایران منتقل کنی، زیرا کاهش گاز co۲ یک موضوع جهانی و به نفع محیط زیست است.چطور با مقامات سیاسی نروژ ارتباط برقرار کردید؟ کمپین اینترنتی خودتان را چطور راه اندازی کردید؟خیلی راحت بود، جالب است که آنجا شماره تلفنها را میتوانی بگیری. مثلاً اولین ارتباطی که داشتم با مشاور سیاسی نخستوزیر بود. پیامک دادم و گفتم من فلانی هستم. چون اسمم را در اخبار شنیده بودند جواب داد که من هماهنگ میکنم و شما برای ملاقات بیایید. حالا ما میخواستیم اینها را ببینیم چون یک طومار اعتراضی نوشته بودیم و ۱۳ هزار امضاء از کل دنیا جمع کرده بودیم و میخواستیم امضاها را تسلیم مقامات کنیم؛ جالب است بدانید که بیشتر امضاها از آمریکا بود، یعنی آمدند به صورت الکترونیکی امضا کردند. در واقع شروع کمپین ما به این شکل بود. بعد از مدتی کم کم ریجکتها شروع شد. یعنی نروژ به در واقع ما داریم از پلیس امنیت نروژ شکایت میکنیم. اینها خیلی ما را سر دواندند. جلسات را عقب انداختند، ریجکت که شدیم اعتراض کردیم و جوابش را خیلی طول دادند. ما احساس کردیم که اینها میخواهند حرکتی بکنند که ما دلسرد شویم و اصلاً دنبال پیگیری موضوع نرویم یا اینکه پوزیشنهایمان را در دانشگاه از دست بدهیم؛ ولی دانشگاه کمکی به ما کرد که واقعاً قابل تقدیر است.
همان دلیلی که ذکر شد با صدور ویزای دانشجویی ما مخالفت کرد. این اتفاق که افتاد ما کم کم با یک سری بچههای ایرانی که خودشان الآن آنجا اقامت دارند نشستیم دور هم و جلسه گذاشتیم. یک سریها را من اصلاً ندیدم چون در شهرهای دیگر بودند با هم یک سری جلسات آنلاین گذاشتیم و تصمیم گرفتیم که یک کمپین راه بیاندازیم و کمپینی که راه انداختیم اسمش را گذاشتیم «تبعیض تحصیلی علیه دانشجویان ایرانی را متوقف کنید یا "صدای"». این کمپین را ایجاد کردیم، اول صفحه فیس بوک راه انداختیم و کم کم پخش کردیم که در واقع حمایت کنندهها را پیدا کنیم و الآن یک چیزی حدود چهار هزار طرفدار در صفحه فیس بوک داریم. فعالیت بعدی کمپین این بود که یک گردهمایی راه بیاندازیم. گردهمایی را به صورت همزمان در شهرهای مختلف راه انداختیم از شبکههای مختلف تلویزیونیشان آمدند و چندین مصاحبه انجام شد که خیلی هم بازتاب داشت؛ حتی شبکه بی بی سی چندین بار با ما تماس گرفت که بالاخره هم خبرنگارشان آمد. خبرنگار شبکه پرس تی وی در نروژ و خبرنگاران دانمارکی نیز آمدند و گزارش تهیه کردند و این در کل اروپا پخش شد. ما کمپینی که راه انداختیم و میخواستیم وکیل بگیریم، چون مصمم بودیم که تا آخرش برویم و موضوع را به دادگاه بکشیم؛ چون سه چهار سال پیش یک همچین اتفاقی در هلند افتاده بود که بچهها شکایت کردند، موضوع را به دادگاه کشانده و پیروز شده بودند. ما با وکیل و بچههای هلند ارتباط و از طریق کمپینمان از آنها کمی راهنمایی گرفتیم تا اینکه تصمیم گرفتیم وکیل بگیریم. با چندین وکیل مصاحبه کردیم که ببینیم کدام را انتخاب کنیم. نهایتا یک وکیل بسیار خبره را انتخاب کردیم اما پول نداشتیم که بخواهیم دستمزد بالای او را پرداخت کنیم چون وکیل آنجا خیلی گران است. یک پروژه Fund raising راه انداختیم و پول جمع کردیم تا بتوانیم وکیل بگیریم. کمک کنندهها غالبا مردم عادی و دانشجو بودند از تمام دنیا که به ما کمک کردند. از ایران خیلی دوست داشتند کمک کنند ولی به خاطر