واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آموزش فصاحت د رسخنراني (2)
کساني که ميخواهند سخنراني خوبي ارائه دهند، بايد فصاحت کلام را مراعات کنند. متاسفانه اين واژه علاوه بر اينکه عربي است، بيشتر نيز در کتابهاي عربي درباره آن سخن گفته شده و مثالها نيز از اشعار و امثال عرب است. لذا کمتر منبعي پيدا ميشود که اين مثالها را به زبان فارسي بيان کرده باشد. ما در اين مجموعه مقالات بر آنيم تا راهکارها و شيوههاي فصاحت در سخن را از زاويه زبان فارسي، مورد بحث و بررسي قرار دهيم.سخنور كسى است كه بتواند بدون تكلف و زحمت، مسائل مورد بحث خود را در قالب الفاظى فصيح و زيبا و جملاتى بليغ و رسا، كه وافى به مقصود باشد بريزد و آن طور كه مىخواهد، با بيانى روشن و واضح، به سمع شنوندگان برساند و آنان را از هدف خويش آگاه سازد.تسلط بر سخنسخنور فصيح، بايد سخن آفرين باشد و آن چنان خود را بسازد و در اداى كلمات و ساختن جملات تسلط يابد كه موقع سخنرانى در بنبست واقع نشود. براى يافتن الفاظ و كلمات متناسب متوقف نگردد، و در ضمير خود به جست و جو نرود. چه، وقفه گوينده در شنوندگان اثر مىگذارد و آنان نيز در فرا گرفتن مطالب و سپردن به اذهان خويش دچار وقفه مىگردند.به عبارت ديگر، سخنور كسى است كه بتواند بدون تكلف و زحمت، مسائل مورد بحث خود را در قالب الفاظى فصيح و زيبا و جملاتى بليغ و رسا، كه وافى به مقصود باشد بريزد و آن طور كه مىخواهد، با بيانى روشن و واضح، به سمع شنوندگان برساند و آنان را از هدف خويش آگاه سازد. كسى كه مىخواهد سخنور باشد بايد آن قدر تمرين نمايد كه سخن در زبان او همانند موم نرمى در دستش باشد تا با سهولت و آسانى به هر شكلى كه بخواهد در آورد و اين خود از اساسى ترين شرائط سخنورى است. على (عليه السلام)، كه در عالىترين مقام سخن قرار داشت، مراتب سلطه و حاكميت خود را بر كلام، در قالب عبارتى كوتاه و تشبيهى جالب ريخته و چنين فرموده است:و انا لامراء الكلام و فينا تنشبت عروقه و علينا تهدلت غصونه.(1)ما اهل بيت رسول گرامى، فرمانروايان كلام هستيم و سلطه و تصرف ما بر سخن، هم مانند تسلط و تصرفى است كه امرا و زمامداران توانا بر كشورهاى خود دارند. درخت سخن در وجود ما ريشه دوانده و شاخ و بال هايش بر ما آويخته شده است. ضرورت تمرينكسى كه مىخواهد خلاق سخن شود و در اداى كلمات و ساختن جملات تسلط كافى يابد، لازم است براى خود برنامه تمرين قرار دهد و هر روز درباره يكى از آيات يا روايات يا پيرامون يكى از وقايع روز، چندين بار، با عبارتى مختلف، سخن بگويد و مستمع آن، يكى دو نفر از دوستانش باشند، يا خود، به تنهايى، آن را استماع نمايد. بهتر است گفتههاى هر روز را روى نوار ضبط كند و آخر روز آنها را بشنود تا به نقايص گفتههاى خويش واقف گردد و آنها را تكرار ننمايد. اگر تمرين سخن مدتى ادامه يابد و تمرين كننده، هر روز مطلب تازهاى را ماده سخن قرار دهد، طولى نمىكشد كه سخن گفتن ملكه نفسش مىشود در جوهر ذاتش مستقر مىگردد. در آن موقع است كه مىتواند به آسانى درباره هر موضوعى كه بخواهد، در حد معلومات خويش، سخن بگويد و بدون تكلف و زحمت، پيرامونش حرف بزند و مطالب مورد نظر خود را در قالب الفاظ و عبارتى متناسب بريزد و در مجالس بر شنوندگان عرضه نمايد. كسى كه مىخواهد در استخر وسيع و عميق شنا كند، يا به دريا برود، بايد قبلاً در حوضهاى كوچك و كم عمق، تمرين شنا نمايد و با سعى و كوشش بر آن تسلط يابد. پس از آن كه شنا گرى را به خوبى فرا گرفت و به لياقت و شايستگى خود مطمئن گرديد، حق دارد خويشتن را در استخر بيفكند و با نيرومندى و قدرت، طول و عرض آن را با شنا بپيمايد و به سلامت از استخر خارج شود.كسى كه مىخواهد خلاق سخن شود و در اداى كلمات و ساختن جملات تسلط كافى يابد، لازم است براى خود برنامه تمرين قرار دهدسخن گفتن در مجالس بزرگ، با حضور هزاران نفر از اقشار مختلف مردم، هم مانند شنا كردن در استخر و دريا است. كسى كه مىخواهد در آن مجالس سخن بگويد، بايد فن را در محيطهاى كوچك تمرين نمايد و بر كلمات و جملات تسلط يابد، تا بتواند در مجالس بزرگ، با سلطه و قدرت سخن بگويد و با سربلندى كرسى خطابه را ترك گويد. اگر كسى قدرت شنا گرى يا لياقت سخن را به دروغ در خود تلقين نمايد و بدون تمرين كافى، خود را در استخر بيفكند يا در كرسى سخن مستقر گردد، قطعاً پشيمان و با شرمسارى و انفعال مواجه مىگردد.امام باقر (عليه السلام)، اين واقعيت مهم را در كوتاهترين و رساترين عبارت بيان نموده و فرموده است:اياك و الرجاء الكاذب فانه يوقعك فى الخوف الصادق.(2)به جابر جعفى فرموده: بپرهيز از اميدوارى دروغ، كه آن، تو را در خوف راستين قرار مىدهد. محصلى كه مىخواهد در كنكور شركت كند، بايد چند ماه وقتى كه در اختيار دارد، به تمرين بگذراند و با مطالعه و مذاكره، خويشتن را آماده نمايد. اگر وقت تمرين را به بطالت گذراند و به والدين و دوستان گفت من به پيروزى و موفقيت خود اميدوارم، چون اين اميدوارى دروغ و غير واقعى است، سرانجام به خوف واقعى دچار مىشود. منابع:1. نهج البلاغه، خطبه 223.2- تحف العقول، ص 285. سخن و سخنوي - محمد تقي فلسفيتهيه: محمد حسين امين - گروه حوزه علميه تبيان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 399]