واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دزدترین مردم چه کسی است؟کاستن نماز می تواند شامل محافظت نکردن و مراقبت نداشتن آن به وقت خاص خودش یا ترجیح امور غیرضروری بر آن یا درست ادا نکردن برخی از اجزا و ارکان آن و مواردی دیگر بشود. همه این امور می تواند در حقیقت نوعی تضییع یا تضعیف در حکم الهی به شمار آید و هر گونه تضعیفی مانع از ظهور برکات و بروز آثار آن حکم خواهد بود.در تعالیم و دستورات دین اسلام اگر خواسته باشیم احکام و تعالیم فردی را طبقه بندی کنیم نماز در بالاترین مرتبه طولی نسبت به سایر احکام قرار دارد . مسلم است که در مقام انجام عمل به هر یک از دستورات الهی باید به جایگاه آن توجه کامل به عمل آید چون که آثار و برکات وجودی هر یک از آنها بنا بر اهمیتی است که شارع در نظر داشته است سبک شمردن حکمی از احکام دینی به این معناست که آن اهمیت الهی را بکاهیم.
حال این کاستن می تواند شامل محافظت نکردن و مراقبت نداشتن آن به وقت خاص خودش یا ترجیح امور غیرضروری بر آن یا درست ادا نکردن برخی از اجزا و ارکان آن و مواردی دیگر بشود. همه این امور می تواند در حقیقت نوعی تضییع یا تضعیف در حکم الهی به شمار آید و هر گونه تضعیفی مانع از ظهور برکات و بروز آثار آن حکم خواهد بود.در باب نماز که یکی از احکام الهی است تاکید و توصیه زیادی شده است و این حکم از سایر احکام الهی مستثنی نیست. از رسول گرامی اسلام روایت است که: «هر کس به نماز اهمیت ندهد و آن را سبک شمارد سزاوار عذاب آخرت است.»و نیز خاتم رسالت (صلی الله علیه و اله وسلم) در حدیثی دیگر فرموده اند: «کسی که نماز را سبک شمارد خداوند برکت و خیر را از عمر و مال او برمی دارد و نتیجه کارهایش را از بین می برد و با گرسنگی و تشنگی و ذلت جان او را می گیرد».و در حدیثی دیگر آمده است که: «نماز، چون در وقت آن گزارده شود سپید و درخشان نزد صاحب خود باز می گردد و می گوید: «همان طور که مرا رعایت کردی خداوند تو را مورد رعایت و حفظ خویش قرار دهد. لیکن اگر نماز، در غیر وقت آن گزارده شود و رعایت حدود آن نشود سیاه و ظلمانی نزد صاحب خود می آید و می گوید: همان گونه که مرا ضایع ساختی خدایت تو را ضایع و تباه سازد .»و این روایت از امام صادق(علیه السلا م) معروف است که در آخرین لحظات عمر شریفش دستور داد که همه اهل بیتش اطراف او جمع شوند وقتی همه آمدند به عنوان آخرین وصیت فرمودند: «اگر کسی از شما نمازش را سبک شمارد ، هرگز به شفاعت ما معصومین نمی رسد.» مصادیقی از سبک شمردن نمازشكی نیست كه بی اعتنایی به نماز گناهی است بزرگ. بنابراین شناسایی مصادیق این تحقیر ناپسند، مقدمه پرهیز از این عصیان نابخشودنی است. در این مقاله برآنیم که مصادیقی از سبک شمردن این فریضه ی الهی و عواقب چنین کاری بیان نماییم . تأخیر نماز امام صادق ـ علیه السلام ـ در تفسیر آیهی شریفهی قرآن، كه در ارتباط با مذمت بی اعتنایی به نماز نازل گردیده است 1میفرماید: تاخیر الصّلاه عن اوّل وقتها لغیر عذرٍ ؛ مراد از بی اعتنایی به نماز، «تأخیر آن از اول وقت بدون عذر است.»2 البته روشن است كه مراد از عذر، ضرورتی است كه بصورت اورژانسی پیش آید و قابل تأخیر نباشد .پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در روایتی چنین میفرماید: «آن كس كه در مقابل مردم با دقت نماز بخواند و در خلوت بدون دقت نماز گزارد به نماز بی اعتنایی كرده است»عدم رعایت آداب آن در خلوتپیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در روایتی چنین میفرماید: «من احسن صَلَوتَهُ حین یَراهُ النّاسُ و أَساءَها حینَ یَخلُوا فتلك استهانهٌ ؛ آن كس كه در مقابل مردم با دقت نماز بخواند و در خلوت بدون دقت نماز گزارد به نماز بی اعتنایی كرده است.»3 عدم یادگیری معانیآیا ندانستن معانی الفاظی كه روزانه ده بار در نماز تكرار میشود به معنی بی اعتنایی به نماز نیست؟! آیا اگر ما برای طرف گفتگوی خویش در نماز اهمیتی قائل باشیم در فكر این نخواهیم بود كه محتوا و مضمون مذاكره و نجوای خود را بفهمیم و با ادراك صحیح به سخن در برابر او بایستیم؟!