مشکلات بانکی نمیتوانستند چون باید کردیت کارت داشته باشند. ۲۰ هزار دلار پول جمع کردیم تا بتوانیم وکیل بگیریم. وکیلمان هم یک وکیل بسیار خبره نروژی هست که خودش با این سیاستهای نروژ بسیار مشکل دارد. هزینه وکیل برای یک نفر چیزی حدود ۴۰ هزار کرون معادل ۲۰ میلیون تومان هست. در حال حاضر ما دو نفریم و باید ۴۰ میلیون تومان بدهیم؛ این در صورتی است که ما در دادگاه پیروز شویم. زمزمههایی به گوش ما میرسد که امکان دارد در دادگاه پیروز نشویم. تصمیم داریم اگر در نروژ پیروز نشدیم موضوع را در دادگاه استراسبورگ (دادگاه حقوق بشر اروپا) که پلیس امنیت نروژ در آن نفوذی ندارد پیگیری کنیم. در کنار هزینه وکیل، هزینههای دادگاه نیز هست. ما به اشخاصی که کمک کردند گفتیم که اگر قرار باشد به مراحل بعدی دادگاه برسیم، ممکن است مجبور شویم دوباره فاند ریزینگ راه بیاندازیم که همه استقبال کردند و گفتند که کمک میکنیم.اولین نوبت دادگاه شما قرار بود در روز ۲۶ می سال جاری برگزار شود. در مورد لغو این جلسه و روند جلسات بعدی توضیح بفرمایید.در واقع ما داریم از پلیس امنیت نروژ شکایت میکنیم. اینها خیلی ما را سر دواندند. جلسات را عقب انداختند، ریجکت که شدیم اعتراض کردیم و جوابش را خیلی طول دادند. ما احساس کردیم که اینها میخواهند حرکتی بکنند که ما دلسرد شویم و اصلاً دنبال پیگیری موضوع نرویم یا اینکه پوزیشنهایمان را در دانشگاه از دست بدهیم؛ ولی دانشگاه کمکی به ما کرد که واقعاً قابل تقدیر است. دانشگاه پروژه دارد، دستگاه صنعت به آن پول داده و پروژهاش را طلب میکند. وقتی که من دانشجو اجازه کار ندارم آنها متضرر میشوند، ولی دانشگاه به ما گفت به خاطر این حرکت و اینکه مسئله تقصیر شما نبود ما پوزیشنتان را نگه میداریم تا زمانی که دادگاه به شما جواب بدهد. دانشگاه چند بار به ما وقت داد و تا ۱۵ ژوئن پوزیشن ما را نگه داشت. بعد آنها جلسه دادگاه را به بهانه "ملاحظات مربوط به امنیت ملی" عقب انداختند. با تلاشهای وکیلمان قرار شد ۲۶ می که همین هفته گذشته بود دادگاه برگزار شود تا اینکه یک کم مانده به دادگاه دوباره آنها گفتند که ما وقت بیشتری میخواهیم تا بتوانیم دادگاه را برگزار کنیم. طبق گفته وکیل ما، آنها از لحاظ قانونی و با توسل به ملاحظات مربوط به حفظ امنیت ملی اجازه دارند وقت دادگاه را عقب بیاندازند. ما سعی کردیم که دادگاه را به پاییز موکول نکنند. بعد از تلاشهای زیاد ما و وکیل نروژیِ ما، تاریخ دادگاه به ۱۷ ژوئن یا ۲۷ خرداد موکول شد. به هر حال آنها موافقت کردند اما یک چیز خیلی جالبی که ما جدیداً شنیدیم این است که پلیس امنیت ملی اعلام کرده که ما یک سری دلایل خیلی محرمانه داریم که نه به خودشان و نه به وکیلشان نمیتوانیم بگوییم و چیزی را به نام "وکیل در سایه" تعریف کردهاند. وکیل در سایه چیست؟ وکیلی تسخیری است که خودشان تعیین میکنند و میرود آنجا که از ما دفاع کند و این خیلی عجیب است. زمانی که این موضوع را به وکیلمان گفتیم، وی گفت که متأسفانه این قانونی است که از سال ۲۰۱۳ تصویب کردند. مثلاً یک سری دلایل میتواند باشد که نگویند و همه وکلا در نروژ اعتراض کردند. وکیل در سایه در آنجا یک موضوع بسیار چالشی شده است.