تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 10 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):کسی که نماز را از وقتش تأخیر بیندازد، (فردای قیامت) به شفاعت من نخواهدرسید.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835793486




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مردی که کلیسای شیطان را راه انداخت +عکس


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: به گزارش آخرین نیوز به نقل از همشهری، آنتوان لوی، کسی است که نامش با شیطان‌پرستی امروزی گره خورده؛ چرا که او کلیسای شیطان را در آمریکا راه‌اندازی کرده است و بر اساس روایت‌های مختلف، انسان عجیب و متوهمی بوده است. ‌او کلیسایش را با هیچ و پوچ و تنها بر اساس حرف‌ها و موعظه‌هایش ساخت و توانست پیروان و فریب خورده‌ای هم برای خودش دست‌وپا کند؛ تا جایی که در زمان مرگش ادعای داشتن هزار پیرو را داشت؛ عددی که با وجود تبلیغات و هیاهوی او و فرقه‌اش، چندان هم زیاد به نظر نمی‌رسید. اما پایه‌گذار کلیسای شیطان سرگذشت عجیب و غریبی دارد که از شدت دروغگویی و اختلالات شخصیتی او حکایت می‌کند.
http://metalheadguys.info/wp-content/uploads/2009/10/satan-metal-idiots.jpg
  اما آنتوان لوی قبل از اینکه کلیسای شیطان را راه بیندازد و این موعظه‌های عجیب و غریب را بکند که بود و چه چیزی او را به این سمت و سو کشاند؟در این باره اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد و البته با خودتان فکر نکنید مثل سرگذشت همه آدم‌های معروف و مشهور. نه! یکی از دلایل اصلی این همه روایت‌های متفاوت و عجیب و غیرقابل باور درباره زندگی این شخص در حقیقت خود اوست که دو زندگینامه ـ‌ بیوگرافی – متفاوت درباره خودش نوشته؛ انگار که خودش هم درباره  زندگی‌ای که گذرانده شک داشته است.  یکی از زندگینامه‌هایی که آنتوان در سن 44 سالگی و در سال 1974نوشته «انتقام‌جویی شیطان» نام دارد. این نوشته پر است از موارد عجیب و فهرستی از کارهای او در لباس یک گرگ گمشده. زندگینامه دیگر او «رازهای زندگی شیطان» است که در سال 1990 نوشته شده؛ یعنی زمانی که لوی 60 ساله بوده. این زندگینامه نوشته‌ای خیالی است از زبان زنی به نام بلانچ بارتر که زمانی با آنتوان لوی رابطه نامشروع داشته است.  لوی علاوه بر این دو زندگینامه‌ای که برای خودش نوشت، مدام به حرف‌ها و ادعاهایش در دهه‌های مختلف زندگی‌اش اضافه می‌کرد. جالب اینکه قضیه به همین جا ختم نمی‌شد و مخالفان لوی هم افسانه‌ها و افتراها و وقایع عجیب و غریب دیگری را به زندگی او اضافه می‌کردند که خواه ناخواه او را عجیب‌تر از آنچه بود نشان می‌داد. آنچه در ادامه می‌آید از میان همه آن اطلاعاتی انتخاب شده که به نظر نزدیک‌تر به واقعیت زندگی او بوده‌اند.
http://freemasonsecret.files.wordpress.com/2010/01/laveywax1.jpg
  کودکی پر از جن و افسانهآنتوان شاندورلوی در آوریل 1930 به دنیا آمد. پدر و مادرش او را «هووارد استانتون لوی» نام گذاشتند. او متولد ایالت ایلی نویز بود اما در سانفرانسیسکو بزرگ شد. پدرش بنگاه معاملات املاک داشت. آنها خانه‌ای بزرگ و مجلل در جای خوبی از شهر داشتند. لوی این خانه را سال‌های سال داشت و این خانه محلی برای استراحت او بود. شجره‌نامه خانوادگی که از او وجود دارد می‌گوید مادربزرگ او ـ‌ سسیل لوبا پریمو کولتن ـ‌ یک کولی اهل ترانسیلوانیا بوده، کسی که دوران کودکی لوی را پرکرده بود از داستان‌هایی درباره دیوها و جن‌ها و افسانه‌های پریان.  یک داستان محتمل دیگر هم وجود دارد که می‌گوید: «کمی بعد از جنگ جهانی دوم عموی آنتوان او راکه پسری 15ساله بوده با خود به آلمان می‌برد؛ به جایی که فیلم‌هایی درباره مراسم مذهبی شیطان‌پرستی به نمایش در می‌آید و لوی ادعا می‌کند کتاب مراسم ربانی شیطان را که در سال 1972 نوشته تحت تاثیر این فضا و فیلم‌ها نوشته اما گفته‌های دخترش «زینا» این حرف لوی را ـ‌ با ارائه مدارکی از عدم حضور پدرش در آن زمان در آلمان ـ‌ نقض می‌کند!