چگونه ممكن است با اقامت كوتاه در یك كشور، تا حدودی به زبان مردم آنجا آشنا میشویم و با یكی دو بار عبور از مسیری، نام و نشان آن را فرا گیریم و در برخورد با هر بنایی از اسم و بانی و مشخصات آن جویا شویم اما هیچكدام از این توجهات و حساسیتها در مورد نماز اعمال نشود؟! آیا اینها به معنی بی اعتنایی به نماز نیست؟! چگونه میتوانیم پاسخگوی این عباداتی باشیم كه محتوای آن جز تحقیر خداوند رب العالمین نیست؟! اینجاست كه امام حسین ـ علیه السلام ـ به خداوند تبارك و تعالی عرض میكند: «الهی مَن كانَت محاسِنُه مَساوِی فكیف لایكونُ مَساوِیه مَساوِی؛ خدایا آن كس كه اعمال به ظاهر نیك او گناه است پس چگونه گناهان او گناه نباشد؟!» 4فرق نمازگزارانی كه در نماز هیچ دردی را احساس نمیكنند5 جز درد فراق دوست، از هیچ حادثهای مطلع نمیشوند،6 هیچ صدایی را نمیشنوند و غرق در لذت با معشوقند، نماز گزارانی كه زیر شلاق و علیرغم هر گونه تهدید و شكنجه و محدودیتی نماز را بپا میدارند7 با كسانی كه نماز را بار و رنجی میدانند كه در برداشتن و عبور از آن باید شتاب كرد و در هنگام اقامهی آن با دست و محاسن بازی میكنند و خمیازه میكشند، فقط در اهتمام و استخفاف به نماز است. عجله و شتاب در نمازسریع خواندن نماز و تبدیل این عبادت به عادتی كه همچون عمل ماشین نویسی بدون توجه به معانی و بدون رعایت خشوع و طمأنینه انجام گیرد، از نشانههای دیگر بی توجهی به نماز است. استاد شهید آیت اللّه مطهری ـ رحمة الله علیه ـ در این باره میفرماید: «علمای روانشناسی میگویند: «یك كار همین قدر كه برای انسان عادت شد، دو خاصیّت متضاد در آن به وجود میآید. هر چه كه بر عادت بودنش افزوده شود و تمرین انسان زیادتر گردد، كار، سهلتر و سادهتر انجام میشود.» امام حسین ـ علیه السلام ـ به خداوند تبارك و تعالی عرض میكند: «الهی مَن كانَت محاسِنُه مَساوِی فكیف لایكونُ مَساوِیه مَساوِی؛ خدایا آن كس كه اعمال به ظاهر نیك او گناه است پس چگونه گناهان او گناه نباشد؟!»
یك ماشین نویس كه به ماشین نویسی عادت میكند، هر چه بیشتر عادت میكند، از توجهش كاسته میشود. یعنی از اینكه این عمل او یك عمل ارادی و از روی توجّه باشد كاسته میشود و به یك عمل غیر ارادی نزدیكتر میگردد. خاصیّت عادت این است. اینكه در اسلام به مسألهی نیّت تا این اندازه توجّه شده، برای جلوگیری از این است كه عبادتها آنچنان عادت نشود كه به واسطهی عادت، به یك كار طبیعی و غیر ارادی و غیر فكری و غیر هدفی و كار بدون توّجه كه هدف درك نشود و فقط به پیكر عمل توجه گردد تبدیل شود. 8مردی در حضور امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ نماز خود را با شتاب به جا میآورد. حضرت نگاهی به او كرده و فرمود: چند وقت است اینگونه نماز میخوانی؟ او گفت: مدت هاست. حضرت فرمود: مَثَل تو نزد خداوند مثل كلاغی است (كه منقار بر زمین میكوبد. سجده تو خضوع در برابر خدا نیست. منقار به زمین كوبیدن است) اگر اینگونه بمیری بر غیر ملت و دین پیامبر اكرم، مردهای. سپس حضرت در مورد كم گذاشتن در نماز فرمود: به درستی كه دزدترین مردم كسی است كه از نمازش بدزدد. 9فرآوری: زهرا اجلالگروه دین تبیان[1] . ماعون ، 5ـ4. [2] . بحار الأنوار،ج 83 ، ص6. [3] . مستدرك الوسائل ، ج 3 ، ص26. [4] . بحار الانوار ج95 ،ص225 [5] . اشاره به جریان كشیدن تیر از پای مبارك امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ در حال نماز. [6] . بحارالأنوار ، ج81 ، ص245 . [7] . كتاب خاطرات آزادگان ایرانی با عنوان «نماز در اسارت» چاپ سازمان تبلیغات اسلامی .[8] . تعلیم و تربیت در اسلام، ص197. [9] . بحارالأنوار، 84/242. منابع : محمد رضارضوانطلب ـ پرستش آگاهانه، ص 189سایت حوزهسایت اندیشه قم
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 329]