این رفتار برای کشوری مثل نروژ خیلی زشت است. کشوری مثل نروژ که ما هیچ وقت اسمش را نشنیدیم مگر در صدر آزادترین و مرفهترین کشورهای جهان حتی بچههای ما در کمپین گفتند که این واقعا روش عدالت نروژی است؟ نروژ کشوری است که جایزه حقوق بشر را به کشورهای دیگر اهدا میکند بعد خودش از این طرف حقوق ما را نقض میکند. خیلی جالب است بدانید آن زمانی که ما ریجکت شدیم، آنها خودشان را به آب و آتش میزدند تا آن خانم پاکستانی (ملاله یوسف زی) که مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود این رفتار برای کشوری مثل نروژ خیلی زشت است. کشوری مثل نروژ که ما هیچ وقت اسمش را نشنیدیم مگر در صدر آزادترین و مرفهترین کشورهای جهان حتی بچههای ما در کمپین گفتند که این واقعا روش عدالت نروژی است؟ نروژ کشوری است که جایزه حقوق بشر را به کشورهای دیگر اهدا میکند بعد خودش از این طرف حقوق ما را نقض میکند.
جایزه صلح نوبل را ببرد؛ بعد همان وقت در شهرهای دیگر داشتند ما را اخراج می کردند به خاطر اینکه ایرانی هستیم.کمپین اعتراضی شما کمکی به وضعیت دانشجویان اخراجی از نروژ کرد؟فکر میکنم از این ۱۴ نفر حدود ۱۰ را قبول کردند. منتهی اثر مهم کمپین از نظر ما این است که بعد از به چالش کشیدن این تصمیمات خنده دار پلیس نروژ، دانشجویان جدیدی که برای ویزا اقدام کردند توانستند به راحتی ویزا بگیرند، یعنی در واقع کمپین به نوعی اثر خودش را گذاشت. کمپین صدای قطعا هزینه تضییع حقوق دانشجویان ایرانی را برای دولتهای غربی بالا برد. ما خیلی خوشحال شدیم به خاطر اینکه متوجه شدیم که اینها دارند تصمیماتشان را عوض میکنند. بعد من ریجکت شدم و این موضوع خیلی برای من عجیب بود به خاطر اینکه پروژهام دقیقاً مشابه پروژه یکی دیگر از بچهها بودکه قبول شده بود. همین آقایی که عکسش توی روزنامهها هست چون ما دو نفر با هم ریجکت شدیم. بچههای خودمان میگفتند که چون تو را به عنوان لیدر میشناختند و در اخبار بودی ریجکت شدی. این آقایی که همراه من دوباره ریجکت شدند و با هم به دادگاه میرویم، به هیچ عنوان در رسانهها نبود. یعنی بسیار آرام بود و اصلاً دوست نداشت در رسانهها باشد ولی ایشان هم ریجکت شد. اگر فقط من ریجکت شده بودم خوب مطمئن میشدم به خاطر این است که اعتراض کردم، اما وقتی ایشان ریجکت شد من خیلی تعجب کردم. خود نروژیها و وکیلمان ربط این دو موضوع را نفی کردند. یک نفر دیگر هم ریجکت شده بود که از نروژ به سوئد رفت و آنجا مشغول تحصیل شد. برخی اصلاً اعتراض نکردند و میگفتند که چرا وقتمان را با اعتراض تلف کنیم، میرویم به کشورهای دیگر و کشورهای دیگر هم خیلی راحت پذیراشان بودند. اگر مشکل این بچهها حل شده ما این را به خاطر فعالیتهای بچهها درکمپین و نامه اعتراضی که نوشته بودند میدانیم. البته نامه های اعتراضیمان تقریباً همه مشابه هم بود. من یادم است نامهای که مینوشتیم به یکدیگر میدادیم و همه از روی هم مینوشتند. خود این مسئله که یک سری قبول شدند و یک سری ریجکت شدند خیلی عجیب و غریب است. وقتی خبر ریجکت من آمد بچهها میگفتند که ما نامههایمان مثل هم بوده پس ما هم ریجکت میشویم ولی قبول میشدند و همه خیلی تعجب میکردند. ما به این دلیل به دادگاه میرویم که ببینیم واقعاً دلیل این برخوردها چه بوده و مثل اینکه دلیلش را هم نمیخواهند بگویند.از بازگشتتان به ایران بگویید. وقتی به کشور برگشتید پیگیر کارهای تحصیلتان شدید؟۱۵ سپتامبر ۲۰۱۴ به من حکم خروج از کشور دادند، یعنی گفتند شما باید خاک نروژ را ظرف دو هفته ترک کنی. اما من یک سال آنجا زندگی کرده بودم وسیله داشتم و خانه اجاره کرده بودم و نمیتوانستم در این دو هفته خارج شوم. با وکیلم صحبت کردم، ایشان گفت که میتوانم کاری کنم که در نروژ بمانی. اما خودم تمایلی به ماندن در نروژ نداشتم و ترجیح دادم که به ایران بیایم و منتظر نتیجه کار باشم. اواخر شهریورماه سال گذشته به ایران برگشتم. این آقایی که همراه من ریجکت شد، به سوئد رفت چون همسرش در سوئد بود. یک سری هم ماندند و گفتند که ما میمانیم اینجا تا جواب بیایید و فقط من بودم که برگشتم.دو سه روز بعد از برگشتنم به ایران به وزارت علوم مراجعه و با معاون دانشجویی وزیر ملاقات کردم که خیلی هم خوب با من برخورد کردند.گفتند ما یک قسمتی به نام انتقال دانشجویان از خارج به داخل داریم که اگر کسی بخواهد بیاید یا اینکه مشکلی داشته باشد میتواند به اینجا مراجعه کند. در مورد بحث ادامه تحصیل با ایشان صحبت کردم و گفتندکه شما درخواست خود را بنویسید، هر دانشگاهی که موضوع شما را داشته باشد و خودتان نیز تمایل داشته باشید میتوانید ادامه تحصیل بدهید. مثل اینکه دانشجویانی که از خارج به داخل بیایند باید هزینه پرداخت کنند و من هم نمیخواستم هزینه پرداخت کنم. به خاطر اینکه من از دانشگاه خواجه نصیر که فارغ التحصیل شدم، رتبه ممتاز بودم. یعنی همانجا بدون آزمون میتوانستم دکترا بخوانم؛ ولی مشغول کار شدم و دیگر قید دکترا را زدم. در نروژ نیز حقوق بالایی به ما پرداخت میکردند. این کشور برای بالا بردن جذب دانشجو، بیشترین حقوق را به دانشجویان دکترا پرداخت میکند. من در نروژ ماهی ۲۴ هزار کرون معادل تقریبا ۱۲ میلیون تومان حقوق میگرفتم. البته هزینهها نیز بالا بود اما حاضر نبودم که بیایم اینجا ۵۰ میلیون هم بدهم و درس بخوانم. گفتند که شما درخواست بده تا ببینیم چه میشود. از طرف دیگر دانشگاه خواجه نصیر چون که دیده بود من برگشتم و میدانستند که من دانشجوی ممتاز آنجا بودم از طریق استادم با من تماس گرفتند که اگر دوست داشتی میتوانی برگردی اینجا و ادامه تحصیل بدهی. خیلی هم خوب برخورد کردند و من انتظارش را هم نداشتم. تحصیلاتم را دوباره شروع کردم و واحدهایی که در نروژ گذرانده بودم را هم قبول کردند. یعنی در واقع آن درسی که در نروژ خوانده بودم و یک جورایی زمانی که گذرانده بودم هدر نرفت و از دست ندادم. حالا این مسئله جای خوشحالی دارد حداقل اینها خیلی خوب برخورد کردند چون آن موقعی که من آمده بودم واقعاً از این اتفاقی که افتاده ناراحت و عصبی بودم. اینها خیلی کمک کردند من خیلی آرام شدم.بعد از مراجعت به ایران، با وزارت امور خارجه تماس داشتید؟در این مدت یکبار و برای تحویل گرفتن مدارک تحصیلم در نروژ که توسط سفارت تائید شده بود به وزارت خارجه مراجعه کردم و دیگر تماسی بین ما و وزارت خارجه نبود. ولی میدانستم که اخبار ما به گوششان رسیده است. چون خبردار شدم که وزیر خارجه یک جالب است که بدانید که ما بعد از شروع کمپین صدای تقریباً نشنیدیم که دانشجوی ایرانی دیگری در رشتههای فنی ریجکت شود. حالا یا اینکه اینها متوجه شدند که دانشجویان ایرانی اعتراض میکنند یا اینکه دیگر کلاً ویزا نمیدهند که بروند و بعد اخراجشان کنند. شاید هم این باشد.