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/e/e1/%D 8%A 2%D 9%86%D 8%AA%D 9%88%D 8%A 7%D 9%86_%D 9%84%D 8%A 7%D 9%88%DB%8C.jpg
  جوانی با توهم‌های بی پایانلوی در یک شرایط کاملا معمولی و متوسط یک زندگی آمریکایی بزرگ شد. خانواده او هیچ علاقه‌ای به خرافات و زندگی غیر‌عادی  از خودشان نشان نمی‌دادند و این تنها خود لوی بود که خیلی زود این گرایش‌های عجیب را پیدا کرد.  آنتوان لوی در جوانی مدام شغلش را عوض می‌کرد. او زمانی را به کارهای هنری می‌گذراند مثل موسیقی و عکاسی و حتی مدتی به هیپنوتیزم و کار کردن روی پدیده‌های روحی مشغول شد. اما حقیقت این است که لوی همیشه درباره گذشته‌اش و حتی شغل‌هایی هم که داشته اغراق می‌کرد تا جایی که شاید در منابع دیگری درباره او بخوانید که حتی در سیرک هم کار می‌کرده یا عکاس جنایی بوده و...  لوی می‌گوید در سال 1947 - وقتی تنها 17 سال داشته - از خانه فرار می‌کند و به سیرک معروف «سلاید بتی» که کار اصلی‌شان تربیت شیر بوده می‌پیوندد؛ چیزی که هیچ وقت به تایید نرسید و حتی در آرشیوهای این مربی معروف شیرها دیده نشد که از پسری 17 ساله نام برده شود که در سیرک کار می‌کرده.   حتی کار کردن در اداره پلیس را هم که او ادعا می‌کند مربوط به سال‌های 1950 بوده، هیچ مدرکی تایید نمی‌کند و تمام این حرف‌ها دروغ و داستان‌پردازی بود ه است. اما یک حقیقت تایید شده در این میان وجود دارد و آن هم این است که او یک موزیسین شناخته شده بوده؛ اما هیچ‌وقت این کار را جدی نگرفت.
http://www.hamshahrimags.com/Images/News/Smal_Pic/16-8-1389/IMAGE634247533153673750.jpg
  حلقه جادوگری تشکیل می‌شودزمانی که این آقای توهم با کارول - همسر اولش - ازدواج می‌کند، کسب و کار درست وحسابی‌ای نداشته و در یک کافه نوازندگی می‌کرده؛ برای نزدیک به 30 دلار در هفته به علاوه پول چای. تا جایی که شواهد نسبتا واقعی نشان می‌دهند این تنها کار ثابت آقای کلیسای شیطان در این سال‌ها بوده.‌زندگی و سرگذشت اولیه لوی نشان می‌دهد او همیشه به دنبال رمز و راز و وهم و خیال بوده و نمی‌خواسته ساکت و آرام و بی‌حاشیه باشد وهمیشه نقشی عجیب را بازی کند؛درلوی یک جاه طلبی اهریمنی بی حد و حصر وجود داشت.  تا اینکه در سال 1950 او یک گروه جادوگری به نام «حلقه جادو» را راه‌اندازی کرد؛ البته امکان دارد که اوایل این گروه تنها یک عضو داشته و آن هم لوی بوده.  اعضای حلقه جادو در زیرزمین خانه یک فیلمساز به نام کنت انگر جمع می‌شدند؛کسی که یک آرشیو از فیلم‌های شیطانی داشت. لوی در این زیرزمین درباره جادوگرهای قدیمی و نهضت جدید جادوگری در انگلستان زیر نظر جرالد گاردنر سخنرانی می‌کرد. البته «حلقه جادو» بیشتر یک گروه اجتماعی کوچک مخفی بود تا یک شبکه جدی جادوگری؛ ولی چیزی نگذشت که این گروه آرام تبدیل شد به یک گروه کثیف و سیاه جادوگری و این همان چیزی بود که لوی از دنیا می‌خواست؛ مخفیکاری و رمز و راز!