جا به یکی از خبرنگاران گفته بود که خبرنگاران وقتی آمده بودند برای مذاکرات هستهای، یکی از خبرنگاران نامه ما را به ایشان داده است. ما یک نامهای به وزیر خارجه نوشتیم و آن را به یکی از خبرنگارانی که آمده بود اسلو و با ما مصاحبه کرده بود دادیم. این خبرنگار قرار بود هفته بعد برود و با آقای ظریف مصاحبه کند. نامه را به وزیر خارجه داده بود و ایشان گفته بودند که این همان خانمی هست که خیلی از ما انتقاد کرده است. بنابراین متوجه شدم که جریان را میدانند. وزارت خارجه با من تماس گرفت که بیایید اینجا و با نماینده حقوقی ما یک جلسه بگذارید. من گفتم موضوع چیست؟ قرار است چه بگویم؟ گفتند اگر آیندهتان برای شما مهم است بیایید. گفتم که ما خیلی به وکیل حقوقی نیاز نداریم چون ما یک وکیل داریم که کل حق و حقوق ما را میداند، هم در نروژ بوده و نروژی هم هست. بعد به من گفتند که بیایید اینجا که صحبت کنیم که راستش من خودم خیلی سرم شلوغ بود و اینکه خیلی تمایل نداشتم. چونکه الآن داریم به انتهای کار نزدیک میشویم و فکر نمیکنم آن جلسه فایده داشت. چون فعالیتهایی که به قول خودشان تا الآن کردند باید نتیجه میداد. حضور من در آن جلسه خیلی مهم نبود و من هم نرفتم.از زمان بازگشتتان، به سفارت نروژ در تهران مراجعه کردید؟بله. وارد ایران که شدم درخواست کردم که سفیر نروژ را ببینم. معاون سفیر گفت که ایشان خیلی کار دارد و سرش شلوغ است ولی هر وقت که خواستی بیا من با شما جلسه میگذارم. من دو هفته بعد از ورودم به ایران رفتم و ایشان را دیدم و کل ماجرا را برای ایشان تعریف کردم و خیلی اظهار تأسف کرد. چند موضوع را مطرح کردم؛ یکی اینکه چه اتفاقی برای ما افتاده و موضوع دیگری که مطرح کردم رفتار بد کارمندان سفارت با مراجعه کنندگان ایرانی است. ایشان هم خیلی اظهار تأسف کرد و گفت که اصلاح میشود و گویا بعد از آن جلسه، این موضوع خیلی بهتر شده است. ولی در رابطه با کار ما گفت که ما خیلی کارهای نیستیم، ما مدارک را اسکن میکنیم و میفرستیم و خیلی کارهای سیاسی نمیتوانیم انجام بدهیم. ولی میدانم که آقای روحانی جلسهای با خانم سفیر نروژ داشتند و به ایشان گفته بودند که موضوع دانشجویان ایرانی را پیگیری کنید. حالا دیگر پیگیری کرده یا نکرده من اطلاعی ندارم.به نظر خودتان دلیل این اقدام دستگاه امنیتی و دولت نروژ چیست؟دولت جدید نروژ مخالف خارجیها است. آنها میخواهند جمعیت خارجیها را به هر وسیله کم کنند. از طرف دیگربه اشتباه اینگونه برداشت کردند که حتماً اتفاقی افتاده دانشجویان ایرانی به این کشور سرازیر شدند. اما جواب این سوال بسیار ساده بود. دانشجویان ایرانی به سمت نروژ آمدند و موجشان شروع شد به خاطر اینکه سوئد که کشور مجاورش است دانشگاهها را پولی کرد. به همین دلیل موج دانشجوها به سمت نروژ که هنوز دانشگاهها تقریباً مجانی بود سرازیر شد. از طرفی اینها مقیاس کار و تعداد فارغ التحسیلان هر سال ایران را نمیدانند، ایران حدود ۵ میلیون دانشجو دارد یعنی به اندازه کل جمعیت کشور نروژ ! اینها وقتی این هجمه دانشجویان ایرانی را دیدند، این ترس به جانشان افتاد که اینها دارند میآیند تا اطلاعاتی از اینجا ببرند؛ در صورتی که خیلی ساده است شما شهریه را بالا ببرید ببینید از نروژ نمیروند جای دیگر؟ یعنی منظورم این است که اگر ما دنبال تکنولوژی بودیم هیچوقت نروژ نمیرفتیم. میرفتیم یک کشور دیگری که تکنولوژیاش بالاتر است چون نروژ تکنولوژی خاصی ندارد که ما بخواهیم اطلاعات حساس آن را به کشور منتقل کنیم.مشکل مذکور فقط برای ایرانیها بود یا با دانشجویانی از کشورهایی مانند پاکستان و هند و کره شمالی که دارای تسلیحات هستهای هستند نیز همان رفتار کردند؟با پاکستانیها مشکلی ندیدم، دانشجو از کره شمالی هم اصلاً آنجا نداشتیم، یک استاد چینی نیز بعد از ما ریجکت شد که چین واکنش سختی به آن نشان داد. پکن در اعتراض به این کار و اقدامات دیگر نروژ مربوط به حمایت از مخالفان چینی، واردات ماهی سالمون (یکی از بزرگترین محصولات صادراتی نروژ) از این کشور را کم کرد که باعث اعتراض صیادان و فشار آنها به دولت نروژ شد.جالب است که بدانید که ما بعد از شروع کمپین صدای تقریباً نشنیدیم که دانشجوی ایرانی دیگری در رشتههای فنی ریجکت شود. حالا یا اینکه اینها متوجه شدند که دانشجویان ایرانی اعتراض میکنند یا اینکه دیگر کلاً ویزا نمیدهند که بروند و بعد اخراجشان کنند. شاید هم این باشد.در پایان اگر نکتهای مد نظر دارید، بفرمایید.با ما خیلی تماس گرفته شد. مثلاً از طریق تلفن با ما تماس گرفتند که ما در حال پیگیری کار شما هستیم و جلسه میگذاریم. ولی من فکر میکنم جا داشت که اقدام محکمتری در مورد این موضوع انجام میشد. ما نباید خودمان را با چین مقایسه کنیم به خاطر اینکه شرایطمان از لحاظ اقتصادی با چین مطابق نیست؛ اما یک استاد چینی را از نروژ اخراج کردند که هنوز هم پروسهاش در حال انجام است و قرار است به دادگاه برسد و بخاطر همین یک نفر سفارت چین در نروژ بیانیه شدیداللحنی داد و پلیس امنیت را به داشتن تفکر جنگ سرد متهم کرد کار تا جایی پیش رفت که نخست وزیر نروژ رسما اعلام کرد که پلیس امنیت رابطهء بد ما با چین را بدتر کرده است.ما فکر میکردیم که فقط ما ۱۴ نفر هستیم اما طبق آمار یک روزنامه نروژی، اگر درست خاطرم باشد ۵۴ ایرانی در طول چهار پنج سال گذشته از دانشگاههای نروژ اخراج شدهاند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]
صفحات پیشنهادی
در اعتراض به کشتار دستهجمعی نهنگها صورت گرفت مخالفت ۳۵ هزار نفر با پروژه جدید «استیون اسپیلبرگ» در جزایر فار
در اعتراض به کشتار دستهجمعی نهنگها صورت گرفتمخالفت ۳۵ هزار نفر با پروژه جدید استیون اسپیلبرگ در جزایر فاروبیش از ۳۵ هزار نفر از مردم با امضای نامهای نسبت به ساخت فیلم سینمایی بیافجی به کارگردانی استیون اسپیلبرگ در جزایر فارو جایی که کشتار دستهجمعی نهنگها یک سنت قدیمزنان و دخترانی که به سلاح کشتار جمعی تبدیل شده اند
رئیس علماء الاسلام پاکستان زنان و دخترانی که به سلاح کشتار جمعی تبدیل شده اند لازم است که دولت دستور دهد در اسرع وقت علیه این دست از زنان و دختران عملیات نظامی صورت گیرد به گزارش سرویس دینی جام نیوز به نقل از روزنامه لبنانی الدیار "مولانا فضل الرحمن" رئیس تشکخاورمیانه عاری از سلاح کشتار جمعی همچنان زیر یک علامت سوال بزرگ
دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۷ ۳۸ مدیر دپارتمان کنترل سلاح و منع گسترش تسلیحات در وزارت امور خارجه روسیه امروز دوشنبه گفت شک و تردید در ایجاد منطقهای عاری از تسلیحات کشتار جمعی در خاورمیانه تا 2020 همچنان در روابط بین الملل یک نگرانی جدی باقی میماند به گزارش خبرگزاری دانشجویان اامام جمعه طبس: ساخت سلاحهای کشتار جمعی با فرهنگ ایران سازش ندارد
امام جمعه طبس ساخت سلاحهای کشتار جمعی با فرهنگ ایران سازش نداردامام جمعه طبس با بیان اینکه استفاده از انرژی هستهای در زمینههای نظامی و ساخت سلاحهای کشتار جمعی با فرهنگ ایران سازش ندارد گفت آمریکا هیچوقت نمیتواند خیال حمله نظامی به ایران را در ذهن خود بپروراند حجتالااستفاده از پهباد در رصدهای محیط زیستی/ ممنوعیت توزیع سلاح های شکاری داخلی در کشور
چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۵ ۲۵ مدیرکل دفتر صید و شکار سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرد مطالبه ضرر و زیان حیات وحش کشور براساس اهمیت حفاظتی گونه ها در سال 94 از سوی شورای عالی محیط زیست به زودی در مطبوعات آگهی می شود و تا 10 روز آینده به تمامی ادارات کل محیط زیست استان ها برایمدیرکل دفتر تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست: دهکده حیات طبیعت میتواند موجب توسعه گردشگری قزوین شود
مدیرکل دفتر تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست دهکده حیات طبیعت میتواند موجب توسعه گردشگری قزوین شودمدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست گفت با توجه به وجود هوای لطیف کوه پایهای و کوهستانی و همچنین داشتن امکانات دهکده حیات طبیعت میتواند موجب توسعه گردشگریرئیس اداره محیطزیست کهگیلویه خبر داد رشد 30 درصدی جمعیت وحوش در منطقه خاییز
رئیس اداره محیطزیست کهگیلویه خبر دادرشد 30 درصدی جمعیت وحوش در منطقه خاییزرئیس اداره محیط زیست کهگیلویه با اشاره به اینکه در سرشماری سال 93 یکهزار و 800 راس کل و بز در منطقه حفاظت شده خاییز سرشماری شده است از رشد 30 درصدی جمعیت وحوش نسبت به سال 92 خبر داد قدرتالله علیپآثار برتر محیطی زیستی جایزه «مهرگان» معرفی میشوند | خبرگزاری ایلنا
آثار برتر محیطی زیستی جایزه مهرگان معرفی میشوند برگزیدگان دهمین و یازدهمین دوره جایزه مهرگان علم در حوزه محیط زیست پاییز سال جاری معرفی میشوند به گزارش ایلنا علیرضا زرگر مدیر جایزه مهرگان همزمان با هفته محیط زیست زمان معرفی برگزیدگان جایزه مهرگان علم در حوزه محیط زیست راگسترش گرد و غبار در کشور و برنامههای خاکگرفته مسئولان/۳ بسیاری از معضلات محیط زیستی حاضر ریشه در دولت اصلاح
گسترش گرد و غبار در کشور و برنامههای خاکگرفته مسئولان ۳بسیاری از معضلات محیط زیستی حاضر ریشه در دولت اصلاحات داردنماینده مردم تهران معتقد است بسیاری از معضلات محیط زیستی در زمان حاضر ریشه در تصمیمات نادرست سازمان محیط زیست در دولت اصلاحات دارد حسین طلا در گفتوگو با خبرنبا آغاز پروژه زیستمحیطی ذوبآهن اصفهان به صنعتی سبز تبدیل میشود
با آغاز پروژه زیستمحیطیذوبآهن اصفهان به صنعتی سبز تبدیل میشودمعاون بهرهبرداری شرکت ذوبآهن اصفهان در راستای حفاظت از محیط زیست و رعایت الزامات قانونی زیست محیطی گفت عملیات اجرایی پروژه غبارگیر کنورتور در بخش فولادسازی ذوب آهن اصفهان آغاز شد به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهانبا حضور جمعی از مردم و مسئولان صورت گرفت بهرهبرداری از 11 پروژه عمرانی و خدماتی در آبادان
با حضور جمعی از مردم و مسئولان صورت گرفتبهرهبرداری از 11 پروژه عمرانی و خدماتی در آبادانبا حضور جمعی از مردم و مسئولان از 11 پروژه عمرانی و خدماتی در سطح شهر آبادان بهرهبرداری شد به گزارش خبرگزاری فارس از آبادان ظهر امروز با حضور جمعی از مردم و مسئولان از 11 پروژه عمرانی ورئیس ملی سالمندان سازمان بهزیستی کشور: بیش از 4 میلیون نفر از جمعیت سالمند کشور با خانواده زندگی میکنند
رئیس ملی سالمندان سازمان بهزیستی کشور بیش از 4 میلیون نفر از جمعیت سالمند کشور با خانواده زندگی میکنندرئیس ملی سالمندان سازمان بهزیستی کشور گفت 4 میلیون و 300 هزار نفر از جمعیت سالمند کشور با خانواده زندگی میکنند و 34 دهم درصد آنان نیز تحت پوشش بهزیستی قرار دارند به گزااستفاده های فناوری در جنگ جهانی اول برای کشتار جمعی
استفاده های فناوری در جنگ جهانی اول برای کشتار جمعی جنگ جهانی اول در ۵ مردادماه سال ۱۲۹۳ شمسی آغاز شد و پیرو آن تجهیزات پیشرفته جنگی از قبیل هواپیما تانک سلاحهای شیمیایی و آتشافکنها وارد کارزار شدند وبسایت فارنت جنگ جهانی اول در ۵ مردادماه سال ۱۲۹۳ شمسی آغاز شد و پیرو آنگزارش فدراسیون جهانی از مراسم رونمایی پوستر محیط زیستی فدراسیون شعار ورزش برای همه به تمام معنا در ایران اجرا
گزارش فدراسیون جهانی از مراسم رونمایی پوستر محیط زیستی فدراسیونشعار ورزش برای همه به تمام معنا در ایران اجرا شدسایت فدراسیون جهانی تنیس روی میز از رونمایی پوستر محیط زیستی فدراسیون ایران گزارش نوشت به گزارش خبرگزاری فارس و به نقل از سایت پایگاه اطلاع رسانی فدراسیون تنیس روی میزحل معضل ترافيکي شرق تهران با اتمام بزرگراه شهيد شوشتري/ ارزيابي زيست محيطي پروژه
۱۲ خرداد ۱۳۹۴ ۱۱ ۰ق ظ حل معضل ترافيکي شرق تهران با اتمام بزرگراه شهيد شوشتري ارزيابي زيست محيطي پروژه موج - عضو شوراي اسلامي شهر تهران اتمام بزرگراه شهيد شوشتري را عاملي براي حل معضل ترافيک در شرق تهران دانست به گزارش خبرنگار خبرگزاري موج محمد حقاني در يکصد و پنجاه و هشتمينرئیس اداره بهزیستی پیشوا: آلوده نکردن محیط زیست وظیفهای همگانی است
رئیس اداره بهزیستی پیشوا آلوده نکردن محیط زیست وظیفهای همگانی استرئیس اداره بهزیستی شهرستان پیشوا گفت آلوده نکردن محیط زیست وظیفهای همگانی است به گزارش خبرگزاری فارس از جنوب استان تهران محیط زیست اطراف زندگی ما متعلق به همه است و همگان وظیفه دارند آن را پاکیزه نگاه داشته و دآرزوهای محیط زیستی مرضیه برومند و رضا یزدانی در رادیو
آرزوهای محیط زیستی مرضیه برومند و رضا یزدانی در رادیوبرنامه رادیویی هفت میلیارد آرزو برای زمین روز جمعه ۱۵ خردادماه روی آنتن رادیو ایران میرود به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس رادیو ایران در ویژه برنامه «هفت میلیارد آرزو برای زمین» تلاش میکند-
سیاسی
پربازدیدترینها