http://blogs.sfweekly.com/thesnitch/LaVeyKnife.jpg
  اسقف کلیسای شیطاناواسط سال1960 بود؛ یعنی سال‌هایی که به نوعی انفجار آزادی در غرب محسوب می‌شد و این انفجار سهمی را هم نصیب لوی کرد. او با استفاده از این اوضاع توانست عقایدشخصی‌اش را درباره جادو و جادوگری ابراز کند و حتی از همین راه سر و سامانی به زندگی‌اش بدهد که از نظر مادی وضعیت مطلوبی نداشت. لوی که سال‌ها بود زندگی خود و همسرش را با نوازندگی و اقامت مجانی در خانه پدری می‌گذراند با استفاده از تئوری‌هایش در «حلقه جادوگری» و برگزاری کارگاه‌های گروهی جادو در خانه‌اش توانست در آمدش راخیلی بالا ببرد.  تا این زمان فعالیت‌های لوی به صورت شخصی و گروهی دنبال می‌شد و جنبه شناخته شده‌ای برای همه نداشت تا اینکه در تابستان 1966 یک روزنامه پرده از فعالیت‌های لوی برداشت و جالب این بود که او را تحت عنوان «پدر کلیسای شیطانی» معرفی کرد؛ نامی که گمان می‌رود اساس و پایه ایده شیطان‌پرستی را گذاشت؛چیزی که تا آن زمان شاید خود لوی هم به آن فکر نکرده بود.  شاید همین لقب، باعث شد که آنتوان لوی کلیسای شخصی‌اش را در 30 آوریل 1966 افتتاح کرده و خودش را هم به عنوان اسقف اعظم کلیسا معرفی کند. یک روایت دیگر هم می‌گوید لوی مجبور بوده خودش را به عنوان پدر اعظم کلیسا معرفی کند چون نتوانسته کسی را پیدا کند که بتواند شعائر مذهبی و ترسناک را در کلیسا اجرا کند.
http://media-2.web.britannica.com/eb-media/00/65400-004-BC520855.jpg
   مکتب شیطاناز سال‌های آغازین این فرقه که گذشت، لوی به این فکر افتاد که به فعالیت‌هایشان چهره‌ای مجاز بدهد؛چرا که تا پیش از این گروهشان در بین مردم یا بدنام بود یا پذیرفته نشده.  لوی برای گرفتن این مجوز شروع کرد به تبلیغ این تفکر توسط طرفدارانش که «باید از رسم و رسوم‌های اخلاقی و هرچیزی که آزادی ما را می‌گیرد رها شد.» نقطه تمرکز آنها هم بیشتر روی مسائل جنسی بود تا جایی که می‌گفتند: «ما نباید از کارهای غیرعرف و غیراخلاقی جنسیمان خجالت بکشیم بلکه این دیگران هستند که باید دست از موعظه و سر کوفت بردارند.» لوی می‌گفت: «ما هر آنچه از دنیا می‌خواهیم باید به‌دست بیاوریم حتی شده با حیله و زور!»  ظاهرا خودش هم باورش شده بود که با آزاد گذاشتن خواسته‌های تجاوزکارانه روحی هر فردی می‌توان به یک آزادی مطلق رسید. در اصل لوی شیطان را به عنوان یک اغواگر انسان نمی‌دید بلکه از نظر او شیطان یک راه میان‌بر برای رسیدن به خواسته‌ها و هوس‌های شخصی بود و در اصل این شیطان بود که خدمتگزاری آنها را می‌کرد.  «کلیسای شیطان» هم در اصل تبدیل شد به یک شغل خانوادگی برای لوی‌ها؛ برای آنتوان لوی؛ همسر دومش و دو دخترش که یکی از همسر اولش بود و دیگری از همسر دومش.  لوی سه دهه از زندگی‌اش را صرف این مکان کرد. او مصاحبه‌های بسیار زیادی را طی این سال‌ها انجام داد. او تنها محض سرگرمی موسیقی را دنبال کرد و اغلب از پنجره خانه سیاهش نوای ارگی سوزناک شنیده می‌شد. آنتوان لوی چندین آلبوم موسیقی هم منتشر کرد که نام یکی از آنها بود: «شیطان جشن می‌گیرد.» او همچنین نوشتن کتاب درباره شیطان را هیچ وقت ترک نکرد؛ تا جایی که امروز پنج کتاب دراین باره دارد که مهم‌ترین آنها «انجیل شیطانی» و «شعائر مذهبی شیطانی» است. آنتوان دو کتاب هم به نام «یادداشت‌های شیطان» و «جادوی شیطان» دارد.  سرانجام آنتوان لوی - مرد سیاهپوش با سر تراشیده و ذهنی پر از توهم و خیال و جادو - در اکتبر سال 1997 در 67سالگی به انتهای خط زندگی کثیفش رسید؛ علت مرگش را حمله قلبی اعلام کردند. خانواده‌اش اما زمان مرگ او را عمدا دو روز بعد اعلام کردند؛ یعنی در آخرین شب ماه اکتبر که جشن معروف هالوین برگزار می‌شود. جسد او سوزانده و خاکسترش بین هواداران ساده لوحش تقسیم شد.   سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 299]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن